سینه زنی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 1 آذر 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/257811/سینهزنی
یکشنبه 3 فروردین 1404
چاپ شده
5
سینهزَنی، نوعی سوگواری همراه با نظم و مراسم خاص. سینهزدن رسمی است مذهبی که بهویژه در عزای حسین (ع) اجرا میکنند؛ در این رسم عزاداران بهصورت دستهجمعی، نشسته و یا ایستاده با کف دست بر روی سینۀ پوشیده یا عریان خود میزنند، بهطوریکه صدای یکنواخت از آن برخیزد (امینی، 2 / 518). بروگش (در 1277- 1278 ق / 1860-1861 م) با مشاهدۀ این مراسم نوشته است: سینهزنی اصولاً یکی از معمولترین مراسم عزاداری در ایران است و در دستهها آنقدر با دو دست بر سینه میزنند که پوست آن کنده میشود (I / 269)؛ ازاینرو، به نظر میرسد که سینهزنی رایجترین و عمومیترین سبک سوگواری بوده است، بهنحویکه بیشتر سیاحان خارجی نیز بدان اشاره کردهاند؛ برای نمونه، بنجامین (در 1300-1302 ق / 1883-1885 م)، نخستین سفیر آمریکا در ایران، معتقد است از قرون بسیار دور، در مشرقزمین رسم سینهزدن برای اظهار حزن، معمول بوده است (ص 388). میتوان گفت که سینهزنی یکی از طبیعیترین واکنشهای انسان در جریان سوگواری و تأثر از مرگ عزیزان است و این امر به حالات فیزیکی انسان مربوط است. این عمل گرچه عمدتاً در سوگ ائمه (ع) و پیامبر (ص) و ایام محرم صورت میگیرد، گاهی در سوگ برخی از افراد و علمای بزرگ هم انجام میشده است. نقل است که در میان سبکهای سوگواری، سینهزنی مهمترین آنها و رسم رایج عزاداری شیعیان است که ضربآهنگ و نوحههای آن اساس و پایۀ تعزیه را شکل میدهد و خصلت صحنهگردانی دارد. سینهزنی از نظر زبان موضوعی، نماد محسوب میشود و به هنگام ادای آن، تماشاگر نیز با بازیگر همگام میشود و درنتیجه در یک لحظه، آیین بهعنوان نمادی فرازبانی توسط عموم به اجرا درمیآید (غروی، 51).روش سینهزنی که در گذشته در بعضی از روستاها و محلات حاشیهای شهرها معمول بود و هنوز هم در برخی از این مناطق دیده میشود، چنین است که سینهزنان نیمتنۀ بالا را برهنه میکنند و پیراهن خود را به کمر میبندند و با نظمی خاص روبهروی هم میایستند و با دو دست، بهصورتی هماهنگ و موزون، با شدت تمام به سینۀ عریان خود میکوبند.
سینهزنی در سوگواریهای محرم معمولاً شبها، که اوقات فراغت از کار است، انجام میشود و فقط در روز تاسوعا و عاشورا ست که کارها را تعطیل میکنند و روزها نیز به آن میپردازند. سینهزنی البته در ماه محرم و کمتر از آن در ماه صفر رواج دارد، اما در برخی مناطق در مناسبتهای دیگری مانند مراسم ماه رمضان هم سینه میزنند؛ برای مثال، صادق کیا گزارش داده است که در روستای ماها، دهی از دهستان هبلهرود بخش فیروزکوه شهرستان دماوند، سینهزنی در ماه رمضان انجام میگیرد. او نوشته است اگر در ماه رمضان روضهخوانی به ماها نیاید، مردهای روستا هر شب در تکیه گرد میآیند و نوحه میخوانند و سینه میزنند. برخی زنها نیز شب به تکیه میروند، ولی نوحهخوانی و سینهزنی نمیکنند و برخی دیگر در خانۀ کسانی که نذر سینهزنی در ماه رمضان دارند، گرد هم میآیند و آنجا نوحهخوانی و سینهزنی میکنند (ص 1-4).
سینهزنی دارای چند ویژگی مهم است: 1. سینهزنی یکی از انواع سبکهای عزاداری در کنار سبکهای قمهزنی، زنجیرزنی، تعزیه و جز اینها ست؛ 2. سینهزنی قدیمترین سبک است. در تاریخ سوگواریهای محرم از نخستین مراسم سوگواری، سینهزنی مشاهده شده است، ولی دیگر سبکها بعد از آن به وجود آمدهاند؛ 3. فراوانترین، شایعترین و عمومیترین سبک از آنِ سینهزنی است. به عبارت دیگر، در قمهزنی یا زنجیرزنی، گروههای خاصی از مردم حضور دارند و برای مثال، در میان قمهزنان کمتر گزارش شده که نخبگان علمی یا فکری و سیاسی چنین عملی انجام دهند، اما در سینهزنیها همۀ اقشار از تحصیلکردگان و سیاستمداران و اهل علم نیز مشاهده میشوند؛ 4. سینهزنیِ آرام و بدون ضربوجرح طبیعیترین و بیضررترین سبک عزاداری است. سینهزنی در همۀ دورانها رواج داشته است. در گزارش سوگواریها در دورۀ آلبویه (320- 448 ق / 932-1056 م)، اشاراتی به آن وجود دارد. ابناثیر، مورخ سدۀ 6-7 ق، از شمار عظیم شرکتکنندگان با چهرههای سیاهشده و موهای پریشیده سخن میگوید که گرداگرد شهر بغداد میگشتند و در مراسم ماه محرم بر سینه میزدند و اشعار حزنانگیز میخواندند. این در زمانی بود که سلسلۀ ایرانی آلبویه بر بغداد حکومت داشت (13 / 271؛ نیز نک : چلکوفسکی، 10).در دورۀ صفویه (ح 905-1135 ق / 1500-1723 م)، این سبک عزاداری (سینهزنی) اوج گرفت و در زمان قاجاریه (1210-1344 ق / 1795-1925 م) نیز رونق داشت؛ گزارشهایی از سینهزنی در دورۀ صفویه تا قاجاریه وجود دارند؛ برای مثال، گزارشهایی که پولاک (در 1267-1277 ق / 1851-1860 م) از زمان ناصرالدین شاه دربارۀ رواج سینهزنی در سنت سوگواری مردم دارد. او نوشته است: بزرگترها چنان محکم با کف دست بر سینه میکوبند که صدای آن تا فاصلهای دور به گوش میرسد و موضع برخورد دست بر سینه کبود میشود. بربرهای کابلستان و کشمیر که شمار بسیاری از آنها در محلۀ بربرهای تهران ساکناند و سایر زائران از نقاط دوردست، در این دستههای عزاداری شرکت میکنند. یکنواختی آهنگ، صدای گنگ ضربات کف دست به سینه، و برخورد حلقههای چوبی و جرنگجرنگ زنجیرها تا مدتها پس از نیمهشب در خیابانها بهنحوی غمانگیز طنینافکن است (I / 340).گاسپار دروویل (1227- 1228 ق / 1812-1813 م) نوشته است: دستههای عزاداران سروسینهزنان بهصورت گروههای 50نفری و با لباس پارهپاره و یاحسینگویان از کوچهها میگذرند (ص 139). کنت دو سرسی، سفیر فوقالعادۀ روسیه در تهران در سالهای 1255-1256 ق / 1839-1840 م، هم در خاطراتش دربارۀ سینهزنی آورده است: عدهای از مردان که پیراهن را از تن بیرون آورده بودند، در خیابانها دستهدسته به راه میافتادند و ندبه میکردند و همۀ آنها بدنشان خونآلود بود و به یاد شهدا سینه میزدند (ص 158). پیر لوتی که در زمان مظفرالدین شاه (1322 ق / 1904 م) به ایران سفر کرده است، طی گزارشی دربارۀ سبک عزاداری مردم مقصودبیک، از روستاهای اصفهان، گفته است: قریب به 100 تن مرد، دایرهوار، دور درویشی را گرفته بودند. این درویش چیزی میخواند و مردم فریاد برمیآوردند و سینه میزدند. همۀ آنها شانه و طرف چپ سینه را باز کرده، به قدری محکم به سینه میکوبیدند که گوشت بدنشان ورم کرده و پوست و روی آن خونآلود شده بود، و صدای ضربههای دست بر روی قفسۀ سینهها شنیده میشد (ص 142-144). او دربارۀ سوگواری اهالی قمشه نوشته است: در مساجد، هزاران تن از مردم باهم آه و زاری سر میدادند و همه با دست راست، با خدیمههای (ضربههای) محکم، بر سینههای خونآلود خود مینواختند (ص 145-147). کولیور رایس نیز در سفرنامهاش که مربوط به وقایع اوایل سدۀ 20 م است، دربارۀ بهراهافتادن دستهها سخن میگوید که بهخصوص در روز عاشورا مهیب است و برخی آنقدر سینه میزنند که سینهشان سیاه و کبود میشود (ص 236).ژاک دُ مرگان که در سالهای 1276-1291 ق / 1859-1874 م در ایران به سر میبرده، در خاطرات خود نوشته است: در زمان سوگواری، سینهزنان مدتی در حدود 15 روز در کوچهها و بازارها عملیات و تمرین میکنند و اندکاندک به حالت مهیج مقتضی درمیآیند (1 / 390- 391). هانری ماسه (1886- 1969 م / 1304- 1389 ق) در گزارش خود از سینهزنی نوشته است: سینهزنها که از قدیم به این کار اشتغال دارند، پیراهن سیاهی میپوشند که سینهاش باز است و با آهنگ مخصوص به سینۀ خود میکوبند و رئیس دستۀ سینهزنی نوحهای میخواند و دیگران به او پاسخ میدهند؛ مثلاً در 27 صفر، معروفترین نوحه بدینسان آغاز میشد که رئیس دسته میگفت: دختر بدرالدجا / امشب سه جا دارد عزا، و دیگران دستهجمعی پاسخ میدادند: گاهی حسن، گاهی حسین، گاهی رضا (I / 128، نیز حاشیۀ 3).در دورۀ قاجاریه، شاهان و درباریان در سوگواریها شرکت میکردند و در ترویج آن نقش داشتند؛ آنها خود بیشتر به سینهزنی میپرداختند، هرچند در حضورشان انواع دیگری از عزاداری نیز انجام میگرفت. عبدالله مستوفی که در دربار قاجار بود، در خاطرات خویش از حضور ناصرالدین شاه در مراسم تکیۀ دولت و از سینهزنی دستۀ بروجردیها یاد میکند که به نوشتۀ او، این دسته از همه سادهتر و باهیمنهتر به نظر میآمد. این مردمان قوی که بیشتر آنها نمدمالهای شهر بودند و آستینهای پیراهنشان تا بیخ کول بالا بود، در هر پاضربی که تکان لنگ نوحهخوان مورد آن را معین میکرد، دستها را عمودوار بالا میبردند و دو دستی به سینه میکوبیدند. صدای رعدآسای 400 دست نمدمال که با آن شدت به سینهها کوفته میشد، به صدای توپ شبیه بود (1 / 395- 398).چارلز جیمز ویلز که در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه در ایران به سر میبرد و با شاه هم ملاقات داشت، در 1293 ق / 1876 م شاهد سینهزنیها بوده و نوشته است: به محض ذکر نام حسین (ع)، ناگهان فریاد نالۀ حاضران بلند شد و سینهزنان ضمن بازکردن دکمههای یقه و جلو پیراهن، شروع به سینهزنی کردند. صدای «حسین جان، حسین جان»، صادقانه و توأم با ناله و اشک آنان، ولولۀ عجیبی ایجاد کرد. در این میان، نوحهخوانی باتجربه که صدای رسا و گرم و گیرایی داشت، به بالای چهارپایۀ بلندی رفت و شروع به نوحهخوانی منظم نمود و سینهزنان عاشق حسین (ع) هم ضمن حلقهزدن به دورش، هماهنگ با تکاندادن دست راست او، شروع به نواختن ضربههایی محکم بر سینههای عریان خود کردند. طولی نکشید که سینههای آنان در اثر شدت ضربات، سرخ و کبود گشت، ولی آنها شوقزده و بیاختیار همچنان مشغول سینهزنی و فریاد و فغان بودند (ص 326-327).
مراسم سینهزنی که بیشتر در ماههای محرم و صفر برگزار میشود، شامل سینهزنی پامنبری، سینهزنی شبیه سینهزنی بوشهری، سینهزنی به شکل «ایا مظلوم»، سینهزنی معمولی و سینهزنی زنان میشود.مراسم سینهزنی پامنبری معمولاً پیش از مراسم وعظ و مصیبتخوانی در کنار منبر حسینیهها، تکایا و مساجد برگزار میشود. بخشی از جمع عزاداران که بیشتر افراد مسن و خردسالاناند، ذکرها و نوحههایی را که معمولاً ضربآهنگ بسیار سنگین دارند، میخوانند و همسرایان جواب میدهند. محتوای ذکرها به مناسبتهای مختلف تغییر میکند. سینهزنی با نوحههای پیشخوان شروع میشود. پیشخوانْ مجلس را برای نوحهخوان اصلی آماده میکند و سینهزنی کمکم شکل میگیرد؛ سپس سینهزنان یکییکی برمیخیزند و دایرههایی را تشکیل میدهند و رفتهرفته بر تعداد دایرهها افزوده میشود. تعداد دایرهها به دو، 3، یا 4 که رسید، نوحهخوان اصلی وارد میشود؛ دایرۀ اول باز و بازتر میشود. یک یا دو تن مسئول نظمبخشیدن به حلقههای سینهزناناند. نوحه از سنگینترین ضربآهنگ شروع میشود و با پایانیافتن نوحۀ ماقبل «واحد» (نوحهای که میتواند در مقامهای مختلف خوانده شود)، سینهزنان ضربآهنگ همین نوحه را ادامه میدهند تا روی یکی از ضربها، اعلام واحد شود. اما معمولاً مقام آن همان مقام نوحۀ ماقبل واحد است. در نوحۀ واحد، سینهزنان همسرایی نمیکنند و تنها سینه میزنند. اشعار واحد همچون بحر طویل است. بیشتر به هنگام خواندن واحد با گفتهشدن کلمۀ مظلوم از طرف نوحهخوان، تعدادی از سینهزنان بر بستر ضربآهنگ نوحه، عبارتهای «یا مظلوم، یا مظلوم» و یا «حسین شهید، حسین شهید» را زمزمه میکنند. بر بستر این مرضیۀ صوتی، نوحهخوان شروع به خواندن «چاووش» میکند. پس از چاووشی، نوحۀ واحد ادامه مییابد. مراسم سینهزنی با اجرای رسم «ایا مظلوم» پایان مییابد. تعدادی از سینهزنان به گروههای چندی تقسیم میشوند. این دستهها، درحالیکه دستهایشان را روی شانۀ یکدیگر گذاشتهاند، به ستون دو یا 3 حرکت میکنند و پس از آن، کمر یکدیگر را میگیرند و تا بالاترین حد توانشان سینه میزنند. مرحلۀ «ایا مظلوم» مرحلۀ اوج و شور سینهزنی است؛ نوحهای در کار نیست و آنچه گفته میشود، بیشتر شعارگونه است (باقی). مراسم عزای سینهزنان بیشتر بهصورت ایستاده و با ضربآهنگی تند اجرا میشود. شعارهایی که در مراسم سینهزنی «ایا مظلوم» خوانده میشود، اینها ست:
در تهران بهجز روضه و عزاداری در مساجد، تکایا و حسینیهها، انواع دیگری از عزاداری نیز وجود داشت که یکی از رایجترین آنها بهراهانداختن دستۀ سینهزنان و عزاداران سیار بود. هر محل عزاخانهها، هیئتها و دستههایی جهت نمایش و حرکت به دور کوچهبازارها به راه میانداختند که قویترین و معروفترین آنها دستۀ میدان، دستۀ عربها و بعد از اینها دستههای شغلی، مانند دستۀ بزازها، نانواها، زرگرها و جز اینها و دستههایی بود که هریک به کوچه، گذر، بازارچه، مسجد، تکیه، سقاخانه و امامزادهای منسوب بودند و به نام آن راه میافتادند (شهری، 2 / 383). در استان لرستان، نحوۀ شکلگیری دستههایی که به هیئت معروفاند، بدینگونه است که اهالی محل با هدایت فردی که بهعنوان سرپرست انتخاب میشود، رهبری میشوند. این گروهها دارای تعدادی پیشکسوتاند. عزاداری در این استان، بر 3 نوع کاشانی، نجفی و سنتی است که شیوۀ سنتی آن یا به شکل دستههای سینهزنی چلاب است، یا به شکل سینهزنی معمولی، و یا اینکه به شکل دستههای زنجیرزنی است.منظور از سینهزنی چلاب همان سینهزنی عربی است که در آن افراد گرد هم میآیند و با چرخیدن دایرهوار، سینه میزنند؛ این نوع عزاداری بهسبب نزدیکی به استان خوزستان، برگرفته از رسم آنان است که بهعنوان یک نوع عزاداری عربهای ایران شناخته شده است. شیوۀ عزاداری ساکنان این استان لرنشین متناسب با گویش و آدابورسوم لری است (باقی).در بروجرد، افزونبر سوگواریهای مشابه با دیگر نقاط کشور، مراسم سینهزنی و سوگواری در حمام از رسوم اختصاصی است که صبح روز عاشورا برگزار میشود. روز عاشورا، از سپیدۀ صبح تا چندی پس از طلوع آفتاب، حمامهای عمومی باز میشود. حمامیها سطل بزرگی از خَرَّه (گِل عزا که با خاک رُس الکشده، آب و گلاب درست میشود) را در کنار در ورودی حمام قرار میدهند و عزاداران را در حین ورود، غرق در خره میکنند. خرهگیران پس از اندودهشدن کامل سر و بدن در گل، وارد حمام شده، به جمع سینهزنان میپیوندند. عزاداری در حمام به این صورت است که جماعت دایرهوار در صحن حمام میچرخند و یک بار با نوحهخوان آرام بر سر میزنند و دم میگیرند و بار دیگر محکم به سینه میزنند و چنین ذکر میگویند: عزیزان قتل شاهان است امروز / حسین تا چاشت مهمان است امروز / / گلوی نازک بیشیر اصغر / نشان تیر عدوان است امروز / / سکینه سربرهنه دل پر از خون / به هرکس دست و دامان است امروز. حلقۀ سینهزنی عزاداران تا طلوع آفتاب بدون وقفه ادامه دارد و به جای عزادارانی که سر و صورتشان را میشویند و خارج میشوند، عدۀ دیگری وارد حمام میشوند. حمامی پس از خارجشدن عزاداران از گرمخانه، از آنها با صبحانه در سربینه (حمام سرد) پذیرایی میکند. خوردن این صبحانه با ذکر «یا حسین» و صلوات برای عزاداران و ارواح درگذشتگان همراه است (کرزبر، 277). در خرمآباد، سینهزنان اول نشسته و با یک دست سینه میزنند، سپس نوحهخوان فریاد میزند: «ای وای شهیدان به دشت کربلا» و آنگاه همه سرپا میایستند و ضمن پاسخدادن به نوحهخوان، در مقابل هم با دو دست به سینه میزنند و بعد از آن به عزاخانۀ دیگری میروند (باقی).در آشتیان، تا حدود سال 1332 ش، عزاداری ماه محرم و صفر بهصورت روضهخوانی در حسینیهها بود. دستۀ سینهزنی شبانه که در تکیههای مازری و صادقبک و گاهی هم در بازار تشکیل میشد، از حسینیۀ خود حرکت میکرد و پس از سرزدن به حسینیههای ششگانۀ دایر و اجرای مراسم نوحهخوانی و سینهزنی در هر حسینیه، به محل خود برمیگشت. گاهی هم در بعضی تکیهها یا خانههای واقع در مسیر دسته، برای تجلیل از سینهزنان، از آنان با شربت پذیرایی میشد. برنامۀ سینهزنی در شبهای 9، 10 و 11 محرم، 28 صفر، روز عاشورا بهطور مفصل، و نیز در 21 رمضان اجرا میشد (نجفی، 48- 49).در ساوه، سینهزنی از گذشتههای دور معمولترین نوع عزاداری بوده است. سالخوردگان و ریشسفیدان و بزرگان محل هنگام سینهزنی در کنار دسته راه میروند و سینه میزنند. دستههای سینهزن در فضای سرپوشیدۀ بازار یا در کوچهها و میدانهای روستاها راه میافتند و محکم به سینههای عریان خود میکوبند. مردم به تماشا میایستند و اشک میریزند. زنان نیز در انتهای دسته زاری میکنند. کودکان روستایی نیز با فرارسیدن ماه محرم، تحت تأثیر حرکات بزرگترها قرار میگیرند و با تشکیل دستههای کوچک به سینهزنی میپردازند. این دستهها نیز در درون خود از نظم و ترتیب خاصی برخوردارند. در دستههای سینهزنی خردسالان، آن دسته از بچهها که در راهاندازی و دستهگردانی تخصص و مهارت بیشتری دارند، نقش هدایتکننده را بر عهده میگیرند (سالاری، 278- 279).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید