صفحه اصلی / مقالات / رمضانی /

فهرست مطالب

رمضانی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 22 دی 1398 تاریخچه مقاله

رَمِضانی، از مراسم مربوط به ماه رمضان که در شبهای نیمۀ اول، و به‌ویژه در شب پانزدهم این ماه برگزار می‌شود. 
مراسم رمضانی (در محاوره: رمضونی) در شهرهای مختلف، نامهای متفاوتی دارد؛ مثلاً در بیرجند، رِمَضُانی (رضایی، 487)؛ در سیرجان، اَلا رِمضونی (مؤید‌محسنی، 298)؛ در روستای برز نطنز، جیرجیرونه (اعظم، 4/ 33)؛ در کاشان و آبادیهای پیرامون آن و نیز در محلات و برخی از روستاهای قم ازجمله در دستجرد از بخش کهک، هومبابایی (وکیلیان، 1/ 203-209)؛ در بم و ارسنجان، علی جان‌جانی (همو، 1/ 214-215)؛ درمیان ترکمنها، یا رمضان (معطوفی، 3/ 2021)؛ و در میان اهالی خوزستان، گِرگِعان می‌نامند. 
مراسم رمضانی در مناطق گوناگون اگرچه در جزئیات اختلاف فراوان با هم دارند، اما کلیت آن بدین صورت است که پس از افطار، پسرهای جوان و نوجوان با هماهنگی قبلی، در مکانی از آبادی جمع می‌شوند و از میان خود رهبر یا میان‌دار، و یک صندوق‌دار انتخاب می‌کنند و به صورت گروهی منسجم به در خانه‌ها می‌روند. میان‌دار اشعاری می‌خواند و اعضای گروه با تکرار برخی از بیتها، او را همراهی می‌کنند و خواستار فیض از صاحب‌خانه می‌شوند. هدیۀ صاحب‌خانه پول یا مواد خوراکی است که صندوق‌دار آنها را جمع می‌کند. اعضای گروه پس از سرزدن به همۀ خانه‌ها، پولها و خوراکیهای جمع‌آوری‌شده را میان خود تقسیم می‌کنند. در ساختار اشعار آنان، مقدمه‌ای گاه کوتاه و بسیار مختصر وجود دارد که برای نمونه در سیرجان به این گونه است: صَلّی على محمد/ صلوات بر محمد / / بلبلی نشسته ور شاخِ گُلی/ دم‌به‌دم میگه صِلِوات بر علی (مؤید‌محسنی، 298-299). مقدمه گاه نیز ممکن است طولانی باشد، مانند آنچه در بیرجند رایج است؛ در این شهر استاد یا میان‌دار اشعاری در مدح امامان می‌خواند و اعضای گروه پس از هر مصراع می‌گویند: «حق یا محمد». نمونه‌ای از این نوع مداحی چنین است: استاد: اول به مدینه، مصطفى را صلوات/ دوم به نجف، شیر خدا را صلوات/ / در کربُبلا، به شاه مظلوم حسین / در توس، غریب‌الغربا را صلوات؛ که پس از هر مصراع، گروه می‌گویند: حق یا محمد (رضایی، 489). پس از آن، آنها اشعاری در ستایش ماه رمضان می‌خوانند و سپس، مدح صاحب‌خانه را می‌گویند و ضمن آن از وی فیض می‌طلبند. اگر صاحب‌خانه هدیه‌ای در کیسۀ آنان بگذارد، او را دعا می‌کنند. مثلاً در کاشان، میان‌دار این جمله‌های دعایی را می‌گوید: حق عمرش بده، برکتش بده، سروری‌اش بده، تاج سرش بده. گروه نیز پس از هر جملۀ او آمین می‌گویند (وکیلیان، 1/ 204). در سیرجان، پس از دریافت فیض، اشعاری از این قبیل می‌خواندند: تو که می‌دوزی و می‌پوشی شال کشمیری / دو پسر داری مانند پری/ / آهای صابخونه ناز شستتم/ من و این یارو فدای دستتم (مؤید‌محسنی، 300). گاهی نیز در حق صاحب‌‌خانه دعا می‌کنند و از خداوند می‌خواهند که صاحب‌خانه همۀ فرزندانش پسر باشد (نک‍ : اعظم، 4/ 289). 
اگر صاحب‌خانه چیزی به گروه ندهد، آنها اشعاری با هدف راضی‌کردن او برای دادن هدیه می‌خوانند؛ چنانچه از این طریق نیز چیزی نصیبشان نشود، به هجو صاحب‌خانه می‌پردازند و از در خانه فرار می‌کنند. مثلاً در کاشان چنین می‌خوانند: این خونه که توش تیغ افتاده/ صاحب‌خونه‌اش ریق افتاده/ / این خونه که توش زغاله/ صاحب خونه‌اش شغاله (وکیلیان، 1/ 207، برای نمونه‌هایی دیگر از اشعار هجو، نک‍ : 215؛ مؤید‌محسنی، همانجا؛ رضایی، 492). گاه نیز به جای هجو، صاحب‌خانه را نفرین می‌کنند؛ مثلاً در برز نطنز می‌گویند: تغار پر از خمیره / صاحب‌خانه ‌خانه می‌میره (اعظم، 4/ 35). گاه نیز ترکیبی از هجو و نفرین را به کار می‌برند؛ برای نمونه در ابیانه می‌گویند: داق کیه‌ای پوش بُوَ (طاق خانۀ شما پوش باشد)/ هرچه بَزِنِه موش بو (هرچه بزایی موش باشد) (نظری، همانجا). البته، کار همیشه به این صورت پیش نمی‌رود و گاهی صاحب‌خانه از بالای بام روی بچه‌ها آب می‌ریزد (وکیلیان، 1/ 207؛ بابایی، 145؛ رضایی، همانجا).
در تربت جام، پس از هر بیتی که میان‌دار یا پیش‌خوان می‌خواند، بچه‌ها در پاسخ می‌گویند: رمضان یا رب، یا رب رمضان/ السلام و علیک ماه رمضان؛ و در بم و رفسنجان پس از هر مصراعی بچه‌ها می‌گویند: هو علی جان‌جان، علی‌جان (وکیلیان، 1/ 214-215). در شهرها و روستاهای سیستان نیز مراسم رمضانی اجرا می‌شود که به آن رِمَضونیکه می‌گویند و کم‌و‌بیش شبیه مراسم جنوب خراسان است (خوشابی، 1؛ صادقی، 1).
در کاشان و برخی از آبادیهای پیرامون آن مانند ابیانه، استرک و برزک در جواب اشعار میدان‌دار، بچه‌ها می‌گویند: هومبابا، هومبابا (وکیلیان، 1/ 203؛ بابایی، 144؛ جهانی، 106). در برزک، چنانچه ماه رمضان مصادف با نوروز باشد، پس از هر بیتِ پیش‌خوان، می‌گویند: مبارک باد نوروز (همو، 107). در برخی از مناطق، پیش‌خوان به جای شعرخوانی، برخی از سوره‌های کوتاه قرآن، مانند سورۀ شمس (91) را می‌خواند؛ در فین کاشان و روستای برز نطنز، اعضای گروه پس از هر آیه می‌گویند: «ها‌‌ها ها‌ها» (وکیلیان، 1/ 207- 208؛ اعظم، 4/ 34)؛ در ابیانه پاسخ گروه همان هومبابا هومبابا ست (نظری، 598). در روستای برز، سوره‌های قرآن را فقط درِ خانۀ روحانیان می‌خوانند (اعظم، همانجا). 
در ساوه، مراسمی مشابه رمضانی با نام اَلَم ترانی از شب 27 تا پایان ماه رمضان برگزار می‌شود. بیشتر شعرهایی که در این مراسم خوانده می‌شود مضمونی جدی ندارند؛ گروه از پشت در می‌خوانند: الم تر‌انی اَت (= بِهِت) می‌گیم/ ماه رمضونی‌ات می‌گیم/ یک خرکی خریده‌ایم/ دم و گوشش بریده‌ایم / هرچه می‌زنیم راه نمی‌ره؛ که جواب بچه‌ها هم پس از هر مصراع های‌های است. صاحب‌خانه از ترس اینکه اگر در را باز کند، بچه‌ها به داخل خانه هجوم می‌برند و هرآنچه خوراکی در خانه بیابند، به آنها تعلق می‌گیرد، از بالای بام هدیه‌ای به آنها می‌دهد (وکیلیان، 1/ 210).
دربارۀ سبب شکل‌گیری رسم رمضانی، باوری در میان مردم فین کاشان وجود دارد که بر اساس آن، این رسم ریشه در زمان پیغمبر اسلام (ص) دارد. به باور آنها، امام حسن و امام حسین (ع) هر سال در شب 15 ماه رمضان نزد جد خود، پیغمبر (ص) می‌رفتند و سورۀ شمس (91) را با آهنگی خوش می‌خواندند و در پایان، برای پیامبر، پدر خود و همۀ مسلمانان دعا می‌کردند. پیامبر (ص) نیز برای خوش‌حالی و تشویق نوه‌های خود مقداری خوراکی به آنها می‌داد. به باور مردم فین، رسم رمضانی یا هومبابایی در گرامیداشت این خاطره برگزار می‌شود (وکیلیان، 1/ 207). 
اینکه در بیشتر مناطق مراسم رمضانی را کودکان و نوجوانان اجرا می‌کنند و نیز برخی از شعرهایی که خوانده می‌شوند، مضمونی سرگرم‌کننده دارند و جدی نیستند، می‌تواند مؤید این باشد که این رسم نوعی بازی و سرگرمی بوده است؛ اما در‌عین‌حال، گزارش برگزاری این مراسم در برخی از شهرها از سوی بزرگ‌سالان و نیز برخی گزارشهای دیگر، بر این نکته تأکید دارند که رمضانی در اصل با هدف دستگیری از نیازمندان برگزار می‌شده، و بعدها به نوعی سرگرمی کودکانه تبدیل گردیده است. 
در برزک کاشان، در گذشته، تعدادی مرد در شبهای 14 و 15 رمضان به‌صورت گروهی به در خانه‌های اهالی می‌رفتند و به همان ترتیبی که پیش از این نقل شد، سورۀ شمس (91) یا شعرهای ویژۀ مراسم را می‌خواندند و در پایان نیز برای صاحب‌خانه دعا می‌کردند. بعد از خواندن دعا، صاحب‌خانه مقداری پول می‌آورد و در دستمالی که به گردن یکی از اعضای گروه بسته شده بود، می‌گذاشت. به‌این‌ترتیب، گروه در پایان، پول جمع‌آوری‌شده را میان نیازمندان و مستمندان تقسیم می‌کردند (جهانی، 105-106). در میان ترکمنها نیز این مراسم در همان شبها برگزار می‌شد. پس از ادای نماز تراویح، گروهی از علاقه‌مندان به رهبری یک روحانی و یک غزل‌خوان خوش‌صدا از مسجد محل راه می‌افتادند و به در خانه‌ها می‌رفتند و اشعار «یا رمضان» را می‌خواندند. صاحب‌خانه نیز به آنها پول یا مقداری جنس به‌عنوان صدقه می‌داد. اعضای گروه در پایان مراسم آنچه که جمع کرده بودند، میان خود، و در برخی از مناطق میان فقرا تقسیم می‌کردند (معطوفی، 3/ 2021-2022). شعرهای این مراسم هم در میان مردم برزک و هم در میان ترکمنها بسیار جدی، و در ستایش امامان یا ماه رمضان است (نک‍ : جهانی، معطوفی، همانجاها). 
در گذشته، در بازوبندِ نیشابور در شب 27 ماه رمضان درویش محل با تبرزین و کشکول خود، در‌حالی‌که تعدادی از بچه‌های محل او را همراهی می‌کردند، به در خانه‌ها می‌رفت و شعر رمضانی می‌خواند و بچه‌ها نیز پس از هر مصراع می‌گفتند: هو علی جان‌جان علی‌جان. مردم نیز معمولاً مقداری پول در کشکول درویش می‌گذاشتند و درویش آنها را این گونه دعا می‌کرد: شما که دادید با راز و نیاز / پیش پیغمبر باشید سرافراز. چنانچه صاحب‌خانه‌ای نیاز درویش را نمی‌داد، درویش او را هجو می‌کرد (بازوبندی، 1). 

مآخذ

اعظم‌واقفی، حسین، میراث فرهنگی نطنز، تهران، 1386 ش؛ بابایی، امید و سمیه صادقی، مردم‌شناسی استرک، کاشان، 1394 ش؛ بازوبندی، علی‌اکبر، «بیست و هفتم ماه مبارک رمضان»، گزارش (مربوط به نیشابور)، موجود در گنجینۀ فرهنگ مردم مرکز تحقیقات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، 5/ 5/ 1351 ش؛ جهانی برزکی، زهرا، برزُ ک، نگین کوهستان، کاشان، 1385 ش؛ خوشابی، مرادحسین، «دربارۀ ماه مبارک رمضان و مراسم آن»، گزارش (مربوط به سیستان و بلوچستان)، موجود در گنجینۀ فرهنگ مردم مرکز تحقیقات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، 3/ 8/ 1349 ش؛ رضایی، جمال، بیرجند‌نامه، به کوشش محمود رفیعی، تهران، 1381 ش؛ صادقی، احمدعلی، «شعری دربارۀ ماه مبارک رمضان»، گزارش (مربوط به سیستان و بلوچستان)، موجود در گنجینۀ فرهنگ مردم مرکز تحقیقات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، 9/ 8/ 1351 ش؛ قـرآن کریم؛ معطوفی، اسدالله، تـاریخ، فرهنگ و هنـر ترکمـان، تهـران، 1383 ش؛ مؤید‌محسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، 1381 ش؛ نظری داشلی‌برون، زلیخا و دیگران، مردم‌شناسی روستای ابیانه، تهران، 1384 ش؛ وکیلیان، احمـد، رمضـان در فـرهنگ مـردم، تهـران، 1370 ش.

محمد جعفری (قنواتی)

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: