دی بلال
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 20 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/246703/دی-بلال
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
4
دِیْبَلال، یا بلال، گونهای مشهور از ترانههای عاشقانه در بختیاری. در نامگذاری این گونۀ ادبی چند روایت شفاهی وجود دارد، ازجمله دختری خوشاندام که به ناکامی از دنیا رفته است (خسروی، 164، حاشیۀ 1)؛ براساس مشهورترین روایت، برخی معتقدند که «بلال» دختری به همین نام بوده است که به جوانی دل میبندد. پس از مرگ بلال، عاشق محزون اشعار عاشقانۀ خود را با نام وی میسراید؛ ولی این نامگذاری در وجه استعاری و صور خیال مردم عشایر ریشه دارد. تشبیه معشوق به ساقههای چوب و درختی به همین نام (بالا) معقولتر از روایات دیگر است. بلال نامی است در بختیاری که نماد گل لاله است، نیز نام ترانهای معروف در فرهنگ موسیقایی بختیاری است (مددی، 139). برپایۀ نظری دیگر، مردم بختیاری از چوبی به نام بلال در ساخت گرز و عصا بهره میبرند که رنگ زیبای عنابی و تنۀ بسیار لطیف آن، موجب ایجاد رابطه میان این چوب با معشوق، و نهادن نام بلال بر یار گشته است (قنبری). ترانۀ مشهور دیبلال را در هنگام کار، تفریح، شادمانی، و عشقورزی، و برای بهرهجویی هنری از صدای خوش افراد میخوانند. بسیاری از جوانان، پسران و دختران پرشور و چوپانان این اشعار را با نی و نوای خوش میخوانند. این گونه ترانه را میتوان تغزلی تلقی کرد و در گروه موسیقی بزمی قرار داد (نک : صحراشکاف، 92). خواندن این ترانه بهصورت مشاعره و مناظره نیز میان جوانان و حتى همسران رایج است. بخش عمدهای از ترانههای عاشقانه را پسران و دختران جوان، و چوپانان یا کشاورزان بهتنهایی، یا گروهی و همنوا میخوانند. بلال سوزناک، پرمعنا، و مملو از عشق زمینی و عناصر عشق و محبت صادقانۀ دو دوست، نامزد یا زن و شوهر است که در سفر و حضر با هم نجوا میکنند. موسیقی درونـی و بیرونـی ایـن تـرانـه بـا شورانگیزی بسیـار و احساس سوزناکی از درد هجران و گاه ناملایمات دلدادگان همراه است. پیوند افقی و عمودی اشعار عاشقانۀ بلال و ترانههای محبتآمیز آن از نمونههای اعلای ترانه است. ضمن اینکه این سرودهها با آرایههای ادبیای چون مجاز، تشبیه، کنایه و استعاره بیشتر بیان میشوند. دیبلال عاشقانهترین ترانه در ادب شفاهی بختیاری است؛ زیرا در این گونۀ ادبی، عاشق عشق محض زمینی خود را به معشوق بهطور واضح و صریح بیان میکند و از ابهامگویی و بیان کنایهآمیز پرهیز میورزد. در ادبیاتِ این ترانه، معشوق ــ که در بیشتر مواقع زن است ــ در زمینههایی همچون اخلاق، رفتار و ظاهر جذاب وصف میشود؛ نمونهای از ترانۀ دیبلال: آرِزُم رَهدهِ به باد گُل خُو کُنِه شی/ هو زِ مو عاشقتره نیاره وا ری (قادری) (آرزویم بر باد رفته است، زیرا معشوقه میخواهد ازدواج کند؛ او از من عاشقتر است، اما به روی خود نمیآورد و دوست داشتن خود را از من پنهان میکند). این اشعار از نظر مضمون و ساختار بسیار نغز و استوارند و به روابط پنهانی دو دلداده و یار دیرین به دور از چشم دیگران اشاره میکنند، و یا زمزمهگر آرمانها و آرزوهای سادۀ وصال و پیوند با هم هستند و بهرهجوییهای انسانی و زمینی را در خود دارند، مانند: زِ تاراز سیل اِکنُم گُلْ آردِ بیزه/ تالِ تُرنِس چی چَویلِ دمِ ریزه (از تاراز میبینم که یار آرد الک میکند، تا گیسویش چون چویل ریگزار افشان شده است)؛ سه چیه قیمتیهِ قدرِس ندونی/ شَومَه فصل بُهار عهد جَوونی (سه چیز قیمتی است که قدرش را نمیدانی: شب مهتاب، فصل بهار و عهد جوانی). ویژگی عمده و تفاوت دیبلال با سایر اشعار عاشقانه در صراحت و بیپرده بودن آنها و قدری توأم با گستاخی است. در بختیاری بیشتر واژههایی چون گُل، کبک، برنو، کبوتر، و عناصر ملموس در مفهوم همسر، یار یا محبوب است و از دیدگاه ادبی همان استعارۀ آشکاری است که در غزلهای عاشقانۀ بزرگانی چون حافظ و سعدی وجود دارد. در جایی نیز این غم و فراق را با مادر که مَحرم درد عاشقی او ست، در میان میگذارد تا خود را تسکین دهد: بروینْ دامِ بِگوینْ یکیتْ نَمُرده/ تیه کال، بالا بُلُند دِلسه بُرده (بروید به مادرم بگویید که تکفرزندت نمرده است؛ چشم سیاه، بلندبالا دلش را برده است)؛ عزیز منِ دلُمْ پشت پا پنیری/ تَش به جونم، وَندیه میسُمِ پیری (عزیز دلم، آنکه پشت پایش سفید است، موسم پیری آتش به جانم زده است). در روایتهای جدیدتـرِ این ترانـه، واژهها و اصطلاحاتی مـانند سمند الایکس، مانتو زرشکی، دانشگاه، رشتۀ پزشکی و جز اینها نیز وارد شده است که نشاندهندۀ استمرار رواج این ترانه تا به امروز است: جور سمند الایکس مِنِ خط ایذه/ نه پلیس بِت اِرسه نه گَشت ویژه (مثل سمند الایکس در خط ایذه میمانی که پلیس و خط ویژه هم به تو نمیرسند)؛ عزیز مِنِ دلُم مانتو زرشکی/ دانشگا درس اخونه رشته پزشکی (عزیز دلم مانتو زرشکی در دانشگاه رشتۀ پزشکی درس میخواند)؛ مو به پراید نینشینم سُرهَت نداره/ نشینُم سمند، خُو بالِ اِوراره (سوار پراید نمیشوم، سرعت ندارد؛ سوار سمند میشوم که پرواز میکند). گاهی نیز آفرینندۀ خوشذوق، خود کلمۀ پیامک و پیام را در ترانههای امروزی بهکار میبرد و دوست داشتن را بر این اعمال ترجیح میدهد: اَر بینی زنگ نیزنُم نیدُم پیامی/ دیرادیر دوستت دارُم، هر دو تیامی (اگر میبینی زنگ نمیزنم و پیام نمیدهم، دورادور تو را دوست دارم؛ تو هر دو چشم منی). بیشترین پیامکها را اشعار عاشقانه و توصیفی تشکیل میدهد: قد بُلَن تیا درشت نُفتْ ترکه ماری/ غم دنیانه نخور تا خُمِ داری! (قدبلند، چشماندرشت، بینیباریک، غم دنیا را نخور تا مرا داری)؛ ار به شاتیلِ قَصاو خینُمِ بریزی/ مو زِ تو دل نی کَنُم، خیلی عزیزی (اگر با ساطور قصاب خونم را بریزی، از تو دل نمیکَنم؛ خیلی عزیزی). زندگی ایلیاتی و عشایری و خصلت حماسی آنها سبب میشود که در عصر حاضر نیز به کُلت آمریکایی و برنوی آلمانی علاقهمند باشند و معشوق و یار زیباروی خود را نیز به این سلاحها مانند کنند: چی بِرنَو اُلمانی داری جَوونی/ یه فِشنگ بِت بِوَنُم سی اِمتِحونی (چون برنوی آلمانی زیبایی، برای امتحان فشنگی با تو شلیک کنم)؛ چی کُلت اَمرکایی کَس بِت نَونده/ دادِنِتْ چِنگِ کُخی نُمرته کَنده (چون کلت آمریکایی نو کسی با تو شلیک نکرده؛ تو را به نالایقی سپردهاند، نمرهات را کنده است). غلامشاه قنبری از تیرۀ مشمرداسی طایفۀ بهداروند (ساکن در مسجد سلیمان) از قدیمترین و اصلیترین خوانندگان این ترانه است. وی در مجموعۀ صوتی دشت لاله، بلال را خوانده است. همچنین علی تاجمیری در مجموعۀ بنگ ایل، انواع بلال طوایف مختلف بختیاری ازجمله موری، بهداروند و چهارلنگی را اجرا کرده است. افزون بر این، دیگر هنرمندان نیز در مجموعههای صوتی خویش به این ترانهها اشاره کردهاند، ازجمله: کورش اسدپور در مجموعۀ تیه کال، بلال لیلی، و در مجموعۀ ظله، بلال کو؛ دیدار محمودی در مجموعۀ ایل کنون، دیبلال؛ امید محمودی در مجموعۀ نازکدل، هایبلال؛ نریمان فاضلی در مجموعۀ عشق لر، بلال ترکی، و در مجموعۀ چویل، بلال گل؛ افشار صابری در مجموعۀ گل ناز، بلال واوی؛ بیژن پارسه در مجموعۀ ترنه، آواز بلال؛ رضا صالحی در مجموعههای گردواری و بیعروس، دیبلال؛ علی ناصری در نینا، دیبلال و داینی؛ و علی باقری در مجموعۀ گل تنگس، دی گل بلال (قنبری).
خسروی، عبدالعلی، فرهنگ بختیاری، تهران، 1368 ش؛ صحراشکاف، پرویز، بردشیر (شیرسنگی)، اهواز، 1388 ش؛ قادری، قدرت (خوانندۀ محلی)، گفتوگو با مؤلف؛ قنبری، غلامشاه (از خوانندههای قدیمی بختیاری)، گفتوگو با مؤلف؛ قنبری عدیوی، عباس، تحقیقات میدانی؛ مددی، حسین، نماد در بختیاری، اهواز، 1386 ش.
عباس قنبری عدیوی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید