درخت آسوریگ
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
پنج شنبه 19 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/246603/درخت-آسوریگ
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
4
دِرَخْتِ آسوریگ، رسالهای منظوم، شامل مناظرهای مفاخرهآمیز میان بز و درختِ آسوری (نخل)، و از معدود متنهای غیردینیِ ایران باستان. درخت آسوریگ به زبان پهلویِ اشکانی یا پارتی است که با پهلوی ساسانی آمیختگیهایی پیدا کرده است (تفضلی، 257). این منظومه اثری کارآمد در بررسی زندگی اجتماعی روزگار باستان به شمار میرود؛ چنانکه به واسطۀ این منظومه، از فراوردههای مختلف دامی و گیاهی متداول در آن روزگار آگاه میشویم که ذیل این عناوین قابل ذکرند: خوراک و پوشاک، لوازم زندگی روزمره، ابزارهای جنگی، آلات موسیقی، عطر و قیمت کالاها و طبقات قشرهای اجتماعی (نک : دنبالۀ مقاله). این منظومه از یک مقدمه، گفتوگوی دو طرف، و یک خاتمه تشکیل شده است. در مقدمه با ذکر ویژگیهای درخت که در آن سوی شهرستان آسور رُسته، بُنَش خشک است و سرش تر، برگش به نی مانَد و برش به انگور، زمینه برای گفتوگوی دو طرف آماده شده است. در متن اثر، نوع درخت مشخص نیست، اما از روی اوصاف آن استنباط کردهاند که نخل باشد (مُدی، 23-36, 79 ff.). درخت مناظره را آغاز میکند و حُسنهای خود مانند بلندی، میوه و نیز محصولاتی را که از شاخ و برگش ساخته میشود، برمیشمارد. بز با تحقیر و دشنام پاسخ میدهد و به استناد کاربردِ شیرِ خود در مناسک دین زردشتی بر درخت تفاخر میکند. از متن مناظره، خواننده درنمییابد که کدامیک از دو طرف پیروز مناظرهاند، اما شاعر یا راوی بز را پیروز اعلام میکند: «بز به پیروزی شد» (بند 54، «درخت ... »، 211). این نکته و نیز اینکه بز تقریباً 3 برابر درخت سخن میگوید، حمایت شاعر از بز را نشان میدهد. در بخش پایانیِ مناظره نیز به کسی که این منظومه را بخواند یا بنویسد، دعا، و به دشمنان آن نفرین شده است. در پژوهشهای جدید با بررسی واژگان کهن و نادر پارتی (برای نمونه، نک : بهار، 1/ 111-112) و در برخی موارد احتمالاً مادی، نشان داده شده که اصل این اثر شعری پارتی بوده است (هنینگ، 643، حاشیۀ 8)؛ با این حال، دربارۀ ویژگیهای شعری آن اتفاق نظر وجود ندارد (برای دیدگاههای متفاوت در این باره، نک : همو، 641-648؛ لازار، 371-399). با توجه به اینکه این منظومه با هدف تقویت حافظه و آموزش، فهرستهایی از کلمات مرتبط با هم را در بر دارد، آن را از زمرۀ ادبیات اندرزی شمردهاند (تفضلی، 258؛ قس: پورجوادی، 82-83، که ضمن اشاره به نقش آموزشی بر وجه تفریحی منظومههای سرودهشده به شیوۀ «زبان حال» تأکید میکند). برخی عبارتهای این اثر (از جمله بند 25، درخت ... ، 51) در یادگار زریران (بند 93) هم آمده است (هنینگ، 642-643). وجود هزوارشهای ساسانی در متن نشان میدهد که اصل منظومه به صورت شعر شفاهی سینه به سینه نقل میشده، و در روزگار ساسانی مکتوب شده است (تاوادیا، 188؛ قس: اُرانسکی، 171، که انعکاس زندگی مردم را علت این مسئله ذکر میکند). اینکه برخی واژگان این منظومه مانند «تبنکو» (افتنگو) به معنی «دوادان» و «بشن» به معنی «تمام اندام» و «نال» به معنی «نعل» هنوز در زبان محاورۀ مردم سیستان و بلوچستان و حاشیۀ کویر رواج دارد (روحالامینی، 324، 335، حاشیۀ 14)، نشانِ دیگری بر عامیانه بودن متنِ نخستین آن است. برخی از پژوهشگران با نظر به تفاخر درخت به توجه شاه، منظومه را درباری و نوشتهشده برای شاه میدانند (پورجوادی، 80). سرایندۀ منظومه ناشناخته است و دربارۀ تاریخ سرایش و خاستگاهِ دعویهای مطرحشده در آن، میان محققان نظر یکسانی وجود ندارد. در بند 41 منظومه (درخت، 67) از زبان بز از رستم و اسفندیار یاد شده است، اما با توجه به ابهام در تعیین شخصیت تاریخی رستم، این مسئله در تعیین تاریخ سرایش آن کمکی نمیکند (سرکاراتی، 56)؛ هرچند که از کوششی هدفمند برای پیوند روایتهای عامیانه با روایتهای ملی و سازگار کردن آگاهیهای دینی با رویدادهای تاریخی خبر میدهد (تاوادیا، 189). اصل ماجرا یادآورِ مناظرۀ «میش و گندم» در ادبیات سومری است (پورجوادی، 79) و ساختار آن به مناظرههایی میماند که در ادبیات بینالنهرینی نیز دیده میشود (آسموسن، 53-54). برخی از محققان با مقایسۀ منظومه با برخی نوشتههای اکدی، سرایش آن را در روزگار پیش از عهد اشکانی دانستهاند و از بز به عنوان نمایندۀ دین زردشت و از درختِ آسوری در مقام درختی خشک و مصنوعی که با زیور و برگهای ساختگی آراسته شده و در مراسم دینی آسوریان به کار میرفته است، به عنوان نمایندۀ دین آسور با ایزدان و ارباب انواع گوناگون یاد کردهاند و بیپروایی و خشن بودن بز در مناظره را سببِ برتری اجتماعی مزداپرستان شمردهاند (اسمیث، 69-76). همچنین، آن را به عنوان نماد جدال منطقهای بین آسوریان با نمایندگی درخت خرما، و خراسانیان با نمایندگی بز در نظر گرفتهاند (آبادانی، 22). برخی نیز با توجه به درونمایۀ اثر، آن را معارضۀ میان دو شیوۀ زندگی مبتنی بر کشاورزی و دامداری (روحالامینی، 325) یا شهرنشینی و شبانی و روستایی (باستانی، 389) دانستهاند. در درخت آسوریگ، از فراوردههای مختلف دامی و گیاهی متداول در روزگار سرایش آن یاد شده است. مهمترین خوراکیهای مطرحشده در این اثر، افزون بر خرما عبارتاند از: جو، انگور، گوشتِ قطعهقطعهشده و پخته، شیر، پنیر، ماست، حلوا، روغن، دوغ، کشک (روحالامینی، 326) و بز درستۀ بریانشده (نک : پورریاحی، 365- 368). پوشاکهای متداول که از آنها یاد شده نیز عبارت بوده است از: موزه برای برزگران، کفش برای برهنهپایان، کمر، بارجامه، انگشتان (= دستکشِ درو)، پیشبند، پارچههای پشمی و کرکی، و خز تخاری (روحالامینی، همانجا). در منظومه از وسایل سفر و جنگافزار نیز نام برده شده است: زین، زینافزار، دوال، فلاخن، کمان، کمند، و تخته کشتی و دکل آن. از ابزارهای زندگیِ روزمره چون جاروب، دستههاون، رسن، میخ، هیمه، سفره، انبان، مَشک، دفتر و پیماننامه هم یاد شده است (همو، 326-327). در این اثر از سازها به نامهای چنگ، بربط، نی، کنار و تمبور، و از عطرها به کافور و مشک سیاه برمیخوریم (همو، 327). همچنین درمییابیم که در آن روزگار، بهای بز 10 درم، و بهای خرما دو پشیز بوده است (درخت، 77). دربارۀ طبقات و قشرهای اجتماعی، درخت از شاه، برزگران، آزادمردان، پزشکان و تهیدستان، و بز از شاه، همالان او، شهردار، خسروان، دهیوبدان، بازرگانان، کنیزان، آزادگان و کوهداران یاد کرده است. برخی ذکر دقیق این طبقات و قشرها را نشانۀ سازمانبندی دقیق جامعه، و از افزودههای روزگار ساسانی دانستهاند، همچنانکه اشیاء تجملیِ یادشده در متن، دلیل دیگری بر این مدعا ست (روحالامینی، 327، 330). درخت آسوریگ از همان روزگار سرایش خود مورد توجه بوده است، چنانکه اکنون کاربرد برخی عبارتهای آن را در ادبیات فارسی و جز آن میتوان دید؛ از آن جمله است: عبارتِ «مروارید پیشِ خوک افشاندن» که در انجیل متى (7: 6) و در آیۀ 93 انجیل گنوسی توماس (آیۀ 93) آمده است (نک : ویدنگرن، 36، حاشیۀ 121؛ سرکاراتی، 51، 57- 59، 60-61، حاشیۀ 22) و نیز در بیت مشهور ناصر خسرو: «من آنم که در پای خوکان نریزم/ مر این قیمتی درّ لفظ دری را» (ص 143، بیت 32) و در این بیت منظومۀ ویس و رامین: «چو بشنید این سخن ویرو زِ خواهر/ دگر بر خوگ نفشاند ایچ گوهر» (فخرالدین، 173، بیت 94). درخت آسوریگ را از نظر ساختار و روش مناظره، میتوان پیشگامِ نمونههای سرگرمکننده و هنریِ ادب فارسی در روزگار اسلامی دانست (نک : پورجوادی، 83). البته در این مناظره، برخلاف بسیاری از مناظرههای ادب فارسی، به هریک از دو طرف فقط یک بار فرصت سخن گفتن داده شده است. همچنین، برخلاف اینگونه مناظرات، در اینجا داور خودِ شاعر است و نه شخصیتی دیگر (همو، 82). با این حال، از نظر افتخار به دین، به مناظرات ادبی روزگار اسلامی شباهت دارد؛ همچنانکه افتخار کردن به کاربردِ فراوردههای یکی از طرفین در مناسک دینی در این منظومه به افتخار طرفین مناظرات ادبی فارسی مانند مناظرۀ گل و مل به چنین اموری میماند (همو، 81؛ نیز نک : زنگی، 54). ترجمۀ فارسی بخشی از درخت آسوریگ را نخستینبار محمدتقی بهار در 1337 ش منتشر کرد و در 1345 ش فرهاد آبادانی در نشریۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه اصفهان (شم 2-3)، و در 1346 ش یحیى ماهیارنوابی با فهرست واژهها و یادداشتها، و در 1371 ش سعید عریان در متون پهلوی (ص 146-151)، هریک ترجمۀ دیگری از کل متن ارائه کردند. منظومهای شبیه به درخت آسوریگ و با نام رَز و میش (ه م) به زبان فارسی وجود دارد. از این منظومه دو تحریر در دست است: تحریری که آسموسن به همراه بحثی دربارۀ ارتباط این مناظره با درخت آسوریگ منتشر کرده است (نک : ص 37-41, 51-59)؛ دیگر تحریری که نخستین بار ابراهیم قیصری آن را با درخت آسوریگ مقایسه، و در سخن (ص 773-780) منتشر کرد و تاکنون چند روایت متفاوت از آن معرفی شده است.
اُرانسکی، ای. ام.، مقدمۀ فقهاللغۀ ایرانی، ترجمۀ کریم کشاورز، تهران، 1358 ش؛ باستانی پاریزی، محمدابراهیم، کوچۀ هفتپیچ، تهران، 1362 ش؛ بهار، محمدتقی، سبکشناسی، تهران، 1349 ش؛ پورجوادی، نصرالله، زبان حال در عرفان و ادبیات پارسی، تهران، 1385 ش؛ پورریاحی، مسعود، «پیرامون یک واژه از درخت آسوری»، نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آذربادگان، تبریز، 1353 ش، س 26، شم 111؛ تاوادیا، ج.، زبان و ادبیات پهلوی (فارسی میانه)، ترجمۀ س. نجمآبادی، تهران، 1383 ش؛ تفضلی، احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، به کوشش ژاله آموزگار، تهران، 1378 ش؛ «درخت آسوریک»، به کوشش فرهاد آبادانی، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، اصفهان، 1345 ش، شم 2-3؛ درخت آسوریک، به کوشش یحیى ماهیارنوابی، تهران، 1363 ش؛ روحالامینی، محمود، «جستاری مردمشناختی از منظومۀ درخت آسوریک»، هفتاد مقاله، ارمغان فرهنگ به دکتر غلامحسین صدیقی، به کوشش یحیى مهدوی و ایرج افشار، تهران، 1369 ش؛ زنگی بخاری، محمد، زنگینامه، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1372 ش؛ سرکاراتی، بهمن، سایههای شکارشده، تهران، 1378 ش؛ عهد جدید؛ فخرالدین اسعد گرگانی، ویس و رامین، به کوشش ماگالی تودوآ و الکساندر گواخاریا، تهران، 1349 ش؛ قیصری، ابراهیم، «منظومهای به شعر دری نظیر درخت آسوریک»، سخن، تهران، 1355 ش، س 25، شم 7- 8؛ متون پهلوی، به کوشش سعید عریان، تهران، 1371 ش؛ ناصر خسرو، دیوان، به کوشش مجتبى مینوی و مهدی محقق، تهران، 1378 ش؛ یادگار زریران، ترجمۀ یحیى ماهیار نوابی، تهران، 1374 ش؛ نیز:
Abadani, F., «Draxt-i Asurik», Journal of the K. R. Cama Oriental Institute, 1956, vol. XXXVIII; Asmussen, J. P., «A Judeo-Persian Precedence-Dispute Poem and Some Thoughts on the History of the Genre», Studies in Judeo-Persian Literature, Leiden, 1973; Hening, W. B., «A Pahlavi Poem», Bulletin of the School of Oriental (and African) Studies, London, 1950, vol. XIII; Lazard, G., «La Metrique de la poesie parthe», Acta Iranica, 1985, vol. XXV; Modi, J. J., «A Few Notes on the Pahlavi Treatise of Drakht-i Asurik», Journal of the K. R. Oriental Institute, 1923, vol. III; Smith, S., «Notes on the Assyrian Tree», Bulletin of the School of Oriental Studies, London, 1926, vol. IV; Widengren, G., Iranisch-Semitische Kulturbegegnung in parthischer Zeit, Koln/ Opladen, 1960. ملیحه کرباسیان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید