رجاییزاده
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 3 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/246218/رجاییزاده
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
24
رَجاییزاده، محمود اکرم، شاعر، نمایشنامهنویس، داستاننویس، منتقد ادبی و مترجم عثمانی. او در 1263 ق / 1847 م در وانیکؤی استانبول به دنیا آمد (حبیب، 182؛ پارلاتیر، 13). پدرش، محمدشاکر رجایی افندی، شاعر، منشی، خوشنویس، مجلد و مذهّب، عضو برخی از مؤسسات علمی و فرهنگی عثمانی، و از یک خاندان ریشهدار عثمانی بود (ابنالامین، III / 388؛ «دائرةالمعارف زبان ... »، VII / 292).محمود اکرم ضمن آموختن زبانهای عربی و فارسی، در مدارس جدیدی چون رشدیه (پاکالین، III / 65-68)، بایزید، مکتب عرفان و اعدادی حربیه (مدرسۀ نظامی) به تحصیل پرداخت؛ اما بهجهت اشتیاق روزافزون به ادبیات و بیعلاقگی به ادامۀ تحصیل در آن مدرسه، پدرش او را که 16 سال داشت، به «خارجیه مکتوب قلمی» (ادارۀ مکاتبات وزارت خارجه) سپرد (حبیب، همانجا؛ «دائرةالمعارف ادیبان ... »، III / 288). او در همان دوره که شروع به سرودن و نوشتن کرده بود، با نویسندگان و شاعرانی چون نامق کمال (1256-1306 ق / 1840- 1888 م) (نک : «دائرةالمعارف دیانت»، XXXII / 361-378) و آیتالله محمدبیک (1261- 1295 ق / 1845- 1878 م) (نک : «دائرةالمعارف زبان»، I / 242)، که هر دو از نوعثمانیان بودند، آشنا شد (بانارلی، II / 916) و بهواسطۀ نامق کمال به محافل ادبی، ازجمله «انجمن شعرا» (غریبر، «آغاز عناصر ... »، 45) راه یافت و با برخی از شاعران صاحبنام آشنا شد (اوزکریملی، II / 1065؛ «دائرةالمعارف ادیبان»، III / 289).نخستین نوشتههایش نیز در روزنامههایی چون تصویر افکار، ترقی و حقایق الوقایع منتشر شد. زمانی که نامق در 1283 ق / 1867 م ناگزیر از فرار به اروپا شد، ادارۀ تصویر افکار را به رجاییزاده سپرد (پارلاتیر، اوزکریملی، همانجاها) که از شمارۀ 469 تا 830 آن روزنامه، در دورۀ «سرمحرری» (سردبیری) او (1283-1285 ق) منتشر شد (رئیسنیا، مطبوعات ... ، 13-14).رجاییزاده گذشته از سردبیری تصویر افکار و نوشتن چند مقالۀ سیاسی، با تشدید استبداد و اختناق در دورۀ سلطنت سلطان عبدالمجید، از فعالیت سیاسی علنی پرهیز میکرد و سعی بر آن داشت که عرصۀ ادبیات را از سیاستورزی دور نگه دارد (نک : موتلوآی، 105). افزونبر این، وی در پرتو شهرت ادبی روزافزون خویش، و موقعیت خانوادگی و قابلیتهای شخصیاش، بهسرعت در کار اداری ترقی کرد و در 23سالگی با حقوقی چشمگیر به معاونت «شورای دولت» رسید (رئیسنیا، ایران ... ، 2 / 186-197؛ حضرتی، 185 بب ).رجاییزاده در دورۀ استبداد عبدالحمیدی، یک بار، آنهم بهعلت مکاتبه با نامق کمال تبعیدی، به استنطاق کشیده شد. همچنین، زمانی که به اتفاق هیئتی به طرابلس غرب (لیبی) مأموریت یافت (حبیب، 183-184)، قصد آن داشت که از طریق کرت به اروپا بگریزد، اما بهواسطۀ کنسول سلطان در آن جزیره، به استانبول برگردانده شد («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا). پس از «اعلان حریت»، بهسبب داشتن مسئولیتهایی در دورۀ استبداد، آسیبی به او نرسید. او در کابینۀ اول کامل پاشا، در دورۀ مشروطیت دوم، که از رجب 1326 تا محرم 1327 / اوت 1908 تا فوریۀ 1909 ادامه یافت (نک : همان، XXV / 393)، نخست به وزارت اوقاف، و اندکی بعد، به وزارت معارف منصوب گردید و سپس در ذیقعدۀ / دسامبر همان سال به عضویت «مجلس اعیان» (سنا) درآمد که تا پایان زندگیاش (4 ربیعالاول 1332 ق / 31 ژانویۀ 1914 م) ادامه یافت (ابنالامین، I / 276-277).رجاییزاده در کنار وظایف اداریاش، نزدیک به 9 سال، از 1295 تا 1304 ق / 1878-1887 م («دائرةالمعارف دیانت»، XXXIV / 503) در مکتب سلطانی یا غلطه سلطانیسی / سلطانی غلطهسرای (نک : همان، XIII / 323-326) و «مکتب ملکیۀ» مدرسۀ عالی غیرنظامی که بعدها «دانشکدۀ علوم سیاسی» نامیده شد (میدان لاروس، XI / 328)، ادبیات تدریس کرد. اگرچه چنین اجازهای از جانب دستگاه عبدالحمیدی به او داده شده بود، در تدریس، از آزادی کامل برخوردار نبود و سرانجام هم نتوانستند وی را تحمل کنند و به تدریسش پایان داده شد (حبیب، 184-185)؛ هرچند بذرهایی که او در ذهن شاگردان خود افشانده بود، عوامل و عناصر لازم برای شکلگیری گروه «ثروت فنون» (ه م) و جنبش «ادبیات جدیده» (نک : ه د، ترکیه، بخش ادبیات ترکی) را فراهم آورد. او با گردآوردن بعضی از شاگردان و هواداران خود در اطراف مجلۀ ثروت فنون، در گشودن راه ادبیات نوین، با وجود مقاومت ادبیات کهن، نقش پیشاهنگ و رهبر معنوی طرفداران تجدد در ادبیات را ایفا کرد (نک : قاباقلی، II / 487؛ ارجیلاسون، I / 286-287, 296-299؛ آندی، 537).رجاییزاده عمدۀ نظریات خود در زمینۀ هنر و ادبیات را در تعلیم ادبیات مطرح ساختـه است. این اثـر براساس یـادداشتهایش برای تدریس، و با استفاده از بعضی منابع فرانسوی (نک : بانارلی، II / 924؛ قولجو، 85؛ دایانچ، 229-230) در سالهای 1296، 1299، 1330 ق / 1879، 1882، 1912 م و جز آن چاپ شد و پسازآن نیز بارها تجدید چاپ شده است («دائرةالمعارف دیانت»، XXXIV / 504).انتشار تعلیم ادبیات، مبارزۀ بین کهنه و نو را وارد مرحلهای جدید کرد و در برابر ستایندگان نوگرا، مخالفت محافظهکاران و هواداران ادبیات سنتی و کلاسیک را در پی داشت؛ مثلاً حاجی ابراهیم افنـدی نـامی را به نـوشتن مقالاتی بـر ضد آن برانگیخت که گفته میشد به تحریک جودت پاشا که انتشار تعلیم ادبیات را سبب ازاهمیتافتادن بلاغت عثمانیۀ خود میدانست، بوده است، رجاییزاده نیز مقالات او را بیپاسخ نمیگذاشت (حبیب، 196-197).نامق کمال که رجاییزاده او را بهعنوان استاد خویش قبول داشت، در همان زمان نوشت: «تعلیم ادبیات به اندازۀ خود اکرم [رجاییزاده] بزرگ است».رجاییزاده مثل بیشتر نویسندگان دورۀ تنظیمات، شخصیتی چندجانبه داشت (بانارلی، II / 917) و در انواع ادبی نوین آثاری آفرید (ارجیلاسون، I / 286-287) که بدین قرارند:
نغمۀ سحر، بهعنوان نخستین مجموعۀ شعر رجاییزاده، گزیدهای از سرودههای اولیۀ او در سنین 16 تا 20سالگی وی است که در 1288 ق / 1871 م منتشر گردید (فهرس ... ، 2 / 128؛ حبیب، 200). این شعرها همه از نظر قالب و محتوا به شیوۀ شعر دیوانی سروده شده، و مانند اینگونه سرودهها، دربردارندۀ شعرهایی در «توحید»، خداوند و «نعت» رسول خدا، «حکم»، عشق عرفانی و جز اینها ست (پارلاتیر، 37-39).یادگار شباب، که دو سال پس از انتشار مجموعۀ اول منتشر شد (فهرس، 2 / 129)، ترجیعبندی مشتمل بر 10 بند 6+1 بیتی است. این منظومۀ 16صفحهای، با مرور یادهای جوانی در 10 غزل، که شاعر هرکدام از آنها را «لحن» نامیده، نوعی شعر خاطره و حسرت است (بانارلی، II / 920). او از همین منظومه است که به جستوجوی شیوههای بیانی نو علاقه نشان میدهد و به تجربهآموزیهایی در اینزمینه دست میزند (نک : آقیوز، 51؛ انگیناون، 496).همچنین برنجی زمزمه (زمزمۀ اول)، ایکنجی زمزمه (زمزمۀ دوم) و اوچنجی زمزمه (زمزمۀ سوم)، که پیاپی در سالهای 1299-1301 ق انتشار یافتهاند. اگرچه این مجموعهها هم بهمانند دواوین شعرای دیوانی، با «توحید» و «نعت» شروع میشوند و بهویژه، زمزمههای اول و دوم دارای عناصر و قالبهای شعر دیوانی چون «مخمس» و «مسدس» هستند، بااینهمه، وجوه دریافت نوگرایانه نیز در آنها شایان توجه است (بانارلی، II / 920-921). دراینمیان، زمزمۀ سوم اثری کاملتر از آثار قبلی شاعر به شمار آمده است (نک : حبیب، 201).تفکر (1303 ق) و پژمرده (1311 ق) نیز مجموعههایی هستند مرکب از شعر و نثر («دائرةالمعارف ادیبان»، III / 291). حبیب تنها شعر درخور توجه پژمرده را منظومۀ «یادایت» (یادآر)، اقتباسشده از آلفرد دو موسه دانسته است (همانجا؛ برای متن این منظومه، نک : ابنالامین، I / 282-283). برخی احتمال دادهاند که علیاکبر دهخدا شعر «یادآر ز شمع مرده یادآر» را تحتتأثیر همین ترجمه و اقتباس منظوم رجاییزاده سروده باشد (نک : آرینپور، 2 / 94-97؛ رئیسنیا، ایران، 2 / 87- 88).نفرین، منظومهای طولانی است که پس از اعلان مشروطیت دوم (1326 ق / 1908 م)، در نکوهش از دورۀ استبداد عبدالحمیدی و ستمی که در آن دوره، بهویژه بر روشنفکران میرفته، سروده شده است.رجاییزاده گذشته از شعرهای چاپشده در کتابهای یادشده، شعرهایی نیز سروده است که در بعضی از مطبوعات مندرج هستند (پارلاتیر، 55-56).«منثورشعر» (شعر منثور)، یا «منثوره»، و یا «نثر شاعرانه»، «نثر شعرآمیز»، «نثر نظمآمیز»، «نثر خیالی»، که رجاییزاده آن را «نثر مخیل» نامیده، از انواع ادبی مورد علاقهاش بوده است؛ او این نوع شعر را که در نیمۀ اول سدۀ 19 م در فرانسه پدید آمده، و «Poemen Prose» (شعر منثور) نامیده میشده، و از طریق ترجمه، از فرانسه به ادبیات ترکی عثمانی راه یافته، بیشازپیش توسعه و رواج داده است (نک : بیرینجی، 125؛ انگیناون، 493؛ غریبر، «ادبیات ... »، 361, 364-365؛ «دائرةالمعارف زبان»، IV / 203).
نمایشنامههایی نیز از رجاییزاده بهجا مانده است، ازجمله عفیفه آنژهلیق که نخستین نمایشنامه و نخستین اثر چاپشدۀ او در 1287 ق / 1870 م است. نویسنده موضوع و داستان آن را از افسانۀ عامیانۀ کهن اروپایی «ژنویو دو برابان» برگرفته که در سدههای گذشته، تحریرهای گوناگونی از آن صورت گرفته است (نک : فرهنگ ... ، 3 / 2474-2475؛ پارلاتیر، 60-61)؛ آتالا یا آمریقا وحشیلری (آتالا یا وحشیان آمریکا) را با اقتباس از داستان «آتالا یا عشق دو وحشی در صحرا»، نوشتۀ شاتوبریان (نک : فرهنگ، 1 / 11) نوشت، که خود آن را به زبان ترکی ترجمه کرده بود (نک : دنبالۀ مقاله)، و در 1288 ق / 1871 م منتشر کرد (پارلاتیر، 62-64)؛ وصلت یا خودسورکسر سوینج (وصلت یا شادمانی مردم) (1291 ق / 1874 م)، نمایشنامهای است که رجاییزاده آن را تحتتأثیر زواللی چوجق (کودک بیچاره) نامقکمال نوشته است (پارلاتیر، 64-70)؛ نمایشنامۀ چوق بیلن چوق یانیلیر (هرکس زیاد بداند زیاد هم اشتباه میکند) (1332 ق / 1914 م) (نک : حبیب، 204).
صائمه، داستانی که بهصورت پاورقی در 1314 ق / 1888 م در روزنامۀ اقدام چاپ میشد که بهسبب مغایرت موضوعش با شئونات اجتماعی، از انتشار آن جلوگیری به عمل آمد. در این اثر نیمهتمام، گذران چند خانوادۀ میانهحال به تصویر کشیده میشد و موضوع اصلی آن عشق به فرزندان و تربیت و پرورش آنها بود (پارلاتیر، 75-76؛ انگیناون، 251).محسن بک، یا خود شاعر لگن حزین بر نتیجه سی (محسن بیگ، یا یکی از نتایج حزین شاعری) (1307 ق / 1889 م)، داستان عشق ناکام شاعری رمانتیک است که یک سال پس از مرگ معشوقهاش براثر بیماری سل، زندگی تحملناپذیرش پایان میپذیرد. ازهمینرو، این داستان نوعی ادبیات سل، که در آن دوره شایع بوده، به شمار آمده است (تانپینار، 489؛ کرمان، 25؛ «دائرة المعارف دیانت»، XXXIV / 504).شمسا هم داستانی است که در 1895 م منتشر شد (نک : فهرس، 2 / 164؛ برای شرح آن، نک : حبیب، 201-202؛ تانپینار، 495).مهمترین اثر رجاییزاده در زمینۀ داستاننویسی، عربه سوداسی (سودای ارابه) است که موضوع اصلی آن، بهسخرهگرفتن تیپهای فرنگیمآب و غربزده است که در دورۀ پس از «تنظیمات»، در جامعۀ عثمانی بهطور روزافزونی مشاهده میشدند (خلاصۀ رمان در: قدرت، 138-139؛ قاباقلی، II / 493-494).فلاطون بک و راقم افندیِ احمد مدحت افندی، شیکِ حسین رحمی و جز اینها، از دیگر رمانهای موضوع مورد بحث هستند (نک : تانپینار، 490؛ موتلوآی، 109؛ ارجیلاسون، I / 275-276؛ کرمان، 25, 29؛ انگیناون، 254).
رجاییزاده پس از قلمآزماییهایی در ترجمۀ بعضی از قطعات کوتاه نثر و نظم، به ترجمۀ آتالا، نوشتۀ شاتوبریان همت گماشت و پس از بهچاپرساندن بخشهایی از آن در روزنامهای، آن را بهصورت کتاب در 1288 ق / 1874 م منتشر کرد (پارلاتیر، 99).دیگر آثار او عبارتاند از:بعضی منتخبات ادبیه و ملاحظات حکمیه ترجمهلری (ترجمههای بعضی ... ) که مجموعهای از ترجمههایی از آثار شاعران و نویسندگان فرانسوی چون لامارتین، شاتوبریان، مونتسکیو، ولْنی و جز اینها ست (نک : بانارلی، II / 924).مه پریزون ترجمهسی (ترجمۀ پریزون)، که ترجمۀ (زندانهای من) ( فرهنگ، 3 / 2365-2366) اثر سیلویو پلیکوی ایتالیایی است که نخست در روزنامۀ ترقی، و سپس بهصورت کتاب، در 1291 ق / 1874 م منتشر شد.ناچیز (1302 ق / 1885 م)، که مجموعهای از ترجمههای منثور و منظوم رجاییزاده است (برای فهرست ترجمههای رجاییزاده براساس نام نویسندگان آنها، نک : کرمان، 345-350).
آرینپور، یحیى، از صبا تا نیما، تهران، 1351 ش؛ حبیب، اسماعیل، تورک تجدد ادبیاتی تاریخی، استانبول، 1340 ق؛ حضرتی، حسن، مشروطۀ عثمانی، تهران، 1389 ش؛ رئیسنیا، رحیم، ایران و عثمانی در آستانۀ قرن بیستم، تبریز، 1385 ش؛ همو، مطبوعات در جهان اسلام (2: عثمانی، ترکیه و قفقاز و ... )، تهران، 1389 ش؛ فرهنگ آثار، به کوشش اسماعیل سعادت و دیگران، تهران، 1378- 1380 ش؛ فهرس المطبوعات الترکیة العثمانیة، قاهره، 1982 م؛ نیز:
Akyüz, K., Modern Türk edebiyatinin ana çizgileri, Ankara, 1995; Andi, K., «Servet-i Fünûn mecmuasi», Yeni Türk edebiyatı tarihi, Istanbul, 2006, vol. IV(7); Banarlı, N. S., Türk edebiyatı tarihi, Istanbul, 1971; Birinci, N., Edebiyat üzerine incelemeler, Istanbul, 2000; Dayanç, M., «Yeni Türk edebiyatinda edebiyat teorisi literatürü üzerine bir deneme», Yeni Türk ... (vide: Andi); Enginün, İ., Yeni Türk edebiyatı: Tanzimat’tan cumhuriyet’e (1839-1923), Istanbul, 2007; Ercilasun, B., Yeni Türk edebiyatı üzerine incelemeler, Ankara, 1997; Gariper, C., «Türk edebiyatinda mensur Şiir literatürü», Yeni Türk (vide: Andi); id., «YenileŞmenin baŞlangici ve öncüleri», Yeni Türk edebiyatı el kitabi (1839-2000), ed. R. Korkmaz, Ankara, 2005; İbnülemin, M. K. İ., Son asir Türk Şairleri, Istanbul, 1969; Kerman, Z., Yeni Türk Edebiyatı incelemeleri, Ankara, 1998; Kolcu, A. İ., «YenileŞmenin ikinci kuŞaği», Yeni Türk ... (vide: Gariper); Korkmaz, R., «Servet-i Fünun edebiyati», Yeni Türk ... (vide: Gariper); Kudret, C., Tük edebiyatinda hikâye ve roman, Istanbul, 1977; Meydan Larousse, Istanbul, 1981; Mutluay, R., 100 Soruda Tanzimat ve Servetifünun edebiyatı, Istanbul, 1988; Özkirimli, A., Türk, edebiyatı tarihi ansiklopedisi, Istanbul, 2004, vol. II; Pakalin, M. Z., Osmanli tarih deyimleri ve terimleri sözlüğü, Istanbul, 1971-1972; Parlatir, I., Recaî-zade Mahmut Ekrem, Ankara, 2004; Tanpinar, A. H., 19 Uncu asir Türk edebiyatı tarihi, Istanbul, 2003; Türk dili ve edebiyati ansiklopedisi, Istanbul, 1977-1998; Türk dünyası edebiyatçiları ansiklopedisi, Ankara, 2003, vol. III; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1988-2010.
رحیم رئیسنیا
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید