صفحه اصلی / مقالات / زردوزی /

فهرست مطالب

زردوزی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : سه شنبه 24 دی 1398 تاریخچه مقاله

زَرْدوزی، از انواع رودوزی که در آن، الیاف ظریف و بسیار نازک طلا به کار می‌رود. ردپای هنر زردوزی را می‌توان تا 000‘2 ق‌م پی گرفت. در میان آثار یافت‌شده از همان دوره، یکی صفحۀ مدور سنجاقی برنزی است که روی آن، الٰهۀ زیبایی در حال رقص است و روی موهای وی، نواری با نقوش هندسی قرار دارد که در اصل زردوزی یا جواهر‌نشان بوده است (ملک‌زاده، 51). همچنین در جلو لباس تندیس ناپیر‌آسو، همسر اونتاش‌گال، پادشاه ایلام، شالی از پارچۀ زردوزی‌شده افتاده که بالا‌تنه را پوشانده است (رحیمی، 21؛ نیز نک‍ : ملک‌زاده، همانجا). 
مردان بلند‌پایۀ ماد شنلی ارغوانی با نقوش زردوزی‌شده بر تن می‌کرده‌اند (رحیمی، 126). هخامنشیان نیز به تقلید از مادها، در تابستان شنل زردوزی‌شده می‌پوشیدند (همو، 161؛ نیز نک‍ : مشیرپور، 28). بزرگان لشکر کورش نیز شلوارهای زردوزی‌شده بر پا می‌کردند (ذکاء، «جامه‌ها ... »، 30). مادها برای اسبها معمولاً جلهای زربفت یـا قالیچه ــ که هـر دو غـالباً نقش‌دار بـودنـد‌ ــ به کار می‌بردند (سمسار، 41). همچنین هرمز دوم، پادشاه ساسانی، لباس طلادوزی‌شده بر تن می‌کرده است (گدار، 297). هم‌‌زمان با دورۀ ساسانیان، کارگاههایی در بیزانس وجود داشته است که کارگران یونانی و قبطی و سوری در آن به کار زردوزی و سوزن‌دوزی اشتغال داشته‌اند (همو، 301). 
پس از درگذشت طغرل سلجوقی، عبدالملک کندری، وزیر وی، به گرفتن بیعت برای سلیمان برخاست و به نام او خطبه خوانده شد؛ وی برای جلب پشتیبانی سپاه، 700‌هزار دینار پاداش، بسیاری پارچۀ دیبا و زردوزی‌شده، و سلاح پخش کرد (ابن‌جوزی، 8/ 231). 
در برخی از تصاویر مربوط به دورۀ ایلخانی مشاهده می‌شود که دور یقۀ قبا، قلاب‌دوزی یا زردوزی ‌شده است (غیبی، 393-394). در نقاشی خمسۀ جامی (متعلق به سدۀ 9-10 ق/ 15-16 م)، با‌نویی سوار بر اسب نقاشی شده که پیراهن وی در دو طرف شکاف یقه تا کمرگاه (از بالا به پایین) سه‌گوش زردوزی شده است (ضیاءپور، پوشاک زنان ... ، 153). در سده‌های 8 و 9 ق، روی شانۀ قباهای بلند، زردوزی و قلاب‌دوزی می‌شده است. همچنین، پیراهنهای بلندِ آستین‌کوتاه را اغلب زردوزی یا قلاب‌دوزی می‌کرده‌اند (همان، 159). 
گزارش شده است در دورۀ تیموریان، حاکم ارزنجان ردایی از پارچۀ آبی زیتونی (منسوب به شهر زیتون چین) بر تن داشت که زردوزی شده بود (کلاویخو، 135). در همین دوره به فرمان تیمور، به هر‌یک از سفیران پیراهنی با نوارهای زری عطا شده است (همو، 237). همچنین جاهای مختلفِ پارچه‌های ابریشمیِ چادرهای شاهی را با نخ زری گل‌دوزی می‌کردند (همو، 239، 270). بر درهای این چادرها نیز پرده‌هایی گل‌دوزی‌شده با نخ‌ زری آویخته بود (همو، 251). همچنین به گفتۀ کلاویخو، همسر تیمور از جامۀ زردوزی‌شده استفاده می‌کرده (ص 258)، و لبه‌های سرپوش وی نیز با نخ زری گل‌دوزی می‌شده است (همو، 259). 
شاردن نوشته است: گل‌دوزی و قلاب‌دوزی یکی از صنایع فنی است که ایرانیان در آن ید طولایی دارند؛ در تمام انواع و اقسام این فن، به‌ویژه در زردوزی و سیم‌دوزی، خواه بر سطح ماهوت، خـواه روی ابـریشم و خـواه روی چرم، بسیـار استـادند؛ رشته‌های زرین و سیمینی که آنها در این صنعت به کار می‌برند، بسیار خوب و لطیف است و به‌مانند تار و پود می‌نماید و متن ابریشمی ابداً مشاهده نمی‌گردد (4/ 331). در سدۀ 11 ق/ 17 م، شاه و سرشناسان مملکت هنگام مسافرت یا سواری، کت دیگری که معمولاً ابریشمی زردوزی‌شده بود، می‌پوشیدند (الئاریوس، 286). 
در دورۀ صفویه، مردان اعیان شهر بر روی عمامۀ خود با نخهای طلایی و نقره‌ای گل‌دوزی می‌کرده‌اند (واله، 1/ 583). همچنین در پوشش این دوره، روی قبا نیم‌تنۀ دیگری می‌پوشیده‌اند که یا آستین نداشته، یا آستین آن کوتاه بوده است که آن را «کُردی» می‌نامیدند؛ گاهی این کردیها بلند و آستین‌دار، از ماهوت و یا ساتن، و دارای ملیله‌دوزی و زردوزی بوده است (شاردن، 4/ 211-212). در این دوره، همچنین در کارگاههای سلطنتی پارچه‌های زربفت و پارچه‌های ابریشمی زردوزی‌شده تهیه می‌گردیده است (سانسون، 91). لباس خانمها نیز از پیراهنی زربفت در زیر، و نیم‌تنه‌ای زردوزی‌شده در رو، تشکیل می‌شد (همو، 124). دروویل در سفرنامۀ خود آورده است که زنان ایرانی کفشهایی راحتی از مخملهای گل‌دوزی‌شده و مزین به طلا و ابریشم به پا می‌کرده‌اند (ص 57). 
در سدۀ 13 ق/ 19 م، لبه‌های پایین و دهانۀ تنبان زنان طبقۀ اعیان، زردوزی‌ می‌شده است (ویلز، 367). مردان نیز کت یا کلیجه بر تن می‌کردند که یقه‌ای بر‌گردان با لبه‌ای یراق‌زردوزی‌شده داشت (همو، 360). در دورۀ قاجار، کت یا کلیجۀ اعیان گاه از ماهوتهای اعلای زردوزی‌شدۀ انگلیسی، و گاه از شال کشمیری بوده است (کتسبو، 118). در همین دوره، لباس خانۀ زنان درباری بازوها و قسمت بالای بدن را به‌طور کامل با پیراهنی کوتاه از کرشه که زردوزی و با سنگهای قیمتی زینت شده بود، می‌پوشاند (سرنا، 279). 
در تهران همین عصر، عبای بعضی از شخصیتها را با نخهای طلا و نقره گلابتون‌دوزی می‌کردند. عبای برخیها را نیز با مرواریددوزی، زردوزی، شرابه‌دوزی و امثال آن زینت می‌دادند (شهری، 2/ 469)، و سرتاسر جلو و دور یقۀ ارخالق رجال و اعیـان را ــ کـه از مـاهـوت و مخمـل و شال بته‌جقـه‌ای ــ بود، با طلا و نقره یراق‌دوزی می‌کردند (همو، 2/ 485).
پیراهن زنان دورۀ قاجار کوتاه و تنگ بود و آن را معمولاً از پارچۀ ململ سفید که زردوزی یا نقره‌دوزی شده بود، می‌دوختند (ذکاء، لباس ... ، 24؛ نیز نک‍ : غیبی، 586). روی لباسهای رویی زنان نیز زردوزی می‌شد (شهری، 3/ 437). در این دوره، حتى روی بادبزن مخملی قرمز را نیز زردوزی می‌کردند (آلمانی، 1/ 668). سرجان ملکم پارچه‌های زردوزی‌شده را بخشی از کالاهای تولیدی ایران در سدۀ 19 م می‌داند (نک‍ : شریعت‌پناهی، 79). 
در دوران پهلوی، کفش بلوچها دارای نقشهای زیبا، و زردوزی‌شده بود (ضیاءپور، پوشاک ایلها ... ، 176). جلو کلاهک زنان بندری را نیز زردوزی و قیطان‌دوزی می‌کرده‌اند (همان، 159). همچنین، در خراسان داماد نوعی عرقچین به نام «عرقچین فتیله‌ای» به کار می‌برده که دارای نقوش زردوزی بوده است (امیدی، 102). 
هنر زردوزی در میان بانوان ارامنۀ جلفای اصفهان از 3 سدۀ پیش شناخته‌شده بوده است و بسیاری از آنان با این هنر آشنایی کامل داشته‌اند (مارتین، 52). آنها پیش‌سینۀ پیراهن، لبۀ یقه یا مچ‌ آستینها را زردوزی می‌کردند (همو، 53). از انواع پارچه‌هایی که بر روی آن زردوزی می‌کردند، می‌توان مخمل و ماهوت را نام برد که اغلب برای درست‌کردن کوسن از آن استفاده می‌شد. برای جلوۀ بیشتر کارهای دستی نیز مانند انواع رومیزی و تابلو از زردوزی یا زرکشی استفاده می‌کردند و پارچه‌های قرمز، گلی، زرشکی، بنفش و سبز را برای زری مناسب‌تر می‌دانستند (همانجا). همچنین، دم آستین و قسمت جلو دامن پیراهن از جملۀ جاهایی بود که زردوزی می‌شد (ضیاءپور، همان، 277). 
ارامنۀ ایران در مراسم عروسی نـوار پهن مخصوصی به رنگ قرمز که روی آن زر‌دوزی شده بود، برای گرداندن به دور داماد، و همچنین نواری به رنگ سبز با نقوش زردوزی‌شده، برای گرداندن به دور عروس، به‌‌ کار می‌بردند و باور داشتند که این کار شگون دارد (مارتین، 53). همچنین هنگامی که هدیه‌ای گران‌بها برای شخصیتی و‌الامقام می‌فرستادند، طَبَق حاوی هدیه را با پارچه‌ای مدور و بزرگ و کرم‌رنگ، که به‌طرز شکوهمندی زردوزی شده بود، می‌پوشاندند (آلمانی، 1/ 657). 
بانوان ایرانی هنگامی‌که می‌خواستند به دیدن کسی بروند، پیش‌پیش به‌عنوان اظهار محبت، سینیهـای مملو از شیرینی را ــ که با پارچه‌های زردوزی‌شده پوشـانده شده بود ــ توسط نوکران خود برای میزبان می‌فرستادند (سرنا، 57). 
زردوزی در مراسم تعزیه نیز کاربرد داشته است؛ بدین صورت که در این مراسم برای بازیگران نقش یزید و ابن‌سعد، عمامه و قباهایی با ترمه‌های عالی و زردوزی تهیه می‌کرده‌اند (باستان، 16). 
مواد لازم برای زردوزی عبارت است از: پارچۀ تور، نخ ابریشم خام رنگی، قرقرۀ نخ طلایی، و کاغذ پوستی. زردوزی بر روی پارچه‌های تور که بافت ساده دارند، انجام می‌گیرد و معمولاً از تور نازک استفاده می‌شود. ابتدا نقشۀ مورد نظر را با کاغذ پوستی طراحی، و سپس روی زمینۀ پارچۀ توری نقش‌اندازی می‌کنند. زیبایی زردوزی تنها در ظرافت کار آن است، زیرا رنگ‌آمیزی آن بسیار ریز، ساده و محدود است. در زردوزی معمولاً از 5 رنگ، و بیشتر از رنگ طلایی استفاده می‌شود (صبا، 323). 

زردوزی در اشعار و امثال

برای نمونه در این بیت: وین اطلس مقرنس زردوز زرنگار‌/ چتری بلند بر سر خرگاه خویش دان (حافظ، 682)، که حافظ آسمان را به پارچه‌ای ابریشمی، و ستاره‌ها را به تزیینات زردوزی و طلاکوبی‌شدۀ آن تشبیه می‌کند که مانند چتری بر سر ما قرار دارد؛ یا در امثال: حدیث مدعیان و خیال همکاران / همان حکایت زردوز و بور‌یا‌باف است (همو، 163)، همچنین: به قدر شغل خود باید زدن لاف / که زردوزی نداند بوریا‌باف (نظامی، 334)، که در این بیتها، نظامی و حافظ هر دو به حکایت زردوز و بوریا‌باف اشاره کرده‌اند و آن حکایت چنین است: امیری برای تهیۀ زری، زربافان را طلبید؛ بوریا‌بافان هم حاضر شدند. امیر متعجبانه پرسید: شما چرا آمدید؟ گفتند: اگر بافتـن مقـصود است، مـا هم بافنده‌ایم (نک‍ : ذوالنور، 1/ 108)؛ نظامی و حافظ هر دو تقریباً به یک مضمون اشاره می‌کنند و معتقدند که هر‌کس باید حد‌و‌مرز خود را بشناسد (سودی، 1/ 307- 308). نوشته‌اند: زردوزها را خواستند؛ پالان‌دوزها هم راه افتادند و گفتند: ما هم اهل بخیه‌ایم. مثلی نیز با این محتوا وجود دارد: پالان‌دوز زردوز نمی‌شود (شهری، 3/ 439-440). 

مآخذ

آلمانی، هانری رنه د.، از خراسان تا بختیاری، ترجمۀ غلامرضا سمیعی، تهران، 1378 ش؛ ابن‌جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، حیدرآباد دکن، 1359 ق؛ الئاریوس، آدام، سفرنامه، ترجمۀ احمد بهپور، تهران، 1363 ش؛ امیدی، ناهید، دیده و دل و دست، مشهد، 1382 ش؛ باستان، نصرت‌الله، «شبیه‌خوانی و تعزیه‌خوانی»، خوشه، تهران، 1346 ش، شم‍ ‍‍10‍؛ حافظ، دیوان، به کوشش محمدرضا جلالی نائینی و عبدالوهاب نورانی‌وصال، تهران، 1372 ش؛ دبا؛ دروویل، گاسپار، سفرنامه، ترجمۀ جواد محیی، تهران، 1337 ش؛ ذکاء، یحیى، «جامه‌های پارسیان در دورۀ هخامنشی»، هنر و مردم، تهران، 1343 ش، شم‍ 19؛ همو، لباس زنان ایران از سدۀ سیزدهم هجری تا امروز، تهران، 1336 ش؛ ذوالنور، رحیم، در جست‌وجوی حافظ، تهران، 1381 ش؛ رحیمی، پری‌چهر، تاریخ پوشاک ایرانیان، تهران، 1385 ش؛ سانسون، سفرنامه، ترجمۀ تقی تفضلی، تهران، 1346 ش؛ سرنا، کارلا، مردم و دیدنیهای ایران، ترجمۀ غلامرضا سمیعی، تهران، 1362 ش؛ سمسار، محمد‌حسن، «اسـب و تزیینـات آن در ایـران بـاستان»، هنر و مردم، تهران، 1343 ش، شم‍ 20؛ سودی، محمد، شرح بر حافظ، ترجمۀ عصمت ستارزاده، تهران، 1341 ش؛ شاردن، ژان، سیاحت‌نامه، ترجمۀ محمد عباسی، تهران، 1336 ش؛ شریعت‌پناهی، حسام‌الدین، اروپاییها و لباس ایرانیان، تهران، 1372 ش؛ شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، 1378 ش؛ صبا، منتخب، نگرشی بر روند سوزن‌دوزیهای سنتی ایران از هشت‌هزار سال قبل از میلاد تا امروز، تهران، 1370 ش؛ ضیاءپور، جلیل، پوشاک ایلها، چادرنشینان و روستاییان ایران، تهران، 1346 ش؛ همو، پوشاک زنان ایران، تهران، 1347 ش؛ غیبی، مهرآسا، هشت‌هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، تهران، 1385 ش؛ کتسبو، موریتس فون، مسافرت به ایران، ترجمۀ محمود هدایت، تهران، 1348 ش؛ کلاویخو، ر.، سفرنامه، ترجمۀ مسعود رجب‌نیا، تهران، 1344 ش؛ گدار، آندره، هنر ایران، ترجمۀ بهروز حبیبی، تهران، 1345 ش؛ مارتین، کارمن، «هنر ازیادرفتۀ زردوزی»، تلاش، تهران، 1355 ش، س 11، شم‍ 59؛ مشیرپور، محمد، تاریخ تحول لباس در ایران از آغاز تا اسلام، مشهد، 1346 ش؛ ملک‌زاده (بیانی)، ملکه، «وضع لباس و تزیینات زنان در ایران قبل از دورۀ هخامنشی»، تلاش، تهران، 1349 ش، شم‍ 23؛ نظامی گنجو‌ی، خسرو و شیرین، به کوشش بهروز ثروتیان، تهران، 1366 ش؛ واله، پیترو دلا، سفرنامه، ترجمۀ محمود بهفروزی، تهران، 1380 ش؛ ویلز، چارلز جیمز، ایران در یک قرن پیش، ترجمۀ غلامحسین قراگزلو، تهران، 1368 ش.

مریم بیجاری

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: