صفحه اصلی / مقالات / زرگری، زبان /

فهرست مطالب

زرگری، زبان


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : چهارشنبه 25 دی 1398 تاریخچه مقاله

زَرْگَری، زَبان، از زبانهای رمزی و ساختگی در ایران. اگرچه زبان زرگری یکی از انواع زبانهای رمزی یا لوتَر به شمار می‌آید، اما در مواردی نیز، برای اشاره به تمامی انواع زبانهای رمزی، و معادل لوتر به کار می‌رود (داعی‌الاسلام، ذیل لوترا؛ فرهنگ جهانگیری، 2/ 2094-2095؛ نفیسی، ذیل لوتر؛ بلوکباشی، «زبانها ... »، 23)؛ این تعمیم، شاید از آنجا ناشی می‌شود که زبان زرگری نامی‌ترین و همگانی‌ترین نمونه در میان لوترها ست (کیا، 14؛ آقاعباسی، 457؛ بلوکباشی، «لوتر ... »، 181). در مواردی نیز زبان زرگری، زبان گنجشکی و زبان مرغی به جای یکدیگر به کار رفته‌اند؛ چنان‌که توصیف انستاس کرملی از زبان گنجشکی، زقزقه یا لسان العصافیر، که زبانی ساختگی و مورد استفادۀ دروزیان و اهالی حیفا ست، با زبان زرگری مطابقت می‌کند (ص 102-103).

سندی در خصوص زبان رمزی زرگری مربوط به سدۀ 10 ق/ 16 م (دوران صفویه: 905-1135 ق/ 1500-1723 م) موجود است (بلوکباشی، در فرهنگ ... ، 140)، اما پتروشفسکی به رواج این زبان در سده‌های پیش‌تر در میان فقیران و ولگردان، که او آنها را ساسان، ساسیان و یا ساسانیان نامیده است، اشاره می‌کند (ص 209). این زبان به‌منظور غیرقابل‌فهم‌نمودن مکالمات افرادی خاص، در نزد کسانی که با این زبان آشنا نیستند، استفاده می‌شود ( آنندراج؛ نفیسی). در دسته‌بندی گونه‌های زبان لوترایی، زبان زرگری در گروه لوترهای همگانیِ رایج در میان عامۀ مردم قرار می‌گیرد که معمولاً لایه‌های میانۀ جامعه و تودۀ مردم، به‌ویژه زنان، آنها را به کار می‌برند (بلوکباشی، «زبانها»، 21).

اساس زبان زرگری بر افزودنِ یک یا چند حرف «ز» به کلمات فارسی است، به صورتی که در هر هجا پس از مصوتِ آن هجا، یک «ز» با حرکت همان مصوت افزوده می‌گردد. ازآن‌رو که در زبان فارسی، 6 مصوتِ ـَ ، ـِ ، ـُ ، آ، او، و ای وجود دارد، حرف «ز» در هجاها به صورت زَ، زِ، زُ، زا، زو، و زی می‌آید؛ برای مثـال کلمـۀ «آمَدَم»، «آزامَزَدَزَم»؛ «تَخْتـه»، «تَـزَخْتِزِه»؛ «دُخْتَـر»، «دُزُخْتَزَر» می‌شود. بدیهی است که اگر دو حرف بی‌آوا کنار هم باشند، میان آنها تغییری داده نمی‌شود و حرف «ز» بعد از آنها یا میان آنها به کار نمی‌رود؛ برای نمونه، کلمۀ «چَشم» می‌شود: «چَزَشم» (بلوکباشی، «لوتر»، 181-183؛ نیز همایونی، «گوشه‌ها ... »، 254-255).

دلایل مختلفی برای زرگری نامیدن این زبان ذکر شده است. برخی از پژوهشگران کاربرد واژۀ «زرگری» را به‌عنوان معادل «ساختگی‌بودن» سبب نام‌نهادن این زبان برشمرده‌اند و بدین ترتیب، «زبان زرگری» را معادل «زبان ساختگی» می‌دانند؛ چنان‌که جنگ زرگری، جنگ غیرواقعی و ساختگی معنا می‌دهد (برهان ... ، ذیل جنگ زرگری؛ آنندراج؛ همایونی، همان، 254). از دیگر سببهای نام‌گذاری این زبان، دشواری فهم آن و نیاز به داشتن تخصص در این زمینه است که موجب تشبیه آن به حرفۀ زرگران شده، که راز و رمز کارشان را جز کسی که به این حرفه آشنا ست، متوجه نمی‌شود (بلوکباشی، «زبانها»، 23).

زبان زرگری در نقاط مختلف ایران شناخته‌شده است و افراد بسیاری با اصول این زبان و کاربرد آن آشنایی دارند. بروگش در سفرنامۀ خود به ایران، در زمان ناصرالدین شاه قاجار (سل‍ 1264- 1313 ق/ 1848-1895 م)، در اشاره به عشایر زرگر منطقۀ کوشکه، از زبان زرگری رایج در میان آنها یاد کرده است (1/ 284). این زبان در بیشتر مناطق فارس، ازجمله در شیراز، فسا، جهرم، داراب، نیریز، کازرون و فیروزآباد رایج است (همایونی، همانجا). همچنین اهالی سروستان، به‌ویژه قالی‌بافان آن منطقه، با این زبان آشنایند و هنگام قالی‌بافی، بیشتر به این زبان حرف می‌زنند (همو، فرهنگ ... ، 212). زبان زرگری در اراک، اصفهان، کردستان و کرمان نیز استفاده می‌شود (محتاط، 2/ 87؛ جناب، 17؛ فرهنگ دانشگاه ... ، 2/ 1284؛ واعظ، 38).

زبان رمزی زرگری، مانند سایر زبانهای رمزی، با اهداف و کارکردهای متنوعی، از تفریح و سرگرمی میان افراد تا برجسته‌کردن مرزهای هویت گروهی و نیز با هدف تحکیم هم‌بستگیهای اجتماعی و شاید پوشیده نگه‌داشتن رمز و رازهای شخصی و گروهی است کـه در میـان اقلیتهای صنفی ـ حرفه‌ای و اقشار متوسط و پایین اجتماعی از آن استفاده می‌شود (نک‍ : بلوکباشی، در فرهنگ، 125، 144).

مآخذ

آقاعباسی، یدالله، دانشنامۀ نمایش ایرانی، تهران، 1391 ش؛ آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران 1363 ش؛ بروگش، هاینریش، سفری به دربار سلطان صاحبقران، ترجمۀ محمدحسین کردبچه، تهران، 1367 ش؛ برهان قاطع؛ بلوکباشی، علی، در فرهنگ خود زیستن و به فرهنگهای دیگر نگریستن، تهران، 1388 ش؛ همو، «زبانهای رمزی در ایران»، کتاب ماه هنر، تهران، 1380 ش، شم‍ 35-36؛ همو، «لوتر زرگری»، کتاب هفته، تهران، 1340 ش، شم‍ 16؛ پتروشفسکی، ا. پ.، اسلام در ایران، تهران، 1354 ش؛ جناب اصفهانی، علی، فرهنگ مردم اصفهان، ترجمۀ بخشی از سیاحت‌نامۀ ژان شاردن، به کوشش رضوان پورعصار، اصفهان، 1385 ش؛ داعی‌الاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، 1362 ش؛ فرهنگ جهانگیری، حسین بن حسن انجو شیرازی، به کوشش رحیم عفیفی، مشهد، 1351 ش؛ فرهنگ دانشگاه کردستان، به کوشش ماجد مردوخ کردستانی و دیگران، سنندج، 1386 ش؛ کرملی، انستاس، «الزقزقة او لسان العصافیر»، لغة العرب، بغداد، 1931 م/ 1309 ش، شم‍ 89؛ کیا، صادق، راهنمای گردآوری گویشها، تهران، 1340 ش؛ محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، اراک، چاپخانۀ هما؛ نفیسی، علی‌اکبر، فرهنگ، تهران، 1343 ش؛ واعظ تقوی، محمدتقی، فرهنگ اصطلاحات کرمان، کرمان، 1363 ش؛ همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، تهران، 1348 ش؛ همو، «گوشه‌هایی از فولکلور ایران، زبان زرگری»، کاوه، تهران، 1350 ش، شم‍ 36.  

علی آخرتی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: