صفحه اصلی / مقالات / شقاقل /

فهرست مطالب

شقاقل


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 5 بهمن 1398 تاریخچه مقاله

شَقاقُل، گونه‌ای گزر دشتی (زردک صحرایی) از خانوادۀ چتریان، که همۀ قسمتهای آن، به‌ویژه ریشه و میوه‌اش، مصرف دارویی و خوراکی دارد.
شقاقل، ششقاقل، اشقاقل، حشقاقل، شقیقل و یا هشقیقل واژه‌ای نبطی است که در زبان فارسی به آن گزر صحرایی، دشتی یا بیابانی و زردک صحرایی می‌گویند (ابن‌ذهبی، 2 / 352؛ لغت‌نامه ... ؛ گل‌گلاب، 235؛ ابومنصور، 91؛ عقیلی، 549؛ حاجی‌زین، 32؛ جرجانی، کتاب 3 / 73). دهخدا در لغت‌نامه، نامهای دیگری نیز برای شقاقل آورده است؛ از‌جمله: قرصعنه، قرسعنه، شوکۀ ابراهیم، قرصنه، شغذاب، ارینجیون، ارنجیون، ایرنج، و کمافیطوس.
ابومنصور موفق هروی آن را جَزَر دشتی (همانجا)، و ابوریحان بیرونی «دوقو»، و از قول جالینوس حکیم «قوقو‌لاوس» یا «دوقوس» ذکر کرده‌اند که اهل ری آن را «نهمنک» گویند (ص 274).
شقاقل گیاهی است دو‌ساله، دارای برگهایی معطر با بریدگیهای دندانه‌دار، و ساقه‌های گوشه‌دار و پر‌گره که برگهایش بر روی این گرهها می‌روید. ریشۀ این گیاه ستبر، پرگره، لزج با طعمی شیرین، معطر و سفید‌رنگ است. ستبری این ریشه به قطر انگشت، و دراز است (حکیم مؤمن، 276؛ گل‌گلاب، همانجا).
میوۀ شقاقل به اندازۀ نخود، و سیاه‌رنگ و مرطوب است (حکیم مؤمن، همانجا). گلهای این گیاه از بنفشه بزرگ‌تر و به رنگ زرد است (همانجا؛ زرگری، 2 / 571). شقاقل در دو نوع وحشی و پرورشی یافت می‌شود؛ نوع وحشی آن در دشتهای خشک و زمینهای بایر و کنار جاده‌ها می‌روید و قسمت مورد استفادۀ گیاه، ریشه و میوۀ آن است (همو، 2 / 570-571). حاجی زین عطار دربارۀ بهترین نوع آن چنین گوید: بهترین شقاقل ستبر بود که رنگش به زردی زند و به وزن سنگین بود (همانجا). 
همۀ قسمتهای شقاقل، از ریشه، میوه، تخم، برگ و ساقه، دارای خواص دارویی است و در طب سنتی کاربرد دارد. طبیعت شقاقل گرم و تر است (حکیم مؤمن، عقیلی، همانجاها). شقاقل به‌سبب طبع گرم و تر آن، برای کسانی که طبع سرد و خشک دارند، بسیار مفید، و مقوی باه، کمر و اعصاب؛ گرم‌کنندۀ کبد، معده و گرده؛ مفتح و قاطع بلغم، و بادشکن است (همانجاها؛ جرجانی، همانجا؛ شهری، 5 / 360).
تخم و ریشۀ شقاقل ادرار را زیاد می‌کند. همچنین تخم آن در درمان سنگ مثانه سودمند است و باعث حیض در زنان می‌شود (ابومنصور، 91). تخم شقاقل در تغذیۀ گاو نیز کاربرد دارد و موجب افزایش کیفیت و کمیت در شیر گاو می‌شود، بدون آنکه طعم آن را تغییر دهد (زرگری، 2 / 572).
شقاقل زنان را چاق می‌کند و شیر آنان را افزایش می‌دهد (حاجی‌زین، 32-33). غرغرۀ شقاقل زخم دهان را از میان می‌برد (جرجانی، کتاب 3 / 250). خوردن و یا حمول‌ساختن (داخل‌کردن در فرج) شقاقل باعث حیض و سقط جنین می‌شود (حاجی‌زین، 33؛ جرجانی، همانجا). شقاقل را اگر با عسل بکوبند و بر روی زخم نهند، آن را التیـام می‌بخشد (حاجی‌زین، همانجا). در گذشته، پزشکان از پورۀ شقاقل مخلوط به شکر برای تجدید قوا در دورۀ نقاهت بهره می‌گرفتند (زرگری، همانجا). نیز از ریشۀ پخته‌شدۀ شقاقل در شیر برای مبتلایان به سل و ضعف مفرط بهره می‌گرفتند و از دم‌کردۀ ریشۀ آن در شراب برای درمان تب نوبه استفاده می‌کردند (همانجا). 
شقاقل مضر برای اشتها و مصلح آن عسل است (حکیم مؤمن، 276). میوۀ شقاقل ضد‌تشنج، کند‌کنندۀ حرکات قلب، کم‌کنندۀ فشار خون، و بازکنندۀ شریانهای قلب است (زرگری، همانجا).
تنها مصرف خوراکی شقاقل به صورت مربا ‌ست که برگرفته از خواص دارویی ریشۀ شقاقل است. ریشۀ شقاقل را در عسل یا شیرۀ شکر می‌پزند و استفاده می‌کنند. خواص این مربا در این است که سبب چاقی و تقویت باه، کمر و اعصاب جسمانی و روحی می‌شود. مربای شقاقل برای افراد گرم‌مزاج و صفراوی که قادر به مصرف خود شقاقل نیستند، مفید است (عقیلی، 549؛ حکیم مؤمن، 556؛ خاور، 270؛ شهری، همانجا).
کاربرد شقاقل در ادبیات فارسی بسیار کم است؛ یکی از این موارد نادر دیوان حکیم ناصر خسرو قبادیانی است: چند شقاقل خوری؟ که سستی پیری / باز‌نگردد ز تو به زور شقاقل (1 / 341). 

مآخذ

 ابن‌ذهبی، عبدالله، کتاب الماء، به کوشش هادی حسن حمودی، عمان، 1416 ق / 1996 م؛ ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، به کوشش احمد بهمنیار و حسین محبوبی اردکانی، تهران، 1346 ش؛ بیرونی، ابوریحان، الصیدنة، به کوشش عباس زریاب، تهران، 1370 ش؛ جرجانی، اسماعیل، ذخیرۀ خوارزمشاهی، به کوشش محمدرضـا محرری، تهران، 1382 ش؛ حاجی زین عطار، علی، اختیارات بدیعی (قسمت مفردات)، به کوشش محمدتقی میر، تهران، 1371 ش؛ حکیم مؤمن، محمد، تحفة المؤمنین، به کوشش روجا رحیمی و دیگران، تهران، 1386 ش؛ خاور، زری، هنر آشپزی در گیلان، تهران، 1388 ش؛ زرگری، علی، گیاهان دارویی، تهران، 1360 ش؛ شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، 1383 ش؛ عقیلی علوی شیرازی، محمدحسین، مخزن الادویة، تهران، 1371 ش؛ گل‌گلاب، حسین، گیاه‌شناسی، تهران، تابان؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ ناصر خسرو، دیوان، به کوشش مجتبى مینوی و مهدی محقق، تهران، 1357 ش. 

آمنه میرمطهری
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: