صفحه اصلی / مقالات / ساعدی /

فهرست مطالب

ساعدی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : جمعه 8 فروردین 1399 تاریخچه مقاله

ساعِدی، غلامحسین، نویسندۀ مشهور ایرانی (دی 1314- آذر 1364 ش / ژانویۀ 1936- نوامبر 1985 م). وی در خانوادۀ یک کارمند تبریزی به دنیا آمد. او در دورۀ کودکی با رویدادهای انقلاب مشروطه از طریق خاطرات پدربزرگش آشنا شد و با اقامتهای گاه‌گاهی در روستاهای اطراف تبریز، زندگی روستاییان و باورهای غریب آنها را شناخت و بعدها، خلق داستان و نمایشنامه برمبنای وقایع عصر مشروطه و زندگی روستاییان آذربایجان را به یکی از مهم‌ترین مشغله‌های ذهنی خود بدل ساخت.
ساعدی، که از دورۀ دبیرستان درگیر سیاست و روزنامه‌نگاری شده بود، با چاپ داستان «ازپانیفتاده» در مجلۀ چپ‌گرای کبوتر صلح (1330 ش)، به فضای مطبوعاتی پایتخت راه یافت. در 1334 ش، هم‌زمان با ورود به دانشکدۀ پزشکی دانشگاه تبریز، همکاری خود را با مجلۀ سخن آغاز کرد. در 1340 ش، تحصیلات دانشگاهی خود را با نوشتن پایان‌نامه‌ای با عنوان علل اجتماعی پسیکونوروزها در آذربایجان تمام کرد و سال بعد برای گذراندن خدمت سربازی به تهران آمد. با اینکه پزشک بود، به‌سبب مشارکت فعالش در جنبش دانشجویی، به او درجۀ سرباز صفر دادند. در همین دوره همراه برادرش، دکتر علی‌اکبر ساعدی، مطبی در خیابان دلگشا (در جنوب شرقی تهران) گشودند که پاتوق روشن‌فکران شد. ساعدی در 1342 ش، دورۀ تخصص خود را در رشتۀ بیماریهای اعصاب و روان در بیمارستان روانی روزبه گذراند. 
ساعدی از سالهای آغازین دهۀ 1340 ش به‌عنوان نمایشنامه‌نویس شهرت یافته بود و از چهره‌های مؤثر در تأسیس کانون نویسندگان ایران (1347 ش) به شمار می‌آمد. تلاش در راه آزادی بیان سبب شد که ساعدی از خرداد 1353 تا اردیبهشت 1354 را در زندان بگذراند و به گفتۀ شاملو: شاه شیرۀ خلاقیت او را در زندان اوین خشکاند (ص 21). در سالهای اولیۀ پس از انقلاب اسلامی نیز بیش از آنکه کار هنری کند، درگیر روزنامه‌نگاری و سیاست شد. فعالیتهای مطبوعاتی، بخشی مهم از زندگی ساعدی را تشکیل می‌دهد؛ اما ثمربخش‌ترین تلاش مطبوعاتی او در انتشار گاهنامۀ الفبا نمود می‌یابد که دورۀ اول آن در 6 جلد در سالهای 1352-1356 ش در تهران منتشر شد و 7 جلد از دورۀ جدید آن (زمستان 1361- زمستان 1364 ش) پس از مهاجرت او به پاریس (اواخر سال 1360 ش) در این شهر به چاپ رسید. ساعدی در 1364 ش، بر اثر خون‌ریزی داخلی درگذشت و در گورستان پرلاشز، نزدیک آرامگاه ابدی صادق هدایت، به خاک سپرده شد.
ساعدی که از پرکارترین نویسندگان ایران است، «بهترین کارهای خود را در فاصلۀ سالهای 1343-1352 ش می‌نویسد؛ 10 سال کار مداوم روبه‌رشد که غنی شده است از انواع تجربه‌های نوآورانه که از هزارتوی تخیلی مهارگسیخته، به بیرون سرریز می‌کند» (مجابی، 33).
آثار ساعدی گستره‌ای از داستانهای کوتاه، رمان، نمایشنامه، فیلم‌نامه، تک‌نگاری اجتماعی، ترجمه و روزنامه‌نگاری را در بر می‌گیرد؛ اما وی بیشترین نوشته‌های خود را در زمینۀ ادبیات نمایشی پدید آورده، و با آثار خود، تئاتر سیاسی ـ اجتماعی ایران را به اوج رسانده است. از ساعدی بیش از 19 کتاب نمایشنامه به چاپ رسیده است، ازجمله: چوب‌به‌دستهای ورزیل (1344 ش)؛ پنج‌ نمایشنامه از انقلاب مشروطیت (1345 ش)؛ آی بی‌کلاه، آی باکلاه (1346 ش)؛ وای بر مغلوب (1349 ش) و ما نمی‌شنویم (1349 ش).
ساعدی در نمایشنامه‌هایش مسائل حاد اجتماعی، از فقر و خرافه‌پرستی گرفته تا استبداد سیاسی را مطرح می‌سازد. نمایش با یک حادثۀ واقعی شروع می‌شود، اما به‌تدریج رنگی تمثیلی می‌گیرد. نویسنده با چرخشی نرم در سطح واقعیت، ما را از جهانی عینی به فضایی تخیلی منتقل می‌سازد. تمثیلی نوشتن برای ساعدی، هم راه گریز از تنگنای سانسور است و هم شیوه‌ای از نگارش که باعث می‌شود آثار او از سطح معمول نمایشنامه‌های رئالیستی فراتر روند و جنبه‌های روان‌کاوانه و فلسفی به خود بگیرند (سرور، 40)؛ درعین‌حال، «او از تمثیل‌سازی قصه‌های قدیم ایرانی استفاده می‌کند و جامعۀ کوچک او نمادی می‌شود از جامعۀ بزرگ کشوری یا جهانی» (سپانلو، 221). 
ساعدی به‌عنوان نویسنده‌ای خلاق، رئالیسم نوع غربی را از ذهنیتی شرقی می‌گذراند و با ایجاد توازن بین واقع‌گرایی و افسانه‌پردازی، داستانی امروزی، اما تحت‌تأثیر حکایتهای کهن ایرانی پدید می‌آورد. او عقیده داشت که تمثیلی نوشتن کار را ماندگار می‌کند: «من عجیب معتقد به تمثیل هستم. معتقدم باید طوری نوشت که 10 یا 20 سال بعد هم فهمیده شود»، مثل کلیله و دمنه که زبان تمثیلی باعث ماندگاری‌اش شده است (ص 11). اثری که به صورت تمثیلی بیان می‌شود، در هر دوره‌ای قابل تأویل و تفسیر است. ماجرای بهترین کارهای او، مانند عزاداران بیل و چوب‌به‌دستهای ورزیل، در روستایی ذهنی می‌گذرد و نه روستایی با آدمها و ماجراهای عینی. طبیعت ناشناختۀ روستا امکان خاصی برای آفرینش فضایی هول‌آور در اختیار ساعدی می‌نهد تا به جای بازآفرینی واقعیت «جوهر واقعیت» را ببیند و تصویر کند.
داستانهای کوتاه و بلند ساعدی از سفرها و پژوهشهای او در اقصا نقاط ایران مایه می‌گیرند و رنگ‌وبویی اقلیمی می‌یابند و به ترکیبی از مستندنگاری و تخیلی مهارگسیخته بدل می‌شوند. عزاداران بیل و برخی از نمایشنامه‌های وی حاصل سفر به آذربایجان است؛ ترس و لرز از برداشتها و مشاهدات سفر ساعدی به کرانه‌های خلیج‌فارس شکل گرفته است و داستانهای کوتاهی در مجموعۀ گور و گهواره، برگرفته از تجربیات زندگی در جنوب شهر تهران است. ساعدی «سنگ‌بنای یک جور داستان‌نویسی بومی را می‌گذارد، داستان مبتنی بر جغرافیا را. جغرافیایی گرفتار در اضطراب و فقر با آدمهایی بدوی که ذهنی اسطوره‌ساز، ترس‌خورده و مقدس‌پرور دارند» (اسدی، 33). می‌توان او را از نویسندگانی دانست که در شناساندن حال‌وهوا و فضای شهرهای کوچک نقشی مهم ایفا کرده است.
هرچند ساعدی داستانها و نمایشنامه‌هایی آکنده از مایه‌هایی مردم‌شناختی خلق می‌کند و زبان شخصیتهایش را با اصطلاحها و مثلهای مردم غنا می‌بخشد، گرایش آشکار او به فرهنگ مردم در تک‌نگاریهایش رخ می‌نماید. ساعدی نویسنده‌ای جست‌وجوگر و «از اولین کسانی بود که بعد از صادق هدایت به کارهای مردم‌شناسانه پرداخت و به سفر در مناطق گوناگون ایران رفت و تک‌نگاریهایی نوشت» (صنعتی، 18) که بر تجربه‌های زیستی او افزودند و مایه و زمینۀ مناسبی برای خلق داستانهایش فراهم آوردند. ساعدی در ایلخچی (1342 ش)، خیاو یا مشکین‌شهر (1344 ش) و اهل هوا (1345 ش) پیگیری و وسواس یک محقق برای گردآوری اطلاعات را با مشاهده و تخیل یک داستان‌نویس درمی‌آمیزد (نک‍ : آشوری، 14-16؛ شهشهانی، 131-136). او در این آثار، دامنۀ بررسی‌اش را محدود به اجتماع کوچک یک ده می‌کند تا بتواند همۀ جنبه‌های معنوی، اجتماعی و اقتصادی آن را مطالعه کند. 
ایلخچی محل اقامت گورانهای آذربایجان است که مردمی اهل حق (ه‍ م) یا علی‌اللٰهی‌اند. اینان فرقه‌ای مذهبی و ساکن مناطق غربی ایران‌اند. ساعدی پس از بررسی مسائل اقتصادی و اجتماعی روستای ایلخچی، فصلهایی از کتاب را به مسائل معنوی و تعلقات مذهبی مردم اختصاص می‌دهد. از قطبها و کرامات آنان می‌نویسد و مراسم عزاداری و شبیه‌خوانی را وصف می‌کند. آنگاه به سازمان اجتماعی و ترکیب جمعیت، خوراک و پوشاک، بیماریهای مردم و چگونگی برگزاری مراسم جشن و سوگواری آنها می‌پردازد. آخرین فصل‌، پیوستی است بر متن کتاب و شامل دو قصه، یک متل، 3 بازی و یک فال از زبان پیرزنان و پیرمردان ده و بیانگر کوششی است برای گردآوری فرهنگ شفاهی مردم (نک‍ : ه‍ د، ایلخچی).
هرچند مطالعۀ ساعدی بیش از آنکه متکی بر دید و روش علمی مردم‌شناسانه باشد، ذوقی است (نک‍ : شهشهانی، 131-132)، او توانسته است از طریق توصیف داستانیِ مشاهدات و نشستن‌ پای درد دل مردم، اثری پدید آورد که از نظر ثبت باورها و آداب‌ورسوم مردم غنی است. نویسنده در فصلهای مختلف کتاب، افسانه‌هایی را نقل می‌کند که گاه فضایی سوررئال، چون فضای داستانهای او از روستاهای آذربایجان پیدا می‌کنند. او می‌کوشد تا نوعی تاریخ شفاهی براساس باورها و افسانه‌های مردم پدید آورد و روایتی غیررسمی از تاریخ را در کنار تاریخ رسمی مطرح کند.
ساعدی در کتاب خیاو یا مشکین‌شهر، کسب‌و‌کار و شیوۀ زندگی مردم را توصیف می‌کند؛ به باورهای مردمی، بازیهای محلی، جشنها و عزاها، دعاها و درمانهای مردمی می‌پردازد و فصلی مهم از کتاب را به گاه‌شماری مردم اختصاص می‌دهد. ادبیات شفاهی، ازقبیل متلها و بایاتی / دوبیتیهای عاشیقها (نوازندگان و خوانندگان دوره‌گرد) جایگاه قابل توجهی در کتاب دارد (نک‍ : ه‍ د، خیاو یا مشکین‌شهر).
ساعدی تک‌نگاری مردم‌شناختی اهل هوا را دربارۀ آداب‌ورسوم ساحل‌نشینان جنوب ایران نوشت. در این شیـوه [تک‌نگاری‌نویسی] نویسنده موضوع خاصی را از طریق مشاهدۀ مستقیم مطالعه می‌کند و دیده‌ها و شنیده‌های خود را ثبت می‌کند (بهنام، 5). ساعدی نیز براساس مشاهدات خود از سفر به بنادر و جزایر خلیج‌فارس و گفت‌وگو با ماما و بابازارها و عده‌ای از اهل هوا اثر خود را پدید آورده است. او ضمن وصف منطقه، کوشیده است پدیده‌ای ذهنی و اعتقادی را بررسی کند که معتقدانِ آن را اهل هوا می‌نامند. ساعدی در مجموعۀ داستان ترس‌ولرز، دنیای کابوس‌زده و آکنده از اضطراب این مردم را به قالب داستانهایی وهمناک درآورده است (نک‍ : ه‍ د، اهل هوا).
اهل هوا به دلیل موضوع بکر و جالبش، در زمینۀ تحقیقات مردم‌شناسی ایران جایگاهی خاص دارد، زیرا آداب‌ورسوم مردم این نواحی در مجموعۀ فرهنگی ما سخت بیگانه می‌نماید. اهمیت کتاب اهل هوا به‌ویژه در آن است که ساعدی، با وسواس یک محقق دقیق، تمام اطلاعات مربوط به این مراسم و شرایط پیدایش آنها را گرد آورده، و باورهایی فولکلوریک و در شرف ازبین‌رفتن را حفظ کرده است.
جنـوب ایـران، به‌سبب ارتباط تجارتی ـ فرهنگی بـا اعـراب، آفریقاییان (به‌ویژه مردم حبشه) و هندیان، از عناصر فرهنگی آنان تأثیر پذیرفته است و از زمانی که استعمار پرتغالی گروهی سیاه‌پوست را به صورت برده به سواحل ایران آورد، این آمیختگی شدیدتر شده است. محصول این آمیختگی همان اعتقادها و مراسم اهل هوا ست که ترکیبی است از عقاید بدوی آفریقایی، که برای عوامل طبیعت شخصیت و نیروی متافیزیکی قائل می‌شوند و یا آمیزه‌ای است از خرافه‌ها و معتقدات اسلامی و عرب. بدین‌گونه است که برخی از عوارض جسمی و روانی به عوامل نامعینی، که باد نامیده می‌شوند، نسبت داده می‌شوند و بادها را با مراسمی جادوگرانـه ــ نوعـی آداب مصونیت‌بخشیدن بـه مبتلایـان ــ رام می‌کنند (آشوری، 14). ساعدی بخش دوم کتاب خود را به وصف این مراسم برای بیرون‌راندن انواع بادها از تن مبتلایان اختصاص داده است.
وسوسۀ ثبت باورها و آداب مردم در «سفرنامۀ سایه‌های خوش در حاشیۀ خلیج [فارس]» ساعدی به صورت شرحی عجیب از مراسم عروسی کپرنشینها بروز می‌یابد و با آوازهای ماهیگیران جنوب ایران غنا پیدا می‌کند (مجابی، 82-84). همچنین می‌توان به مقالۀ وی با عنوان «هواشناسی عامیانه» (1346 ش) اشاره کرد که در شرح پیش‌بینی هـوا از طریق سنجش بادهای گوناگون و شدت وزش آنها ست. «ساحل‌نشینان جنوب تغییرات هوا را به تغییرات دریا مربوط می‌دانند و تغییرات دریا را با حساب برجها و ستاره‌ها پیشگویی می‌کنند» (همو، 87). این مقاله قرار بود فصلی از کتاب هواشناسی عامیانۀ مردم ایران را تشکیل دهد؛ کتابی که به چاپ نرسید.

مآخذ

 آشوری، داریوش، «اهل هوا»، بررسی کتاب، تهران، 1345 ش، شم‍ 8؛ اسدی، کورش، ساعدی، تهران، 1381 ش؛ بهنام، جمشید، مقدمه بر اهل هوای غلامحسین ساعدی، تهران، 1345 ش؛ ساعدی، غلامحسین، «شرح احوال»، الفبا، پاریس، 1365 ش، شم‍ 7؛ سپانلو، محمدعلی، نویسندگان پیشرو ایران، تهران، 1362 ش؛ سرور، رضا، «میان کنش (تمثیل و سیاست)، در نمایشنامه‌های ساعدی»، فصلنامۀ سیمیا، تهران، 1384 ش، شم‍ 7- 8؛ شاملو، احمد، «من اینجایی هستم، چراغم در این خانه می‌سوزد» (گفت‌وگو با محمد محمدعلی)، آدینه، تهران، 1366 ش، شم‍ 15؛ شهشهانی، سهیلا، «نخستین تک‌نگاریهای فارسی 2 (غلامحسین ساعدی)»، ماهنامۀ کلک، تهران، 1371 ش، شم‍ 27؛ صنعتی، محمد، «زیباشناسی نکبت»، فصلنامۀ سیمیا (نک‍ : هم‍ ، سرور)؛ مجابی، جواد، شناخت‌نامۀ غلامحسین ساعدی، تهران، 1378 ش.

حسن میرعابدینی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: