صفحه اصلی / مقالات / رمالی /

فهرست مطالب

رمالی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 22 دی 1398 تاریخچه مقاله

رَمّالی، گونه‌ای تفأل، پیشگویی، آینده‌نگری و طالع‌بینی که رمال با ریختن رمل بر سطحی صاف یا با طاس‌اندازی بر روی تخته، خطوط و نشانه‌های بـه دست آمـده را تفسیر می‌کند. تفسیر و تعبیر رمالان با پاره‌ای از قواعد نجومی، عناصر چهارگانه و باورهای اخترشماریِ جامعۀ کهن ایرانی پیوند دارد. 
واژۀ رمالی برگرفته از مادۀ رَمَل عربی، و در لغت به معنای ریگ و شن، و همچنین علمی است که از آن استخراجِ مجهول شود (داعی‌الاسلام، 3/ 183). رمالی را پیش‌بینی و آینده‌گویی نیز تعریف کرده‌اند (پرتو، 2/ 788). به دانش زوج و فردکردن ریگها (رملها) نیز رمالی می‌گویند (شهری، تاریخ ... ، 5/ 281). «رمل‌کشیدن» نیز فال برآوردن از رمل ( آنندراج، ذیل ترکیب) است. مردم هفشجانِ شهرکرد برای رمال و فال‌گیر، لفظ جابری (هاشمی، 102)، و مردم کرمان لفظ رمل‌تراندن را برای رمل‌گردان و رمل‌انداز (انجوی، 1/ 177) به کار می‌برند. 

پیشینه و سیر تاریخی

برخی برپایۀ حدیثی از رسول اکرم (ص)، که اشاره بر خط کشیدن پیامبر در هنگام نزول وحی دارد، علم رمل را از معجزات انبیای الٰهی دانسته، به آدم، شیث، ادریس، دانیال و جز آنها نسبت می‌دهند (ابن‌خلدون، 1/ 538). ایرانیان رمل را به دانیال نبی منتسب می‌کنند و آن را علم دانیال نیز می‌خوانند (شاردن، IV/ 437؛ ماسه، I/ 247). 
پس از دورۀ ساسانی، به‌تدریج واژۀ رمل و رمالی تا حدی معرف مفاهیمی چون جادو، کاهن و طالع‌بین (جادوگر) شد (لسان، 486؛ طبیبی، 304). رمالی در اواخر دورۀ تیموری، با درآمیختن با عقاید صوفیانه، آیین فتوت و باورهای عرفانی، در شکل گونه‌ای بازی و معرکه‌گیری طاس‌بازان پدیدار شد، که با بیرون‌آوردن طاس از زیر جبه و سپس پنهان‌کردن آن در زیر جبه صورت می‌گرفت. طاس‌بازی را بیانگر 4 فعلِ جبه‌پوشیدن، چرخ‌زدن، رخت برداشتن و پنهان‌کردن، و بازآوردن آن گفته‌اند (کاشفی، 338). جبۀ طاس‌بازان نیز با خرقۀ صوفیان برابر دانسته شده و از حروف آن (ج، ب، ـه)، جهد، بیداری و همت بلند ادراک می‌شود (همو، 339). طاسْ چنانچه آن را به زیر جبه (تن) برده و بیرون آرند، اشارت بر مرتبۀ صفا و دل دارد و حروف آن دلالت بر طلب، الفت و سلامت در راه کسب معانی و سلوک است (همانجا). 
در دورۀ صفوی، عنوان رمال برای استادان فن سحر و جادو به کار رفته است. رمالان حجره‌هایی در شهرها، یا بساطی در میادین شهر و نزدیک کاخ همایونی داشتند (در اصفهان، نک‍ : تاورنیه، I/ 622-623؛ شاردن، همانجا؛ شهری، تاریخ، 5/ 252؛ عصار، 22). در این دوره، رمالی در کنار علوم غریبه و نجوم مورد توجه بوده است. درستی تصادفی برخی پیشگوییها (سرنا، 212) و گاه توجه کارگزاران دولتی و هیئت حاکمه در فراز و فرود موقعیت اجتماعی رمالان مؤثر بوده است (دیولافوا، 104؛ سرنا، 83؛ براون، 52-53؛ نجمی، 201). در سده‌های میانه، طاس‌بازان در شمار اهل بازی و معرکه‌گیران به حساب می‌آمدند (کاشفی، 337). از دورۀ صفوی رمالی را منحصراً به وسیلۀ طاس و تخته انجام می‌دادند و این‌گونه غیب‌گویی را کلابتین می‌گفتند (شاردن، IV/ 436). 
در دورۀ ناصری، رمالها از دراویش شهری به شمار می‌آمدند و از برکت خیرات و صدقات دریافتی، گاه دارای اندرونی، و برخوردار و مرفه بودند (سرنا، 148). در پاره‌ای موارد، رمال و دیگر اعضای خانواده‌اش مورد احترام بودند و اعیان و اشراف از میان آنان، فردی را با عنوان رمال‌باشی برمی‌گزیدند (شهری، طهران ... ، 4/ 174). تا دهه‌های اخیر، زنان و مردانی از طریق رمالی (انجوی و ظریفیان، 224؛ در فین کاشان، نک‍ : اخوان، 147) به تفأل (فال نیک زدن/ مروا، نک‍ : لسان، 448) می‌پرداختند و در دسته‌های سه یا چهارنفری (در پیرسواران، نک‍ : رسولی، 112) دوره‌گردی می‌کردند. اینان ازجمله گروههای متفرقه به شمار می‌آمدند که در ردیف دراویش، گدایان، کولیها و جز اینها قرار می‌گرفتند (در لرستان، نک‍ : عسکری‌عالم، 2/ 239). 

شیوۀ رمالی

روش عمل رمالی (رمل‌اندازی) از گذشته تاکنون با دگرگونی همراه بوده است. در گذشته، رمالان برای استخراج غیب و پیشگویی، با ریختن دانه‌های شن، ریگ و یا آرد روی زمین (یا کاغذ) و ترسیم خطوطی موسوم به خط رمل (ابن‌خلدون، 1/ 537؛ نک‍ : مظاهری، 240) به طالع‌بینی و فال‌گویی می‌پرداختند. آنان با ریختن مشتی ریگ بر زمین، آنها را دوبه‌دو کنار هم قرار می‌دادند، فردها را نقطه، و زوجها را خط به شمار می‌آوردند و از مجموع آنها به 16 شکل می‌رسیدند (نک‍ : ابن‌خلدون، 1/ 538- 539؛ نیز شهری، تاریخ، 5/ 283). 
باورهای مردمی سبب به وجود آمدن این اشکال را از سویی به اثر 4 انگشت هریک از دستهای آدم (ع) بر شن نسبت می‌دهند و از سویی دیگر، سبب باقی‌ماندن ریگهایی می‌دانند که در زیر انگشتان وی، هنگام فراگیری رمل مانده است (نک‍ : شهری، همان، 5/ 281-282)؛ بر این پایه رمالان به شرح و تفسیر می‌پرداختند: اثر انگشت اول را مربوط به آتش و نماد روح، اثر انگشت دوم را باد و نماد عقل، اثر انگشت سوم را آب و نماد نفس، و اثر انگشت چهارم را خاک و نماد جسم آدمی تفسیر می‌کردند (همانجا، نیز طهران، 4/ 165-166). 
به‌تدریج علمای این فن برای سهولت کار و دوری از اشتباه، مهره‌هایی به صورت مهرۀ طاس برنجین، موسوم به لحیان ساختند و 4 حرف ابجد را بر آن حک کردند (نک‍ : راسخ، 226؛ طبیبی، 304). 8 عدد از این طاسهای برنجین (یا 6 عدد، نک‍ : الئاریوس، 441) ابزار کار رمالان قرارگرفت که 4 به 4 از دو میله (مفتول کوچک مسی) گذرانده می‌شد و دو دستۀ چهارتایی به وجود می‌آورد که روی آنها خالهای جفت و فرد (اشکال رمل) رسم شده بود؛ این دسته طاسها را قرعه می‌خواندند (شهری، همان، 4/ 172-173). رمال در حال خواندن اذکار و اوراد، با غلتاندن و چرخش دو میلۀ قرعه در کف دست و ریختن آن بر زمین یا تخته (صفحه/ سینی)، موسوم به تختۀ رمل، فال مشتری را تفسیر می‌کرد (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : الئاریوس، همانجا؛ تاورنیه، I/ 622-623؛ EI2, II/ 160-164). 

تعبیر و تفسیر

تفسیر و تعبیر خانه‌های رمل در پیوند با باورهای نجومی و اخترشماری کهن ایرانی بود و فراز و فرود جایگاه 12 اختر را مرز سود و زیان، و شادی و درد می‌دانستند و هر اختری را مرتبط با عنصری و یا سرنوشت آدمی، نظیر زندگی، مرگ، تباهی، درویشی و جز آنها به شمار می‌آوردند (بندهش، 59-60؛ نیز نک‍ : طبیبی، همانجا). طاس نیز نمادی از پیوستگی گردش فلک بوده است که هر زمان، طاس نورانی اختری در خرقۀ کبودش پنهان و پیدا می‌شود (کاشفی، 337)؛ لذا ناظر بر تولد و مرگ آدمی است. پاره‌ای از قواعد فنی رمالی مبتنی بر ستاره‌شناسی، و تقلید و پیروی از نوع قضاوت آنان است. رمالان برای پرهیز از محاسبات دشوار نجومی، از خط رمل بهره می‌گیرند و تنها به قاعدۀ نجومی تسدیس (فاصلۀ °60) اکتفا می‌نمایند (ابن‌خلدون، 1/ 537- 538). 
رمالان سوای تفسیر قرعه، براساس خواص خانۀ رملها، تمهیدات و اقدامات گوناگونی انجام می‌دادند، ازجمله: در برخی مجالس رسمیِ رمل، پیش از غروب آفتاب، برای تدخین مخلوطی از شکر زرد، گیاهان خوش‌بوی هندی، بخور، اسفند، و نمک آب‌ندیده را در هاون می‌کوبند؛ آنگاه آن را بر منقلی گِلی با آتش زغال معطر به صندل، می‌سوزانند؛ رمال بر فرشی آراسته به ستارگان زانو می‌زند و با خواندن اورادی چند، فرشتگان را به مدد می‌خواند، سپس طاس رمل را می‌اندازد (نک‍ : روشن‌ضمیر، 1/ 414، حاشیۀ 2). 
در اینجا به برخی دیگر از گفتارها و رفتارهای رمالان اشاره می‌شود: بر زبان راندن عبارات رمالم، رمل می‌اندازم، سر کتاب باز می‌کنم، باطل‌السحر دارم، فال می‌بینم، طالع می‌بینم، و از گذشته و آینده خبر می‌دهم (در میان دوره‌گردان، نک‍ : سالمی، 1/ 72؛ عصار، 8؛ «فال‌گیر»، 8)؛ پوشیدن عبا جهت تظاهر معنوی (شهری، تاریخ، 2/ 469-470)؛ مدعی‌شدن در ریاضت‌کشی (مونس‌الدوله، 345)؛ منزل نمودن در صحن امامزاده‌ها، بقاع متبرکه (همانجا) و کاروان‌سراها و جذب مسافران (براون، 486)؛ داشتن همدست برای دستبرد به اموال مشتریان و خبردادن رمال از آن؛ دادن خبر از شیء درون مشت همدست، برای ظاهرسازی در مقابل مشتریان (نک‍ : تاورنیه، همانجا؛ عصار، 26)؛ دوست و دشمن‌تراشی برای مشتریان (شهری، قند ... ، 309)؛ زبان چرب و نرم، آشنایی با اخلاق و عادات مردم، آگاهی از حکایات شیرین و جعل افسانه‌ها، دروغ‌پردازی، معروفیت (تصادفی و ساختگی) (عصار، 10)؛ توجه به روان‌شناسی شخصیت افراد در تفسیر (همو، 25)؛ ردگم‌کنی با استفاده از جملات چندپهلو؛ خبر از رخدادهایی عادی و ممکن در زندگی هر آدمی (نک‍‌ : «فال‌گیر»، 8- 9)؛ بیان جملات بی‌معنی و درهم‌ریخته گاه به زبان عربی (دانشور، 1/ 21)؛ و بازگویی مجدد اطلاعات کسب‌شده از مشتری از زبان خود با نگرشی رو به آینده (پاکدامن، 136). 
مردم به‌ویژه افراد ساده‌لوح و برخی از زنان برای حل و فصل پیشامدهای گوناگون (پولاک، 346؛ طبیبی، 304؛ نیز نک‍ : آقاجمال، 28، که با بیانی طنزآمیز، به محرم‌بودن رمالان نزد زنان اشاره کرده است)، با رمالها ــ که خود را در این امور متبحر می‌دانستند ــ مشورت می‌کردند، که از آن جمله است: کارگشایی؛ کارراه‌اندازی؛ رهایی از بدبیاری و بدبختی (نجمی، 201)؛ بخت‌گشایی برای دختران (در اراک، نک‍ : محتاط، 2/ 289)؛ رفع نازایی (مونس‌الدوله، همانجا)؛ پسرزایی (دانشور، همانجا)؛ درمان پاره‌ای ناخوشیهای روحی ـ روانی (دیولافوا، 104)؛ سعد و نحس قبول مأموریت در لشکرکشی، پذیرفتن فرماندهی یا حکومت ولایت (پولاک، همانجا)؛ باطل نمودن اثر جادوی فردی دیگر (دانشور، 1/ 19)؛ جلب محبت و رفع بی‌مهری ارباب و صاحب کار (همو، 1/ 19-20)؛ یافتن اموال به سرقت رفته (ماهوتچی، 216)؛ نشان‌دادن محل فرد گم‌شده، گنج، معدن و دفینه (شهری، طهران، 4/ 173)؛ پیداکردن اشیاء گم‌شده؛ نگهداری و جلب مهر شوهر یا عاشقی بی‌وفا؛ طرد یا منفور ساختن رقیب جنسی؛ پایان دادن به اختلافات؛ و جز اینها (مظاهری، 240). 

ادبیات عامه

عناصر و مفاهیم مرتبط با رمالی حضوری چشمگیر در ادبیات عامه داشته است. این مفاهیم بیانگر نوعی نگرش منفی و بی‌اعتمادی نسبت به این قشر اجتماعی است. مثل معروف از چنگ دزد درآمدن و به چنگ رمال افتادن (امینی، 69؛ نیز نک‍ : داعی‌الاسلام، 3/ 184) و یا هرچه از دزد ماند، رمال برد (دهخدا، امثال ... ، 4/ 1916؛ ذوالفقاری، 1/ 231، 2/ 1853)، مترادف از چاله درآمدن و به چاه افتادن است. در مواردی دیگر، رمالی کار افراد تنبل و فلک‌زده دانسته شده است: هر کجا در جهان فلک‌زده‌ای است/ کار او شاعری و رمالی است (همو، 2/ 1875)؛ آدم تنبل به رمالی می‌افتد (در کرمان، نک‍ : همو، 1/ 195)؛ و یا: شاعر و رمال و مرغ خانگی/ هر سه تن جان می‌دهند از گشنگی (دهخدا، همان، 2/ 1006؛ ذوالفقاری، 1/ 1234). 
شیادی رمالان، عدم اعتماد به آنها، ناپختگی زنان در مشورت با آنان و کسادی بازار رمالی دست‌مایۀ پاره‌ای از زبانزدها شده است: آنچه رمال گوید، اعتماد را نشاید (افغانی: همو، 1/ 234)؛ رمال اگر غیب می‌دانست، گنج پیدا می‌کرد (تهرانی: همو، 1/ 1086)؛ اگر زن نادان نباشد، خیر رمال را کی می‌دهد (لری: همو، 1/ 374)؛ و رمال و دعانویس که مفت شد، برای موشهای خانه هم دعا می‌گیرند (تهرانی: نک‍ : همو، 1/ 1086). 
رمالی به ادبیات داستانی، افسانه‌ها و بازیهای نمایشی مردمی نیز راه یافته است. محور و فضای افسانه‌های رمالی از یک سو، با زنان، حسادت آنان و نمادهای زنانه، و از سوی دیگر، با دربار سلاطین پیوند می‌یابد. در روایتهای گوناگون داستانهایی نظیر رمال (رمالو در کرمان، نک‍ : رضوی، 107)، رمال‌باشی (درویشیان و خندان، 6/ 83-86)، رمال خوش‌بیار (درویشیان، 1/ 271-280) و ... اغلب افرادی از قشرهای فرودست جامعه، نظیر خارکش، پینه‌دوز، باربر و جز آنها به توصیۀ همسر خود در نقش رمال ظاهر می‌شوند و با توالی ماجراهایی اتفاقی و نیز یاری بخت، در خبردادن از محل اشیاء گم‌شده (جواهرات)، یافتن سارق، حل معماهای شاه، نجات جان سلطان و جز آنها به قهرمان داستان تبدیل می‌گردند (برای آگاهی بیشتر، نک‍ : لاریمر، 95- 98؛ صبحی، 159-170؛ عینی، 4/ 556). روایتهای گوناگونی از افسانه‌های رمالی موجب پیدایش زبانزد «یک بار جستی ملخک، دوبار جستی ملخک، آخر به دستی ملخک» در فرهنگ مردم شده است که در اشاره به ماجراجویی مجدد فرد نجات‌یافته از کیفر به کار می‌رود (نک‍ : انجوی، 1/ 175؛ مؤیدمحسنی، 138-141). 
در اجرای نمایش «آقو چرو زن اِسدی»، قوالان و مطربان شیرازی داستان رمالی را به سخره می‌گیرند که زنی برای جلوگیری از ازدواج دوبارۀ شوهرش به وی مراجعه نموده است (نک‍ : یاحقی، 114- 115). 
داستان شاهزاده‌ای که رمالی درباری او را آموزش داده است و عدم تشخیص این شاهزاده دربارۀ پاره‌ای امور بدیهی، و درنتیجه ناشایستگی برای ولیعهدی سلطان نیز دست‌مایۀ افسانۀ شاهزادۀ رمال شده است (عینی، 4/ 556-557). در افسانۀ آذربایجانی نصیر و نسترن، رمالان ملازم سلطان، مورد مشورت او در نام‌گذاری نوزاد و تعبیر خواب بوده‌اند؛ اما مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرند، از دربار اخراج می‌شوند و موقعیت خود را به نفع دراویش از دست می‌دهند (نک‍ : آذرافشار، 234-235، 266). در ادبیات طنز سیاسی مشروطه نیز برای نقد استبداد هیئت حاکمه از ترکیبات مرتبط با رمالی بهره گرفته‌اند (نک‍ : دهخدا، چرند ... ، 21). 

مآخذ

آذرافشار، احمد، افسانه‌های آذربایجان، تهران، 1368 ش؛ آقاجمال خوانساری، محمد، «عقائد النساء»، عقائد النساء و مرآت البلهاء، به کوشش محمود کتیرایی، تهران، طهوری؛ آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1363 ش؛ ابن‌خلدون، مقدمه، قاهره، 1384 ق؛ اخوان، مرتضى، آداب و سنن اجتماعی فین کاشان، کاشان، 1373 ش؛ امینی، امیرقلی، فرهنگ عوام، اصفهان، 1350 ش؛ انجوی شیرازی، ابوالقاسم، تمثیل و مثل، تهران، 1352 ش؛ همو و محمود ظریفیان، گذری و نظری در فرهنگ مردم، تهران، 1371 ش؛ بندهش، ترجمۀ مهرداد بهار، تهران، 1385 ش؛ پاکدامن، محمدحسن، جامعه در قبال خرافات، مشهد، 1378 ش؛ پرتو، ابوالقاسم، واژه‌یاب، تهران، 1373 ش؛ داعی‌الاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، 1363 ش؛ دانشور، محمود، دیدنیها و شنیدنیهای ایران، تهران، 1327- 1329 ش؛ درویشیان، علی‌اشرف، افسانه‌ها، نمایشنامه‌ها و بازیهای کردی، تهران، 1366 ش؛ همو و رضا خندان، فرهنگ افسانه‌های مردم ایران، تهران، 1380 ش؛ دهخدا، علی‌اکبر، امثال و حکم، تهران، 1352 ش؛ همو، چرند پرند، تهران، 1341 ش؛ ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثلهای فارسی، تهران، 1388 ش؛ راسخ، شاپور و جمشید بهنام، «آداب و رسوم و اعتقادات عامه»، ایرانشهر، تهران، 1342 ش/ 1963 م، ج 1؛ رسولی، غلامحسن، پژوهشی در فرهنگ مردم پیرسواران، تهران، 1378 ش؛ رضوی نعمت‌اللٰهی، شمس‌السادات، افسانه‌های کرمان، تهران، 1385 ش؛ روشن‌ضمیر، مهدی، حاشیه بر معتقدات و آداب ایرانی هانری ماسه، ترجمۀ همو، تهران، 1387 ش؛ سالمی، نورالدین، افسانه‌های آذربایجان، تهران، 1376 ش؛ سرنا، کارلا، آدمها و آیینها در ایـران، تـرجمۀ علی‌اصغر سعیدی، تهران، 1362 ش؛ شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، 1368 ش؛ همو، طهران قدیم، تهران، 1383 ش؛ همو، قند و نمک، تهران، 1370 ش؛ صبحی مهتدی، فضل‌الله، افسانه‌ها، به کوشش حمیدرضا خزاعی، مشهد، 1385 ش؛ طبیبی، حشمت‌الله، مبانی جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی ایلات و عشایر، تهران، 1371 ش؛ عسکری‌عالم، علی‌مردان، فرهنگ عامۀ لرستان، خرم‌آباد، 1387 ش؛ عصار، عمادالدین، اسرار حقه‌بازی، تهران، 1333 ش؛ عینی، صدرالدین، یادداشتها، به کوشش علی‌اکبر سعیدی سیرجانی، تهران، 1362 ش؛ «فال‌گیر»، گلهای رنگارنگ، تهران، 1325 ش، س 14، شم‍ 13؛ کاشفی، حسین، فتوت‌نامۀ سلطانی، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، 1350 ش؛ لاریمر، د. ل. ر.، فرهنگ مردم کرمان، به کوشش فریدون وهمن، تهران، 1353 ش؛ لسان، حسین، «تفأل و تطیر»، هشتمین کنگرۀ تحقیقات ایرانی، به کوشش محمد روشن، تهران، 1357 ش، ج 1؛ ماهوتچی، «رمالی یا ماجراجویی»، پیمان، تهران، 1316 ش، س 4، شم‍ 3؛ محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، اراک، چاپخانۀ هما؛ مظاهری، علی، زندگی مسلمانان در قرون وسطى، ترجمۀ مرتضى راوندی، تهران، 1348 ش؛ مونس‌الدوله، خاطرات، به کوشش سیروس سعدوندیان، تهران، 1380 ش؛ مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، 1386 ش؛ نجمی، ناصر، طهران عهد ناصری، تهران، 1364 ش؛ هاشمی هفشجانی، محمد، بزلرنامه، تهران، 1376 ش؛ یاحقی، محمدجعفر، فرهنگ اساطیر و داستان‌واره‌ها در ادبیات فارسی، تهران، 1386 ش؛ نیز: 

Browne, E. G., A Year Amongst the Persians, London, 1893; Chardin, J., Voyages en Perse, Paris, 1811; Dieulafoy, J., At Susa, Philadelphia, 1890; EI2; Massé, H., Croyances et coutumes persanes, Paris, 1938; Oléarius, A., Moskowitische und Persische Reise, Darmstadt, Progress-Verlag; Polak, J. E., Persien, das Land und seine Bewohner, Leipzig, 1865; Tavernier, J. B., Les Six voyages, Paris, 1676. 
محمدعلی جودکی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: