روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 23 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/246808/روزنامه-خاطرات-اعتمادالسلطنه
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
4
روزْنامۀ خاطِراتِ اِعْتِمادُالسَّلْطَنه، کتابی حاوی گزارشهای روزانۀ محمدحسن خان صنیعالدوله، ملقب به اعتمادالسلطنه، دربارۀ حوادث حدود 16 سال از دوران پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار. اعتمادالسلطنه، ادیب، سیاستمدار و از مقربان خاص ناصرالدین شاه بود (دسترنجی، 136). وی بهسبب تسلط به زبان فرانسه و آشنایی با تمدن غرب، از لحاظ دانش بر همۀ رجال درباری آن عهد برتری داشت. او سالهای زیادی کتابها و روزنامههای مغربزمین را برای شاه میخواند (افشار، 11، 18؛ دسترنجی، همانجا)؛ این امر از سویی سبب شد تا وی به ریاست دارالترجمه و دارالتألیف ناصرالدینشاهی برگزیده شود (همانجا)، و از سوی دیگر، زمینهساز اندیشۀ نگارش روزنامۀ خاطرات در وی گردید. افزون بر این، مطالعۀ روزنامههای خاطرات مرسوم و باب روز در مدت تحصیلش در فرنگ نیز، در این زمینه بیتأثیر نبود. سبک و سیاق و شیوۀ برخورد او با وقایع و ضبط و ثبت آنها به شیوۀ دو روزنامۀ خاطرات معروف فرانسوی ــ خاطرات لوئی سن سیمون و ژوزف فـوشه ــ شبـاهت دارد (الٰهی، 564). علاقـۀ اعتمـادالسلطنـه بـه روزنامههای خاطرات، بهخوبی در اثر وی مشهود است؛ برای نمونه، میتوان به شوقی که او در یافتن دورۀ 14سالۀ روزنامۀ روزبهروز سلطنت ناپلئون سوم پیدا کردهبود، اشاره کرد (ص 456). روزنامۀ خاطرات اعتمادالسلطنه برای انتشار در زمان حیات نویسنده تهیه نشده، بلکه بهصورت یادداشتهای خصوصی بوده است (الٰهی، 565) و به گفتۀ خود اعتمادالسلطنه: «احدی مَحْرَم به این روزنامه نیست و از مطالب آن آگاه نخواهد شد» (ص 41). وی مینویسد که تنها همسرش از تحریر این خاطرات باخبر بود و گاهی محرر روزنامه میشد (ص 240). اما روزی شاه به اعتمادالسلطنه میگوید: این مطلب را «در تاریخ خودت ثبت کن»، و او گمان میبرد که شاه هم از این خاطرات مطلع شده است و از منابع خبری شاه سخت متعجب میشود تا حدی که میگوید: «به این شاه مگر الهام شده است که من تاریخ مینویسم؟» (ص 119). دورۀ انتشار روزنامۀ خاطرات اعتمادالسلطنه به دو بخش تقسیم میشود: 1. از 29 جمادیالاول 1292 تا 19 محرم 1293 ق/ 3 ژوئیۀ 1875 تا 15 فوریۀ 1876 م؛ 2. از 16 ربیعالآخر 1298 تا 14 شوال 1313 ق/ 18 مارس 1881 تا 29 مارس 1896 م. با توجه به فوت مؤلف در 13 نوروز [1275 ش]/ 2 آوریل 1896 م/ 18 شوال 1313 ق، معلوم میشود این روزنامه تا 4 روز پیش از درگذشت وی نگاشته شده است، اما مشخص نیست که وی در فاصلۀ سالهای 1293- 1298 ق هم روزنامۀ یادشده را مینوشته است، یا خیر. تمامیِ جلدهای روزنامه در اختیار اشرفالسلطنه بود که پس از درگذشتِ وی (1333 ق)، بنابر وصیتش به کتابخانۀ آستان قدس سپرده شد (افشار، 3). این روزنامه، از جهات گوناگون حاوی مطالب بااهمیتی چون شناخت ناصرالدین شاه و طرز زندگی روزانه، علایق و اخلاق شخصی و آداب دربار سلطنتی او ست. اعتمادالسلطنه در این باب مینویسد: ناصرالدین شاه در گذرکردن از باغات و خیابانها، مسئولان امور نظافت را درصورتیکه در کار خود سستی کرده بودند، مؤاخذه مینمود؛ این امر نشاندهندۀ باریکبینی و نکتهسنجی وی است. حتى به او (اعتمادالسلطنه) که خود زمانی نگاهبانی باغهای سلطنتی را برعهده داشته و باغی را که یک فرسخ عرض و طول داشته، در نهایت تمیزی مراقبت مینموده است و انتظار تشویق داشته، گفته است: «بالای درختها تار عنکبوت است. چرا با دستمال پاک نکردید؟» (ص 12؛ نیز نک : افشار، 1، 17). همچنین وی از دیگر خصوصیات شاه چنین یاد کرده است: «شاه قناعتی مخصوص به خود داشت که به خست هم میتوان تعبیر کرد، زندگیاش به سادگی میگذشت، غذای شاه را هیچ فعلهای نمیخورد» (ص 79)، و «شبْ شاه شام قاطرچیگری میل فرمودند» (ص 85). اعتمادالسلطنه درعینحال، بارها به بذل و بخشش شاه اشاره کرده است؛ ازجمله: پیشکشدادن پول و شال (ص 80)، دادن پول نقد بهخصوص به علما (ص 358)، اهدای نشان حمایل آفتاب به انیسالدوله (ص 681-682)، و پخش مشمش (نوعی پارچه) در میان زنان (ص 991). مؤلف، علایق شاه را در شکار، روزنامه، کتابهای فرانسه و سنگ معدن میداند (ص 149). در اینجا، به دو نمونه از رسومات به شکار رفتن شاه اشاره میشود: «چندین سال است علیالرسم، هر وقت شاه به دونا [محلی در مازندران] تشریف میآورند، خرس شکار میکنند. [در سالهای پیش] یک لنگه جورابِ مرا میگرفتند پای خرس میکردند و یک لنگه جوراب و خلخال [پابند] زهرا سلطان خانم، زن شاه را گرفته، به پای دیگر خرس میکردند و به هر یک از ماها 50 تومان میدادند. این کار، شگون چندینساله است ... » (ص 668). همچنین رسم بودهاست که برای شکارهای مهم، رجال نازشست و پیشکش برای شاه میفرستادند، مثلاً مؤلف مینویسد: «امروز شاه پلنگی ماده صید فرمودند. 10 امپریال [سکهای طلا که در دورۀ تزاری در روسیه رواج داشته است] نازشست، خدمت پادشاه فرستادم» (ص 156). ناصرالدین شاه به زبان، ادب، شعر و کتاب علاقۀ فراوان داشت. به گفتۀ خود او: اگر مشاغل سلطنتی نبود، هر آنگاه 10 زبان و چند علم تحصیل کرده بود (اعتمادالسلطنه، 108). اعتمادالسلطنه مینویسد: در حقیقت، یکی از مشغولیات منظم و روزانۀ شاه، خواندن کتاب و روزنامه است، خواه آنکه خود بخواند یا برای او بخوانند (ص 342). کمتر روزی است که اعتمادالسلطنه کتابی یا روزنامهای برای او نخوانده باشد؛ حتى، بعضی از روزها این کار 2-4 ساعت پیاپی طول میکشید؛ بهطوریکه اعتمادالسلطنه این کار خود را نقالی میخوانَد (همانجا). گاهی هم هنگام سواری، او ناگزیر بود که در کنار شاه براند و مدتی طولانی کتاب بخواند (همو، 308). شاه توجه مخصوصی نیز به استخراج معدن طلا، نقره و الماس داشت (همو، 97): «اتصالاً سنگ معدن نگاه میکردند. پناه بر خدا از این معدنبازی که عاقبت ایران را به باد خواهد داد» (همو، 165). از دیگر تفریحات شاه، میتوان به تماشای لاسکنه (همو، 31)، بقالبازی (همو، 403)، رفتن به تماشاخانۀ مدرسۀ دارالفنون (همو، 472)، دیدار از بازیگرهای اسماعیل بزاز و مشاهدۀ تعزیه و شبیهخوانی در تکیۀ دولت (همو، 676)، بازی تختهنرد (همو، 69)، قماربازی (همو، 143)، گنجفه (همو، 403)، شطرنج (همو، 494)، طرم (همو، 812)، بازی آس (همو، 1016)، و نقاشی (همو، 1200-1201) اشاره کرد (برای آگاهی از این موارد، نک : ه م م). این روزنامه همچنین، اطلاعاتی دربارۀ شهرها، بقاع و مکانهای تاریخی، چه از جهت جغرافیای تاریخی و چه از لحاظ باستانشناسی، در اختیار میگذارد. برخی از کارهای شاه نشاندهندۀ توجه او به بقای آثار باستانی و ایجاد بناهای تازه است؛ برای نمونه: دستور ساخت حوض و حمام (ص 9)، دستور ساخت کبوترخانه در سلطنتآباد (ص 17)، بازدید از خرابههای لار (ص 99-100)، دستور تعمیر عمارت جهاننمای شاهعباسی (ص 40) و مرمت برج طغرل (ص 399)، قصد ساختن سد اهواز (ص 29)، آوردن آب رودخانۀ شاهرود طالقان به قزوین (ص 194)، و بازدید از برج ساسانی علیآباد قم (ص 634). یکی از مراسم سالیانۀ دربار، رسم آشپزان بود که برای سلامت وجود پادشاه، همهساله در ییلاق برگزار میشد. در این آش از هر قبیل بقولات، حبوبات و اقسام میوهها ریخته میشد و همۀ رجال و اعیان به سبزی پاک کردن مشغول میشدند. «بنا به رسم همه ساله، در چنین روزی یک کلیجۀ تنپوش به خان محقق داده میشد» (اعتمادالسلطنه، 103). از دیگر سرگرمیهای شاه، تماشای نمایشی بود که به اصطلاح عوام، «جنگ هفتلشکر» و به اصطلاح خواص «سوق عسگر» نامیده میشد (همو، 528). موضوع نمایش این است که قشونی شکستخورده را با بنه و آغروق تعیین میکنند و سوارهنظام دشمن آنها را تعقیب مینماید. بعد، افراد این قشون شکستخورده قلعه میبندند و دشمن را شکست میدهند (همو، 1125). از دیگر رسوم دربار ناصری این بود که در عید قربان پوست گردن شتری را که برای شاه ذبح کردهبودند، «شاطرباشی سرِ نیزه نموده، در سلام، حضور شاه میآورد» (همو، 359-360). در سالروزِ ولادت حضرت صدیقۀ کبرى (ع) مرسوم بود که والدۀ نایبالسلطنه جشن میگرفت و تمام زنهای شاهزاده گرد هم میآمدند (همو، 480). همچنین جشن ولادت حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) که ناصرالدین شاه مبتکر آن بود، برگزار میشد (همو، 428؛ نیز نک : ه د، علی بن ابیطالب <ع>). از دیگر آداب سلطنتی این بود که بنابر قانون تشریفات در پذیرایی رسمی، برای ورود بار نخست هر ایلچی، باید چند شاهزاده با شمشیرهای مرصع خاصۀ سلطنتی، در تالار پذیرایی میایستادند (همو، 1123). خواستاران حکومت و وزارت، برای گرفتن منصب و لقب، به شاه و صدراعظم پیشکشهایی میدادند. گاهی که برای یک منصب دو یا چند نامزد وجود داشت، هر کسی که پیشکش بیشتری میداد، منصب را میگرفت (همو، 1126). به مناسبت رفتن شاه به منزل اقوام خود یا شاهزادگان و اعیان، پااندازها و پیشکشهایی به شاه دادهمیشد (همو، 75، 78، 80). بعضی از روزها شاه به چند خانه سر میزد؛ برای نمونه، یک روز به خانۀ معتمدالدوله، حاج ملاعلی، شیخ جعفر و حاجی ملا محمدجعفر چالهمیدانی، رفته بودند؛ و از عجایب اینکه خانۀ صاحب دیوان هم رفته بودند (ص 167). هر ساله، شاه به بهانۀ تماشای گل زعفران به خانۀ صدراعظم میرفت (همو، 1118). از امتیازات روزنامۀ خاطرات اعتمادالسلطنه ــ در قیاس با کتابهـای همزمـان و یـا پس از آن ــ اشاره بـه آداب و رسوم و باورهای مردم است که به اجمال برشمرده میشود: از عزا درآوردنِ صاحب عزا (ص 17)، با قرآن و تفصیلات از جایی بیرون رفتن (ص 23)، تعزیۀ عروسی رفتنِ حضرت فاطمه (ع) (ص 145)، روضهخوانی (همانجا)، تعزیهداری خامس آل عبا (ع) (ص 439)، هندوانه خوردن در شب چله (ص 451)، روشن کردن شمع در عاشورا (ص 588)، کیلهزدن به اسبهای عروسی (ص 1048)، مراسم خواستگاری (ص 1060)، استخارهکردن (ص 248، 603)، اعتقاد به مواردی چون: شفایافتن با خوردن آب تربت (ص 347)، به فال بد یا خوب گرفتن رویدادها (ص 364، 373)، شگون حوادث (همانجا)، به نخود آش قل هو اللٰه خواندن (ص 379)، دعا گرفتن (همانجا)، نذر کردن (ص 397)، تعبیر کردن خواب (ص 526-527)، دعا در غذا ریختن (ص 596)، قسمخوردن (ص 642)، تفألزدن (ص 719)، متوسلشدن به حضرت عباس (ع) و شفایافتن (ص 743)، طلسم (ص 863)، انجامندادن بسیاری از کارها هنگامی که قمر در عقرب است (ص 927)، عیدیگرفتن (ص 1139)، زالوانداختن (ص 20)، تخممرغ و موردْ مالیدن برای درمان کمردرد (ص 432)، گنهگنه خوردن هنگام تب (ص 662)، و لعاب اسفرزه در چشم ریختن هنگام بیماری چشم (ص 922). مثلها، اصطلاحات گفتاری، اشعار و تصنیفها نیز در کتاب روزنامۀ خاطرات جایی ویژه دارند که به برخی از آنها اشاره میشود: سفرۀ پدر ندیده، به مکنت رسیده (ص 6)؛ مثل خر در گل ماندن (همانجا)؛ ماستها را کیسهکردن (ص 409)؛ زیر سبیلی درکردن (ص 419)؛ نخود هر آش و همه جا فراش بودن (ص 430)؛ تیر به سنگ خوردن (ص 487)؛ تر دماغ بودن (ص 544)؛ کارکردن خر و خوردن یابو (ص 582)؛ زیر کاسه نیمکاسه بودن (ص 598)؛ خون جگر خوردن و دمنزدن (ص 701)؛ شکستهنفیر و دریدهدهل (ص 976)؛ انگور خوب، نصیب شغال شدن (ص 989)؛ زنگوله به گردن گربه بستن (ص 1043)؛ آن پیزی است که سر پا حیزی (ص 1087)؛ نه سر پیازیم و نه ته پیاز، نه ملاغیاث (ص 8 118)؛ فاطمه اره (ص 583)؛ خرچوسنه (ص 811)؛ جوی طالع ز خرواری هنر بهْ (ص 13)؛ هر چه این خسرو کند شیرین بود (ص 140)؛ گر بمانی، سال دیگر قطب دین حیدر شویم (ص 455)؛ هر که بیرو ست، بینان و آبرو ست (ص 500)؛ تو سیاه کمبها بین که چه در دماغ دارد (ص 980)؛ فواره چون بلند شود، سرنگون شود (ص 1019)؛ برف زیاد لوشان، پلش خراب کرده/ خرج گزاف گیلان، دل شاهو آب کرده (ص 550)؛ عروسه ببین قشنگه/ دلم براش میشنگه/ شوهر او الدنگه/ هر شب براش میتنگه/ حربۀ او توپ و تفنگه/ هو هو هو، هو هو هو (ص 1048)؛ و وجب وجب خوش آمدی/ ماه رجب خوش آمدی (ص 1127).
اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1345 ش؛ افشار، ایـرج، مقـدمه بـر روزنامـۀ خـاطرات (نک : هم ، اعتمادالسلطنه)؛ الٰهی، صدرالدین، «یک قرن در آیینۀ دو کتاب»، ایراننامه، تهران، 1375 ش، س 14، شم 4؛ دسترنجی، حکیمه، «اعتمادالسلطنه و تأثیر او در تاریخ معاصر ایران»، نامۀ انجمن، تهران، 1386 ش، س 7، شم 4.
فریبا مجیدی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید