صفحه اصلی / مقالات / دیوانگی /

فهرست مطالب

دیوانگی


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : جمعه 20 دی 1398 تاریخچه مقاله

از میان شاعران عارف، عطار نیشابوری (ه‍ م) توجه ویژه‌ای به خردمندان دیوانه‌نما داشته و حکایتهای بیشتری، نسبت به دیگران، از آنها در آثار خود آورده است (نک‍ : صارمی، 131-142؛ ریتر، 129-150). افزون بر عارفان، ابوالقاسم نیشابوری، از دانشمندان سدۀ 4 ق، نیز کتابی مستقل دربارۀ این اشخاص با عنوان عقلاء مجانین به عربی تألیف کرده که اخیراً به زبان فارسی نیز ترجمه شده است. 
ازجمله مشهورترین خردمندان دیوانه‌نما می‌توان به بهلول (ه‍ م) اشاره کرد که لطایف و افسانه‌های فراوانی از او در فرهنگ مردم وجود دارد. در ابومسلم‌نامه (ه‍ م) نیز شخصیتی به نام احمد زمجی وجود دارد که در برخی وجوه شبیه شخصیت عقلای مجانین است. راوی داستان به روشنی او را دیوانه یا دیوانۀ امام محمد باقر (ع) می‌خواند که به هیچ قرارداد اجتماعی پایبند نیست. او در بیشۀ سوختۀ زمج سکونت دارد و با کسی اُنس ندارد، جامۀ خشن می‌پوشد، بی‌نیاز از مال دنیایی است و حتى از گنج بادآورده نیز سهمی برنمی‌گیرد، واقف به اسرار است و هیچ رازی بر او پوشیده نمی‌ماند، اهل کرامات است، از هرگونه آزمونی نیز پیروز درمی‌آید و سرانجام اینکه در جنگ بسیار بی‌رحم است، به گونه‌ای که مروانیان، دشمنان ابومسلم، را مثله می‌کند (اسماعیلی، 145-147؛ برای برخی از این مصادیق، نک‍ : ابوطاهر، 2/ 123-135، 147-152، جم‍‌ ). دربارۀ سرگذشت او پس از کشته شدن ابومسلم، داستانی وجود دارد به نام زمجی‌نامه که ادامۀ منطقی ابومسلم‌نامه است و موضوع آن، خون‌خواهی ابومسلم است (اسماعیلی، 162-163). در برخی از روایتهای زمجی‌‌نامه از دیوانگانی یاد شده است که 100 بار بیشتر از احمد زمجی دیوانه هستند، اما به اطاعت زمجی درمی‌آیند (همو، 163؛ برای برخی از نسخه‌های زمجی‌نامه، نک‍ : منزوی، 1/ 418). 
افزون بر این‌گونه دیوانه‌ها، زندگی و حالات اشخاصی که به واقع دیوانه بوده‌اند یا انواع بیماری روانی داشته‌اند، نیز در ادبیات فارسی بازتاب یافته است. یکی از کهن‌ترین این داستانها، حکایت بیمار مالیخولیایی شاهزادۀ آل‌بویه است که تصور می‌کرد گاو شده است و پزشکان از درمان وی ناامید شده بودند تا اینکه ابن‌سینا با شیوه‌ای هوشمندانه و ابداعی، او را معالجه می‌کند (نظامی، 82-83؛ برای روایت شفاهی آن، نک‍ : صبحی، 421-422؛ نیز نک‍ : ه‍ د، ابن‌سینا). این حکایت را جامی در هفت اورنگ (1/ 369-370) و نیز ملامحمدباقر محقق سبزواری (1017-1090 ق) در روضة الانوار عباسی (ص 690-692) نقل کرده‌اند. در برخی داستانها، دیوانگان مشکلاتی را حل می‌کنند که عاقلان از حل آنها درمانده‌اند (نک‍ : فراهی، 95- 98). 
دیوانه، دیوانگی و جنون در لطیفه‌ها نیز بازتاب فراوانی دارد، به گونه‌ای که در برخی از کتابهای لطیفه، مانند لطائف الطوائف و ریاض الحکایات (ه‍ م م) فصلی جداگانه به آن اختصاص داده شده است. همچنین دیوانگی و دیوانگان یکی از بن‌مایه‌ها و شخصیتهای افسانه‌های طنزآمیز هستند. برای نمونه می‌توان به افسانۀ تیپ 1642 آرنه ـ تامپسون (ص 877-878) اشاره کرد که روایتهای متعددی از آن در ایران ثبت شده است. براساس این افسانه، که در همۀ روایتها دو برادر، یکی عاقل و دیگری دیوانه، شخصیتهای اصلی آن هستند، برادر دیوانه یکی از وسایل خانه را به کلاغ یا کوه «می‌فروشد» و وقتی برای دریافت بهای آن اصرار می‌کند، به‌طور تصادفی به گنجی مدفون دست می‌یابد و تصور می‌کند که خریدار این گنج را به او داده است (نک‍ : سعیدی، قصه‌ها ... ، 99-100؛ پوراحمد، افسانه‌ها ... ، 77-82؛ تسلیمی، 1/ 112-113؛ غلام‌دوست، 557-563؛ یاقوتی، 221-225). در روایت تیپ 1653 آرنه ـ تامپسون (ص 885-886) نیز دو شخصیت حضور اصلی دارند: یکی عاقل و دیگری دیوانه. دیوانه کارهایی می‌کند که به ظاهر عجیب و غریب است، اما با همین کارها حیوانات وحشی یا دیوها را فراری می‌دهد (نک‍ : سادات، 149- 158). 
دیوانه و دیوانگی در مثلها نیز بازتابی بسیار دارد، مانند: دیوانه‌ای سنگی در چاه می‌اندازد، 100 عاقل نمی‌توانند آن را دربیاورند (صفری، 69)؛ دیوانه چو دیوانه ببیند، خوشش آید، مترادفِ کند هم‌جنس با هم‌جنس پرواز؛ دیوانه همان به که بود در بند؛ دیوانه بگریز که مست آمد، هنگامی که شریری یا ظالمی فردی شریرتر از خود ببیند، دست از کار خود می‌کشد (بهمنیار، 288؛ دهخدا، 2/ 852)؛ مادرم دیوانه، پدرم دیوانه، دیوانه‌خانه باز کرده‌ام، هنگامی به کار می‌رود که کسی به سبب نداشتن مشاور خوب شغل مناسبی اختیار نکند؛ از دیوانه می‌پرسد اول ماه کی است یا شب چهارشنبه کی است، در مواردی به کار می‌رود که موضوعی را از نااهل بپرسند یا با او در میان نهند (جعفری)؛ دیوانه را دانگی بس است، شیشۀ خانه را سنگی، که به این صورت هم به کار می‌رود: سر کچل را سنگی و دیوانه را دنگی بس (دهگان، 532)؛ دیوانه را هویی بده، به دستش چوبی بده، به زن سرمست هم شوهر بده (مودودی، 130؛ برای نمونه‌های بیشتر، نک‍ : ذوالفقاری، 1/ 1066 بب‍‌ ). برخی از امثال معمولاً با داستانی نقل می‌شوند، مانند: دیوانه به کار خویش هوشیار است (هبله‌رودی، 239)؛ حرف راست را از دیوانه بشنو (همو، 236)؛ از خودش دیوانه‌تر ندیده بود (وکیلیان، 1/ 26). 
در شعر فارسی، اعم از ادبیات کتبی و شفاهی، عشق را به دیوانگی، و عاشق را به دیوانه تشبیه می‌کنند. عاشق برای آنکه نشان دهد بسیار شیفته و دلداده است، خود را دیوانه می‌نامد؛ به مصادیقی از این تشبیه در اشعار شفاهی اشاره می‌شود: اگر یادت کنم دیوانه گردُم/ قلندروار در ویرانه گردُم (قهرمان، 51)؛ لب بوم آمدی و خنده کردی/ نظر بر زلف سور (بور) بنده کردی/ / الٰهی زلفکا آتش بگیره/ مرا از عاشقی دیوانه کردی (نیکوکار، 161؛ برای نمونه‌های مشابه، نک‍ : همایونی، ترانه‌ها ... ، 117، 135، 215؛ مؤیدمحسنی، 644؛ میهن‌دوست، 27، 131). 
افزون بر آنچه گفته شد، در بسیاری از مناطق ایران، حکایت و خاطره‌هایی از دیوانگان آن مناطق در میان مردم رایج است. در کاشان، شخصی یک روز پس از دیوانه شدن، سوار بر شتری می‌شود و فریاد می‌زند: ما می‌رویم به مکه، هر کس می‌آید بسم‌الله. دیوانه‌ای قدیمی به او می‌رسد، با چماق خود چند ضربه‌ای به او می‌زند و می‌گوید: ای احمق، من 50 سال است دیوانه شده‌ام، هنوز به زیارت هلال علی که یک‌فرسنگی شهر است، نرفته‌ام، تو که تازه دیوانه شده‌ای، به مکه می‌روی؟! (کاشانی، 107). نقل می‌شود که ساکنان قدیم ماهشهر شامل دو طایفه بوده‌اند: قنواتی و بندری. اتفاقاً حدود 50 سال پیش، هر یک از این دو طایفه دیوانه‌ای داشته‌اند. روزی دیوانۀ طایفۀ بندری با کلنگ شروع به تخریب دیوار زیارتگاهی می‌کند. دیوانۀ طایفۀ قنواتی که شاهد ماجرا بوده، به خانه می‌رود و به پدرش می‌گوید که دیوانۀ واقعی دیوانۀ بندریها ست (جعفری). 
در اورمیه، دیوانه‌ای بوده است علی‌نام که با حرکات، سکنات و رفتارش همۀ اهل شهر نسبت به او محبتی داشتند. شبی از شبها، پاسی از نیمه‌شب گذشته به کوچه‌ها آمد و درهای خانه‌ها را به شدت کوفت. یکی از صاحبان خانه سراسیمه دم در آمد و چشمش به علی دیوانه خورد و گفت: علی، در این موقع شب چه خبر است؟ گفت: آخر، کار بسیار واجبی دارم. صاحب‌خانه پرسید: کار واجبت در این وقت شب چیست؟ گفت: فردا صبح می‌خواهم از این شهر بروم، شما برای شهرتان فکر یک دیوانۀ دیگر بکنید (جودت، 167). گاه این دیوانه‌ها یا «زنجیریها» آن‌قدر پرآوازه می‌شدند که شهرۀ شهر و خاطرۀ جمعی می‌گردیدند، از قبیل: دَلدَل شاه، قَزن‌قبا، و ماهی‌دیوانه یا ماهی‌خُله (شهری، تاریخ، 1/ 492-493). 

مآخذ

ابن‌ایاس، محمد، جواهر السلوک، به کوشش محمد زینهم، قاهره، 1426 ق/ 2006 م؛ ابن‌بابویه، محمد، الخصال، ترجمۀ مرتضى مدرس گیلانی، تهران، جاویدان؛ ابن‌جبیر، محمد، سفرنامه، ترجمۀ پرویز اتابکی، تهران، 1370 ش؛ ابن‌ربن، علی، فردوس الحکمة، به کوشش عبدالکریم سامی جندی، بیروت، 1423 ق/ 2002 م؛ ابن‌سینا، القانون، به کوشش ادوار قش، بیروت، 1413 ق/ 1993 م؛ ابوطاهر طرسوسی، ابومسلم‌نامه، به کوشش حسین اسماعیلی، تهران، 1380 ش؛ ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، به کوشش احمد بهمنیار، تهران، 1346 ش؛ اخوینی بخاری، ربیع، هدایة المتعلمین، به کوشش جلال متینی، مشهد، 1344 ش؛ اسدیان خرم‌آبادی، محمد و دیگران، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، تهران، 1358 ش؛ اسدی گوکی، محمدجواد، فرهنگ عامیانۀ گلباف، کرمان، 1379 ش؛ اسماعیلی، حسین، مقدمه بر ابومسلم‌نامه (نک‍ : هم‍ ، ابوطاهر طرسوسی)؛ اعظمی سنگسری، چراغعلی، «باورهای عامیانۀ مردم سنگسر»، هنر و مردم، تهران، 1349 ش، شم‍ 93؛ افشاری، مهران، تازه‌به‌تازه نو‌به‌نو، تهران، 1385 ش؛ انزلی، حسن، اورمیه در گذر زمان، اورمیه، 1387 ش؛ بختیاری، علی‌اکبر، سیرجان در آیینۀ زمان، کرمان، 1378 ش؛ بهمنیار، احمد، داستان‌نامۀ بهمنیاری، به کوشش فریدون بهمنیار، تهران، 1361 ش؛ پوراحمد جکتاجی، محمدتقی، افسانه‌های گیلان، تهران، 1380 ش؛ همو، فرهنگ عامیانۀ زیارتگاههای گیلان، رشت، 1385 ش؛ پورجوادی، نصرالله، «تحلیلی از مفاهیم عقل و جنون در عقلاء مجانین»، معارف، تهران، 1366 ش، س 4، شم‍ 11؛ تسلیمی، علی، افسانه‌های گیلان، رشت، 1390 ش؛ جامی، عبدالرحمان، هفت‌اورنگ، به کوشش جابلقا دادعلیشاه و دیگران، تهران، 1378 ش؛ جرجانـی، اسمـاعیل، الاغـراض الطبیة، چ تصویـری، به کـوشش پرویـز خانلری، تهران، 1345 ش؛ جعفری (قنواتی)، محمد، تحقیقات منتشرنشده؛ جمالی یزدی، مطهر، فرخ‌نامه، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1346 ش؛ جودت، حسین، تهران در گذشتۀ نزدیک از زمان، تهران، 1356 ش؛ حاتمی، حسن، باورها و رفتارها، گذشته در کازرون، تهران، 1385 ش؛ حکیم مؤمن، محمد، تحفة المؤمنین، به کوشش روجا رحیمی و دیگران، تهران، 1386 ش؛ خسروی، عبدالعلی، فرهنگ بختیاری، تهران، 1368 ش؛ دهخدا، علی‌اکبر، امثال و حکم، تهران، 1338 ش؛ دهگان، بهمن، فرهنگ جامع ضرب‌المثلهای فارسی، تهران، 1383 ش؛ الذخیرة فی علم الطب، منسوب به ثابت بن قره، قاهره، 1928 م؛ ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثلهای فارسی، تهران، 1388 ش؛ رازی، محمد بن زکریا، الحاوی، حیدرآباد دکن، 1374 ق/ 1955 م؛ رضایی، جمال، بیرجندنامه، به کوشش محمود رفیعی، تهران، 1381 ش؛ ریتر، هلموت، «دیوانگان در آثار عطار»، ترجمۀ عباس زریاب، معارف، تهران، 1366 ش، شم‍ 11؛ زهراوی، خلف، جراحی و ابزارهای آن (ترجمۀ بخش سی‌ام التصریف لمن عجز من التألیف)، ترجمۀ احمد آرام و مهدی محقق، تهران، 1374 ش؛ سادات اشکوری، کاظم، افسانه‌های دهستان اشکور بالا، تهران، 1387 ش؛ سعیدی، سهراب، فرهنگ مردم میناب، تهران، 1386 ش؛ همو، قصه‌ها و افسانه‌های مردم هرمزگان، قم، 1386 ش؛ سیاه‌کوهیان، هاتف، «دیوانه‌نمایی و دیوانه‌نماها در مثنوی معنوی»، ادبیات عرفانی و اسطوره‌شناختی، تهران، 1388 ش، شم‍ 15؛ شاه‌ارزانی، محمداکبر، طب اکبری، کراچی، 1292 ق؛ شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، 1363 ش؛ شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، 1378 ش؛ همو، طهران قدیم، تهران، 1383 ش؛ صارمی، سهیلا، سیمای جامعه در آثار عطار، تهران، 1383 ش؛ صبحی مهتدی، فضل‌الله، افسانه‌ها، به کوشش حمیدرضا خزاعی، مشهد، 1385 ش؛ صفری، حسین، داستانها و زبانزدهای دلیجانی، تهران، 1387 ش؛ طباطبایی اردکانی، محمود، فرهنگ عامۀ اردکان، تهران، 1381 ش؛ عسکری‌عالم، علی‌مردان، فرهنگ عامۀ لرستان، خرم‌آباد، 1387 ش؛ علمداری، مهدی، فرهنگ عامیانۀ دماوند، به کوشش فرهاد فیاض، تهران، 1379 ش؛ عیسى‌بک، احمد، تاریخ بیمارستانها در اسلام، ترجمۀ نورالله کسایی، تهران، 1371 ش؛ غلام‌دوست، هادی، افسانه‌های گیلان، تهران، 1391 ش؛ فخرالدین صفی، علی، لطائف الطوائف، به کوشش احمد گلچین معانی، تهران، 1352 ش؛ فراهی، برخوردار، داستانهای محبوب القلوب، تهران، 1373 ش؛ فقیه محمدی جلالی، محمدمهدی، سیمای کوچان، قم، 1383 ش؛ فوکو، میشل، تاریخ جنون در عصر کلاسیک، ترجمۀ فاطمه ولیانی، تهران، 1381 ش؛ قهرمان، محمد، فریادهای تربتی، مشهد، 1383 ش؛ کاشانی، حبیب‌الله، ریاض الحکایات، تهران، 1317 ق؛ کرمانی، محمدکریم، دقائق العلاج فی الطب البدنی، بمبئی، 1315 ق؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، اراک، چاپخانۀ هما؛ محقق سبزواری، محمدباقر، روضةالانوار عباسی، به کوشش اسماعیل چنگیزی اردهایی، تهران، 1377 ش؛ مقریزی، احمد، الخطط، به کوشش گاستون ویت، قاهره، 1911 م؛ همو، السلوک، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، 1418 ق/ 1997 م؛ منزوی، فهرستواره؛ مودودی، محمدناصر و زهرا تیموری، گزیده‌ای از ادبیات شفاهی تایباد، مشهد، 1384 ش؛ مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، 1381 ش؛ میهن‌دوست، محسن، کله فریاد، تهران، 1386 ش؛ نظامی عروضی، احمد، چهارمقاله، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، 1327 ق/ 1909 م؛ نیکوکار، عیسى، ترانه‌های نیمروز، تهران، 1352 ش؛ وکیلیان، احمد، تمثیل و مثل، تهران، 1387 ش؛ هبله‌رودی، محمد، جامع التمثیل، تهران، 1377 ش؛ هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، 1342 ش؛ هزار حکایت صوفیان، به کوشش حامد خلقی، تهران، 1390 ش؛ همایونی، صادق، ترانه‌هایی از جنوب، تهران، وزارت فرهنگ و هنر؛ همو، فرهنگ مردم سروستان، مشهد، 1371 ش؛ یاقوتی، منصور، مادیان چهل‌کره: افسانه‌هایی از ده‌نشینان کرد، تهران، 1391 ش؛ نیز: 

Aarne, A. and S. Thompson, The Types of International Folktales, ed. H. J. Uther, Helsinki, 2004; Paulus, A., The Seven Books, tr. F. Adams, London, 1844. 
پیمان متین
 

صفحه 1 از2

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: