صفحه اصلی / مقالات / خسرو دیوزاد /

فهرست مطالب

خسرو دیوزاد


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : یکشنبه 15 دی 1398 تاریخچه مقاله

خُسْرُوِ دیوْزاد، از کتابهای ادبیات مکتب‌خانه‌ای که براساس افسانه‌ای به همین نام تألیف شده‌ است، اما نام نویسنده یا راوی داستان معلوم نیست. این کتاب، داستان سرگذشت پهلوانی به نام خسرو است که حاصل زناشویی کامران‎دیو و شاهزاده ماه‌جبین است و به همین سبب نیز خسرو دیوزاد نامیده می‌شود. خسرو به کمک دایی خود، ملک جمشید، والدین خائنش را به کیفر می‌رساند. مضمون اصلی داستان بی‌وفایی زنان و خیانت آنان است. 
این کتاب نخستین‌‌بار در بمبئی و سپس بارها در ایران چاپ شد. از جمله چاپهای آن در ربیع‌الآخر 1298 در کارخانۀ استاد محمدتقی با 20 تصویر و به خواهش آقا محمدعبدالله و آقا عبدالکریم خوانساری بوده است. خلاصۀ داستان چنین است: 
در چین، پادشاهی به نام مظفرشاه حکومت می‌کند که فرزند پسری به نام ملک‌جمشید دارد. هرگاه همسر مظفرشاه دختر می‌زاید، شاه او را می‌کشد. مادر ملک‌‌جمشید در یک زایمان، به همراه او، دختری نیز به دنیا می‌آورد که با همدستی دایه، او را از چشم پادشاه پنهان نگاه می‌دارد. نام دختر را ماه‌جبین می‌گذارند. ملک‌جمشید در 5‌سالگی خواهرش را می‌یابد و از او حمایت می‌کند تا اینکه ماه‌جبین 12ساله می‌شود. دختر در زیبایی همتا ندارد. روزی ملک‌مظفر او را در باغ قصر می‌بیند و به او دل می‌بازد؛ او قصد کام‌جویی دارد که ملک‌جمشید سر می‌رسد و راز را فاش می‌کند. پادشاه که درمی‌یابد دختر زیبا، دختر خود او ست که با حمایت ملک‎جمشید زنده مانده است، هر دو را از شهر بیرون می‌کند. ملک‌جمشید در بیابان از چشمۀ طلسم‌شده‌ای آب می‌نوشد و به آهو تبدیل می‌شود. برادر سر به بیابان می‌گذارد و خواهر به قلعه‌ای می‌گریزد. صاحب قلعه، دیوی به نام کامران است که عاشق دختر می‌شود و با او ازدواج می‌کند. حاصل این پیوند پسری به نام خسرو است. از سوی دیگر، ملک‌جمشید با کمک یک جادوگر دوباره به هیئت انسانی درمی‌آید و خواهر خود را پیدا می‌کند. اما خواهر که می‌ترسد برادرش او را از شوهر و فرزندش جدا کند، به همراه شوهرش قصد ‌کشتن ملک‌جمشید را می‌کند. ملک‌جمشید به کمک خسرو دیوزاد نجات می‌یابد. خسرو پـدر و مـادرش را می‌کشد و به همراه دایی خود ــ ملک جمشید ــ نزد پدربزرگش می‌رود.
همان‎گونه که گفته شد، این داستان براساس یکی از افسانه‎های رایـج در میـان مـردم تـألیف شـده است. ایـن افسانـه در    ردیـف افسانه‎های سحرآمیز قرار دارد و در فهرست آرنه ـ تامپسون با    کد 590 مشخص شده است. از خسرو دیـوزاد یک روایت شفاهی    در خراسان (میهن‎دوست، 93-102، 221- 245) ثبت شده است.
پی‌رنگ داستان ضعیف است و منطقی پذیرفتنی بر اعمال و رفتار قهرمانان حاکم نیست. به نظر می‌آید پردازنده در بسیاری از حوادث، قصد طولانی‌کردن و بسط دادن داستان را داشته است. یکی از بن‌مایه‌های افسانه‌های سحرآمیز وارونه‌کاری دیوان است. در این داستان، دیوی به نام اورنگ دوبار در شرایطی قرار می‌گیرد که از قهرمان بپرسد آیا او را در دریا بیندازد یا بر کوه. در یک مورد ملک‌جمشید چون نمی‌خواهد دیو او را بر کوه بیندازد، پاسخ می‌دهد مرا در کوه بینداز. دیو هم از سر وارونه‌کاری، طبق میل قلبی ملک‌‌جمشید، او را در دریا می‌اندازد. باز در جایی دیگر، همین اورنگ دیو قصد دارد خسرو دیوزاد را بر کوه پرتاب کند، اما معلوم نیست به چه سبب نیت خود را تغییر می‌دهد و قصد می‌کند که خسرو را در دریا بیندازد.
تبدیل و تغییر شکل یا پیکرگردانی، یکی دیگر از بن‌مایه‌های این‌گونه افسانه‌ها ست که در این داستان بارها تکرار می‌شود؛ ملک‌جمشید به آهو، مهرانگیز به روباه، ملک‌بهمن به گرگ و جادوگر به عقاب تبدیل می‌شود.
نسخۀ چاپ سنگی (1274 ق) داستان خسرو دیوزاد، تصویرهای متعدد ماهرانه و بکری دارد: زنان زیبای بال‌دار (پریان) در تصاویر کتاب، همان نقش فرشته‌های غربی را به عهده دارند (ماسه، II/ 354-355). نقش شتری که بدن او را 4 زن می‌سازند و به طرز شگفتی یکدیگر را در برگرفته‌اند؛ یکی از آنها بال‌دار است و مانند پریان، تاج بر سر، و گرز معروف رستم با سر گاو را نیز بر دوش دارد. در برگ آخر کتاب، تصویری از نسناس است که با تیر و کمان، دُم خودش را که سر اژدهای بال‌دار است، نشانه می‌گیرد؛ این سرلوح مانند دیگر نقشهای مشابه، ظاهراً از بازگشت به شیوه‌های هندوایرانی و یا نمونه‌های ایرانی مقدم آن مایه گرفته است، اما تصویر نسناس که سرش زن، و بدنش پلنگ‌گونه است، بی‌شک از یک مینیاتور صور افلاک اقتباس شده است (ماسه، 57 - 58).
مکر زنان بن‌مایۀ اصلی داستان است. در پایان داستان، وقتی که بدکاری ماه‌جبین بر ملک‌جمشید آشکار می‌شود، پادشاه می‌گوید به این علت فرزندان دختر خود را می‌کشته که از آنان بی‌وفایی و خیانت دیده‌است و به فرزند دختر اعتماد ندارد. عملکرد دختر در برابر برادرش هم این ادعای شاه را اثبات می‌کند. یکی از اهداف اصلی قهرمان در داستانهایی که از دورۀ صفویه به بعد تألیف شده‌اند، دعوت کفار به اسلام بوده است که به صورت بن‌مایه‌ای رایج درآمده ‌است. براین اساس، خسرو موفق می‌شود قطران زنگی را شکست دهد و به دین اسلام درآورد.
نثر کتاب همچون دیگر داستانهای ادب عامه در دورۀ قاجار، ضعیف است. کاربرد فراوان افعال وصفی و «گردیدن» و «نمودن»، جمله‌های ناقص و مبهم، و توصیفات نه چندان دل‌چسب، از ویژگیهای نثر کتاب است: «دختر دید که از فوق کوه غرش شیری بلند گردید» («کتاب ... »، 1396). در مواضع وصف و هرجا که مقدور بوده، از انواع سجعها استفاده شده است. برخی واژگان و اصطلاحات نامأنوس نیز در آن دیده می‌شود، مثل «احدالتّعاقب» (همان، 1399). گاه، برخی ازجمله‌ها از نظر دستوری هم اشکال دارند: «قطرات اشک را از دیده باریدن کرد» (همان، 1401)؛ «از برای خاطر خواهرم ما را اخراج و دربه‌در کرد» (همانجا)؛ «پتیارۀ نامهربانه» (همان، 1403). نثر به تبع زبان گفتار، نظم دستوری ندارد و عبارات و اصطلاحات گفتاری در متن، کاربرد فراوان دارند؛ مثل خندق بلا، گیسوبریده، دمار از روزگار کسی درآوردن. گاه از امثال و اشعار معروف نیز به قصد آرایش کلام، استفاده شده است: من از بیگانگان هرگز ننالم (همان، 1411)؛ بدین مژده گر جان فشانم روا ست (همان، 1404).
گزاره‌های قالبی در این اثر، مثل دیگر داستانها تکرارشده است: «اما بعد، راویان اخبار و ناقلان آثار چنین روایت کرده‌اند که ... »؛ «القصه»؛ «و اما بعد»؛ «چون شب بر سر دست شد».
وصف اشیاء و مکانها با نوع زندگی دورۀ قاجار همسو ست. در لابه‌لای داستان از اشعاری هم استفاده شده که اغلب قطعه‌های دو یا سه‌بیتی هستند.
نام شاهان داستانی با نام شاهان قاجار همانندی دارد: احمدشاه، مظفرشاه. آیا این نامها اشاره به نام شاهان قاجار است یا انتخاب آنها را بر اثر تصادف باید دانست؟
صحنه‌های عشق‌بازی و مجامعت در این داستان بی‌پرده توصیف می‌شود و تصویرگر نیز این صحنه‌ها را به تصویر کشیده‌ است؛ در صحنه‌ای کامران‌دیو در برابر ملک‌‌جمشید و به قصد تهدید او، با خواهرش نزدیکی می‌کند (همان، 1409).

مآخذ

«کتاب خسرو دیوزاد»، ادبیات مکتب‌خانه‌‌ای، به کوشش حسن ذوالفقاری و محبوبه حیدری، تهران، 1391 ش، ج 2؛ ماسه، هانری، «نقشهای عامیانۀ ایران»، ترجمۀ نـوشین نفیسی، هنـر و مردم، تهران، 1348 ش، س 8، شم‍ 89؛ میهن‌دوست، محسن، اوسنه‌های پهلوانی ـ تغزلی، تهران، 1381 ش؛ نیز:

Massé, H., Croyances et coutumes persanes, Paris, 1938.
حسن ذوالفقاری

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: