صفحه اصلی / مقالات / ذکر خنجر /

فهرست مطالب

ذکر خنجر


آخرین بروز رسانی : شنبه 21 دی 1398 تاریخچه مقاله

ذِکْرِ خَنْجَر، مراسم آیینی، شبه‌رزمی و نمایشی رایج در میان ترکمنان. این مراسم در زمرۀ پربارترین آیینهای ترکمنی به شمار می‌رود و خود صورتی از موسیقی آیینی ترکمنها ست. ترکمنها مراسم ذکر خنجر را به‌عنوان یکی از اسلوبهای موسیقی‌درمانی، برای دفع شر و دورساختن ارواح خبیثه از جسم بیمار به کار می‌گیرند (مصطفایی، 120). 

پیشینۀ تاریخی

ترکمنها در روزگار گذشته، با پدیدآوردن نمادهایی در قالب فرهنگ مادی و غیرمادی جامعه، درصدد تقویت و حفظ روحیۀ خود برای رویارویی با مصائب زندگی برآمده‌اند. این نمادپردازیها که با گذشت زمان در سنت اجتماعی آنان جای گرفته‌اند، «دأب» نامیده می‌شوند (گلی، 275). مراسم ذکر خنجر مصداقی از سنت اجتماعی ترکمنها ست که از ساختار فکری، اخلاقی و معیشتی آنها تأثیر پذیرفته و طی سالیان متمادی حفظ شده و به دوران ما رسیده است (نصری، 3/ 223-225). 
به گمان برخی، ذکر خنجر مراسمی نمایشی ـ رزمی و برگرفته از نـوع زندگی ترکمنها ست. با توجه به شرایط اجتماعیِ ترکمنها و تعرض مهاجمان در ایام گذشته، آمادگی رزمی و آموزش فنون گوناگون مانند شمشیربازی، سوارکاری و جز آن، اصلی حیاتی و اجتناب‌ناپذیر در آن دوره به شمار می‌رفته است. آنان پیش از رفتن به میدان نبرد، شمشیربه‌دست دور هم حلقه می‌زدند و با نمایش حرکات موزون که حکایت از ورزیدگی و چالاکی مردان ترکمن داشت، خود را برای نبرد با دشمن آماده می‌کردند. می‌توان گفت که رقص خنجر و دیگر نمایشهای رزمی و گروهی که نشانه‌ها و نمادهایی از مبارزه و رشادت را در خود دارند، برای حفظ و تقویت روحیۀ مبارزه‌جویی به وجود آمده‌اند؛ ازاین‌رو، پایۀ اصلی این مراسم بر اشعاری استوار است که مضمون و محتوای حماسی ـ رزمی دارند (مصطفایی، 117- 119؛ جرجانی، 112). 
برخی از پژوهشگران این مراسم را به‌عنوان روشی برای ارتقای روحیۀ مبارزه‌جویی، و نوعی مقایسه با فنون رزم‌آوری اقوام کهن دانسته‌اند (معطوفی، 3/ 1959-1960). 
بعضی نیز مراسم ذکر خنجر را با آیینهای شَمَنیسم مرتبط می‌دانند (ندیمی، 50-51؛ نیز نک‍ : عابدینی، بش‍‌ ). آیین شمنی در میان ترکمنهای دوران پیش از اسلام رواج داشته است (کمالی، 154). بر طبق آن، شَمَن با تسلط بر نیروهای مافوق طبیعی، به مبارزه و بیرون‌راندن ارواح شیاطین، دیوان و موجودات زیان‌کار از جسم بیماران می‌پردازد؛ به این ترتیب، شفابخشی و مداوای امراض روحی کارکرد ویژۀ شمن شمرده می‌شده است (پانوف، 80)؛ ازاین‌رو، برخی از پژوهشگران آیین پُرخوانی (ه‍ م) یا پری‌خوانی را در دوران شمنیسم و پیش از اسلام، اساس و ریشۀ مراسم ذکر خنجر دانسته‌اند. در این آیین، شخص پری‌خوان، با پرداختن به حرکات نمایشی و موزون دایره‌وار، دور بیمار روحی، قادر به دفع ارواح پلید از جسم مریض است؛ ازاین‌رو، در اجرای مراسم آیینی، شخص پری‌خوان و شمن در این مورد کارکرد یکسانی دارند (نک‍ : جرجانی، همانجا). 
ترکمنها از مراسم آیینی ذکر خنجر برای شفابخشی و درمان امراض روحی بهره می‌گیرند. به باور آنان، شخص بیمار با حضور در مراسم، بر اثر خلسۀ ناشی از «ذکر» درمان می‌شود (ندیمی، همانجا). چنین باوری موضوعِ ارتباط ذکر خنجر با آیینهای شمنی را تقویت می‌کند. این آیین با برخی از مناسک آیینی و مذهبی که در نواحی مختلف ایران برگزار می‌گردد، مشابهتهای بسیاری دارد (نصری، 3/ 225)؛ نظیر آیین گووات (باد) در خطۀ بلوچستان. بلوچها بر این باورند که اطبای روحانی یا علاج‌کنندگان بادها، با خواندن سرود و نواختن نی یا طبل قادر به شفای شخص جن‌زده‌اند (گلی، 288؛ نیز نک‍ : مصطفایی، 120، نیز حاشیۀ 1). نمونۀ دیگر، آیین زار (ه‍ م) در سواحل و بنادر خلیج‌فارس است. ساکنان این منطقه معتقدند که بادها قوای مرموز و زیان‌کاری‌اند. نفوذ این بادهای زیان‌کار سبب ابتلای ذهن انسان به جنون می‌شود و بابازار یا مامازار طی مراسمی آنها را بیرون می‌رانند (ریاحی، 5). 
بزرگان ترکمن مراسم ذکر خنجر را با رقص درویشان صوفی‌مسلک مرتبط، و طریقۀ نقشبندیه، به‌ویژه یکی از یاران بهاءالدین معین، معروف به «مشرب دالی»، را مروج این آیین دانسته‌اند (نک‍ : عابدینی، بش‍‌ ). آورده‌اند که مراسم ذکر خنجر با پذیرش دین اسلام از سوی ترکمنها در سدۀ 4 ق، با تأثیر از اعمال صوفیان نقشبندیه، دستخوش تحولی اساسی گردید و از شکلی که پیش‌تر شمن آن را اجرا می‌کرد، خارج شد (ندیمی، 51-52) و به بخشی از اعمال درویشان نقشبندیه مبدل گردید (مصطفایی، 117). 
در گزارشی تاریخی مربوط به سدۀ 13 ق/ 19 م آمده است که درویشهای نقشبندی دستۀ هفتگی خود را تشکیل می‌دادند و رژه می‌رفتند؛ آنها که کلاههای نوک‌تیز و عصاهای بلند و موهای پریشان داشتند، حلقه‌ای می‌ساختند و شروع به رقص می‌کردند و دسته‌جمعی با صدای بلند سرود می‌خواندند؛ بیت اول را رئیس ریش‌خاکستری آنها شروع می‌کرد و بقیه دنبالش را می‌گرفتند (وامبری، 226؛ نیز نک‍ : گوره، 2/ 316). اما گفتنی است در این گزارش، وصفی که از مراسم صوفیان نقشبندیه آمده است، هیچ شباهتی به اعمال و آداب «ذکر» ندارد (نک‍ : سارلی، 110-111). 

مناسبتها

در ادوار پیشین، ترکمنها مراسم آیینی ذکر خنجر را در جشنهایی بزرگ چون عروسی، ختنه‌سوران، تولد فرزند و جشن 63سالگی (ه‍ م) افراد برگزار می‌کردند؛ امروزه نیز ترکمنها وقتی به 63سالگی (هم‌سن‌شدن با عمر پیامبر <ص>) می‌رسند، جشنی موسوم به «آق‌قویین» یا «آق‌داش» می‌گیرند (جرجانی، 113). آیین ذکر خنجر در مراسم ضیافت حج، ختم قرآن، برپایی اسکلت «اوی» (آلاچیق) جدید برای فرزندان متأهل خانواده و جز آن نیز صورت می‌گرفته است (معطوفی، 3/ 1962؛ عابدینی، بش‍‌ ). 

آداب، بخشها و مراحل این آیین

در اجرای این مراسم، از لحاظ زمانی، مکانی و شمار نفرات محدودیتی وجود ندارد. گروهی از مردان در دو دستۀ مساوی که معمولاً میان 7، 9 و 11 در نوسان است، گرد می‌آیند (قزل‌ایاغ، 662). اعضای گروه کلاههای سفید پشمی به نام بخور تِلپِک، و لباس بلند و قرمز مخصوص به نام «دون» یا «قزل» می‌پوشند، شالی بر کمر می‌بندند، خنجری میان شال و کمر قرار می‌دهند، و کفشهایی به نام «چارق» به پا می‌کنند (معطوفی، 3/ 1962-1963). 
مراسم طی 3 مرحله و با حرکاتی مشخص برگزار می‌گردد: «دورما غَزَل»، حرکات در حالت ایستاده با آهنگ غزل؛ «یکه دَفَم»، حرکات در حالت یک‌گام؛ و «اوچ دفم»، حرکات در حالت سه‌گام (نصرالله‌پور، 154). 
در مرحلۀ اول، دورما غزل یا غزل آغازین، رهبر و پیش‌کسوت گروه (غزل‌خوان) با خواندن غزلی عارفانه با صدایی آرام و شمرده، نیایشی ذکرگونه را شروع می‌کند. در این هنگام، همگی به اتفاق رهبر گروه، دستان خود را تا مقابل سینه به سوی آسمان بلند می‌نمایند، سپس به حالت ایستاده، با خم و راست نمودن زانو و دست راست به سمت جلو، و سردادن آوای «هووه» از ته گلویشان، خود را با صدای غزل‌خوان هماهنگ می‌کنند (ندیمی، 53). نمونه‌ای از غزل این است: اَیا دوسلار برادرلار (ای دوستان و برادران)/ اَلیمدان شونقاریم اوشدی (شاهینم از دستم پرواز کرد)/ توتای دیسام قولیم یِتمَز (برای گرفتن آن، دستانم قادر نیست)/ ایکی باقیم اوزلیب قاچدی (دو دستم از بدنم گسیخت)/ آمین خدا، آمین خدا، هو، ها، هو (خدایا مرا یاری ده، خدایا مرا یاری ده) (بیگدلی، 470). طنین صدای «هو، ها، هو» در قسمتهای مختلف این اشعار روحانی، گویای ارتباط قلبی اجراکنندگان مراسم با خداوند است و همچنین «یا هو» گفتن درویشان را تداعی می‌کند (دیه‌جی، 115). 
در مرحلۀ دوم، یکه دفم یا دفعۀ دوم به معنای ضربه‌زدن و کوبیدن پا به زمین است؛ در این مرحله، پاها را به‌صورت یک‌ضربه‌ای و سپس سه‌ضربه‌ای به زمین می‌کوبند. افراد گروه همگام با ریتم غزل، خم می‌شوند و با پیمودن مسیری دایره‌وار، با حرکتی هماهنگ و موزون، پاها را به جلو و عقب می‌گذارند و هنگام چرخیدن، پای راست را یک بار به سمت مرکز دایره می‌کوبند و دوباره به حالت اول برمی‌گردند؛ به‌تدریج و با تندنمودن لحن کلام و رزمی‌شدن حرکات، رهبر گروه افراد را به مرحلۀ سوم هدایت می‌کند (ندیمی، همانجا). 
در مرحلۀ سوم، اوچ دفم یا دفعۀ سوم، ضرب‌آهنگ قطعات نظامی به کار می‌رود (معطوفی، 3/ 1963). در این مرحله، افراد گروه از حالت تقابل به حالت چرخشی درمی‌آیند و طی 3 گام به مرکز دایره می‌رسند؛ آنگاه رهبر گروه در زمان معینی لفظ خنجر را بر زبان می‌آورد. در این هنگام، افراد در مرکز دایره، رهبر گروه را احاطه می‌کنند و خنجرهای خود را بالای سر، به هم می‌رسانند. مراسم ذکر خنجر حدود 20 دقیقه زمان می‌برد و با این حرکت به پایان می‌رسد (ندیمی، 54). 
این مراسم به‌سبب پیوندی که با نحوۀ زندگی عشیره‌ای ترکمنها دارد، در تداوم و حفظ پاره‌ای از ارزشهای اجتماعی آنان نقشی حائز اهمیت را ایفا می‌کند؛ به همین سبب، در عناصر موجود در این مراسم، نمادهایی نهفته است که به حفظ ارزشهای گروهی و قبیله‌ای اشاره دارد. برای نمونه، کارکرد عنصر خنجر وحدت بخشیدن به افراد گروه، و به شکلی نمادین، اتحاد همۀ گروههای ترکمنی است. عنصر رنگ از دیگر نمادهای نمایان در این مراسم است: نماد خون، نبرد، و تقابل در رنگ سرخ لباسی جلوه می‌کند که بر تن می‌پوشند؛ نیز رنگ زرد شالی که بر کمر می‌بندند، علامتی از حیات و باروری، و رنگ سفید کلاهی که بر سر می‌نهند، حکایت از تفکر پاک و صلح‌طلبانۀ این قوم دارد (نک‍ : عابدینی، بش‍‌ ).
با اینکه مراسم ذکر خنجر یکی از ارزشمندترین انواع هنر فرهنگی ترکمنها ست، اما در حال حاضر به فراموشی می‌رود. جوانان ترکمنی از این آیین مذهبی اطلاع چندانی ندارند (جرجانی، 114) و تنها در برخی از شهرهای استان گلستان، نظیر گمیشان، گنبد، کلاله، آق‌قلا و بندر ترکمن، گروه نمایشیِ ذکر خنجر وجود دارد. ترکمنها مانند گذشته، از مراسم آیینی ذکر خنجر در اعیاد، عروسیها و جز آن استفاده نمی‌کنند؛ به همین روی، اجرای مراسم مذکور به اعیاد و مراسم رسمی دولتی محدود شده است (عابدینی، بش‍‌ ). 

مآخذ

بیگدلی، محمدرضا، ترکمنهای ایران، تهران، 1369 ش؛ پانوف، میشل و میشل پرین، فرهنگ مردم‌شناسی، ترجمۀ اصغر عسگری خانقاه، تهران، 1368 ش؛ جرجانی، موسى، «نمایش عرفانی ـ آیینی ذکر خنجر»، هنر دینی، تهران، 1382 ش، شم‍ 15-16؛ دیه‌جی، عبدالرحمان، مقدمه‌ای بر ادبیات عامیانۀ ترکمنها، تهران، 1379 ش؛ ریاحی، علی، زار و باد و بلوچ، تهران، 1356 ش؛ سارلی، ارازمحمد، ترکستان در تاریخ، تهران، 1364 ش؛ عابدینی، مهدی، «بررسی عناصر نمایشی در مراسم ذکر خنجر»، بایراق (مل‍‌ )؛ قزل‌ایاغ، ثریا، راهنمای بازیهای ایران، تهران، 1379 ش؛ کمالی، محمدشریف و اصغر عسگری خانقاه، ایرانیان ترکمن، تهران، 1374 ش؛ گلی، امین، تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمنها، تهران، 1366 ش؛ گوره، ژان، خواجۀ تاج‌دار، ترجمۀ ذبیح‌الله منصوری، تهران، 1356 ش؛ مصطفایی، نظرمحمد، مقدمه‌ای بر موسیقی ترکمن، تهران، 1378 ش؛ معطوفی، اسدالله، تاریخ، فرهنگ و هنر ترکمان، تهران، 1383 ش؛ ندیمی، کمال‌الدین، پژوهشهایی بر فرهنگ و تمدن مردم گلستان، گرگان، 1378 ش؛ نصرالله‌پور، علی‌اصغر، رقص، رامش، نیایش، کرمانشاه، 1386 ش؛ نصری اشرفی، جهانگیر، نمایش و موسیقی در ایران، تهران، 1383 ش؛ وامبری، آ.، سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه، ترجمۀ فتحعلی خواجه‌نوریان، تهران، 1343 ش؛ نیز: 

Bayragh, www.bayragh.ir/ modules/ smartsection/ item.php?itemid=215. 
فهیمه خسروی آدینه‌وند
 

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: