صفحه اصلی / مقالات / سیاق، حساب /

فهرست مطالب

سیاق، حساب


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : جمعه 15 فروردین 1399 تاریخچه مقاله

سیاق، حِساب، روشی کهن برای ثبت‌وضبط ارقام نقدی و جنسی حسابهای دخل‌وخرج نهادها، دیوان حكومتی و همچنین زندگی روزمرۀ اشخاص، كاسبان و تاجران در دفتر، دستک و بیاض، با علائم رمزگونه. حساب سیاق را حساب دینار، حساب دیناری، حساب رقوم و حساب رقومی نیز گفته‌اند.
در متون اوستایی، واژۀ sŋha- به معنی عدد و رقم آمده است (بارتولمه، 1577). در زبان ترکی نیز سایاق به معنی شماره است. برخی از پژوهشگران کلمۀ سیاق را صورتی تغییریافته از واژۀ اوستایی دانسته‌اند (نک‍ : افشار، 15). اما لغت سیاق اسم مصدر سوق عربی و به معنی طرز و جریان است (مستوفی، 2 / 1254) و این روش رقم‌نویسی را حساب سیاق نامیده‌اند. گسترۀ كاربرد این روش دفترداری و استفاده از خط سیاق و حساب سیاق از سدۀ 5 ق / 11 م، یعنی از زمان خواجه نظام‌الملك، وزیر ملكشاه سلجوقی (سل‍ 465-485 ق) با تمام اصطلاحاتش در نظام دفترداری حكومتی ایران معمول، و آشنایی با آن بر پادشاه به‌منظورتفحص در کارکردهای عمال حکومتی و معاملات آنان، آگاهی از دخل‌وخرجها، نگاه‌داشتن اموال، ایجاد خزاین و فراهم‌آوردن ذخایر دولتی از واجبات بود (همو، 2 / 1259؛ نظام‌الملک، 292-293) و لازمۀ آن داشتن مستوفیان و دبیرانی بود که با دفاتر و خط سیاق بازمانده از دوران گذشته آشنا باشند. 
 جاری و ساری بودن حساب سیاق در فرهنگ و زندگی روزمرۀ مردم تا حدی بود كه لازم می‌آمده است کتابها و جزواتی برای آموختن سیاق، سیاق‌نویسی و قواعد آن مربوط به پیش از دورۀ قاجار (1210-1345 ق)، در آن دوره، و پس از آن تألیف شود. یکی از این کتابها، فروغستان است که محمدمهدی فروغ اصفهانی در 1258 ق آن را نوشته، و آنچه دربارۀ سیاق لازم دانسته، در آن آورده است؛ او در پیوست دوم این کتاب، نام و مشخصات 71 کتاب مربوط به سیاق را آورده، و در پیوست سوم آن از سوابق سیاق در هندوستان سخن گفته است. وی فصول آن را با عنوان «فرد» نامیده، و فرد پنجم را به آموزش کلیۀ عملیات مرتبط به سیاق اختصاص داده است (نک‍ : سراسر اثر). 
تدریس حساب سیاق تا اوایل دورۀ پهلوی اول (1304- 1320 ش) در مكتب‌خانه‌ها و مدارس قدیمه، در دوره‌های دبستان و حتى سالهای اول دبیرستان رسماً ادامه داشت و كتابها و جزوه‌های آموزشی نیز به‌صورت چاپ سنگی دراین‌باره منتشر شد كه نمونه‌هایی از کتابها چنین است: بحر الجواهر، نوشتۀ عبدالوهاب شهشهانی اصفهانی، كه چاپهای 1272، 1287، 1296 و 1306 ق آن مشاهده شده است؛ خلاصة السیاق، چاپ دوم، 1326 ق، تألیف میرزا سید حسن خان دبیر قاجار تفرشی؛ احسن المحاسبات فی علم السیاق، 1329 ق، بدون ذكر نام مؤلف؛ سیاق مظفری، 1342 ق، تألیف سحاب آقا میرزا ابوالقاسم خان؛ تعلیمات ابتدایی، 1320 ش، در 347 صفحه، تألیف علی‌اكبر طبیب؛ اقبال ناصری، 1324 ق، در 267 صفحه، تألیف افلاطون بن اسكندر بن ملا گشتاسب بن بهمن؛ و كتاب سیاق خطیر تألیف مصطفى خطیر كه چاپ هفتم آن در 1346 ق منتشر شده است (نک‍ : صفی‌نژاد، 41-45). 
صنیع‌الدوله در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار (1264-1313 ق) در دیوان حكومتی، سیاق را به رقم تبدیل كرد و بدین‌سبب منشیگری دگرگون شد و ژاندارمری نیز بر همین پایه و برای اخذ مالیات شکل گرفت (موبد، 51-52). بااین‌وجود، در دورۀ پهلوی اول میان سالهای 1308-1310 ش، آموزش سیاق به طور رسمی ادامه داشت و جلد دوم كتاب مجمع المراسلات به نام مجمع المحاسبات در حساب سیاق و هندسه در 1347 ق / 1307 ش، و نیز كتاب سیدالانشاء نوظهور تألیف علی‌محمد شیرازی حمزوی در 1334 ش چاپ سنگی شدند (صفی‌نژاد، 65-67)؛ ازاین‌رو، در نیمۀ اول حكومت رضا شاه، سیاق‌نویسی و قواعد مربوط به آن در مدارس كشور تدریس می‌شد و تقریباً تمام سازمانهای دولتی و غیردولتی، تاجران، بازاریان، كسبه و توده‌های مردم حساب‌وكتاب و دخل‌وخرج خود را با ارقام سیاق می‌نوشتند. در 1329 ق / 1911 م، در اواخر دورۀ قاجار، با آمدن شوستر به ایران، برای تبدیل سیاق به رقوم اقداماتی به عمل آمد. در آن دوره، متجددان مالیه به‌سبب آگاه‌نبودن از شیوۀ دفترداری سیاق، درازنویسی‌اش می‌نامیدند و آن را انکار می‌کردند. مستوفیان نیز كم‌كم روش رقم‌نویسی را جایگزین سیاق‌نویسی كردند (مستوفی، 2 / 1254). جایگاه و پایگاه این مستوفیان، دیوان محاسبات بود. تاورنیه می‌نویسد: دیوان محاسبات کارگزاران بسیار دارد که همه از اهل قلم‌اند و اوراق و دفاتر ثبتی، به‌ویژه اوراق مربوط به درآمدهای مملکت و موقوفات شاه از زیر دست آنها می‌گذرد. مستوفی‌الممالک و مستوفیان، ارزیابان املاک‌اند و در دفترخانه‌ها مقام اول را دارند (ص 601-602). ولی حسابداری به‌طریقۀ سیاق به‌سبب سهولت و سادگی، در زندگانی خصوصی و در فرهنگ مردم معمول بود و حسابداری اروپایی كه در زمان سلطنت مظفرالدین‌شاه قاجار (1313-1324 ق) از 1317 ق با بلژیكیها به ایران آمد، فقط در ادارات دولتی راه یافت و تا مدتها نتوانست جای خود را در فرهنگ مردم باز كند (مستوفی، 2 / 1260). 
یكی از نهادهای غیردولتی و كاملاً منطبق با فرهنگ مردم كه سیاق‌نویسی در آن رواج كامل داشت، میدان سبزی‌فروشها در جنوب شهر تهران به نام میدان امین‌السلطان بود. بارفروشان و دلالان در این میدان حساب‌وكتاب روزانۀ خود را به خط سیاق می‌نوشتند؛ درواقع، این میدان مكتب آموزش و رواج خط سیاق بود (صفی‌نژاد، 65، 69-70). یكی دیگر از نهادهای مردمی كه از شیوۀ سیاق‌نویسی استفادۀ فراوان می‌كرد، تكیه‌های عزاداری بود. اینها كه دست‌اندركار جمع‌آوری پول، هدایا، نذورات، و دیگر كمكها برای هزینه‌های عزاداری قشرهای گوناگون جامعه در ماههای محرم و صفر بودند، همۀ اینها را در دفتری به خط سیاق ثبت‌وضبط می‌كردند كه نمونۀ آن تكیۀ محلۀ هاشم‌آباد شهرری است (همو، 75-76). 

پیدایش علائم رمزگونۀ حساب سیاق

 علائم خط و حساب سیاق برای مردم از عجایب بود و چون در میان مردم چنین معمول است كه برخی از اعمال علمی شگفت‌انگیز را به مشاهیر خاصی كه می‌توانند در آن رشته كارآمد باشند، نسبت دهند، ازاین‌رو، آنها پیدایی این خط را نیز به حسن صباح (د 518 ق) نسبت داده‌اند (کریمی، «حساب ... »، 92). ولی به‌کارگیری کلمۀ سیاق سابقه‌ای کهن‌تر دارد؛ چنان‌که سیاق در الفهرست ابن‌ندیم نیز بازتاب یافته است (نک‍ : افشار، 16، نیز دربارۀ تاریخ سیاق، نک‍ : 13-34). 
پژوهشگران ایرانی و خارجی متفق‌القول‌اند كه شكلها و علامتهای خط سیاق از قوۀ ابتكاری شخصی خاص سرچشمه نمی‌گیرد، بلكه كوتاه‌شدۀ شکل نوشتاری همان اعداد به زبان عربی است كه در گذشته به تمام حروف و با خطی خوش و خوانا نوشته می‌شده، اما بعدها، به‌تدریج در زیر قلم مستوفیان، دبیران، منشیان، حاسبان و میرزایان كه به شكسته‌نویسی عادت داشتند، به این صورت درآمده است. برای نمونه، ادوارد براون (نک‍ : ه‍ د، براون، سفرنامه) دراین‌باره نوشته است: «سیاق که حتى امروز هم در ایران عموماً در محاسبات بین مردم معمول و متداول است، از چیزهای شگفت است ... زیرا علائمی که در سیاق به‌جای ارقام عادی عربی به کار برده می‌شود، درواقع اشکال اختصاری و ناقصی است از اسامی عربی اعداد مختلف، و بسا می‌شود که سیاق‌نویس ایرانی این مسئله را فراموش می‌کند و گاهی نیز نمی‌داند» (1 / 105). حسین کاظم‌زاده نیز در 1333 ق / 1915 م با انتشار مقاله‌ای با عنوان «ارقام سیاق و حسابداری ایرانی» به زبان فرانسه، دقیقاً بر همین موضوع تأکید دارد (ص 1-51). ازلحاظ تاریخی نیز این تصور دربارۀ حسن صباح نمی‌تواند درست باشد، زیرا فاصلۀ میان زمان حیات ناصر خسرو (394-481 ق) و حسن صباح (د 518 ق) نشان می‌دهد که ناصر خسرو در میانه‌های سدۀ 5 ق، در 437 ق در سفر به سوی مكه، در شهر سمنان، در طلب علم نزد شخصی به نام استاد علی نسایی می‌رود كه «اقلیدس، طب و حساب» می‌آموخته است؛ او با کمال تعجب درمی‌یابد كه استاد چیزی دربارۀ سیاق نمی‌داند و هوس دانستن چیزی از حساب را دارد. ناصر خسرو در عجب می‌شود كه کسی که سیاق نمی‌داند، چگونه می‌تواند معلمی کند (ص 4). همین نکته می‌رساند كه سیاق حدود نیم سده پیش از تولد حسن صباح نیز به‌عنوان یك علم وجود داشته است. 
در دورۀ ساسانیان (226-652 م)، حسابداران حکومتی دخل‌وخرج مناطق مختلف ایران را با ارقامی می‌نوشتند كه علائم آن مخصوص همان دوره بود. عربها پیش از ظهور اسلام نه رقم برای نمودن مبلغ، و نه دفتردار برای نگهداری دفاتر داشتند (مستوفی، 2 / 1255) و در صدر اسلام نیز بیشتر در جنگ بودند و به گسترش مذهب خود می‌پرداختند. آنها از جمع (دریافتها) و خرج و محاسبه بی‌اطلاع بودند و نیازی نیز به رقم‌نویسی نداشتند؛ غنائم جنگی را، پس از ارسال خمس آن به مركز، میان خود تقسیم می‌كردند. در مرکز نیز غنائم رسیده را میان خود قسمت می‌نمودند و مقدار لازم برای ذخیره را به خلیفه می‌سپردند. مواجبی نیز به کسی داده نمی‌شد و تکفل کارهای عمومی ازقبیل حکومت، قضا، جهاد و حفظ حدودوثغورْ مجانی، و بر مسلمانان واجب کفایی بود و افراد مخارج این اعمال را خود متحمل می‌شدند (همانجا؛ صفی‌نژاد، 9). 
عمر (د 23 ق / 644 م)، خلیفۀ دوم، به فکر پرداخت مقرری به هریك از اصحاب پیامبر (ص) و اولاد آنها و داشتن خزانه افتاد كه در ضمن باید تكلیف دریافت جزیه و حق‌الصلح شهرهای مفتوحه و محصول اراضی فتح‌شده و زمینهایی كه مالكانشان آنها را ترك، و مهاجرت نموده بودند، روشن می‌شد؛ ازاین‌رو، داشتن دفتر و دفتردار از واجبات بود. اعراب برای حسابداری دیوانی به ایرانیها متوسل شدند. دبیران ایرانی هم از علائم حساب زمان ساسانی برای دفترداری استفاده کردند و برای اینکه امیران و دست‌اندركاران عرب از آنها سر در بیاورند، مجبور شدند در زیر ارقام، به خط عربی مبلغ را به شکلی خوانا و با حروف بنویسند؛ مثلاً برای ثبت هزار دینار، هم علائم ساسانی آن و هم عبارت «الف دینار» را نوشتند (مستوفی، 2 / 1255-1256). 
دیوان خراج در بخش سواد (میان دجله و فرات) و دیگر بخشهای عراق به خط پارسی بود، زیرا هنگامی که حجاج بن یوسف ثقفی از طرف عبدالملک بن مروان والی عراق شد، وظیفۀ نوشتن دیوان خراج را به یک ایرانی به نام زادان‌فرخ سپرد (بلاذری، 1 / 368). فسایی، نویسندۀ فارس‌نامۀ ناصری، چنین نوشته است: عبدالملک بن مروان در فارس در 86 ق بدرود حیات گفت؛ وزیر او، عبدالحمید، پسر یحیى فارسی، افضل فضلای عصر خود، و مخترع خط سیاق بود (1 / 191). بعضی نیز گفته‌اند که این خط از حضرت امیرالمؤمنین (ع) رسیده است و برخی گفته‌اند از شمس‌السیاق است (شیرازی، 185). عبدالملک بن مروان دستور داد «آنچه غیرعربی در حکومت اسلامی رخنه کرده بود، همه را محو کنند و کارگر غیرمسلمان را در هر کاری که وارد کرده‌اند، اخراج نمایند. البته این حکم عمومی شامل دفتر و دفترداران ایرانی هم شد». ولی حجاج بن یوسف، والی عراق، با اصرار و استدلال خواست دست‌کم زادان‌فرخ را نگه دارد که پذیرفته نشد (مستوفی، 2 / 1257- 1258؛ کریمی، «حساب»، 92). زادان‌فرخ فردی به نام صالح بن عبدالرحمان را که می‌توانست هم به تازی و هم به فارسی بنویسد، به حجاج معرفی کرد. حجاج نیز کتابت را پس از زادان‌فرخ به همین شخص سپرد و او در 84 ق همه را به عربی برگرداند. مردانشاه، پسر زادان‌فرخ، به او گفت: خدا ریشۀ تو را از زمین برکند که ریشۀ پارسی را برکندی (بلاذری، صفی‌نژاد، همانجاها). 
پس از آن، طرز دفترداری ساسانی باقی ماند، ولی «ارقام دورۀ ساسانی از دفاتر عرب محو، و فقط خط عربی به تمام حروف نمایندۀ مبلغ شد» (مستوفی، 2 / 1258؛ نیز نک‍ : کریمی، همانجا). این عمل تا اندازه‌ای موجب رنجش دبیران شد (فرای، 100). تا 76 ق، درهم (سکۀ نقره) و دینار (سکۀ طلا) ضرب‌شده در ایران، و دینار ضرب‌شده در روم در قلمرو حکومت اسلامی رایج بود؛ اما در این سال، عبدالملك بن مروان به راهنمایی امام محمد باقر (ع) با استفاده از طلای حاصل از ذوب‌کردن سكه‌های رومی، سکه‌هایی با گذاشتن تاریخ و محل ضرب بر یک رو و آیه‌ای از قرآن کریم بر روی دیگر، برای حكومت اسلامی ضرب کرد (دینوری، ‌360؛ مستوفی، 2 / 1257). به‌این‌ترتیب، خط و زبان عربی زبان رسمی تشكیلات اداری، مالی، علمی و مذهبی همۀ كشورهای مغلوب، ازجمله ایران، گردید؛ دفاتر رسمی و مالی نیز برای اینكه در ارقام حسابها تغییری داده نشود، به تمام حروف و به زبان و خط عربی نوشته می‌شد. واحد پول این نوع حسابداری دینار بود و آن را حساب دینار و حساب دیناری، و خط آن را خط رقم یا خط رقومی می‌نامیدند (كریمی، همانجا). این وضع تا زمان سامانیان (ح 261- 389 ق)، سلسلۀ مستقل ایرانی در خراسان و ماوراءالنهر، دوام داشت (همانجا). 
از دورۀ سامانیان که ایرانیان تا حدودی مستقل شدند، دفترداران ایرانی به جای اعراب نشستند، ولی همان دفاتر بازمانده از زمان تسلط اعراب را داشتند که در آنها مبالغ به خط و زبان عربی نوشته شده بود و اعراب آنها را به عربی می‌خواندند؛ اما ایرانیان ارقام را به خط عربی و با تمام حروف می‌نوشتند، ولی به زبان فارسی می‌خواندند. چنین بود كه ارقام عربی واحد، اثنین، ثلٰثه، اربعه، خمسه، سته، سبعه، ثمانیه، تسعه، عشره، مائه، الف، الفین و جز آن جنبۀ معنایی خود را از دست دادند و به نشانه‌هایی برای اعداد تبدیل شدند و آنها را به فارسی ده، بیست و جز آن تلفظ می‌كردند (مستوفی، 2 / 1258) و بعد از اینکه حشو و زوائد آنها در زیر قلم شکسته‌نویسی مستوفیان و محاسبان حذف شد، علائم رمزگونۀ خط سیاق به وجود آمد (کریمی، همان، 95). عطاملک جوینی در سدۀ 7 ق، با اشاره به خط بقالان، درواقع ذهن را متوجه حساب سیاق كرده، و نوشته است: «با هر ولایتی که مال قرار نهادندی یا مالی رسیدی، به خطی که بقالان نویسند، بر آن ترتیب، بر کاغذپاره‌ها ثبت می‌کردی» (2 / 270). 
برخی سیاق‌نویسی را سیاقت نیز می‌نامیدند (نک‍ : نسایی، 16). برخی نیز آن را نوعی علم دانسته‌اند؛ مثلاً، ابن‌فوطی (د 723 ق / 1323 م) از یکی از مستوفیان کرمان به نام مجیرالدین ابومحمد نام برده، که در صنعت استیفاء ماهر، و در علم حساب و سیاقت معروف بوده است (4 / 584). در اوایل سدۀ 8 ق / 14 م، ناصرالدین منشی کرمانی، نویسندۀ کتاب نسائم الاسحار، از وزیر عضدالدین سدیدالملک نحاس اصفهانی، در زمان ملکشاه، برکیارق و سلطان محمد، به‌عنوان کسی یاد کرده که در علم سیاقت و استیفاء مهارت داشته، و مورد توجه این 3 سلطان بوده است (ص 29). محمد بن هندوشاه نخجوانی نیز در همان سده دراین‌باره چنین نوشته است: «فن سیاقت که مدار جمع و خرج مملکت بر آن است و رونق کارخانۀ سلطنت ... » (1 / 95)؛ به نوشتۀ او، منشی و مستوفی کسی است که «در فن حساب، سیاقت، استیفاء، تدوین دواوین، ضبط دفاتر و دساتیر دیوانی علامه» باشد (1 / 127). حمدالله مستوفی (د ح 750 ق / 1349 م) نیز در تاریخ گزیده، سیاقت را نوعی صنعت به شمار آورده است (ص 4-5). 
آملی، نویسندۀ کتاب نفائس الفنون، در سدۀ 8 ق صنعت سیاق را فنی گزیده و بخشی پسندیده دانسته، که همیشه مدیریت کشور و ضبط ممالک به آن وابسته است؛ به نظر او، اهل قلم که مستوفیان‌اند، همیشه نزد پادشاهان بر دیگر ارکان و خدمه مقدم و محترم‌اند. او با ذکر 8 دلیل، قلم را بر شمشیر رجحان می‌دهد. وی همچنین نوشته است که استیفاء دانستن قوانینی است که بدانها ضبط دخل دیوان، و کیفیت و کمیت محاسبات آن معلوم کنند، و افزوده است که تا زمان حضرت علی (ع) (35-40 ق) این صناعت را نسق و آیینی نبود تا اینکه ایشان دستور دادند همۀ موارد در کتابها و دفترها ثبت‌وضبط گردد و این دانش استیفاء نامیده شد و مستوفیان که ارباب قلم بودند، عهده‌دار امور مربوط به مداخل شدند. آملی می‌افزاید: «مستوفی باید شریف‌نفس، کریم‌اصل، متدین، راست‌قول و صاحب فضیلت بود و لغت، عربیت، انشا، نجوم، حساب و مساحت را نیک داند و در صناعت خط ماهر بود» (ص 96-97). او همۀ روشهای نگارش را متذکر شده، و سرانجام ارقام متداول 1 تا 9 را ارقامی هندی نامیده، و نوشته است: «مستوفی باید وضع ارقام هندی و مراتب آن شناسد تا هر حسابی که تمام شود، بر بالای ورق به طرف یسار ... رقم آن به هندی ثبت کند». آملی مراتب رقم هندی را چنین آورده است: 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9، و دهگان و صدگان و هزارگان آنها را با افزودن صفر مشخص کرده است (ص 97). 
عبدالوهاب شهشهانی اصفهانی در کتاب بحر الجواهر فی علم الدفاتر که به زبان فارسی و دربارۀ قواعد حساب و علم حساب است، ارقام 1 تا 9 را به نام ارقام هندسه آورده است (ص 6). 
آملی می‌نویسد که در سیاق همۀ ارقام به خط عربی نیز نوشته می‌شود (ص 98). همو واحد سنجش هر چیزی را نیز مشخص کرده، و برای نمونه، نوشته است: زر سرخ، مشک، زعفران و جواهر را با واحد مثقال می‌نویسند؛ مروارید به‌بندنکشیده را نیز با واحد مثقال، و به‌بندکشیده را با واحد هارهاران می‌نویسند؛ مروارید بزرگ درسلک‌نکشیده را با واحد حبه؛ و سرانجام، هرچیزی که در پارسی پاره اطلاق کنند، همچو مرغان غیرشکاری، وصلۀ جامه و جز اینها را با واحد قطعه، و درندگان شکاری را با واحد قلاده می‌نویسند. او همچنین، صورت جمع همۀ این موارد را همراه با واحدهای سنجش بسیاری از دیگر چیزها مشخص کرده است (همانجا). آملی حتى برات را تعریف كرده، و چگونگی برات‌نویسی را آموزش داده است (ص 99). 
به نظر شاردن، که در سدۀ 11 ق / 17 م در ایران بوده است، اعدادی که ایرانیان به کار می‌برند، اصلاً هندی هستند. او می‌افزاید كه متقدمان بیشتر اوقات ارقام مورد بحث را حساب‌الهند می‌نامند (IV / 289-290). همو دربارۀ حسابداری دیوان محاسبات نوشته است: اعدادی که به شكلهای حرفی در دیوان محاسبات به کار برده می‌شوند، ظاهراً از زبان عربی استخراج شده‌اند. ایرانیان آن را حساب رقم گویند، یعنی عدد یا شمارشی برگرفته از 28 حرف الفبایی عربی (IV / 290). شاردن نامی از حساب سیاق نبرده، و به‌جای آن از عبارت حساب رقم یاد کرده است. درواقع، پس از دورۀ صفویه است كه دو اصطلاح خط سیاق و خط دیناری مترادف هم به كار رفته‌اند (نک‍ : كریمی، «حساب»، 92). مستوفیگری همـان سیاق‌نـویسی بـود (موبد، 51) و همۀ ایـن محاسبات بـرای گرفتن مالیات انجام می‌شد. راوندی چنین نوشته است: دیوان خراج و گاهی نیز دیوان استیفاء مالیاتها را جمع می‌کرد. مالیاتهای نقدی و جنسی از روی دفترهای معین از مردم گرفته می‌شد (4 / 887). 
سیاق تقریباً تا همین اواخر در تمام شهرهای ایران متداول بوده است؛ برای نمونه، در شهر بابل مازندران «تا 1310 ش، محاسبات دولتی و تجاری با عدد نوشته نمی‌شد، بلکه علامتهای اختصاری براساس اعداد و به حروف عربی به کار می‌رفت که آن را سیاق می‌نامیدند». یکی از درسهای کلاس سوم ابتدایی در 1309- 1310 ش آموختن سیاق بود. سیاق را در گذشته در مکتب‌خانه‌ها یاد می‌دادند (نیاکی، 3 / 390). 
در شهر میبد یزد، برای محاسبۀ زمان در نظام آبیاری و وزن در مبادلات جنس و کالا از سیاق استفاده می‌شود و برای جُرّه، تشت و اجزاء و اضعاف آنها علائمی برگرفته از همین نامها دارند كه در خط سیاق می‌گنجانند (جانب‌اللٰهی، 543). در پیرسواران ملایر، در مکتب‌خانه‌ها حساب سیاق درس می‌دادند تا دانش‌آموزان قادر به ثبت‌وضبط بدهی و طلب و مقدار اجناس نیز باشند (رسولی، 204). پیش از 1320 ش، در تویسرکان صورت‌حساب را به همان خط سیاقی می‌نوشتند که در مکتب‌خانه‌ها تدریس می‌شد (مرادی، 1 / 155). این خط در میان ایلات و عشایر نیز معمول بود كه نمونۀ آن ایل بختیاری است كه هم افراد ایل و هم مغازه‌دارانی كه با آنها معامله داشتند، با این خط و حساب آشنا بودند و از آن استفاده می‌كردند (كریمی، «واحدها ... »، 55‌-56).

رقم‌نویسی در حساب سیاق

 در ارقام سیاق صفر وجود ندارد و در نوشتن، جای صفر را یا خالی می‌گذارند یا با علامت « ´´ » (تنوین) پر می‌كنند (صفی‌نژاد، 60). سیاق پولی یا نقدی را حساب دیناری هم می‌گفتند، زیرا مبنای سنجش آن، واحد پول همان زمـان، یعنـی دینـار بـوده است و آن را برحسب پـول می‌نوشتند؛ واحدهایی که برای این منظور در نظر گرفته می‌شد، عبارت بودند از: دینار، شاهی، صددینار، سه‌شاهی، پنج‌شاهی، ده‌شاهی، قران، دوقران، و پنج‌قران، که همۀ آنها سکه‌های ایرانی بودند. در کنار سیاق نقدی، سیاق جنسی نیز رایج بود؛ یعنی نوعی سیاق که برحسب اجناسی مثل گندم، جو و جز اینها نوشته می‌شد و واحـدهای سنجـش آن برحسب مثقـال، سیـر، چارک، نیم‌من، یک‌من و خروار بوده است و همین کلمات را در نوشتار هم به کار می‌بردند. وزن مثقال برابر 24 نخود، سیر برابر 16 مثقال، چارک برابر 10 سیر یا  4/ 1 من، و من برابر 40 سیر است (سحاب، 2-3). گاهی نیز به عبارت «سیاق رقومی» برمی‌خوریم، به این معنا که ارقام آن را به خط سیاق نوشته‌اند که از یک دینار آغاز، و تا یک میلیون و بالاتر از آن ادامه دارد (صفی‌نژاد، 49). 
جدول 1 نشان‌دهندۀ فرایند تحول و تغییر حروف عربی به علائم رازگونۀ سیاق است كه در آغاز، با خط و حروفی خوانا (ستون 1) بیانگر مقدار كمی اعداد بودند و بعداً، به‌تدریج، حشو و زوائد آنها زیر قلم منشیان از میان رفت و حروف تبدیل به علائم شدند (ستون آخر) (كریمی، «حساب»، 94-95). 

جدول 2 نشان‌دهندۀ علائم سیاق پولی از یك دینار تا 000‘9 دینار، و از یك تومان تا 000‘900 تومان است (صفی‌نژاد، 96). هر 000‘100 تومان برابر است با یك لَك، و هر 5 لك برابر است با یك كرور (همو، 94).

جدول 3 نشان‌دهندۀ علائم سیاق جنسی از یك من تا 90 من، و از یك خروار تا 000‘900 خروار است (همو، 115). 

مآخذ 

آملی، محمد، نفائس الفنون، چ سنگی، به کوشش محمدباقر خوانساری، تهران، 1316 ق؛ ابن‌فوطی، عبدالرزاق، مجمع الآداب، به کوشش محمد کاظم، تهران، 1416 ق؛ افشار، ایـرج، مقدمه بـر فروغستان محمدمهدی فـروغ اصفهـانی (هم‍‌ )؛ براون، ادوارد، تاریخ ادبی ایران، ترجمۀ علی‌پاشا صالح، تهران، 1333 ش؛ بـلاذری، احمـد، فتـوح البلدان، بـه کـوشش صلاح‌الدیـن منجـد، قاهـره، 1956 م؛ جـانب‌اللٰهی، محمدسعید، چهل گفتـار در مردم‌شناسی میبد، تهران، 1390 ش، دفتـر چهارم؛ جوینی، عطاملک، تاریخ جهانگشای، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، 1334 ق / 1916 م؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به کوشش ادوارد براون، لندن، 1328 ق / 1910 م؛ دینوری، احمد، الاخبار الطوال، ترجمۀ محمود مهدوی دامغانی، تهران، 1366 ش؛ راوندی، مرتضى، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، 1359 ش؛ رسولی، غلامحسن، پژوهشی در فرهنگ مردم پیرسواران، تهران، 1378 ش؛ سحاب، ابوالقاسم، سیاق مظفری، چ سنگی، تهران، 1342 ق / 1303 ش؛ شهشهانی، عبدالوهاب، بحر الجواهر فی علم الدفاتر، چ سنگی، بی‌جا، بی‌تا؛ شیرازی حمزوی، علی‌محمد، سیدالانشاء نوظهور، تهران، 1334 ش؛ صفی‌نژاد، جواد، کوششی در آموزش خط سیاق، تهران، 1387 ش؛ فرای، ریچارد، عصر زرین فرهنگ ایران، ترجمۀ مسعود رجب‌نیا، تهران، 1363 ش؛ فروغ اصفهانی، محمدمهدی، فروغستان، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1378 ش؛ فسایی، حسن، فارس‌نامۀ ناصری، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، 1367 ش؛ كریمی، اصغر، «حساب سیاق یا حساب دیناری»، مجلۀ مردم‌شناسی و فرهنگ عامۀ ایران، تهران، 1356 ش، شم‍ 3؛ همو، «واحدهای اندازه‌گیری در ایل بختیاری و حساب سیاق»، همان، 1353 ش، شم‍ 1؛ مرادی، صحبت‌الله، فرهنگ عامۀ خطۀ تویسرکان، بی‌جا، 1375 ش؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1386 ش؛ موبد، مهدی، «در پیرامون دگرگونی مستوفیگری (سیاق‌نویسی) و بنیان‌گذاری ژاندارمری»، مجلۀ هوخت، تهران، 1350 ش، س 22، شم‍ 8؛ ناصر خسرو، سفرنامه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1354 ش؛ ناصرالدین منشی کرمانی، نسائم الاسحار، به کوشش جلال‌الدین محدث ارموی، تهران، 1364 ش؛ نخجوانی، محمد بن هندوشاه، دستور الکاتب، به کوشش عبدالکریم علی‌زاده، مسکو، 1976 م؛ نسایی، تاج‌الدین، «کارنامۀ اوقاف»، به کوشش ایرج افشار، فرهنگ ایران‌زمین، تهران، 1339 ش، ج 8؛ نظام‌الملک، حسن، سیاست‌نامه، به کوشش عباس اقبال، تهران، 1320 ش؛ نیاکی، جعفر، بابل (شهر زیبای مازندران)، به کوشش پوراندخت حسین‌زاده، تهران، 1383 ش؛ نیز: 

Bartholomae, Ch., Altiranisches Wörterbuch, Berlin, 1961; Chardin, J., Voyages en Perse, Paris, 1811; Kazemzadeh, H., «Les Chiffres Siyâk et la comptabilité Persane», Revue du monde musulman, Paris, 1974, vol. XXX; Tavernier, J. B., Les Six voyages, Paris, 1676. 

اصغر كریمی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: