خیاو یا مشکین شهر
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 17 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/246541/خیاو-یا-مشکین-شهر
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
4
خیاوْ یا مِشْکینْشَهْر، عنوان کتابی از غلامحسین ساعدی (1314- 1364 ش/ 1936-1986 م)، که با هدف تکنگاری مردمنگاری تألیف شده، و شامل آگاهیهای مردمنگاری و فولکلوریک از شهرستان مشکینشهر است. این پژوهش به سفارش مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران صورت گرفت و برای نخستین بار در 1344 ش، چاپ شد. مؤسسۀ مذکور پیش از آن، پژوهشهایی از این دست مانند اورازان، جزیرۀ خارک دُرّ یتیم خلیج فارس، و تاتنشینهای بلوک زهرا (ه م م) از آل احمد، و ایلخچی (ه م) را از غلامحسین ساعدی منتشر کرده بود. اهمیت این کتاب بیش از هر چیز، در بیان برخی مقولههای فولکلوریک است که دربارۀ آنها تا آن زمان کمتر پژوهشی صورت گرفته بود، مانند نقل حکایتهایی دربارۀ برخی پدیدههای طبیعی، ازجمله باد و باران، یا حکایتهایی که دربارۀ برخی مکانهای جغرافیایی در میان مردم رایج است (نک : دنبالۀ مقاله). مؤلف اگرچه در مقدمۀ کتاب، شیوۀ تحقیق خود را توضیح نداده است، اما متن کتاب مبین آن است که اساس کار او از یک سو، بر مشاهدۀ مستقیم (نک : سراسر اثر)، و از سوی دیگر، بر توزیع پرسشنامه در میان برخی از اهالی محل (ص 99) استوار بوده است. البته ساعدی در مواردی، از پژوهش کتابخانهای نیز استفاده کرده، مانند آنچه دربارۀ شمار نفوس شهرستان، آمار متولدان و فوتشدگان و نیز شمار ازدواجها و طلاقها ذکر کرده است (ص 97- 98)؛ یا آنچه با دقت از نسخهای خطی با عنوان تاریخ العجم و الاسلام تألیف یکی از وقایعنگاران عباس میرزای قاجار آورده است (ص 75-77)؛ نیز مطالبی که از تاریخ گردیزی (ص 70)، نزهة القلوب (ص 71-72) و زینت المجالس (ص 72) به مناسبتهای مختلف نقل کرده است. این موضوع نشان از روحیۀ پژوهشگرانۀ مؤلف دارد. پژوهشگری معتقد است که ساعدی این پژوهش را بر اساس مردمشناسی تاریخی انجام داده است؛ یعنی روشی که در چهارچوب نظریههای صادق هدایت قرار میگیرد (شهشهانی، 136). کتاب نثری روایی و نزدیک به زبان محاوره دارد که میتواند متأثر از هنر داستاننویسی ساعدی باشد. این نثر کموبیش مانند نثر جلال آل احمد، بهویژه در تکنگاری است. کتاب فاقد مقدمه، و شامل 16 فصل است. مؤلف در فصلهای اول تا هشتم، به جغرافیا، آبوهوا، مناطق تاریخی و نیز تاریخ خیاو پرداخته است؛ فصلهای 9 و 10 به جمعیت منطقه، کسبوکار و شیوۀ معیشت ساکنان آنجا؛ فصل 11 به پزشکی مردمی و نیز غذاهای بومی؛ فصل 12 به آیینهای سور و سوگ؛ فصل 13 به هنر دستی؛ فصل 14 به زبان و برخی از انواع ادب شفاهی، بازیهای محلی و شاعران محلی؛ و فصل 15 به قصهها و افسانههای مختلف اختصاص دارد؛ فصل 16 نیز در حقیقت جمعبندی مؤلف از وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منطقه و آرزوهای وی برای بهبود وضع مردم است که بسیار فشرده، و در دو صفحه تحریر شده است (نک : ص 192-194). پس از آن، 39 عکس از مردم شهر و نیز مناطق بااهمیت آن و شماری نقشه و نقاشی از وضعیت خانههای مسکونی مردم و ابزارهای کار آنان آمده است. قسمت پایانی کتاب نیز شامل نمایههای مختلف است که اهمیت بسیاری دارد. برخی از مسائل مهم طرحشده در کتاب عبارتاند از: شرح باتلاقهایی که به هر کدام افسانهای منسوب است، مانند «آت گولی» (استخر اسب) که مردم معتقدند هر چندگاه یکبار، اسب سفید بزرگی از ته این استخر پیدا میشود و روی آب شنا میکند و پس از کشیدن چند شیهۀ بلند، دوباره به ته استخر برمیگردد. عدهای میگویند که این اسب بابک خرمدین است که به دنبال صاحبش میگردد (ص 26-27). نویسنده اگرچه گفته است که همۀ باتلاقها و بلندیهای منطقه افسانهای دارند، اما فقط به همین مورد اشاره کرده است. شرح گاهشماری مردمی و توضیح انواع باد، باران، تگرگ و برف، و نقل برخی باورها و حکایتهای شفاهی مربوط به آنها نیز در این اثر آمده است؛ مثلاً برای بندآمدن باران یا تگرگ شدید، سیخ تنور را زیر تگرگ یا باران میاندازند و اگر نتیجهای نداد، قاشق چوبی بزرگی را زینت میدهند و در 7 خانه میگردانند (نک : ص 29-37)؛ یا اشاره به قبری که ظاهراً صاحب آن از اولیا بوده، و براساس نوشتۀ روی سنگ، در 1316 ق درگذشته است. مردم میگویند شب عید نوروز هر سال، خروس بسیار بزرگی از داخل قبر بیرون میآید و بر بالای آن مینشیند و با آواز بلند، آمدن سال نو و بهار را مژده میدهد. صدای این خروس تا آبادیهای دوردست میرود و همۀ خروسها تا صدای خروس اعظم را میشنوند، به پیروی از وی شروع به خواندن میکنند (ص 146). روایتی دیگرگونه از این افسانه در میان مردم قمصر کاشان رایج است (وکیلیان، 1/ 48)، اما اصل آن در اعتقادات اساطیری ایرانیان ریشه دارد (نک : دوستخواه، 1008؛ بلعمی، 117- 118؛ نیز نک : ه د، خروس). بخش دیگری از کتاب به سرودههای شاعران محلی و گمنام اختصاص دارد. به نظر میرسد که گرایشهای سیاسی ساعدی در چگونگی انتخاب این سرودهها مؤثر بوده است، زیرا برخی سرودهها را که مضمون و موضوع سیاسی دارند، بهطور کامل نقل کرده، مانند شعری که دربارۀ فیروزخان از مخالفان رضاشاه سروده شده است (ص 173-176)، اما برخی از سرودهها را بهرغم اهمیت آنها، با اختصار بسیار آورده است، مانند شعری که شاعری غفارنام سروده، و موضوع آن مناظرۀ میان شاهسون و تات است. براساس این شعر، تات که یکجانشین است، شاهسون را به اسکان و آسایش در شهر و ده دعوت میکند و شاهسون از «نعمت و برکت و لذت چادرنشینی» یا کوچنشینی دفاع میکند (نک : ص 172-173). نقل برخی از بایاتی (دوبیتی) ها (ص 167-172) و نیز روایتی از افسانۀ «نداشت نداشت» (ص 176-185)، تیپ 716‘1 در تیپشناسی بینالمللی افسانهها (نک : مارتسلف، 248)، از قسمتهای دیگر کتاب است. اشاره و گاهی نقل حکایتهایی که دربارۀ خیاو (ص 73-74)، ساوالان یا سبلان (ص 187- 188)، آل (ص 135)، ماه و خورشید (ص 188) و نیز برخی جانوران، مانند مارمولک، لاکپشت، مار و لکلک (ص 189-191) و نیز گزارشهایی که دربارۀ آیینهایی مانند نوروز و چهارشنبهسوری (ص 140-143) و عروسی و ختنهسوران (ص 143-145)، و طبابت مردمی، ازجمله سنگهای شفادهنده آمده است (ص 126-132)، از دیگر قسمتهای قابل اهمیت کتاب است.
بلعمی، تاریخ؛ دوستخواه، جلیل، یادداشتها بر ج 2 اوستا، ترجمۀ همو، تهران، 1370 ش؛ ساعدی، غلامحسین، خیاو یا مشکینشهر، تهران، 1354 ش؛ شهشهانی، سهیلا، «نخستین تکنگاریهای فارسی 2»، کلک، تهران، 1371 ش، شم 27؛ مارتسلف (ض: مارزلف)، اولریش، طبقهبندی قصههای ایرانی، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، 1371 ش؛ وکیلیان، احمد، رمضان در فرهنگ مردم ایران، تهران، 1370 ش.
محمد جعفری (قنواتی)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید