سیاحت نامه ابراهیم بیک
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 1 آذر 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/257774/سیاحتنامه-ابراهیم-بیک
سه شنبه 2 اردیبهشت 1404
چاپ شده
5
سیاحَتْنامۀ اِبْراهیمْ بِیْک، یا بلای تعصب او، داستانی در قالب سفرنامه از زینالعابدین مراغهای، از نویسندگان شاخص سدۀ 13 ق / 19 م. برخی منتقدان بارزترین ویژگی این سفرنامه را بهتصویرکشیدن مظاهری از عیب و نقص اجتماعی در آن زمان دانستهاند (نک : یوسفی، 2 / 123) که واقعیات قابللمس را به زبانی ساده بیان کرده است (مؤمنی، 256). جلد نخست این کتاب، بی ذکر نام نویسنده، در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، احتمالاً در 1274 ش / 1312 ق در قاهره چاپ و منتشر شد؛ 10 سال پس از این تاریخ، یعنی در 1284 ش / 1323 ق در عصر حکومت مظفرالدین شاه قاجار، جلد دوم آن به چاپ رسید و سرانجام در اوان حکومت محمدعلی شاه، در 1288 ش / 1327 ق، جلد سوم کتاب با معرفی نام نویسندۀ آن منتشر گردید (نک : یوسفی، 2 / 118- 119). مجلدات سهگانۀ کتاب بیشتر در بیرون از مرزهای ایران، یعنی در قاهره، کلکته، لاهور و یک بار هم در تهران، به چاپ رسیده است (مؤمنی، 247). موضوع سیاحتنامه روایت خاطرات سفر جوانی ایرانیالاصل، میهندوست و متعصب به نام ابراهیم بیک است که در مصر سکونت دارد و بنابه وصیت پدر، برای مشاهدۀ احوال و اوضاع ایران، همراه معلم و للۀ خود، یوسف عمو، سفری به ایران آغاز میکند و از مصر به اسکندریه میرود و از آنجا به استانبول، باطوم، باکو، انزلی، ساری، شهرسر، اوزونآدا، عشقآباد و سرانجام به مشهد میرسد. او که بنابر شنیدههایش، تصویری ایدئالیستی از ایران در ذهن خود ترسیم نموده است، چون از نزدیک با چهرۀ واقعی، زشت و ناپسند شهرها، خرابی راهها، فساد حاکمان، و فقر و بدبختی مردم ایران آشنا میشود، سرگشته و بیمار میگردد و مأیوسانه ایران را ترک میکند. جلد نخست در همینجا به پایان میرسد و جلد دوم با روایت یوسف عمو ادامه مییابد و در آن، گزارشی از پریشانحالی ابراهیم بیک پس از بازگشت از ایران ارائه میشود. ابراهیم بیک با شنیدن خبر پادشاهی مظفرالدین شاه، بهبود نسبی مییابد و با دختری به نام محبوبه ازدواج میکند و چون بار دیگر از بههمریختگی اوضاع ایران آگاه میشود، بیماریاش شدت مییابد و بر اثر آن میمیرد. در جلد سوم، یوسف عمو، در سفری رؤیاگونه، به آخرت میرود و با ابراهیم بیک دیدار، و دربارۀ مسائل جامعۀ ایران گفتوگو میکند و چون از خواب برمیخیزد، مشاهدۀ این احوال را به فال نیک میگیرد و آن را به بهبود اوضاع ایران تعبیر میکند. دربارۀ جنبههای ادبی سیاحتنامه، اظهارنظرهای گوناگونی صورت گرفته است. برخی آن را نخستین کوشش برای نوشتن رمانی فارسی به سبک اروپایی دانستهاند (کامشاد، 38) و عدهای دیگر قاطعانه آن را نوشتهای در هیئت رمان نامیدهاند (یوسفی، 2 / 121). منتقدی دیگر آن را نوعی رمان سیاسی (آرینپور، 304) و یا حتى نخستین رمان اصیل اجتماعی از نوع اروپایی در زبان فارسی (همو، 310) معرفی میکند و سرانجام مؤلف روشنگران ایرانی و نقد ادبی، سیاحتنامه را رمان بیوگرافیک مینامد (پارسینژادی، 189). آنچه از مجموع آراء این منتقدان حاصل میشود، نخست، تأکید بر ویژگیهای داستانی اثر و محتوای سیاسی ـ اجتماعی آن است که این کتاب را در طبقهبندیهای مرسوم، میان نخستین طیف ادبیات انتقادی ـ اجتماعی نثر فارسیِ پیش از مشروطه جای میدهد (نک : کراچی، 193)؛ دیگر، تأکید بر خصلت زندگینامهای کتاب است که به همان سبب، از آن به دائرةالمعارف جامع اوضاع ایران در اواخر سدۀ 13 ق تعبیر کردهاند (آرینپور، 309). ادوارد براون با تمرکز بر همین دو ویژگیِ داستانیبودن و واقعگرابودن سیاحتنامه، مینویسد: قهرمان و ماجراهای آن البته ساختگی است، اما ازآنجاکه در پرداخت آن کمتر اغراق شده است، احتمال واقعیت آن نیز میرود (نک : IV / 467-468). سیاحتنامۀ ابراهیم بیک، بهویژه جلد نخست آن، پس از انتشار، نهتنها بزرگترین کتاب محافل مشروطهطلب بود (مجتهدی، 173؛ نیز نک : ناظمالاسلام، 1 / 245- 248)، که در میان مردم نیز مورد توجه بسیار قرار گرفت و در سراسر ایران با ولع تمام خوانده شد (آرینپور، 304) و مطالب آن در خاطر مردم ماند (ناظمالاسلام، 1 / 260)؛ ازاینرو، منتقدان بر آناند که سیاحتنامه در بهوجودآمدن مشروطیت، سهم فرهنگی و اجتماعی مؤثری داشت (براهنی، 509؛ نیز نک : مظاهری، 26). چنانکه اشاره شد، برجستهترین ویژگی سیاحتنامه تصویری انتقادی است که از اوضاع و احوال جامعۀ ایرانی و مردم آن به نمایش میگذارد. از این منظر، کتاب هجویۀ استادانهای است که اصول قدیم ایران و اخلاق و عادات ناپسند ایرانیان را در ضمن تصویر یک رشته تابلوهای زنده و جاندار و بسیار دقیق و درست، مورد ایراد و انتقاد قرار داده است و چنانکه میدانیم، در سازمان ادبی و اجتماعی آیندۀ ایران تأثیر فراوان داشته است (آرینپور، 310). تعامل سیاحتنامه با جامعۀ ایرانی و فرهنگ مردم، چند سویۀ اصلی دارد: نخست آنکه نویسنده در نگارش اثر خویش، از نوع ادبی «سفرنامه» یا «گزارش خاطرات» بهره برده است که عموم مردم بدان اقبالی خاص دارند؛ بهویژه آنکه هر دو راوی داستان، ابراهیم بیک و یوسف عمو، در مقام پیران باتجربه و خوشگفتار، گویی در میان جماعتی همدل نشستهاند و خاطرات، دیدهها و شنیدههای خویش را با جزئینگری نوشتههای رئالیستی و با مایههایی از طنز و نیش و کنایه، آمیخته به احساس و عاطفۀ رقیق نقل میکنند (پارسانسب). دیگر آنکه زبانی که نویسنده برای گزارشهای خود برگزیده است، بسیار با زبان مردم کوچهوبازار درآمیخته و از تعابیر، اصطلاحات و عناصر آن انباشته است. از این منظر، نثر تلفیقی و نهچندان یکدست کتاب، گواهی بر ارتباط استوار محتوا و زبان آن با زندگی و فرهنگ مردم است. در این باب، نویسنده حتى اصوات و کلمات مهمل و دشنامهای رایج در گفتار تودۀ مردم را مکرر به قلم آورده است (نک : یوسفی، 2 / 145). زینالعابدین مراغهای در انتقادهای خود، بر آن است تا تصویری از اخلاق و رفتارهای همۀ اقشار جامعه، از شاه و وزیر گرفته تا رعایا و فرودستان، عرضه نماید. از این حیث، سیاحتنامه آیینهای واقعنما از وضعیت فرهنگ و منش مردم عصر، با لحنی کاملاً انتقادی است. انتقادهای زینالعابدین مراغهای بیشتر اقشار جامعه را هدف قرار میدهد. او در جایی از کتاب خویش مینویسد: در میان اهل دانش، آنها که حکما هستند، چه توصیف کنم، که غرق در موهومات رکیکهاند؛ آنها که علما هستند، از مسئلۀ تطهیر فراغت حاصل نکردهاند؛ آنها که امیر و وزیرند، یک جلد کتاب پولتیک و اصول مملکتداری و رعیتپروری و وضع اخذ مالیات و قانون حکمرانی و مساوات ننوشتهاند؛ و آنان که شاعرند، که خاک بر سرشان، تمام حواس و خیال آنها منحصر بر این است که یک نفر فرعونصفت نمرودروش را تعریف نموده، یک رأس یابوی لنگ بگیرند (ص 229-230؛ نیز نک : آدمیت، 1 / 92). مروری مویشکافانهتر در سیاحتنامۀ ابراهیم بیک میتواند تصویری عینی از فرهنگ و اخلاق مردم ایران و وضعیت نهادهای مدنی و اجتماعی عصر قاجار را پیش چشم خواننده نهد. در مرتبۀ نخست، نویسنده در مطاوی سخنان انتقادآمیز خود، تصویری از وضعیت معاش مردم، کسبوکار، پوشاک، خوراک، عادات، خلقیات، و معتقدات و باورهای آنان را پیش میکشد. در مواردی، بیآنکه قصد قضاوت در میان باشد، بـه وصف عاداتی چـون چپقکشیدن (ص 74، 153)، سیگارکشیدن (ص 84، 108)، صرف چای (ص 64، 121)، استعمال تریاک (ص 143)، و حنابستن و قلیانکشیدن در حمامهای عمومی (ص 152-153) میپردازد، و یا زمانی که نویسنده در گزارشهای خود از طرز پوشاک مردم و عادات غذایی ایشان سخن میگوید، بهطرزی تلویحی، از فقر عموم مردم ایران پرده برمیگیرد. بنابر تصریح متن، پوشاک عموم مردم ایران چیت همدان، کرباس نائین، متقال و یا چلواری است (نک : ص 161، 162) که با پوشاک طبقۀ اشراف، ازقبیل خرقۀ ترمۀ سفید (ص 87)، سرداری تمامگلابتون، کیسۀ ترمه (ص 75)، سرداری ماهوت گلی (ص 140)، شال ترمۀ رضایی و کلجۀ سنجابی (ص 176) سنخیتی ندارد. غذای روزمرۀ این مردم نیز چیزی جز نان جوین، پنیر، سبزی، سرکه و آش نیست و اشرافیترین طعام ایشان آش آلوی بخارا ست و در موارد استثنا، چلو با خورش جوجه (نک : ص 85، 116-117، 130، 180). نویسنده زمانی که وجوهی از آداب و رسوم و فرهنگ ایرانی را نقد میکند، رواج رفتارهایی چون چاپلوسی و ستایشگری (ص 88، 90)، بیکاری و تنپروری (ص 117، 141)، سادهلوحی (ص 126)، خرافهپرستی (ص 145-146، 199)، و اسرافکاری و تجملپرستی (ص 141، 166) در میان مردم را تقبیح میکند. او حتى به شیوۀ استحمام ایرانیان ایراد میگیرد و حنابستن مردان بر دست، پا و ریش را نشانۀ بیکاری و تنآسایی آنان میشمارد (ص 153-154)؛ در جایی دیگر، تصویری از نحوۀ تفریح و تفرج مردم در روز جمعه ارائه میدهد (ص 140) و بروز چنان رفتارهایی را آن هم در روزگار پریشانی قوم ایرانی، نشانۀ نادانی و اسرافکاری میخواند. نویسنده در بخشهای دیگر از کتاب، نهادهای اجتماعی و عملکرد نادرست آنها را به تصویر میکشد و تصاویری زنده از وضعیت دستگاه حاکمۀ ایرانی در عصر قاجار عرضه میکند و از این رهگذر، خواننده را با فقدان دستگاههای حقوقی و رواج شیوههای سنتی حلوفصل دعاوی (ص 46، 165)، فقدان مراکز بهداشتی (ص 76) و شیوع بیماریهای جذام (ص 138) و آبله (ص 177) و رواج طبابت مردمی (ص 179-180)، نقص و ناکارآمدی دستگاههای دیپلماسی آن زمان (ص 70-74) و نظایر اینها آشنا میسازد و در مقاطع دیگر، از شیوع خصلتهای ناپسندی چون رشوهگیری در میان کارگزاران حکومتی، با تعابیر آراستهای چون اخذ مداخل (ص 69، 75، 97)، خدمتانه (ص 91)، انعام (ص 58)، قوللق (ص 134)، سلامتانه (ص 173) و جز اینها سخن میگوید. همچنین خواننده در حین مطالعۀ این کتاب، با انواع مشاغل حکومتی و عمومی رایج در جامعه، ازقبیل فراشباشی (ص 43، 46، 63، 131)، عریضهچی (ص 44، 74)، دالاندار (ص 79، 128)، توپچی (ص 176)، قراول (ص 160)، میرپنج (ص 62، 76، 134)، مکاری (ص 131، 134، 158)، جلودار (ص 42، 130)، راهدار (ص 137)، دعواچی (ص 138)، میرغضب (ص 41)، شتردار (ص 137)، گورکن (ص 177)، بوزینهرقصان (ص 181)، دوافروش (ص 179)، دلاک (ص 153، 154) و جز اینها آشنا میشود و اطلاعات نسبتاً دقیقی از وضعیت راهها (ص 116، 136)، مهمانخانهها (همانجا)، کاروانسراها (ص 41-42، 56)، راهدارخانهها (ص 137)، پوستخانهها (ص 114) و جز اینها به دست میآورد.در سیاحتنامۀ ابراهیم بیک، آداب و رسوم حکومتی و آیینهای مردمی نیز از دید نویسنده دور نمانده است. نویسنده آگاهیهایی از رسم دورباش و کورباش (ص 82، 119)، بخشیدن القاب و عناوین بیمسما (ص 60-61، 152)، بیگاریبردن حیوانات مردم از سوی حکومت (ص 130-131)، نحوۀ التزامگرفتن حاکمان محلی از مردم (ص 46)، دریافت یا پرداخت حقالقدم (ص 134)، رسم عرضهکردن «پته» برای قاچاق کالا (ص 137)، و در کنار اینهمه، اطلاعرسانی از مسائلی چـون رواج جنگهای حیدری ـ نعمتی در شهرها (ص 148- 149)، معرکهگیری و نمایشبازی (ص 145)، تماشای گاوبازی در میدانهای اصلی شهر (ص 128)، شبیهگردانی و تعزیهخوانی (ص 149-151)، و عزاداری و سوگواری (ص 149-150) به خواننده ارائه میدهد و اینچنین تصویری از فرهنگ مادی و غیرمادی جامعه عرضه میدارد.
آدمیت، فریدون، ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران، تهران، 1355 ش؛ آرینپور، یحیى، از صبا تا نیما، تهران، 1372 ش؛ براهنی، رضا، قصهنویسی، تهران، 1362 ش؛ پارسانسب، محمد، تحقیقات میدانی؛ پارسینژاد، ایرج، روشنگران ایرانی و نقد ادبی، تهران، 1380 ش؛ زینالعابدین مراغهای، سیاحتنامۀ ابراهیم بیک، به کوشش باقر مؤمنی، تهران، 1353 ش؛ کامشاد، حسن، پایهگذاران نثر جدید فارسی، تهران، 1384 ش؛ کراچی، روحانگیز، «پویش در گشتنامهها»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، تهران، 1382 ش، شم 165؛ مجتهدی، مهدی، رجال آذربایجان در عصر مشروطیت، تهران، 1327 ش؛ مظاهری، اعظم، «سیری در سیاحتنامۀ ابراهیم بیک»، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، تهران، 1381 ش، شم 60؛ مؤمنی، باقر، مؤخره بر سیاحتنامۀ ابراهیم بیک زینالعابدین مراغهای (هم )؛ ناظمالاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران، 1357 ش؛ یوسفی، غلامحسین، دیداری با اهل قلم، مشهد، 1357- 1358 ش؛ نیز:
Browne, E. G., A Literary History of Persia, London, 1969.
محمد پارسانسب
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید