خورشید
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 16 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/246524/خورشید
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
4
خورشید نمادی معتبر برای ایرانیان است و نقش آن در پارهای جاها دیده میشود. در علم نجوم، آمده است که خانۀ آفتاب برج اسد و شرف آن در نوزدهمین درجۀ حمل است (داناسرشت، 115، حاشیۀ 1) و همین امر دلیلی است که بین خورشید و شیر از جهات متعدد ارتباط است؛ چنانکه در پرچم ایران و تاج و کلاه شاهان قدیم منعکس بود (شمیسا، 1/ 54). بارزترین نماد آن نقش شیر و خورشید است که قبلاً روی پرچم ایران وجود داشته است. این نقش حتى روی کلاه مأموران دولتی (زینالعابدین، 183)، و نقشبرجستۀ آن روی دکمههای لباسهای رسمی آنان نیز دیده میشد (دیولافوا، 71). ارسل خورشید را نماد معروف ایران دانسته است (ص 123). همو از مهمانخانهای در قزوین یاد میکند که بر سردر آن، با کاشی، نقشونگار علامت رسمی ایران، یعنی شیروخورشید، وجود داشت؛ شیری شمشیر به دست، و خورشید تابانی در پشت که این خورشیدخانم دارای چشمان بادامی درشت و ابروان کمانی و طرۀ زلف سیاه بود (ص 72-73). فریزر نیز در سفرنامۀ خود (1833-1834 م) به نقش شیر و خورشید مطلای آویختهشده به صندلی شاهانه در زیر پای اعلىحضرت اشاره دارد (ص 201). پولاک نشان شیر خورشید را از نشانهای مهم شمرده، و نوشته است که اهدای نشان شیر و خورشید مختص شاه است (ص 295). نقش خورشید در سفالینههای آثار باستانی از هزارۀ 5 تا هزارۀ 1 قم در شوش، تپهموسیان در شمال غربی شوش، تپهگیان نهاوند، تل باکون در جنوب غربی تختجمشید، در لرستان، استراباد گرگان و تپهحصار دامغان وجود دارد (هاشمی، 101). سفال میبد به نگارههای خورشیدخانم آن معروف است (جانباللٰهی، 467، نیز 475، تصویر 24). اصطلاح شمسه به نقشونگاری گفته میشود که با گلابتون روی لباس میدوزند و نیز شامل همۀ چیزهایی میشود که از فلز به شکل خورشید میسازند و بالای قبه یا جای دیگر نصب میکنند (شمیسا، 2/ 755). در بناهای یزد درِ چهارلتهای وجود داشت که دو در میانی آن باز و بسته میشد و یک سردر هلالی یا بهاصطلاح، خورشیدی داشت که به آن چهاردری با سردرِ شمسهای نیز میگفتند (جانباللٰهی، 160، 237). بر سردر حمامهای عمومی نیز گاهی تصویری نهچندان ماهرانه و بزرگ شیر و خورشید وجود داشته است (رایس، 147). در بالای سردر شاهزاده نور الاشت، تصویر خورشید وجود دارد که به آن نقش خورشیدی میگویند (پورکریم، 117). دنیسری در سدۀ 7 ق/ 13 م، 17 مورد نقش و نماد برای خورشید قائل شده است که ازجمله میتوان به این موارد اشاره کرد: «دلیل کند بر پادشاهی و بزرگی و بر پدران و بر نفس و زندگانی و عقل و معرفت و نور و روشنایی؛ دلیل باشد بر ملوک و سلاطین و رؤسا و ارباب دولت و هیبت و کسانی که قوت و غلبه دارند، و بر زیبایی و شرف و دوست داشتن آلتهای زرینه و نیکیکردن به کسانی که از او دور باشند و بدیکردن در حق مقربان خویش و با وی نشست و خاستکردن» (ص 55 -57).
مفسران و معبران خواب بیشترْ خورشید را نشانۀ پادشاهی و بزرگی دانستهاند؛ مثلاً نوشتهاند که کورش خواب دید که خورشید 3بار بر پای او افتاد و او 3بار بیهوده کوشید که خورشید را با دستهای خود بگیرد، و خورشید پس از آن به پایین لغزید و دور شد. تعبیر این خواب چنین بوده است که کورش 30 سال فرمانروایی خواهد کرد (دماوندی، 93). تعبیر دیدن آفتاب در خواب، پادشاهی است. اگر بیند که خورشید را از آسمان یا به ملک خویش گرفت، تعبیر این است که پادشاهی و بزرگی یابد یا دوست و مقرب پادشاه شود؛ اگر کسی در خواب ببیند که خودش به خورشید تبدیل شده، تعبیرش این است که پادشاه میشود و یا اینکه، بر قدر و همت و اصل خویش بزرگی و حشمت پیدا کند؛ اگر بیند که با خورشید در جنگ است، نشان از آن دارد که پادشاه با او جنگ و دشمنی کند؛ و اگر بیند که نور خورشید گرفت، نشان میدهد که ملک از پادشاه بزرگ بگیرد (حبیش، 55 - 56). ایزدخواستیها باور دارند که اگر کسی خورشید و ماه و ستارگان را در خواب ببیند، در میان اقوام خود صاحب جاه و مقامی میشود و یا خداوند فرزندی به او میدهد (رنجبر، 501).
خورشید در فرهنگ مردم، با نور و حرارت خود نقشی برای تبخیر مایعات فراوردههای غذایی دارد. در میبد، برای تهیۀ سرکه از انگور، انگور را دانه میکنند و میشویند و در خمرههای لعابدار میریزند و با پارچهای در آن را میبندند و 40 روز در معرض نور خورشید میگذارند. در همانجا، زردآلو و آلوچه را با هسته در نور آفتاب خشک میکنند؛ همچنین، انار را نیز دانه کرده و در آفتاب خشک میکنند (جانباللٰهی، 90). در همهجا، آب کشک را با حرارت خورشید تبخیر میکنند، مثل روستاهای اراک که کشک را بالای بام میگذارند تا آب آن در آفتاب تبخیر، و به قرهقروت تبدیل شود که به آن قرهقروت آفتابی میگویند. آنها این نوع قرهقروت را نمیخورند، بلکه به حمام میبرند و به جای صابون، سرشان را با آن میشویند یا در رنگکردن پشم و خامۀ قالی از آن استفاده میکنند که به آن رنگ دوغی میگویند (انجوی، 1/ 13-14)؛ در میان ایل بختیاری، ازجمله مواد دیگری که در آفتاب خشک میکنند، دانههای گندم شسته شده است (کریمی، 226). آنان تپالههای فراهم شده از سرگین گاو را نیز برای سوخت در آفتاب خشک میکنند (همو، 148). برای آزمایش الماس نیز از خورشید استفاده میشود. کنارههای آن را موم میگذارند و مقابل خورشید میگیرند، اگر رنگی مانند قوس و قزح پدید آید، آن الماس خوب است. دربارۀ مروارید خوب نیز چنین آمده است که در هر جایی که عمق آب بیشتر باشد و گرمای آفتاب کمتر به آن رسد، مروارید آن صدف خوبتر و روشن و آبدارتر باشد (نصیرالدین، 68، 84).
دنیسری از سنگی به نام سنگ آفتاب یاد میکند که خاصیت افسونکنندگی دارد. براساس نوشتۀ وی، این سنگ سفیدرنگ است. هنگامی که قمر در برج اسد است، صورت مردی را بر آن نقش میکنند که دستش گشاده است، بهگونهای که گویا سلام میکند و در دست چپ زوبینی دارد با سپر و تازیانه و اژدهایی نیز در زیر قدمش است و چنانچه کسی این نگین را بر انگشتری از جنس زر بنشاند و روز یکشنبه پیش از طلوع آفتاب بر انگشت کند، خداوند همۀ حاجتهای وی را برآورده میکند و نیز پیش پادشاهان عزیز میشود و حرمت و هیبت وی افزوده میشود (ص 82). انگشتری شرف شمس را برای سپیدبختی دختر میفرستادند. نگین این انگشتری عقیق و حلقهاش طلا بود. موقعی که آفتاب در برج اسد، یعنی منتهی شرقی بود، سیدی دوشرفه (پدر و مادر هر دو سید) که کندهکاری میدانست، خورشیدی کوچک روی عقیق آن حک میکرد. این انگشتری را زنان در انگشت میکردند (شهری، 3/ 290-293؛ شاملو، حرف الف، دفتر 4/ 1028).
در ترانهها و لالاییها نیز خورشید بازتاب دارد. مثلاً در بعضی لالاییها کودک به خورشید تشبیه میشود، مانند: لِلا لا لا،گل گهوارۀ من/ گل خورشید من، مهپارۀ من؛ نیز: بکن لالا، بکن لالا / همون خورشید تابنده (خزاعی، 192، 196).در ترانههایی که روستاییان آذربایجانی در هنگام کار بهخصوص در هنگام شخمزدن میخوانند، خورشید نقش مهمی دارد و معتقدند به زانوان گاوها قوت میبخشد (سفیدگر، 41-42، 60، 74، 76، 102، 184). در ترانههای عاشقانۀ جنوب، به خورشید قسم میخورند: «به حق ماه و خورشید و ستاره / امیدوارم که برگردی دوباره» (همایونی، 19). در ترانههای الاشتی نیز معشوق به شعلۀ آفتاب تشبیه شده است (پورکریم، 124). در برخی ترانهها نیز عاشق به این صورت حال خود را وصف میکند: «شب که منزلت بود تخت جمشید/ به حالم گریه میکرد ماه و خورشید / / برو ای ماه و خورشید و ستاره / امیدوارم که برگردی دوباره» (همایونی، 165).
در همۀ نقاط ایران، بهویژه در شهرهای شمالی، هنگامی که باران زیاد ببارد، مراسمی با مضمون آفتابخواهی اجرا میشود که تقریباً مخالف مراسم بارانخواهی (ه م ) است. مراسم آفتابخواهی بیشتر بر عهدۀ کودکان است (نک : ه د، باران).
«مجموعۀ آتشافروزی»، انجمن ایرانشناسی، تهران، 1324 ش، شم 2؛ اُرسل، ارنست، سفرنامه، ترجمۀ علیاصغر سعیدی، تهران، 1353 ش؛ اعظمی سنگسری، چراغعلی، «باورهای عامیانۀ مردم سنگسر»، هنر و مردم، تهران، 1349 ش، شم 92؛ انجوی شیرازی، ابوالقاسم، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، 1352 ش؛ اوستا، ترجمۀ جلیل دوستخواه، تهران، 1370 ش؛ بختیاری، علیاکبر، سیرجان در آیینۀ زمان، کرمان، 1378 ش؛ بشرا، محمد، طب سنتی مردم گیلان، رشت، 1389 ش؛ همو و طاهر طاهری، باورهای عامیانۀ مردم گیلان، رشت، 1386 ش؛ بیرجندی، عبدالعلی، معرفت فلاحت، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1387 ش؛ پایندۀ لنگرودی، محمود، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، تهران، 1355 ش؛ پورداود، ابراهیم، «پیشگفتار»، آیین میترای مارتن یوزف ورمازرن، ترجمۀ بزرگ نادرزاد، تهران، 1345 ش؛ پورکریم، هوشنگ، الاشت، تهران، وزارت فرهنگ و هنر؛ پورهادی، مسعود، فرهنگ خوراک مردم گیلان، رشت، 1389 ش؛ پولاک، یاکوب ادوارد، سفرنامه ( ایران و ایرانیان)، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، 1361 ش؛ ثواقب، جهانبخش، دریاچۀ پریشان و فرهنگ منطقۀ فامور، شیراز، 1386 ش؛ جانباللٰهی، محمدسعید، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، تهران، 1385 ش، دفتر دوم و سوم؛ حبیش تفلیسی، کامل التعبیر، تهران، 1326 ش؛ حسندوست، محمد، فرهنگ ریشهشناختی زبان فارسی، به کوشش بهمن سرکاراتی، تهران، 1383 ش؛ خدابخشی، سهراب، «آفتاب در مزدیسنا»، هوخت، تهران، 1331 ش، س 3، شم 7؛ خزاعی، حمیدرضا، لالاییها، مشهد، 1384 ش؛ خسروی، عبدالعلی، فرهنگ بختیاری، تهران، 1368 ش؛ داناسرشت، اکبر، حاشیه بر آثار الباقیۀ بیرونی، ترجمۀ همو، تهران، 1352 ش؛ درویشیان، علیاشرف و رضا خندان، فرهنگ افسانههای مردم ایران، تهران، 1378 ش؛ دماوندی، مجتبى، جادو در اقوام، ادیان و بازتاب آن در ادب فارسی، سمنان، 1388 ش؛ دنیسری، محمد، نوادر التبادر لتحفة البهادر، به کوشش محمدتقی دانشپژوه و ایرج افشار، تهران، 1387 ش؛ ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، تهران، 1388 ش؛ رایس، کلارا کولیور، زنان ایرانی و راه و رسم زندگی آنان، ترجمۀ اسدالله آزاد، تهران، 1383 ش؛ رضایی نورآبادی، عباس، «طب و درمان عامیانه در بین قوم لک»، نجوای فرهنگ، تهران، 1386 ش، س 2، شم 5 و6؛ رنجبر، حسین و دیگران، سرزمین و فرهنگ مردم ایزدخواست، تهران، 1373 ش؛ زینالعابدین مراغهای، سیاحتنامۀ ابراهیم بیک، به کوشش باقر مؤمنی، تهران، 1353 ش؛ سرلک، رضا، آداب و رسوم و فرهنگ عامۀ ایل بختیاری چهارلنگ، تهران، 1385 ش؛ سفیدگر شهانقی، حمید، ترانههای کار در آذربایجان، تهران، 1388 ش؛ شادابی، سعید، فرهنگ مردم لرستان، خرمآباد، 1377 ش؛ شاملو، احمد، کتاب کوچه، حرف الف، تهران، 1372 ش، حرف ت، 1380 ش؛ شمیسا، سیروس، فرهنگ اشارات ادبیات فارسی، تهران، 1387 ش؛ شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، 1386 ش؛ صد در نثر و صد در بندهش، به کوشش دابار، بمبئی، 1909 م؛ عسکریعالم، علیمردان، فرهنگ عامۀ لرستان، خرمآباد، 1387 ش؛ علمداری، مهدی، فرهنگ عامیانۀ دماوند، تهران، 1379 ش؛ فاضل هروی، ارشاد الزراعه، به کوشش محمد مشیری، تهران، 1346 ش؛ فروتن، فریبرز، گنجینۀ مثلهای بختیاری، اهـواز، 1375 ش؛ فرهوشی، بهرام، جهانفروری، تهران، 1355 ش؛ همـو، فرهنگ پهلوی، تهران، 1346 ش؛ فریزر، ج. ب.، سفرنامه، ترجمۀ منوچهر امیری، تهران، 1364 ش؛ کریمی، اصغر، سفر به دیار بختیاری، تهران، 1386 ش؛ کوهی کرمانی، حسین، هفتصد ترانه از ترانههای روستایی ایران، تهران، 1347 ش؛ گاتها، ترجمۀ فیروز آذرگشسب، تهران، 1359 ش؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، ترجمۀ ابوالقاسم پاینده، تهران، 1365 ش؛ مینوی خرد، ترجمۀ احمد تفضلی، تهران، 1364 ش؛ نصیرالدین طوسی، تنسوخنامۀ ایلخانی، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، 1348 ش؛ نظری داشلیبرون، زلیخا و دیگران، مردمشناسی روستای ابیانه، تهران، 1384 ش؛ هاشمی، نجمه و امیرحسین چیتسازیان، «نقش خورشید در سفالینههای ایران باستان»، کتاب ماه هنر، تهران، 1389 ش، شم 147؛ هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، 1342 ش؛ همایونی، صادق، ترانههایی از جنوب، تهران، ادارۀ فرهنگ عامه؛ یاحقی، محمدجعفر، فرهنگ اساطیر و داستانوارهها در ادبیات فارسی، تهران، 1388 ش؛ نیز:
Christensen, A., L’Iran sous les Sassanides, Copenhagen, 1944; Dieulafoy, J., La Perse, la Chaldée et la Susiane, Paris, 1887; Massé, H., Croyances et coutumes persanes, Paris, 1938.اصغر کریمی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید