خطیبی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 16 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/246488/خطیبی
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
4
خَطیبی، پرویز (1302-1372 ش/ 1923-1993 م)، روزنامهنگار، نمایشنامه و فیلمنامهنویس، و کارگردان تئاتر و سینمای ایران که با فکاهیها و ترانههای طنزآمیزِ اجتماعی و سیاسی خود (پیشپردهها) نقش مؤثری در جذب گروه وسیعی از مخاطبان به مطبوعات و تئاترهای عامهپسند داشت. خطیبی نمایشنامههایش را براساس داستانهای کهن عامیانه و قطعههای فکاهی، و پیشپردههایش را با الهام از قصههای سنتی رایج در میان مردم و در نقد جهل و عقبماندگیهای اجتماعی و فرهنگی مینوشت. وی در تهران متولد شد (بهارلو و مرادی، 162). نام اصلی او محمدجعفر خطیبی نوری، و نوۀ دختری میرزا رضا کرمانی، آزادیخواه و قاتل ناصرالدین شاه قاجار، بود و از کودکی به روزنامهنگاری، بازیگری و فعالیتهای اجتماعی علاقه داشت. در 1315 ش که 13 ساله بود، نخستین شعرهای فکاهی و کاریکاتورهایش با امضای مستعار «دارکوب» در مجلۀ توفیق چاپ شد (نک : خطیبی، مجموعه ... ، 2/ 4؛ پرویز خطیبی ... ، npn.). در آن دوره عباس فرات (با نام مستعار ابنجنی)، غلامرضا روحانی (اجنه)، محمدعلی افراشته (پرستو چلچلهزاده)، ابوالقاسم حالت (خروس لاری)، نورالله خرازی (نوری و سبز قبا)، محمدامین محمدی (طوطی) و چند نویسنده و شاعر دیگر با حسین توفیق همکاری میکردند (خطیبی، خاطراتی ... ، 6). بیشتر نویسندگان توفیق در آن دوره اسامی پرندگان را به عنوان نام مستعار خود انتخاب کرده بودند (همان، 566). توفیق و مجلههای دیگری که خطیبی در سالهای بعد سردبیری آنها را به عهده گرفت، مصداق بارزِ مجلههای جنجالی و «عامهپسند» بودند. هر نشریۀ عامهپسندی که گروه وسیعی از مردم مطالب آن را مطالعه کنند، و توجه عموم به اخبار و مطالبش برانگیخته شود و وارد توزیع و بازتوزیع شفاهی گردد، جزو «فرهنگ عامه» ارزیابی میشود (استوری، 187). همچنین برنامههای رادیویی خطیبی مثل «شما و رادیو»، که سالهای متمادی صبحهای جمعه در آن قطعههای نمایشی و فکاهی به صورت ترانه اجرا میشد، و سنخهایی که او به کمک بازیگران رادیو ایران خلق کرد، برای عامۀ مردمی که رادیو عمدهترین وسیلۀ سرگرمیشان محسوب میشد، «فرهنگساز» بود. درواقع خطیبی با مجموعهای از ترانههای فکاهی، پیشپردهها، قصهها، نمایشنامهها، فیلمنامهها و فیلمهای عامیانهاش نقشِ پنهان یا واکاوی نشده و سهمِ نامأجوری در ادبیات توده یا فرهنگ عامه داشت (بهارلو، یادداشتها). از این دیدگاه، دهۀ 1320ش تا پیش از کودتای 28 مرداد 1332 زمان اوج فعالیت خطیبی در بخش فرهنگ عامه است. او از 1320 ش نخستین پیشپردههایش را نوشت (نک : ه د، پیشپرده و پیشپردهخوانی). در 1321 ش اولین نمایشنامۀ سهپردهای خود را با عنوان یوسف و زلیخا تنظیم کرد که مدتی طولانی روی صحنۀ تئاتر اجرا شد. در همان سال به ترتیب هفتهنامههای طنزآمیزِ بهرام و علی بابا، و در 1328ش حاجی بابا را انتشار داد که از پرتیراژترین مطبوعات فکاهی و سیاسی همان دوره بودند. خطیبی از 1322ش با رادیو تهران نیز همکاری کرد که حاصلش نوشتن شمار بسیاری ترانۀ فکاهی و نمایشنامۀ کوتاه رادیویی بود. همچنین از 1328ش به عنوان کارگردان و نویسندۀ فیلمنامههای سینمایی به فعالیت پرداخت. وی در فاصلۀ سالهای 1320 تا کودتای 28 مرداد 1332 تمایلات سیاسی و ملی آزادیخواهانه داشت، و این گرایش را در بیشتر آثارش بروز میداد (بهارلو، یادداشتها). خطیبی گفته است: از 1320ش در مدت چند ماه، تصنیفهای فکاهیاش ــ که در تماشاخانههای تهران با نام «پیشپرده» خوانده میشدند ــ با اقبال عامۀ مردم مواجه شدند؛ به خصوص تصنیف مستر ضیایی: «سیدضیا دستمو گرفت بُرد توی حلقه/ آنکه چون میکرب سل دشمن خلقه/ همان سید ارقه/ همان آدمی ــ کـه سـازد همـی ــ بنـده را فـدایی/ پـی فرمـان روایـی/ منم مسترضیایی». این پیشپرده که در آن به حزب ارادۀ ملی و سیدضیاءالدین طباطبایی حمله شده بود، توجه اعضای حزب تودۀ ایران را برانگیخت، و آنها هم تلاش کردند تا خطیبی را به عضویت در آن حزب ترغیب کنند؛ اما خطیبی گفته است که بهرغم داشتن گرایش «چپ» و پذیرفتن پارهای مفاد مرامنامۀ حزب توده، هیـچگاه بـه عضویـت آن حـزب درنیـامد ( فستیـوال ... ، 51-52، مجموعه، 2/ 106). با این همه، نشریههای حزب توده خطیبی را میستودند و او را شاعری معرفی میکردند که توانسته است انتقادات سیاسی و اجتماعی را در قالب الفاظ عامیانه مطرح، و در تصنیفهایش با «کارگران و آزادیخواهان» همفکری و همکاری کند. خطیبی در تصنیفهای فکاهی خود بهجز موضوعهای انتقادیِ اجتماعی و سیاسی دربارۀ برخی از مسائل عادی و صفات ناپسند جوانان فرنگیمآب، دعواهای خانوادگی، نزاع زن و شوهرها، راز و نیازهای عاشقانه، هجو بعضی مظاهر تمدن جدید و بهویژه دربارۀ خواستهای عمومی مردم تأکید میکرد (کیانافراز، 199). عضو دونپایه، کارمند اخراجشده، حاجی محتکر، فُکُلی و خانم چادرنمازی، منتظرالوکاله، محرومالوکاله و گداها نمونههایی از این تصنیفها هستند (خطیبی، تصنیفها ... ، 3، 8، 11، 15، 17، 19، 20). بخشـی از تصنیـف «وکیـل ملت» ــ که در دهۀ 1320 ش توسط اصغر تفکری، کمدین نامآور تئاتر، خوانده شد ــ به این شرح است: منم آن کس که چاق و چلّه هستم، وجیهالمله هستم/ به مجلس رفتهام از بهر ملت، ولی با زور دولت/ مدام در پارلمانم، وکیل بیزبانم/ بیاناتم رسا، صوتم ملیح است/ که هرچه بشنوم گویم صحیح است/ وکیل ملتم من/ / منم آن کس که هستم از خریت، مطیع اکثریت/ هر آن کس پا شود من هم شوم پا، ولی با رأی آقا/ طرفدار شریرم، مرید پول و لیرم/ اگر بیمدرک و بیحس نبودم، وکیل لایق مجلس نبودم/ وکیل ملتم من (نک : همو، «وکیل ... »، 444). تصنیفهای فکاهی خطیبی را در تماشاخانههای تهران مجید محسنی، حمید قنبری، اصغر تفکری، مرتضى احمدی، عبدالعلی همایون، عزتالله انتظامی و جمشید شیبانی اجرا میکردند و گاهی هم خود او به این کار میپرداخت. خطیبی در 1323ش با رادیو تهران (و پس از آن رادیو ایران) همکاری کرد و در مقامِ نویسنده و کارگردان، اولین گروه بازیگرانِ رادیو را برای اجرای برنامههای نمایشی سرپرستی کرد. او نخستینبار با استفاده از قطعههای نمایشیِ طنزآمیز اقبال عمومی شنوندگان رادیو را برانگیخت، و با تبحری که در نوشتن قصههای کمدی و سنتی داشت، تهیه و تولید نمایشهای رادیویی را باب کرد (همو، «پای ... »، 90). خطیبی برای اجرا در تئاتر شماری نمایشنامه نیز نوشت که در تنظیم بیشتر آنها از ادبیات کهن، داستانهای هزار و یک شب و موضوعهای آیینی الهام گرفته بود. نخستین نمایشنامهاش هفتسین نام داشت و پس از آن، نمایشنامههای امیرارسلان، قزلارسلان، شبهای مداین، اولتیماتوم، جن در قصر خلیفه، جنون حکومت، علی بابا و چهل دزد بغداد، اشکهای عشق، قسمت، مسافرت به کرۀ مریخ، و سه تفنگدار را نوشت (جنتی عطایی، 84؛ بهارلو و مرادی، 162). به گفتۀ خودش نوشتنِ نمایشنامه برای تماشاخانههای پایتخت (تئاترهای تهران، هنر و کشور) تمام وقت او را میگرفت (خاطراتی، 78). خطیبی همچنین نمایشنامۀ حاکم یکروزه را با گوشۀ چشمی به یکی از داستانهای عالمآرای عباسی نوشت که در عین حال شباهتهای بسیار هم به نمایشنامۀ حکایت یوسف شاه سراج، نوشتۀ میرزا فتحعلی آخوندزاده دارد (حیدری، 52-53). این نمایش که داستان خلافت چوپانی است که به خلیفه شباهت دارد و در مدت 3 روز تصدی خلافت خود کارهای مفیدی برای مردم فقیر انجام میدهد، مورد تأیید عبدالحسین نوشین، کارگردان تئاتر و عضو آخرین کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران قرار گرفت که در آن دوره در وزارت فرهنگ و هنر در بخش ممیزی آثار نمایشی کار میکرد. از نظر نوشین نشاندنِ دهقان به کرسی حکومت به معنی «حکومت مردم بر مردم» بود (خطیبی، فستیوال، 53). دوبلۀ فیلمهای عربی و هندی به زبان فارسی یکی دیگر از فعالیتهای خطیبی بود که از 1326ش در مقام سرپرست و با همکاری عطاءالله زاهد و گروهی از بازیگران تئاتر آغاز شد (حاج سیداحمدی، 194). خطیبی در تیرماه 1332 به همراه گروهی از هنرمندان برای شرکت در جشنوارهای راهی بخارست و سپس اتحاد جماهیر شوروی شد. وقتی به ایران بازگشت که در 28 مرداد 1332 بر ضد دولت مصدق کودتا شده بود. وی دستگیر شد و مدتی بعد برای برائت خود از حزب توده، کتاب فستیوال بخارست و سفر به شوروی را نوشت، و فیلم قیام پیشهوری (1332 ش) را کارگردانی کرد، و در آگهیهای تبلیغی فیلم از آن به عنوان «اولین فیلم سیاسی و کمدی فارسی» نام برد (حیدری، 37؛ نیز نک : بهارلو، فیلمشناخت ... ، 63). خطیبی پس از آن به راه دیگری افتاد و در سینما فیلمهای کینه (1333 ش)، محکوم به ازدواج (1333 ش)، نردبان ترقی (1336 ش)، دشمن زن (1337 ش)، انسان پرنده (1340 ش) و گربۀ وحشی (1341 ش) را کارگردانی کرد (بهارلو و مرادی، همانجا) و داستانهایی همچون جنس لطیف (تیر ماه 1333) را نوشت. خطیبی در سالهای پس از انقلاب به آمریکا رفت و مجلۀ حاجی بابا را منتشر کرد که انتشار آن حدود یک سال دوام آورد. در همان سالها نمایشنامههای عروسی ایران خانم و حاجی مارمولک را هم نوشت، که در لُسآنجلس به روی صحنه رفت. خطیبی در اواخر عمرش کتاب خاطراتی از هنرمندان را نوشت و در 1372 ش درگذشت (پرویز خطیبی، npn.).
استوری، جان، مطالعات فرهنگی دربارۀ فرهنگ عامه، ترجمۀ حسین پاینده، تهران، 1385 ش؛ بهارلو، عباس، فیلمشناخت ایران، تهران، 1384 ش؛ همو، یادداشتها؛ همو و شهناز مرادی کوچی، دانشنامۀ سینمای ایران، تهران، 1383 ش؛ جنتی عطایی، ابوالقاسم، بنیاد نمایش ایران، تهران، 1356 ش؛ حاج سیداحمدی، مرتضى، من و زندگی، تهران، 1387 ش؛ حیدری، غلام، تراژدی سینمای کمدی ایران، تهران، 1370 ش؛ خطیبی، پرویز، «پای صحبت پیشکسوتان»، تماشا، تهران، 1355 ش، شم 258؛ همو، تصنیفهای جدید (قسمت دوم)، تهران، 1323 ش؛ همو، خاطراتی از هنرمندان، لسآنجلس، 1373 ش؛ همو، فستیوال بخارست و سفر شوروی، تهران، 1333 ش؛ همو، مجموعۀ تصنیفها، تهران، 1323 ش؛ همو، «وکیل ملت»، دلشدگان (ترانهها، سرودها و تصنیفهای ملی)، به کوشش سمیرا بهرامی، تهران، 1380 ش؛ کیانافراز، اعظم، جادوی صحنه: زندگی تئاتری عزتالله انتظامی، تهران، 1383 ش؛ نیز:
Parviz Khatibi-Biography, www.parvizkhatibi.com/ bio. عباس بهارلو
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید