سورسخن
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 11 فروردین 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/257742/سورسخن
سه شنبه 2 اردیبهشت 1404
چاپ شده
5
سورسورْسُخَن، رسالهای کوتاه به زبان پهلوی دربارۀ دعای سر سفرۀ مهمانی. در این رساله از هُرمَزد، امشاسپندان، هفتبهشت، هفتاقلیم، 3 آتش مقدس، ایزدان 30 روز ماه، مهر، سروش، رشن، بهرام، وایِ به، بهدین مزدیسنان، اشتاد و فروهر پرهیزگاران سپاسگزاری میشود. افزونبراین، از شاهنشاه و پسرش، بزرگفرماندار، 3 سپاهبد، رئیس قاضیان (دادور دادوران)، مغان اندرزبد، هزاربد (فرمانده 000‘1 مرد جنگی) و کسی که نیایش دُرون را برپا میدارد نیز سپاسگزاری میشود. سرانجام نیز میزبان بهسبب دعوت و پذیرایی ستوده میشود و دعاگو ادعا میکند که نمیتواند حق مطلب را بهخوبی ادا نماید، زیرا بسیار خورده است و از دیگران میخواهد که این وظیفه را بر عهده بگیرند؛ در آخر نیز آرزو میکند که این دعا (آفرین) به پهنای زمین و بلندای رود و بالای خورشید برسد (نک : متون ... ، 186- 188).متن رساله را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: بخش اول پیش از خوردن غذا، و بخش دوم که پس از آن خوانده میشود. با وجود آنکه تاوادیا (ص 146) و تفضلی (ص 293) بر آناند که این متن حاوی دعایی عام است و میتواند بر سر هر سفرهای خوانده شود، از فحوای بند دوم رساله برمیآید که نوعی دعای شکرگزاری در مراسمی خاص است که اصولاً به این منظور برپا میشده است. در این بند آمده است: «گوش اندر دارید شما ای بهان (که) ایدر آمدهاید تا دربارۀ بزرگداشت این سورآفرین از یزدان و (نیز) برای سپاسداری این میزبان سخن گویم» (متون، 186). این عبارت نشان میدهد که مهمانان بهمنظور سپاسگزاری از ایزدان جمع شدهاند، نه برای یک مهمانی عادی، و به همین سبب، دعای این سفره مشخص بوده و متن آن در اختیار افـراد قرار میگرفته است. دعاهای مربوط به سفـره بهطورکلی بـا عنوان «باژِ نانخوردن» در متـون پهلوی آمدهاند. نیایش «اوستای طعامخوردن» (نک : متون، 186- 188؛ شایست ... ، 77- 79؛ مزداپور، یادداشتها بر ... ، 80-81)، نیز بند اول هات پنجم یسنا (نک : 1 / 145) و بند اول هات 37 یسنا (نک : 2 / 35) نمونههایی از سرودههای سپاسگزاری از نعمتهای خداوند است.از این گذشته، خواندن دعای «اَشِموُهو» بهتنهایی نیز این منظور را برآورده میسازد (مزداپور، همان، 80). این دعا در آغاز و پایان خوردن غذا خوانده میشود (همو، «تداوم ... »، 167). استفاده از تعبیر «در ایـن روزگار» که در «سورسخن» 3 بار به کار رفته است، با معنایی که امروزه از آن برداشت میشود، متفاوت است، زیرا برخلاف امروز که از آن معنای «در این زمان» یا در «در این دوران» مستفاد میشود، به معنای «در این روز خاص» است که معمولاً برای روزهای جشن ویژۀ ایزدان به کار میرفته است (همو، «سور ... »، 107).از سوی دیگر، واژۀ «همازور» که در آغاز هر بند تکرار میشود، مثل «همازور باشید، همازور هرمزد خدای ... همازور این امشاسپند ... همازور آذرفرنبغ و ... »، در نیایشهایی به کار میرود که در آنها تقدیس عالم هستی مطرح است و با نامبردن از اجزاء هستی، یگانگی آرمانی و آیینی بین همۀ ارکان هستی برقرار شده و ستایش میشود (همان، 109). بدینسان، سور (ضیافت آیینی) آفرین برای ایزدان تبدیل به نیایشی میگردد که قوای همۀ جهان را تقویت میکند تا در راهی نیک به کار روند. اشاره به سپاهبدان نشاندهندۀ آن است که این متن احتمالاً در زمان ساسانیان، در دورۀ انوشیروان یا پس از آن تألیف شده است (تفضلی، همانجا).بازتاب آموزۀ مطرح در این رساله را در روزگار اسلامی نیز میتوان دید. در متون دورۀ اسلامی آمده است که هرکه در آغاز خوردن طعام، «بسم اللّٰه»، و در پایان، «الحمد للّٰه» بگوید، آن طعام بسیار مفید خواهد بود (چهارده ... ، 112). برخی از فقرا (درویشان) نیـز قبل از خوردن طعام، سورهای از قرآن میخوانند تا نور ذکر با طعام به بدن برسد (سهروردی، 142-143) و پس از خوردن، عبارت «الحمد للّٰه الذی اطعمنا و سقانا و جعلنا من المسلمین» را بر زبان میآورند (همو، 144؛ نیز نک : باخرزی، 2 / 134، 139) تا نشانۀ سپاسگزاری آنان از روزیدهنده باشد (دربارۀ استمرار این رسم در میان مردم، نک : ه د، دعا). متن پهلوی رسالۀ «سورسخن» را نخستینبار، جاماسب ـ آسانا در 1897 م در مجموعۀ متون پهلوی منتشر کرد. ترجمۀ انگلیسی آن را نیز جهانگیر تاوادیا در 1933 م، در جلد 29 از «فصلنامۀ مؤسسۀ شرقی کاما» منتشر نمود. ترجمههای فارسی آن نیز به کوشش سعید عریان (متون، 186-189) و کتایون مزداپور (همان، 113-116) منتشر شده است.
باخرزی، یحیى، اوراد الاحباب، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1383 ش؛ تاوادیا، ج.، زبان و ادبیات پهلوی، ترجمۀ س. نجمآبادی، تهران، 1355 ش؛ تفضلی، احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، به کوشش ژاله آموزگار، تهران، 1376 ش؛ چهارده رساله در باب فتوت و اصناف، به کوشش مهران افشاری و مهدی مداینی، تهران، 1381 ش؛ سهروردی، عمر، عوارف المعارف، ترجمۀ ابومنصور عبدالمؤمن اصفهانی، به کوشش قاسم انصاری، تهران، 1364 ش؛ شایست ناشایست، به کوشش کتایون مزداپور، تهران، 1369 ش؛ متون پهلوی، گردآوری جاماسب ـ آسانا، ترجمۀ سعید عریان، تهران، 1371 ش؛ مزداپور، کتایون، «تـداوم آداب کهن در رسمهای معاصر زرتشتیان در ایران»، فرهنگ، تهران، 1383 ش، س 17، شم 49-50؛ همو، «سورسخن»، فرهنگ، تهران، 1384 ش، س 17، شم 51-52؛ همو، یادداشتها بر شایست ناشایست (هم )؛ یسنا، ترجمۀ ابراهیم پورداود، تهران، 1337-1340 ش.
ملیحه کرباسیان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید