خواب گزاری
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 16 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/246511/خواب-گزاری
چهارشنبه 6 فروردین 1404
چاپ شده
4
به باور اهالی گروس، تعبیر پرواز کردن در خواب مسافرت است (هاشمنیا، همانجا). به باور مردمان بیشتر مناطق، ازجمله ایلام و لرستان (اسدیان، 183)، سروستان (همایونی، 368)، دماوند (علمداری، 190) و جز اینها، اگر کسی خود یا دیگری را در خواب ببیند که به بلندی رفته است، علامت این است که کارش خوب خواهد شد و ترقی خواهد کرد. به باور اهالی سروستان و اغلب مردم، اگر کسی خواب دید از بلندی سقوط کرده و یا به سراشیبی میرود، خطری در کمین او ست و احیاناً موقعیتش به خطر خواهد افتاد (همایونی، همانجا؛ ماسه، I/ 248). پریدن در هوا در خواب، نشانۀ سفر است (همانجا). به باور لرها (اسدیان، همانجا) و رامسریها (پناهی، 188)، اگر کسی خواب ببیند که پرواز میکند، به مقام مهمی خواهد رسید.اگر کسی خواب ببیند که منزل مسکونیاش خراب شده است، بهزودی به مصیبتی گرفتار خواهد شد (ماسه، همانجا؛ مختارپور، 450). در ایزدخواست، اگر فردی در خواب بناییکردن و ساختمانسازی ببیند، غم و گرفتاری به او میرسد، ولی اگر فرشکردن و آراستگی خانه را ببیند، مال و نعمتی به او میرسد (رنجبر، همانجا). در تنکابن، دیدن خرابی دیوار در خواب نشانۀ مرگ است (خلعتبری، 99). در میناب، فروریختن سقف منزل در خواب، تعبیرش سقوط از شأن و منزلت، و بدنامی است. اگر در خواب دیوار منزلی فروریزد، تعبیرش را مرگ و بیماری ناعلاج میدانند (سعیدی، همانجا). در راور و در میان بختیاریها، انگشتر بر دست کردن در خواب، نشانۀ بخت است (کرباسی، همانجا؛ سرلک، 66). در سیرجان، اگر کسی خواب ببیند که انگشتریاش شکسته و یا نگینش گم شده است، همسرش میمیرد (مؤیدمحسنی، 461). به باور مردم تنکابن، دیدن آتش در خواب نشانۀ بدی است و مرگ و مریضی پیش میآورد (خلعتبری، همانجا)، و در ایزدخواست، اگر کسی خواب سوختگی ببیند، رنج و گرفتاری به او میسد (رنجبر، 502). در گروس (هاشمنیا، 86) و چند جای دیگر مثل لرستان و ایلام (اسدیان، 185)، شیراز (همایونی، همانجا)، و کازرون (حاتمی، 144) گِل در خواب نشانۀ غم و غصه، آب صاف و زلال نشانۀ روشنایی، و آب گلآلود نامیمون است. به باور لرها و ایلامیها، اگر کسی در خواب ببیند که در آب افتاده و رها نمیشود، بدبختی در انتظار او ست، و اگر رها شود، پس از سختی، خوشبخت میشود (اسدیان، 184). در ایزدخواست، اگر فردی در خواب آب زلالِ راکد ببیند، ثروت و میراث به دست میآورد؛ اگر خود را در آب ببیند، تندرستی به دست میآورد؛ اگر آب زلال روان ببیند، به سفری سودآور میرود؛ اگر آب گلآلود راکد ببیند، دچار فتنه و گرفتاری میشود؛ اگر آب گلآلود روان ببیند، لشکر بیگانهای بر آن سرزمین میتازد و مردان بیش از زنان رنج میبینند؛ و اگر خود را در آب گلآلود ببیند، نشان بدی و ناراحتی است و باید صدقه دهد (رنجبر، 503). در تنکابن و تایباد، آب گلآلود در خواب نشانۀ دعوا و مرگ است (خلعتبری، 100؛ مشایخی، 160). در سقز، آب یا غرقشدن در آن نشانۀ شادی است (فاروقی، 39). در میناب، اگر آب رودخانه گلآلود باشد، نشانۀ گرفتاری و آوارگی است (سعیدی، 391). قشقاییها غرقشدن را در خواب خطرناک میدانند (بهمنبیگی، همانجا). در ایزدخواست، اگر کسی در خواب کشتی ببیند، از دشمن ایمن شود و اگر کشتی غرق شود، از حکومت خطری به او میرسد (رنجبر، 504). در کومله (شرق گیلان)، اگر کسی دریا یا آبی را ببیند، به فال نیک میگیرد؛ اگر خواب دید از راه دریا سفر میکند، خوب است و به سفر میرود (شهاب، 149). در میناب، خواب دیدن دریا نشانۀ گشایش در کار و زندگی است (سعیدی، 390)؛ شستوشو در آب دریا، رفع بیماری و غم است (همو، 391)؛ و اگر کشتی غرقشده در دریا ببیند، تعبیرش آن است که عمرش تمام میشود (همو، 392). مردم تایباد معتقدند که تعبیر حمام در خواب، پیشامد بد است (مشایخی، همانجا) و در گروس، نشانۀ قبر است، و تعبیر شستن سر در خواب، سروصدا ست (هاشمنیا، 87). اما به باور سیرجانیها، حمام رهایی از غم است (مؤیدمحسنی، 462). تهرانیها، خراسانیها، تایبادیها و لرها حمام رفتن در خواب را به معنی رفتن به زیارت میدانند (هدایت، 66؛ ماسه، I/ 248-249؛ شکورزاده، 316؛ مشایخی، 159؛ اسدیان، همانجا). به اعتقاد لرها، سر و تن شستن نشانۀ بخشش گناه است (همو، 184) و در ایزدخواست، دیدن طهارت و اصلاح صورت نشان بیرون آمدن از غم و گرفتاری است (رنجبر، 502). اما لرها معتقدند اگر شخصی در خواب دید که در حمام خود را میشوید، مرگش نزدیک است (اسدیان، 185). مرگ و مرده در خواب در میان مردم ایران معانی متعددی دارد؛ مثلاً در فرهنگ مردم الاشت، اگر کسی خواب ببیند که یکی از بستگانش مرده، عمر وی طولانی میشود و در تعبیرش میگویند: «ونه عمرِ بنویشْتِنه»، یعنی طول عمرش را نوشتند (پهلوان، 143). مردن در خواب در بیشتر جاها و خردهفرهنگهای ایرانی مثل لرستان و ایلام (اسدیان، 183)، اردکان (طباطبایی، 449)، خراسان (شکورزاده، همانجا)، و شیراز (همایونی، گوشهها، 156) نشانۀ طولانیشدن عمر است. مردم سیرجان باور دارند مرده در خواب اگر چیزی بدهد، خوب است و مال و منالی به دست میآید، و اگر چیزی بستاند، بد است و مالی را از دست میدهند (مؤیدمحسنی، 461). شیرازیها نیز چنین باوری دارند (همایونی، همان، 157).به باور مردم تایباد و تنکابن و فامور فارس، اگر مرده در خواب، انسان را همراه خود ببرد، یا خودش یا یکی از نزدیکانش میمیرد (مشایخی، 160؛ خلعتبری، همانجا؛ ثواقب، 419). اگر مرده در خواب چیزی به شخص زنده بدهد، معنی آن روزی است (سالاری، 378؛ حاتمی، 145). به باور اهالی اردکان، اگر کسی در خواب ببیند که مردهای خیرات میکند، خوب است، و اگر مرده در خواب دهنکجی میکند، بد است (طباطبایی، همانجا). به باور ایرانیها، اگر مرده در خواب چیزی بدهد، دلیل بسیاری عمر است و اگر چیزی بگیرد، بد است (هدایت، همانجا). در شیراز، معتقدند که اگر کسی خواب ببیند که مردهای به او چیزی میدهد، کاروبارش خوب میشود و اگر شب خواب مرده ببیند، مسافری به خانهاش خواهد آمد (فقیری، 132، 134). در خراسان، اگر کسی مردهای در خواب ببیند، نامه یا خبری خوش به او خواهد رسید (شکورزاده، 317). در سروستان، اگر مرده در عالم خواب چیزی به کسی بدهد، عمر کسی که آن را گرفته، زیاد میشود؛ اگر مرده چیزی از آدم بخواهد یا او را دعوت کند، مرگ نزدیک است؛ اگر مردهای را سرحال و خوشحال در باغ سبز و خرمی ببینند، مرده بهشتی است؛ اگر مرده در عالم خواب ناراحت و مضطرب بود، باید چیزی برایش خیرات کنند (همایونی، فرهنگ، 368). در شیراز، اگر کسی خواب ببیند که مردهای به او چیزی داده است، خوب است، حتى اگر خاک باشد؛ زیرا هرچه از دست مرده درآید، خیر و برکت به همراه دارد (همو، گوشهها، 155-156). در همانجا اگر مرده در خواب آدم را برای کاری راهنمایی کند، بد است؛ اگر مرده به خواب کسی بیاید و او را با خودش ببرد، بد است؛ اگر مرده در خواب کسی را به جای سبز و باصفایی دعوت کند، برای آن کس خوب میشود (همان، 156). به باور ایرانیها، اگر کسی مردهای را در خواب ببیند، باید برای وی خیرات و صدقه دهد؛ اگر مرده چیزی را برداشت و برد، یکی از اعضای خانواده میمیرد؛ اگر هدیهای داد، نشان طول عمر است؛ اگر مردهای در خواب شخص را کتک بزند، به زودی ثروتمند خواهد شد (ماسه، همانجا). در گیلان، اگر مردهای به خانۀ کسی برود، باید برایش خیرات کنند؛ اگر مرده به کسی چیزی بدهد، خوب است؛ اگر لباسش را بگیرد، بد است (پاینده، 281). در میان لرها و ایلامیها، اگر مرده از کسی چیزی بگیرد، او یا شخصی از خانوادهاش میمیرد؛ اگر چیزی به او بدهد، خوشبخت خواهد شد؛ دیدار مرده از خانواده خوب است، ولی به دیدار مرده رفتن نشانۀ مرگ یکی از نزدیکان است؛ اگر مرده به کسی سیب دهد، پسردار، و اگر انار دهد، دختردار میشود؛ اگر مرده ناراحت باشد، باید خیرات کرد، وگرنه مرده نفرین میکند (اسدیان، 184). در ایزدخواست، اگر مرده را در خواب ببیند، از غم و غصه بیرون میآید (رنجبر، 501) و در فامور فارس، اگر ببیند پشت سر مردهای راه میرود، مرگش نزدیک است (ثواقب، همانجا). در میان لرها، اگر فردی در خواب از مرده چیزی بگیرد، خوب است، اما برخی معتقدند که این عمل بد است و یکی از اقوام نزدیک فرد میمیرد؛ اگر فرد به مرده چیزی بدهد، کسی از خانوادهاش میمیرد و اگر خوراکی باشد، آن خوراکی کمیاب میشود؛ اگر مرده به خانۀ کسی آمد، باید برایش فاتحه بخواند و خیرات کند؛ اگر با مرده دعوا کند، مرده طلبکار است؛ برخی معتقدند در این حالت، یکی از افراد خانواده میمیرد و برخی آن را نشانۀ اختلاف در خانواده میدانند (عسگری، 1/ 41). به باور اهالی تایباد، اگر کسی مرده را در خواب ببیند، نامه یا خبر خوشی به او میرسد، و اگر در خواب ببیند که خودش مرده است، عمرش طولانی میشود (مشایخی، 160). در الموت، اگر مرده به کسی چیزی دهد، نشانۀ خوشحالی است و اعضای خانواده سالم میمانند، و اگر چیزی بگیرد، حتماً یکی از اعضای خانواده میمیرد؛ اگر در خواب ببینند که مردهای ناراحت است، باید برای آمرزشش خیرات کنند (حمیدی، 305). در کازرون، دیدن مرده نشانۀ آمدن مسافر است (حاتمی، همانجا). در میناب، هرگاه در خواب پدر و مادر فوتشدۀ کسی به او چیزی بدهند، ثروتمند میشود؛ اگر مرده کسی را همراه خود به جایی ببرد، او فوت میشود (سعیدی، 391). در همانجا، کسی که خواب دید مردهای به او چیزی میدهد، اگر آن چیز سفید یا سبز و از مواد غذایی باشد، نشانۀ پول و دارایی است، ولی اگر سیاه باشد، تعبیرش به بدی است؛ و اگر چیزی بگیرد، تعبیرش مرگ است (همانجا). همچنین در همانجا اگر مردهای را ببیند که همیشه در حال نماز است، وی فارغ از گناه بوده و تقوایش پوشیده است (همو، 392). به باور لرها، در خواب نگاه کردن به آینه گرفتاری و اندوه است (اسدیان، 185). در راور، دیدن آینه در خواب نشانۀ خوبی و خوشی آینده است (کرباسی، 150). اگر کسی خدا را در خواب ببیند، کافر است (هدایت، 66؛ ماسه، I/ 248). در سروستان، باور دارند که اگر کسی خواب ائمۀ اطهار (ع) را ببیند، مخصوصاً با لباس سبز، نشان پیشرفت کار و آیندۀ خوب است (همایونی، فرهنگ، 368- 369). به باور لرها و سیرجانیها، دیدن سید در خواب، امام است و باید از او حاجتی خواست (اسدیان، 184؛ مؤیدمحسنی، 462). میان لرها و تنکابنیها، در خواب به زیارت رفتن دلیل نیکرفتاری در بیداری است (اسدیان، همانجا؛ خلعتبری، 100). به باور لرها، گرفتن چیزی در خواب از امام، بهبود بیماری است (اسدیان، 185). در ایزدخواست، اگر کسی پیغمبر و امامان را در خواب ببیند، پرهیزکار، و کار دین و دنیای او خوب میشود؛ اگر فرشتگان و ملائکه را ببیند، به سفر حج مشرف میشود؛ اگر عالِمی را ببیند، ثوابی به او رسیده یا از گرفتاری نجات مییابد (رنجبر، همانجا؛ نیز نک : فاروقی، 39). نمازخواندن در خواب، علامت ثروت است (ماسه، همانجا). در ایزدخواست، در خواب اذان گفتن و نماز خواندن نشانۀ این است که ایمان فرد زیاد و زندگیاش بهتر میشود (رنجبر، همانجا). در سیرجان، نماز خواندن در خواب نشانۀ زیارت است (مؤیدمحسنی، 461). به باور ایرانیها، اگر ماه را در خواب ببینند، خبر خوش میرسد (هدایت، 67؛ ماسه، همانجا). به باور خراسانیها، فرد با دیدن ماه در خواب، صاحب مقام و منصب خواهد شد (شکورزاده، 317). به باور مردم سروستان، اگر کسی خواب دید که سقف آسمان کوتاه شده، خطری در پیش است (همایونی، همان، 368). به باور مردم راور، اگر کسی در خواب ماه را در آسمان ببیند، نشانۀ خوشی و خوبی آینده است (کرباسی، همانجا). در ایزدخواست، باور دارند که اگر ماه و خورشید و ستارگان را در خواب ببینند، در میان اقوام خود، صاحب جاه و مقام یا صاحب فرزند میشوند (رنجبر، 501). تایبادیها باور دارند که دیدن ستاره تعبیر به نامه میشود (مشایخی، 159). در سیرجان، ماه و ستاره در خواب، تعبیرش زیارت است (مؤیدمحسنی، همانجا). در اردکان، اگر زنی در خواب با مرد نامحرمی مشغول صحبت باشد، فردای آن روز مرد محرم او از سفر برمیگردد (طباطبایی، 449). به باور مردم ایزدخواست، گفتوگو با زن زیبا نشانۀ سال خوب است (رنجبر، 502). در همانجا اگر در خواب ببیند که علم میآموزد، کاری میکند که ثوابی به وی میرسد (همو، 501). اگر کسی خواب ببیند که خوابیده است، به مسافرت میرود (مؤیدمحسنی، همانجا). به باور لرها، دیدن فرار سایه از آدم در خواب، نزدیک بودن مرگ است (اسدیان، همانجا). در گروس، تعبیر دیدن تخممرغ در خواب، صاحب فرزند شدن است (هاشمنیا، 87). در ایزدخواست، دیدن صید ماهی در خواب نشانۀ روزی حلال در بیداری است (رنجبر، 504).
اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، 1358 ش؛ امیری خوانساری، هوشنگ، فرهنگ باستانی خوانسار، تهران، 1381 ش؛ بختیاری، علیاکبر، سیرجان در آیینۀ زمان، کرمان، 1378 ش؛ بخشیزادۀ آلیانی، اسماعیل، سیری در زندگی تالشها، تهران، 1391 ش؛ بندهش، ترجمۀ مهرداد بهار، تهران، 1385 ش؛ بهمنبیگی، محمد، عرف و عادت در عشایر فارس، تهران، 1324 ش؛ بیگدلی، محمدرضا، ترکمنهای ایران، تهران، 1369 ش؛ پایندۀ لنگرودی، محمود، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، تهران، 1355 ش؛ پرنیان، موسى، فرهنگ عامۀ کرد، کرمانشاه، 1380 ش؛ پناهی، عباس، پژوهشی در مردمشناسی دهستان جنت رودبار رامسر، قم، 1389 ش؛ پهلوان، کیوان، فرهنگ عامۀ الاشت، تهران، 1385 ش؛ ثعالبی مرغنی، حسین، غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم، تهران، 1342 ش/ 1963 م؛ ثواقب، جهانبخش، دریاچۀ پریشان و فرهنگ منطقۀ فامور، شیراز، 1386 ش؛ حاتمی، حسن، باورها و رفتارها، گذشته در کازرون، تهران، 1385 ش؛ حبیش تفلیسی، کلیات تعبیر خواب، تهران، 1391 ش؛ حکمت یغمایی، عبدالکریم، بر ساحل کویر نمک، تهران، 1370 ش؛ حمیدی، علیاکبر، مردمنگاری الموت، تهران، 1384 ش؛ خلعتبری لیماکی، مصطفى، فرهنگ مردم تنکابن، تهران، 1387 ش؛ رضایی، غلامرضا، شهر من فسا از نگاهی دیگر، شیراز، 1387 ش؛ رضی، هاشم، دانشنامۀ ایران باستان، تهران، 1381 ش؛ رنجبر، حسین و دیگران، سرزمین و فرهنگ مردم ایزدخواست، تهران، 1373 ش؛ زرینکوب، عبدالحسین، یادداشتها و اندیشهها، به کوشش عنایتالله مجیدی، تهران، 1351 ش؛ سالاری، عبدالله، فرهنگ مردم کوهپایۀ ساوه، تهران، 1379 ش؛ سرلک، رضا، آداب و رسوم و فرهنگ عامۀ ایل بختیاری چهارلنگ، تهران، 1385 ش؛ سعیدی، سهراب، فرهنگ مردم میناب، تهران، 1386 ش؛ شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، 1363 ش؛ شهاب کوملهای، حسین، فرهنگ عامۀ کومله، رشت، 1386 ش؛ شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، 1383 ش؛ شهمردان بن ابیالخیر، نزهتنامۀ علایی، به کوشش فرهنگ جهانپور، تهران، 1362 ش؛ صرفی، محمدرضا، «خواب و خوابگزاری در شاهنامه»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، مشهد، 1383 ش، شم 4؛ طباطبایی اردکانی، محمود، فرهنگ عامۀ اردکان، تهران، 1381 ش؛ عسگری، نصرالله، فرهنگ مردم الموت، قزوین، 1391 ش؛ عطار نیشابوری، فریدالدین، منطق الطیر، به کوشش صادق گوهرین، تهران، 1348 ش؛ علمداری، مهدی، فرهنگ عامیانۀ دماوند، به کوشش فرهاد فیاض، تهران، 1379 ش؛ عنصرالمعالی کیکاووس، قابوسنامه، به کوشش سعید نفیسی، تهران، 1342 ش؛ فاروقی، عمر، فرهنگ مردم سقز، سقز، ادارۀ فرهنگ و هنر؛ فزونی استرابادی، محمود، بحیره، تهران، 1328 ق؛ فقیری، ابوالقاسم، ترانههای محلی، شیراز، 1342 ش؛ قرآن کریم؛ کرباسی راوری، علی، فرهنگ مردم راور (دفتر یکم)، تهران، 1365 ش؛ محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، اراک، چاپخانۀ هما؛ مختارپور، رجبعلی، دو سال با بومیان جزیرۀ کیش، تهران، 1387 ش؛ مسکینی سمرقندی، محمد، جواهرالعلوم همایونی، به کوشش محمدحسین تسبیحی، اسلامآباد، 1388 ش/ 2009 م؛ مشایخی، محمدجواد، فرهنگ مردم تایباد و باخرز، مشهد، 1388 ش؛ معطوفی، اسدالله، تاریخ، فرهنگ و هنر ترکمان، تهران، 1383 ش؛ مقدم گلمحمدی، محمد، تویسرکان، تهران، 1378 ش؛ مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، 1386 ش؛ نظری داشلیبرون، زلیخا و دیگران، مردمشناسی روستای ابیانه، تهران، 1384 ش؛ نوروزنامه، منسوب به عمر خیام، به کوشش علی حصوری، تهران، 1357 ش؛ هاشمنیا، محمود و ملوک ملکمحمدی، فرهنگ مردم گروس (بیجار و حومه)، بیجار، 1380 ش؛ هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، 1342 ش؛ همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، تهران، 1349 ش؛ همو، گوشههایی از آداب و رسوم مردم شیراز، شیراز، 1353 ش؛ یواقیت العلوم و دراری النجوم، به کوشش محمدتقی دانشپژوه، تهران، 1345 ش؛ نیز:
Massé, H., Croyances et coutumes persanes, Paris, 1938. حسن اکبری بیرق
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید