رجعت
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 3 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/246224/رجعت
سه شنبه 12 فروردین 1404
چاپ شده
24
بهطور طبیعی موضوعی مانند رجعت از همان سدههای متقدم مبحثی مناقشهآمیز در محافل کلامی بوده است؛ بهخصوص که تنها مدافع آن امامیه و محافل مرتبط با آن بوده است. برخی از مخالفان با تکیه بر آیاتی چون آیۀ 100 مؤمنون (23)، تلاش داشتند نشان دهند پس از مرگ تا برپایی قیامت چیزی جز برزخ نیست (مثلاً ملطی، 19). در مقابل، متکلمان در دفاع از رجعت به آیات متعدد از قرآن کریم استناد جستهاند (نک : مفید، اوائل، 78)؛ چنانکه چنین استناداتی در احادیث منقول از امام صادق (ع) (قمی، 1 / 24-25) و امام رضا (ع) (ابنبابویه، عیون، 2 / 298) نیز دیده میشود. در منابع امامی، آیاتی پرشمار در این باره مورد استناد قرار گرفتهاند (بقره / 2 / 56، 73، 243؛ یونس / 10 / 4، 46؛ اسراء / 17 / 6؛ انبیاء / 21 / 95؛ نمل / 27 / 83؛ قصص / 28 / 85؛ سجده / 32 / 21؛ غافر / 40 / 11، 51؛ ق / 50 / 42؛ طور / 52 / 47). هم از متقدمان کسانی چون فضل بن شاذان (ص 381-385، 414) و هم از معاصران مانند نجمالدین طبسی (سراسر اثر) کوشیدهاند تا شواهدی از احادیث اهل سنت گردآوری کنند، همانگونه که کسانی چون همان فضل بنشاذان از متقدمان، و شیخ حر عاملی از متأخران، به دنبال گردآوری مشابهی از احادیث شیعه بودهاند (فضل، 193-222؛ حر عاملی، الایقاظ ... ، سراسر اثر). شیخ مفید هم از کثرت احادیث در اثبات رجعت سخن گفته است (همانجا).بااینحال، با الهام از حدیثی از امام رضا (ع) (ابنبابویه، عیون، 2 / 218)، حتى برخی از عالمان حدیثگرا چون ابنبابویۀ قمی، با کنار هم نهادن دو گزاره، اینکه رجعت در بنیاسرائیل رخ داده است، و اینکه به حکم حدیث نبوی، هرچه در بنیاسرائیل رخداده است در امت اسلامی نیز رخ خواهد داد، برای رجعت استدلال کرده است ( الاعتقادات، 62). همچنین متکلمی چون سید مرتضى، تکیۀ اصلی را از مستندات قرآنی و حدیثی برداشته، برای اثبات رجعت روی به اجماع امامیه آورده و از این امر نیز دفاع کرده است که بتوان در چنین موضوعی اعتقادی به اجماع امامیه استناد کرد (نک : رسائل، 1 / 125، 3 / 36).در منابع کلامی، برخی شبههها نیز دربارۀ رجعت مطرح بوده که مدافعان در مقام پاسخگویی به آنها برآمدهاند؛ مانند بحث دربارۀ امکان برخورداری از نعمت یا عذاب پس از مرگ و پیش از قیامت (مفید، تصحیح، 90-91)، بحث از اینکه رجعت با تکلیف منافات ندارد (سید مرتضى، همان، 1 / 126، 3 / 36)، شبهۀ امکان توبۀ کفار در این زندگی دوباره (همو، الفصول، 153) و پرسش از هدف بازگشت کفار، درحالیکه در برزخ عذاب را چشیده، و به یقین رسیدهاند (مفید، المسائل، 36).بههرتقدیر، کهنترین مباحث مدون از متکلمان امامیه دربارۀ رجعت، از شیخ مفید (د 413 ق / 1022 م) و سید مرتضى (د 436 ق / 1044 م) به دست رسیده است. شیخ مفید بهخصوص در المسائل السرویة، بیشتر با استناد به ظواهر آیات قرآنی سعی در اثبات رجعت دارد (ص 32-35)، حال آنکه بیشترین تکیۀ سید مرتضى در این باره، هم در «مسائل رازیه» و هم «دمشقیات» بر اجماع امامیه است (همان، 1 / 125، 3 / 136). وی توضیح میدهد که رجعت اگر تنها به ظواهر اخبار منقول ثابت میشد، امکان ورود تأویلات بر آن وجود داشت (همان، 1 / 126)؛ خبر در این کاربرد عام، شامل نصوص قرآنی نیز هست. به نظر سید مرتضى از آن رو در کیفیت رجعت جای تأویل نیست که امامیه بر معنای آن اجماع کردهاند (همانجا). گویا استدلال به قرآن برای اثبات رجعت در این دوره با چالشی مواجه بوده که عالمان را به سوی استنادات دیگر سوق داده است؛ شیخ طوسی نیز در تفسیر آیهای که مستند رجعت شمرده میشد، یادآور شده است که زنده شدن یک گروه در یک زمان، دلالتی بر زنده شدن گروهی دیگر در زمانی دیگر ندارد و برای اثبات آن نیاز به دلیل جدید است ( التبیان، 1 / 254).فضل بن حسن طبرسی دربارۀ آن سخن سید مرتضى، یادآور میشود که مقصود از تأویلات آن است که برخی رجعت را به بازگشت حکومت به اهل بیت (ع) در آخرالزمان (یعنی مهدویت) تأویل میکردند و قائل به بازگشت اشخاص ائمه (ع) نبودند (7 / 406). این سخن نشان میدهد که تأویلاتی از این دست نه تنها در عصر سید مرتضى، که احتمالاً در سدۀ 6 ق / 12 م، عصر طبرسی نیز وجود داشته است.مسئلۀ تمسک به اجماع امامیه، در سدههای میانه و متأخر اسلامی نیز شاید به دلیلی همسان و برای پرهیز از تأویلات دارای اهمیت بوده، و تکرار چنین گونهای از استناد در منابع دورههای مختلف قابل پیجویی است (مثلاً نک : حر عاملی، الایقاظ، 81؛ الرجعة ... ، 48-50).در زمینۀ رجعت از متقدمانْ تنها متن مختصری از «اثبات الرجعة»، اثر فضل بن شاذان نیشابوری (د 260 ق / 874 م) برجای مانده است (نک : مآخذ؛ دربارۀ کتاب، نک : نجاشی، 306؛ طوسی، الفهرست، 198). حسن بن علی بن ابیحمزۀ بطائنی (نیمۀ دوم سدۀ 2 ق / 8 م) نیز کتابی با عنوان الرجعة در این باره داشته است (نک : نجاشی، 37).خواجه نصیرالدین طوسی (د 672 ق / 1273 م) در تجرید الاعتقاد، بهعنوان مهمترین مختصر کلامی سدههای میانی، از رجعت سخنی نیاورده است، ولی در مکتب حله مسئلۀ رجعت همچنان اهمیت داشت و زمینۀ تألیف آثاری بود. از جمله میتوان اثبات الرجعة از علامۀ حلی (د 726 ق / 1326 م)، نسخۀ خطی موجود در تهران و مشهد (آقابزرگ، 1 / 92؛ طباطبایی، 26) و «الرجعة والرد على اهل البدعة» از حسن بن سلیمان حلی (سدۀ 9 ق / 15 م)، چاپ همراه مختصر بصائر الدرجات (ص 155 بب ) را یاد کرد.
موج تازهای از توجه به رجعت با برآمدن سلسلۀ صفویه در ایران و بهخصوص با روی آوردن آن به مشروعیتطلبی از جانب فقها آغاز شد. همچون بسیاری از موضوعات دیگر که به برآمدن این جریان فکری ـ سیاسی در ایران صفوی مربوط میشود، توجه دوباره به اندیشۀ رجعت نیز با محقق کرکی (د 940 ق / 1533 م) آغاز شد. وی رسالهای با عنوان اثبات الرجعة نگاشت که آقابزرگ به وجود نسخهای از آن اشاره کرده است (1 / 93). در میان شاگردان کرکی، شرفالدین یحیى بحرانی را نیز میشناسیم که اثری همنام استادش نوشته، و در باب رجعت بحثی را دنبال کرده است (نک : آقابزرگ، 1 / 95).در نیمۀ نخست سدۀ 11 ق / 17 م، همزمان با حکومت شاه عباس اول (996- 1038 ق / 1588- 1629 م) و شاه صفی (1038-1052 ق / 1629-1642 م)، صدرالدین شیرازی ملقب به ملاصدرا (د 1045 ق / 1635 م) بهعنوان یک فیلسوف، مبانی حکمت متعالیه را پی ریخت و با تکیه بر این مبانی، به موضوع رجعت توجه کرد. وی هم در دفاع از باور رجعت کوشید و هم تلاش کرد آن را با زبانی فلسفی تبیین کند. بااینحال، دیدگاههای ملاصدرا دربارۀ نفس و کیفیت تعلق آن به بدن، دربارۀ تعریف تجرد و مراتب آن، در خصوص معیار نقص و کمال و نیز تبیین وی از کیفیت مرگ، منجر به لوازمی بود که باور به رجعت با خوانش سنتی نزد امامیه را با چالشهایی روبهرو میکرد. باوجود آنکه ملاصدرا در آثار خود، در مقام حل این مشکلات برآمده، ولی همچنان میزان توفیق او دراینباره مورد بحث و مناقشه باقی مانده است (نک : افضلی، 25- 38؛ سالک، 92-112).در حدود نیم قرن بعد، موج جدیدی از رجعتنگاری صفوی در اواخر سدۀ 11 ق / 17 م پدید آمد و در طی یک دورۀ چندساله، آثاری چند به دست عالمانی با گرایشهای مختلف دراینباب نوشته شد که ممکن است بیشتر محصول عصر شاه عباس دوم (1052-1077 ق / 1642-1666 م) دانسته شود. دراینباره نخست باید به تألیفی از رجبعلی تبریزی (د 1080 ق / 1669 م) اشاره کرد، فیلسوفی که مشرب فلسفی او از ملاصدرا فاصله داشت. او نیز به پیچیدگیهای فلسفی باور به رجعت توجه کرد و با تألیف رسالهای مختص به این موضوع با عنوان رجعت نفوس مقدسه، به تدقیق در موضوع با مشرب خود پرداخت. نسخهای از این اثر در کتابخانۀ ملی ایران موجود است (جُنگ شم 551‘114‘1، شم دستیابی: 355‘18-5). باید گفت تبیین فلسفی دیگری نیز از فیض کاشانی (د 1090 ق / 1679 م) در میان است که مطهری به تبیین آن پرداخته است (ص 562).اثر دیگر از دورۀ یاد شده، وافیة المؤمنین فی تحقیق رجعة الائمة المعصومین از یوسف بن قاسم استرابادی، تألیف شده در 1084 ق / 1673 م است (حسینی، 2 / 877؛ امین، 7 / 369) که عالمی ناشناخته است. در کنار آن باید از اثبات الرجعة و ظهور الحجة از محمد مؤمن پسر دوست محمد حسینی استرابادی (د 1088 ق / 1677 م) (حر عاملی، امل ... ، 2 / 296؛ برای نسخۀ خطی، نک : آقابزرگ، 1 / 94، 10 / 163) و الرجعة از سلیمان بن محمد جیلانی تنکابنی، تألیف شده در 1089 ق / 1678 م یاد کرد (امین، 3 / 88).اما بیشک اثرگذارترین نوشته در این دوره متعلق به سید محمود بن فتحالله حسینی کاظمی، شخصیتی کمشناخته با تألیفی چالشبرانگیز است. او از شاگردان فاضل جواد کاظمی و مقیم نجف بود؛ در 1079 ق حیات داشته و در حدود سال 1085 ق / 1674 م درگذشته است (افندی، 313؛ مدرسی، 239؛ حسینی، 2 / 809). وی اثری با عنوان تفریح الکربة عن المنتقم لهم فی الرجعة نگاشت که نسخههای متعددی از آن نشان داده شده است (آقابزرگ، 4 / 230؛ نیز حر عاملی، همان، 2 / 316؛ آقابزرگ، 1 / 94). این اثر دربردارندۀ مجموعهای از احادیث متعلق به رجعت بود و بر نقش عنصر انتقام در فلسفۀ رجعت پای میفشرد (نک : همو، 21 / 393). به داوری شیخ حر عاملی، این اثر متضمن مطالبی غریب در زمینۀ رجعت بود که نهتنها منجر به بازایستادن طیفی از شیعیان از قبول آن مطالب میشد، بلکه گاه حاصل آن انکار اصل رجعت بود (نک : الایقاظ، 35، با اشاره؛ برای تطبیق شخص، نک : آقابزرگ، 1 / 94).در واقع یک نسل بعد از سید محمود کاظمی، شبهههای برآمده از کتاب وی، انگیزهای شد تا شیخ حر عاملی (د 1104 ق / 1693 م) به تألیف کتاب الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، دست یازد (همانجا) و همانگونه که از عنوان اثر فهمیده میشود، در صدد بود تا خفتگان در این باب را از خواب بیدار کند (برای چاپ اثر، نک : مآخذ).در آن عصر، کتاب رجعت از محمدباقر مجلسی (د 1110 ق / 1698 م) که به شاه سلیمان صفوی تقدیم شده و به نوعی یک حمایت معنوی و فکری از ایدئولوژی سیاسی دولت صفوی در عصر آن پادشاه بـود (نک : ص 50-51)، بیشتر به مباحث مهدویت پرداخته، و تنها در بخش پایانی بر مسئلۀ رجعت متمرکز شده است (ص193 بب ).از دیگر آثاری که در همین حدود زمانی نوشته شدهاند، میتوان به اثبات الرجعة از سلطان محمود بن غلامعلی طبسی (حر عاملی، امل، 2 / 316؛ آقابزرگ، همانجا؛ نسخۀ کتابخانۀ ملی: شم 666‘121‘1، شم دستیابی: 776‘8-5)، سر مخزون در اثبات رجعت از حسن بن عبدالرزاق لاهیجی (د 1121 ق / 1709 م) ــ فـرزند عبدالـرزاق لاهیجی متکلم و فیلسوف نامدار ــ (چـاپ به کوشش علی صدرایی خویی، 1384 ش)، اثبات الرجعة از آقاجمال خوانساری (د 1125 ق / 1713 م) فقیه و فیلسوف نامی (آقابزرگ، 1 / 91) و ارشاد الجهلة المصرین علی انکار الغیبة و الرجعة از مؤلف ناشناس با تاریخ نسخۀ 1128 ق یاد کرد (همو، 1 / 513). عنوان اثر اخیر، تأکیدی بر نکتۀ شیخ حر عاملی در مقدمۀ الایقاظ است که در آن دوره، جریانی مصمم و قوی در انکار رجعت وجود داشته است.
پس از سقوط دولت صفوی در 1135 ق / 1722 م به دست افغانها، تا اوایل عصر قاجار (تأسیس: 1193 ق / 1779 م) ظاهراً مسئلۀ رجعت دلمشغولی عالمان نبوده است؛ چه، از این دوره تنها یک تکنگاشت سراغ داریم و آن رسالة فی الرجعة از علی بن محمد رفیع طباطبایی (د 1195 ق / 1781 م) است (نک : مظفر، 10).در طی دورۀ نسبتاً طولانی قاجار نیز آثار شناسایی شده دربارۀ رجعت فراوان نیستند و دستاورد جدیدی هم از نظر مضمون در بازماندههای آن آثار دیده نمیشود. تکنگاشتهای این دوره عبارتاند از: بیان العصمة و الرجعة، از شیخ احمد احسایی (د 1242 ق / 1826 م) بنیانگذار جریان شیخیه (آقابزرگ، 15 / 274)؛ بشارة الفرج فی احوال الحجة و ما یقع فی ایام الرجعة به زبان فارسی، از محمد بن عاشور کرمانشاهی، عالم مقیم تهران در عهد فتحعلیشاه (1211-1250 ق / 1797-1834 م) که نسخهای از آن نشان داده شده است (همو، 3 / 116)؛ اثبات الرجعة از سلیمان بن احمد قطیفی (د 1266 ق / 1850 م) (همو، 1 / 92)؛ یقین الرجعة یا الرجعة و احادیثها المنقولة من آل العصمة، از سید احمد بن حسن ابن اسماعیـل موسوی، تألیف شده در 1277 ق (برای نسخۀ خطی، نک : همو، 10 / 161)؛ «الرجعة»، از احمد بن صالح ابنطوق بحرانی (سدۀ 13 ق / 19 م) که ضمن رسائل آل طوق القطیفی به چاپ رسیده است (1 / 79-163)؛ اثبات الرجعة، از میر محمد عباس موسوی تستری (د 1306 ق / 1889 م) مقیم لکنو (آقابزرگ، 1 / 93)؛ نور الابصار فی الرجعة، از علی بن محمد علی بن حیدر شروقی، تألیف شده در 1320 ق (همو، 5 / 201)؛ و ارجوزة فی الرجعة، از علی بن حسن آلسلیمان بحرانی قطیفی (د 1340 ق / 1922 م) (برای نسخۀ خطی، نک : همو، 1 / 474، 23 / 109). ویژگی این آثار نسبت به متون دورۀ صفوی بیشتر ساده بودن زبان، فارسی بودن یا استفاده از نظم است و بیش از مضمون، میتوان نوآوری محدودی را در اسلوب بیانی آنها یافت.نقطۀ عطفی مهم دربارۀ مسئلۀ رجعت در عصر قاجار، کتاب کاشف الظلام فی حل معضلات الکلام از میرزا حبیبالله رشتی (د 1312 ق / 1894 م) است که اثری به فارسی و عربی در مسائل علم کلام است. این اثر اختصاص به رجعت ندارد، ولی آنچه بدان اهمیت میبخشد، تعلق آن به یک مرجع دینی مهم و تأثیرگذار است و موضعی که در آن نسبت به انکار رجعت اتخاذ شده است. در اواخر کتاب گفته شده که «منکر رجعت کافری است با تقصیر، و اعتقاد به رجعت همچون اعتقاد به عصمت حضرت زهرا (ع) است، بهگونهای که منکر آن با منکر عصمت آن حضرت از باب انکار ضروریات، همتراز است» (همو، 17 / 237).بهعنوان بازتابی از این دیدگاه در آثار عالمان آن عصر، باید به مضامین الزام الناصب، اثر یزدی حائری (د 1333 ق / 1915 م) اشاره کرد که در بحث از رجعت، مدعی شده است که انکار رجعت، «مکابرۀ صرف و عناد محض در دین است» و جحود است نسبت به آنچه پیامبر (ص) بدان خبر داده است؛ پس «خداوند ما و همۀ مؤمنان را از آن در امان بدارد» (2 / 323). این موضع تند در حالی است که مؤلف با بازگشت به غرایبی از همان دست که پیشتر سید محمود کاظمی بدان پرداخته بود، یادآور میشود: «در آن سالی که بنا ست ظهور اتفاق بیفتد، از 20 جمادی الاول باران شدیدی درمیگیرد که از زمان هبوط آدم در زمین نبوده است و پیاپی تا آغاز رجب دوام مییابد؛ آنگاه خداوند بدان گوشت کسانی از مردگان که میخواهد به دنیا بازگرداند را میرویاند» (2 / 144).در راستای این جریان فکری، تکنگاشتهایی هم در آخرین سالهای قاجاری در دفاع از رجعت نوشته شد که از آن جمله است: لسان الصدق در دفع شبهات رجعت، از محمد رضا افضل چالحصاری (چ سنگی، 1332 ق)؛ عقد الجمان لندبة صاحب الزمان، شرحی بر دعای ندبه که موضوع محوری در آن، رد بر بابیه و بهائیه در کنار اثبات رجعت و رد بر منکران آن بود و به دست حسن تربتی (د ح 1300 ق / 1883 م) عالم مقیم سبزوار نوشته شده بود (برای نسخۀ خطی، نک : آقابزرگ، 13 / 260)؛ «رسالة فی الرجعة»، از حبیبالله بن علیمدد کاشانی (د 1340 ق / 1922 م) به زبان فارسی (چاپ در حاشیۀ خواص الاسماء، 1329 ق)؛ و «الکرة و الرجعة فی اثبات الرجعة بالبیان العصری»، از سید محمد صادق بن محمد باقر هندی (چ نجف، 1329 ق، همراه دین الفطرة اثر پدرش). سید تقی طباطبایی قمی (د 1301 ش) نیز شنبهها مجالسی برای پاسخ به شبهات داشت که بخش مهمی از محتوای آن را مسئلۀ رجعت تشکیل میداد که تقریرات آن سالها بعد به چاپ رسیده است (مجالس شبهات شنبه: بیانات حضرت آیتالله العظمى آقای حاج تقی طباطبایی قمی پیرامون رجعت و دیگر مطالب ارزنده، بهقلم عباس حاجیانی رشتی، 1377 ش).چنانکه بهخصوص در اثر اخیر دیده میشود، موضوع دفاع از رجعت در این سالها با رد بر بابیه و بهائیه نیز پیوند خورده بود.
چنانکه دیده شد، شبهههای مطرح دربارۀ رجعت در دورۀ قاجار متأخر جدی بود، ولی در دهۀ 1310 ش در دورۀ پهلوی اول، با برآمدن جریانهای بازاندیشی و تهذیب دینی، موضوع رجعت نیز با قوت بیشتر در بوتۀ توجه نقادان قرار گرفت. نقطۀ عطف مهم دراینباره، یک سخنرانی از شریعت سنگلجی عالم دگراندیش پایتخت بود که در آن اندیشۀ رجعت را مورد انکار قرار داد و از ضروریات دین بیرون دانست (ریشارد، 169-179). بهدنبال این سخنرانی، موجی پرتنش از موضعگیریها پدید آمد که در راستای آرام ساختن آن، شیخ عبدالکریم حائری، مرجع برجستۀ آن روزگار ایامی پس از آن سخنرانی، بیانیهای صادر نمود که مضمون آن این بود: «احقر بهواسطۀ کثرت اخبار اعتقاد به رجعت دارم به نحو اجمال، ولی این مطلب نه از اصول دین و نه مذهب است که اگر فرضاً کسی معتقد به آن نباشد، خارج از دین یا مذهب شمرده شود». وی سپس یادآور شده بود که «گفتوگوی این مطالب بهجز تفرقۀ کلمۀ مسلمین و ایجاد یک عداوت مضره بین آنها فائده[ای] ندارد» (همانجا).رخداد بعدی، تألیف کتابی با عنوان اسلام و رجعت از عبدالوهاب فرید تنکابنی از شاگردان شریعت سنگلجی بود که در 1318 ش منتشر شد. میزان بازتاب اندیشههای استاد در این اثر به اندازهای بود که برخی مؤلف آن کتاب را شریعت میانگاشتند (نک : آقابزرگ، 11 / 75).در همین اوان، عیسى خان ازگلی از رجال متنفذ آن دو دوره به سید علینقی فیض الاسلام اصفهانی نامهای در پرسش از رجعت نوشت که پاسخ آن اثری بود که با عنوان پاسخنامۀ ازگلی فی جواب سؤال عیسى خان ازگلی طهرانی عن الرجعة به چاپ رسیده است (چ تهران، 1353 ق / 1313 ش؛ با عنوان رهبر گمشدگان فی اثبات الرجعة: آقابزرگ، 11 / 310).بههرروی، انتشار کتاب فرید، زمینهساز تألیف مجموعهای از آثار از سوی مدافعان سنتی رجعت بود که گاه صورت ردیه به خود میگرفت و گاه ظاهر تألیفی مستقل داشت که عبارتاند از: دحض البدعة من انکار الرجعة، از محمد علی بن حسنعلی همدانی حائری (چ نجف، 1354 ق / 1314 ش)؛ «النجعة فی اثبات الرجعة»، از سید علینقی نقوی لکنوی بهعنوان مقالهای در مجلۀ رضوان، 1354 ق / 1314 ش (همو، 1 / 93)؛ تنبیه الامة فی اثبات الرجعة، از محمد رضا طبسی نجفی (چ نجف، 1355 ق / 1315 ش)؛ سلاسل الحدید على عنق العنید عبدالوهاب فرید، نوشتۀ عبدالرزاق بن علیرضا حائری اصفهانی همدانی (چ تهران، 1318 ش)؛ «الایمان و الرجعة»، از محمدعلی شاهآبادی، چاپ ضمن مجموعۀ رشحات البحار (چ سنگی، 1360 ق / 1320 ش)؛ دلائل الرجعة یا ایمان و رجعت، از غلامعلی عقیقی کرمانشاهی (چ کرمانشاه، 1323 ش)، که گفته میشود نام واقعی مؤلف این اثر که جواب به دیدگاه فرید است، حسن علامی کرمانشاهی است (همو، 8 / 250، 26 / 79)؛ رسالة فی اثبات الرجعة، از محمد بن هاشم سرابی تبریزی (چ 1363 ق / 1323 ش)؛ ایقاظ الامة من الضجعة فی اثبات الرجعة، از میرزا محمد مهدی موسوی اصفهانی (چ 1366 ق / 1325 ش)؛ رسالۀ شریفۀ اثبات رجعت، از ابوالحسن رفیعی قزوینی (چ 1327 ش)؛ برهان الشیعة فی اثبات الرجعة، از سید محمد علی بن شرفالدین سنقری (چ 1369 ق / 1329 ش)؛ تحفة الشیعة در اثبات رجعت و ظهور ائمه (ع)، از سید محمد حسین عربباغی اورمیهای (چ 1329 ش؛ چ مجدد قم، 1358 ش)؛ و بیداری امت در اثبات رجعت، از میرزا محمد مهدی موسوی اصفهانی، ترجمۀ فارسی ایقاظ الامة از ابوالقاسم سحاب (چ 1331 ش).بهجز آثار یادشده، باید الدین و الرجعة فی الرد علی الاسلام و الرجعة، از حسن بن حسین سردرودی به گفتۀ خود «در اثبات خیانت شریعت سنگلجی در اسانید احادیث رجعت» (آقابزرگ، 26 / 302)؛ ایمان و رجعت، به فارسی از سید احمد بن غیاثالدین حسینی زنجانی قمی در رد بر کلام اسلام و رجعت (همو، 26 / 79)؛ الجوهر المقصود فی اثبات الرجعة الموعود، از احمد بیان بن حسن واعظ اصفهانی (همو، 5 / 290)؛ اثبات الرجعة، از سید حسن بن هادی موسوی عاملی کاظمی (همو، 1 / 92)؛ آیات الرجعة، از میرزا محسن عماد العلماء خوشنویس اردبیلی (مظفر، 7)؛ و الرجعة و الظهور، از میرزا محمد طبیبزاده (همو، 10) را علاوه کرد.در میان ناقدان شریعت سنگلجی در همان دهۀ 1310 ش، باید به امام خمینی نیز اشاره کرد که در ضمن درس فلسفۀ خود که در آن سالها در قم جریان داشته، متعرض این بحث شده و مطالب سنگلجی و احتمالاً کتاب فرید را فاقد دقت فلسفی دانسته است (نک : 3 / 172-173). موضع وی دربارۀ رجعت این است که قدر مسلم دربارۀ رجعت، اصلْ وقوع رجعت است و برخلاف گفتۀ شیخ عبدالکریم حائری، میگوید «این ضروری مذهب ما ست». وی سپس اشاره دارد که توضیحات افزوده مانند اینکه در رجعتْ بدنی تازه خلق میشود یا همان بدن پیشین را آورده و ارواح رجعتکنندگان در آن وارد میشود، فاقد دلیل است و «ممکن است قضیه (رجعت) به نحو تمثل مثالی باشد» (3 / 194).در میان نویسندگان این جبهه، از عالمانی اخباری چون عربباغی تا فیلسوفی همچون رفیعی قزوینی دیده میشود. تعبیر ایمان که در عناوین برخی از این آثار نقش بسته، ناظر به مذهب امامیۀ اثناعشریه است و نظیر نهادن «ایمان و رجعت» با «اسلام و رجعت» که عنوان کتاب فرید است، به این چالش بازمیگردد که رجعت اگر از ضروریات اسلام هم نباشد، از ضروریات مذهب امامیه است.در آستانۀ انقلاب اسلامی، با قوت گرفتن اندیشههای تهذیب دینی بار دیگر مسئلۀ رجعت در بوتۀ توجه قرار گرفت. مرتضى مطهری نیز در آن سالها به موضوع رجعت پرداخته است؛ وی ضمن آن یادآور میشود که شریعت سنگلجی منکر رجعت بود (ص562) و تصریح میکند که «مسئلۀ رجعت مثل قیامت نیست؛ قیامت از ضروریات اسلام است ... ولی مسئلۀ رجعت به این شکل نیست. خود کسانی که معتقد به رجعت هستند، میگویند که از ضروریات و مسلمات مذهب شیعه است نه از ضروریات همۀ مذاهب اسلامی» (همانجا). مطهری درحالیکه به برخی تأویلهای فیلسوفانه از رجعت اشاره میکند، با نگاهی که گویی آن را مرجوح میشمارد، به «سبک محدثین» در مواجهه با رجعت میپردازد که «معتقدند که عیناً مثل قیامت، واقعاً همین مردهها از همین خاک زنده میشوند» (همانجا).محمد باقر بهبودی در مقالهای منتشر شده در سال 1357 ش، با تحلیل مستندات، نتیجه گرفت که خوانش مشهور از رجعت، برداشتی «کاملاً عامیانه» است که احادیث مؤید آن نیستند و «رجعت افراد بشر، برپایۀ همین نظام موجود تکوینی است که انسانها، یعنی نطفههای بشری از صلب پدران وارد رحم مادران شوند و بعد از ولادت، خاطرۀ گذشتهها را از یاد ببرند» (ص 414).بهعنوان نگرشی از تبار دیگر، همچنین باید به دیدگاه سید ابوالفضل برقعی اشاره کرد که در دهۀ 1340 ش، در خلال مباحث خود بهخصوص در تابشی از قرآن و بررسی علمی در احادیث مهدی (ع)، به مسئلۀ رجعت پرداخته، و رویکردی نقادانه نسبت به آن اتخاذ کرده است (نک : طبسی، علیمحمد، 61-106).در دورۀ بعد از انقلاب اسلامی در ایران، آثار فراوانی در دفاع از باور رجعت نوشته شده است که از آن جمله است: الرجعة او العدوة الی الحیاة الدنیا بعد الموت، مرکز الرسالة (قم، 1418 ق)؛ الرجعة فی احادیث الفریقین، از نجمالدین طبسی، تألیف 1421 ق (نشر مکتبة اهلالبیت، نسخۀ 3)؛ مبادئ فکرة الرجعة عند الامامیة از محمد علی گرامی (چ تهران، 1387 ش)؛ و رجعت در اندیشۀ شیعی از محمد هادی معرفت (تهران، 1394 ش).
آجری، محمد، الشریعة، به کوشش عبدالله دمیجی، ریاض، 1418 ق / 1997 م؛ آقا بزرگ، الذریعة؛ آلوسی، محمود، روح المعانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ ابنابیالحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1379 ق / 1959 م؛ ابنبابویه، محمد، الاعتقادات، به کوشش عصام عبدالسید، قم، 1413 ق؛ همو، عیون اخبار الرضا (ع)، بیروت، 1404 ق / 1984 م؛ ابنحبان، محمد، کتاب المجروحین، به کوشش محمود ابراهیم زاید، حلب، 1396 ق / 1976 م؛ ابنحزم، علی، المحلى، بیـروت، دار الآفاق الجدیده؛ ابنداوود حلی، حسن، الرجال، به کوشش جلالالدین محدث ارموی، تهران، 1342 ش؛ ابنسیده، علی، المحکم و المحیط الاعظم، به کوشش عبدالحمید هنداوی، بیروت، 2000 م؛ ابنطوق، احمد، «الرجعة»، ضمن رسائل آل طوق القطیفی، بیروت / دمشق، 1422 ق / 2001 م؛ ابنعبدربه، احمد، العقد الفرید، به کوشش مفید محمد قمیحه، بیروت، 1404 ق؛ ابنقتیبه، عبدالله، تأویل مختلف الحدیث، به کوشش محمد زهری نجار، بیروت، 1393 ق / 1973 م؛ همو، الشعر و الشعراء، به کوشش حسن تمیم و محمد عبدالمنعم عریان، بیروت، 1407 ق / 1987 م؛ ابنندیم، الفهرست؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، به کوشش علی مهنا و سمیر جابر، بیروت، 1409 ق / 1989 م؛ اسفراینی، شاهفور، التبصیر فی الدیـن، بـه کـوشش کمـال یـوسف حـوت، بیـروت، 1403 ق / 1983 م؛ اشعری، علی، مقالات الاسلامیین، به کوشش هلموت ریتر، ویسبادن، 1980 م؛ افضلی، علی، «شرح و نقد دیدگاه صدرالمتألهین دربارۀ آموزۀ وحیانی رجعت»، جاویدان خرد، تهران، 1397 ش، شم 34؛ افندی، عبدالله، تعلیقة امل الآمل، به کوشش احمد حسینی، قم، 1410 ق؛ امین، حسن، مستدرکات اعیان الشیعة، بیروت، 1406 ق؛ برسی، رجب، مشارق انوار الیقین، به کوشش علی عاشور، بیروت، 1419 ق؛ بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، به کوشش ابراهیم رمضان، بیروت، 1415 ق / 1994 م؛ بهبودی، محمد باقر، «رجعت»، ضمن معارف قرآنی، تهران، 1380 ش؛ جاحظ، عمرو، البیان و التبیین، به کوشش فوزی عطوی، بیروت، 1968 م؛ جصاص، احمد، احکام القرآن، به کوشش محمد صدیق قمحاوی، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ حر عاملی، محمد، امل الآمل، به کوشش احمد حسینی، بغداد، 1385 ق / 1965 م؛ همو، الایقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، به کوشش مشتاق مظفر، قم، 1380 ش؛ حسن بن سلیمان حلی، «الرجعة و الرد على اهلی البدعة»، همراه مختصر بصائر الدرجات، نجف، 1369 ق / 1950 م؛ حسینی، احمد، تراجم الرجال، قم، 1414 ق؛ خصیبی، حسین، الهدایة الکبرى، بیروت، 1411 ق / 1991 م؛ خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، 1349 ق؛ خلیل بن احمد، العین، به کوشش مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، بغداد، 1981-1982 م؛ خمینی، روحالله، تقریرات فلسفه، تقریرِ عبدالغنی اردبیلی، تهران، 1385 ش؛ خوارزمی، محمد، مفاتیح العلوم، به کوشش فان فلوتن، لیدن، 1895 م؛ دلائل الامامة، منسوب به ابنرستم طبری، قم، 1413 ق؛ راغب اصفهانی، حسین، محاضرات الادباء، به کوشش عمر طباع، بیروت، 1420 ق / 1999 م؛ راوندی، سعید، الخرائج و الجرائح، به کوشش مدرسۀ امام مهدی (ع)، قم، 1409 ق؛ الرجعة او العدوة الی الحیاة الدنیا بعد الموت، مرکز الرسالة، قم، 1418 ق؛ زند بهمن یسن، ترجمه و تحقیق محمدتقی راشد محصل، تهران، 1370 ش؛ سالک، معصومه سادات، «چالش حکمت متعالیه در تبیین فلسفی رجعت»، حکمت اسلامی، قم، 1395 ش، س 3، شم 4؛ سعد بن عبدالله اشعری، المقالات و الفرق، به کوشش محمد جواد مشکور، تهران، 1361 ش؛ سید مرتضى، علی، رسائل الشریف المرتضى، به کوشش احمد حسینی، قم، 1405-1410 ق؛ همو، الفصول المختارة، به کوشش علی شریفی، قم، 1413 ق؛ شهرستانی، محمد، الملل و النحل، به کوشش محمد بدران، قاهره، 1375 ق / 1956 م؛ طباطبایی، عبدالعزیز، مکتبة العلامة الحلی، قم، 1416 ق؛ طبرسی، احمد، الاحتجاج، به کوشش محمدباقر موسوی خرسان، نجف، 1386 ق / 1966 م؛ طبرسی، فضل، مجمع البیان، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، 1415 ق؛ طبسی، علیمحمد، «بررسی آراء عبدالوهاب فرید تنکابنی و سید ابوالفضل برقعی در نقد عقیدۀ رجعت»، امامتپژوهی، قم، 1396 ش، شم 22؛ طبسی، نجمالدین، الرجعة فی احادیث الفریقین، نشر الکترونیک در کتابخانۀ اهل بیت (ع)، نسخۀ دوم، قم، 1391 ش؛ طوسی، محمد، التبیان، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، نجف، 1383 ق / 1964 م؛ همو، تمهید الاصول، به کوشش عبدالمحسن مشکٰوة الدینی، تهران، 1362 ش؛ همو، الفهرست، به کوشش جواد قیومی، قم، 1417 ق؛ عقیلی، محمد، کتاب الضعفاء الکبیر، به کوشش عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت، 1404 ق / 1994 م؛ علامۀ حلی، حسن، خلاصة الاقوال، به کوشش جواد قیومی، قم، 1417 ق؛ عهد جدید؛ عهد عتیق؛ عیاشی، محمد، التفسیر، تهران، 1380-1381 ق؛ فضل بن شاذان، «اثبات الرجعة»، متن مختصر، به کوشش باسم موسوی، تراثنا، قم، 1409 ق، شم 15؛ قاضی عیاض، مشارق الانوار، قاهره / تونس، 1973 م؛ قرآن کریم؛ قمـی، علی، التفسیر، بـه کوشش طیب موسوی جزائری، نجف، 1386-1387 ق؛ کشی، محمد، معرفة الرجال، اختیار طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، 1348 ش؛ مجلسی، محمدباقر، کتاب رجعت، به کوشش حسن موسوی، قم، 1390 ش؛ مدرسی طباطبایی، حسین، مقدمهای بر فقه شیعه، ترجمۀ محمدآصف فکرت، مشهد، 1368 ش؛ مشهدی، محمد، المزار الکبیر، به کوشش جواد قیومی، قم، 1419 ق؛ مطهری، مرتضى، «معاد»، مجموعه آثار، تهران، 1392 ش؛ مظفر، مشتاق، مقدمه بر الایقاظ (نک : هم ، حر عاملی)؛ مفید، محمد، اوائل المقالات، به کوشش ابراهیم انصاری، قم، 1414 ق / 1993 م؛ همو، تصحیح اعتقادات الامامیة، قم، 1414 ق؛ همو، المسائل السرویة، قم، 1413 ق؛ مقاتل بن سلیمان، تفسیر القرآن، به کوشش احمد فرید، بیروت، 1424 ق / 2003 م؛ ملطی، محمد، التنبیه و الرد، به کوشش محمد زاهد کوثری، قاهره، 1977 م؛ نجاشی، احمد، رجال، به کوشش موسى شبیری زنجانی، قم، 1407 ق؛ نوبختی، حسن، فرق الشیعة، به کوشش محمد صادق آلبحرالعلوم، نجف، 1355 ق / 1936 م؛ هدایت، صادق، زند وهومنیسن (بهمنیشت): مسئلۀ رجعت و ظهور در آیین زردشت، تهران، 1357 ش؛ یاقوت، معجم البلدان، بیروت، 1399 ق / 1979 م؛ یزدی حائری، علی، الزام الناصب، به کوشش علی عاشور، بیروت، 1422 ق / 2002 م؛ نیز:
Moore, A. L., The Parousia in the New Testament, Leiden, 1966; Richard, Y., «Shari'at Sangalaji: A Reformist Theologian of the Rida Shah Period», tr. K. Arjomand, Authority and Political Culture in Shi'ism, New York, 1988.
احمد پاکتچی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید