آذربایجان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 13 بهمن 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/246123/آذربایجان
یکشنبه 24 فروردین 1404
چاپ شده
2
آذَرْبایْجان jān](ye)[āzarbāy، منطقهای در شمال غربی ایران با وسعتی برابر با 074‘109 کم 2، معادل 6٪ وسعت کشور ایران که میان °35 و´45 و°40 و´39 عرض شمالی و °44 و ´5 و °48 و´50 طول شرقی واقع شده است. آذربایجان از شمال به کشورهای ارمنستان و آذربایجان، از مغرب به ترکیه و عراق، از مشرق به جمهوری آذربایجان و استان گیلان و از جنوب به استانهای زنجان و کردستان محدود است. منطقۀ آذربایجان از نظر طبیعی واحد جغرافیایی مشخصی است و از نظر سیاسی به 3 استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل تقسیم شده است.
از نظر زمینشناسی، دو خط تکتونیکی مهم منطقۀ آذربایجان را به 3 بخش تقسیم کرده است: بخش شمالی آذربایجان، یعنی آن قسمت از این منطقه که در مشرق گسل تبریز واقع است، درحقیقت دنبالۀ غربی البرز و تالش است که جزو ناحیۀ «البرز ـ آذربایجان» بهشمار میآید. بخش مرکزی یعنی آن قسمت از آذربایجان که میان دو خط تکتونیک (تبریز و ارومیه) قرار گرفته است، جزو ناحیۀ «ایران مرکزی» بهشمار میآید. در حالی که بخش غربی، یعنی آن بخش از آذربایجان که در مغرب گسل ارومیه واقع است، امتداد شمالی یک کمربند ساختمانی است که بلافاصله بعد از تراست (راندگی) اصلی زاگرس و در شمال شرقی آن قرار گرفته است.
منطـقـۀ آذربـایجـان دارای شکلی تقـریبـاً چهارضلعی است و زمینهای آن همه در ارتفاع نسبتاً زیادی از سطح دریا قرار گرفتهاند. اگر از نواحی حاشیهای مغان در شمال شرق منطقه و قسمتی از درۀ رود ارس صرفنظر کنیم، پستترین قسمت آن گودال ارومیه است که خود در ارتفاع 275‘1 متری واقع شده است. در حدود 80٪ از وسعت آذربایجان را ارتفاعات و کوهستانها به وجود میآورد که به وسیلۀ جلگهها و دشتهایمیانکوهی ازیکدیگر جدا شدهاند. ارتفاعات آذربایجان در دورانهای مختلف زمینشناسی درنتیجۀ چینخوردگی و شکست طبقات که به مقیاس وسیعی با فعالیت آتشفشانی همراه بوده، به وجود آمده است و درنتیجه، آثار و خاکهای آتشفشانی در این منطقه به مراتب بیشتر از سایر قسمتهای ایران دیده میشود. 20٪ بقیۀ آذربایجان را دشتها و جلگههای نسبتاً کمعارضه و کمارتفاع دربرگرفتهاند.
رشتهکوههای مهم آذربایجان عبارتاند از: 1. قرهداغیا قراچهداغ ـ ارسباران درشمالکهازحوالی مخروط آرارات در گوشۀ شمال غربی نجد ایران شروع شده است و مانند قوسی به موازات رود ارس کشیده میشود و به جبال تالش در مشرق آذربایجان میپیوندد. 2. تودۀ آتشفشانی سبلان در شرق منطقه که با امتدادی شرقی ـ غربی در بخش انتهایی و شرقی قرهداغ و به موازات آن قرار گرفته است. اکثر قلل سبلان دارای ارتفاعی بیشتر از 500‘4 متر است و مرتفعترین قلۀ آن 844‘4 متر بلندی دارد. 3. میشوداغ در شمال دریاچۀ ارومیه که از مغرب به مشرق کشیده شده است و جلگههای معتبر مرند و تبریز را از یکدیگر جدا میسازد. بلندترین قلۀ این رشته به نام علمدار 200‘ 3 متر ارتفاع دارد.4. بزقوش که با امتداد شرقی ـ غربی در جنوب سبلان قرار گرفته است و از مغرب به تودۀآتشفشانی سهند منتهی میگردد. ارتفاع قلل بزقوش از 000‘ 3 متر تجاوز میکند و بلندترین قلۀ آن 302‘3 متر ارتفاع دارد.
5. کوهستان سهند که یک تودۀ تمام آتشفشانی در جنوب تبریز، و دارای 3 قلۀ مخروطی نزدیک به هم است که بلندترین آنها 710‘ 3 متر ارتفاع دارد.6. شاهمردی برخلافرشتههای داخلی آذربایجان دارای امتداد شمالی ـ جنوبیاست و از شمال بهتودۀ سهند میپیوندد. بلندترین قلۀ آن 285‘ 3 متر ارتفاع دارد.7. کوههای تالش درمنتهىالیهشرقی آذربایجان که به موازات ساحلغربی دریایخزر ازشمالبهجنوبکشیده شده است و منطقۀ آذربایجان را از زمینهای ساحلی و پست گیلان جدا میسازد.8. کوههای مرزی که در منتهىالیه غربی آذربایجان قرار گرفتهاند و مانند دیواری از آرارات به سمت جنوب امتداد دارند. مرز سیاسی بین ایران و ترکیه و عراق در بیشتر جاها از خطالرأس این کوهها میگذرد.9. کوههای سلطان احمد که در انتهای جنوبی منطقه قرار دارند و از حوالی سنندج آغاز شده، تا حدود میانه امتداد مییابند.ارتفاع نواحی جلگهای آذربایجان بین 100‘1 تا 800‘1 متر و ارتفاع متوسط آنها 460‘1 متر است.
بخش عمدهای از باران سالانه در آذربایجان منشأ اقیانوس اطلسی یا مدیترانهای دارد و قسمت عمدهای از سرماهای شدید زمستانی آن معلول هجوم تودههای هوای سردی است که از نواحی سرد اروپا و مخصوصاً سرزمینهای شمالی برمیخیزند. مجموع عوامل مختلف اقلیمی منطقۀ آذربایجان را زیر پوشش آب و هوایی قرار میدهد که نوعاً از آن به سرد و مرطوب تعبیر میشود و بعضی از محققان در آن انواعی از آب و هوای مدیترانهای تشخیص دادهاند؛ ولی اختلافات شدید در ناهمواری و مخصوصاً وضع قرار داشتن رشتهکوهها در مقایسه با سمت جریانات هوایی و بالاخره کمی و زیادی وسعت جلگهها و نیز وجود گودال ارومیه به نوبۀ خود تغییرات قابل توجهی در وضع عمومی آب و هوای منطقه به وجود میآورند، به گونهای که در داخل آن میتوان نواحی کوچکتری با مشخصات شدید گرمایی و بارانی مشاهده کرد. بهطور کلی در فصل زمستان عرض جغرافیایی و ارتفاع زیاد در منطقۀ آذربایجان سرمای فراوانی به وجود میآورد که گاهی در اثر هجوم تودههای هوای سردتر شمالی به شدت افزایش مییابد. در همین فصل عبور هستههای کمفشار مدیترانه، باران، و در برخورد با درجات پایین گرما، برف فراوانی ایجاد میکند و درنتیجه، زمستان منطقه از دیگر نواحی کشور سردتر و دارای بارندگی بیشتری است. در تابستان درجات بالای گرما که احیاناً در نواحی جلگهای منطقه دیده میشود، با وجود اختلاف شدید دمای شب و روز، اعتدالی در هوا ایجاد میکند که آذربایجان را از نواحی دیگر کشور خنکتر میسازد. در این فصل، وجه مشترک بین آذربایجان و دیگر نواحی کشور (به استثنای سواحل دریای خزر) کمبارانی است. منشأ بارانهای منطقۀ آذربایجان به جز ارتفاعات شرقی آن، رطوبت بادهای غربی است که از مدیترانه و احیاناً اقیانوس اطلس برمیآیند و در ماههای سرد سال از نجد ایران عبور میکنند. مقدار متوسط باران سالانۀ منطقه، حدود 35 سانتیمتر است، ولی اگر سرزمینهای مرتفعتر از 500‘1 متر را که باران متوسط بعضی از قلل آن تا 85 سانتیمتر برآورد میشود، در نظر بگیریم، میتوان مقدار متوسط باران تمام منطقه را متجاوز از 40 سانتیمتر دانست. بدین ترتیب مقدار باران آذربایجان بعد از نواحی ساحلی دریای خزر از کلیۀ نقاط ایران بیشتر است. در سراسر منطقۀ آذربایجان حدود 25٪ از جمع باران سالانه (80 تا 100 میلیمتر) در 3 ماه پاییز و 30٪ آن (100 تا 120 میلیمتر) در ماههای زمستان میبارد.
در آذربایجان 3 حوضۀ آبریز مشخص وجود دارد: حوضۀ ارومیه، حوضۀ ارس و حوضۀ قزلاوزن.
دریاچۀ ارومیه بزرگترین دریاچۀ داخلی ایران است. وسعت آن حدود 000‘6 کم 2 است و 275‘1 متر از سطح دریاهای آزاد ارتفاع دارد. طول آن از شمال به جنوب 130 تا 140 کم و عرض متوسط آن در حدود 40 کم است و عمق متوسط آن را از 6 تا 8 متر برآورد کردهاند. عمیقترین نقطۀ آن 15 متر گودی دارد. وسعت حوضۀ ارومیه را 47 هزار تا 55 هزار کم 2 برآورد کردهاند که نزدیک به نیمی از وسعت تمام آذربایجان را دربرمیگیرد. حدود این حوضۀ وسیع از خطالرأس کوههای مرزی میان ایران و ترکیه و عراق در مغرب، قوشهداغ و میشوداغ و ارسباران و سبلان در شمال، سبلان و بزقوش و سهند در شرق، و چهلچشمه در جنوب میگذرد.چند رود کوچک و بزرگ از همه طرف به سمت آن جریان دارند. حداکثر مقدار جریان آب رودخانهها در ماههای بهار است که با گرم شدن هوا برف کوهها ذوب میشود. در این فصل سطح دریاچه از 90 سانتیمتر تا یک متر بالا میآید و در نتیجه قسمتهای زیادی از کنارههای مردابی آن زیرآب فرو میرود. در فصول تابستان و پاییز که رودخانههای پرآب بهاری به جویبارهای کمآب مبدل میشوند، آب دریاچه فروکش میکند.در حدود 20 رودخانۀ معتبر از همه طرف بهسوی این دریاچه جریاندارد. اهمآنها عبارتاند از آجیچای(تلخهرود)، قوریچای، نازلوچای، شهرچای، باراندوزچای، رودخانۀ مهاباد، سیمینه رود و زرینهرود.
رود ارس از چشمههای واقع در دامنههای شمالی بینگل داغ در نزدیکی ارزروم در مشرق ترکیه سرچشمه میگیرد و بعد از طی حدود 150 کم و دور زدن قلۀ آرارات از شمال به سمت جنوب شرقی متوجه میشود و از محل تلاقی با قرهسوی سفلا که از شاخههای معتبر آن بهشمار میرود، مرز طبیعی و سیاسی ایران با ارمنستان و جمهوری آذربایجان را به وجود میآورد. طول رود ارس 072‘1 کم و مساحت حوضۀ وسیع آن 102 هزار کم 2 است. از این وسعت 39٪ یا 780‘39 کم 2 آن در خاک ایران قرار دارد. شاخههایمتعددی از سمتجنوب دریافت میکند که مهمترین آنها از مشرق به مغرب بدین قرارند: رود ماکو یا زنگمار، قطورچای و قرهسو.
آبهای قسمتی از آذربایجان که در جنوب خطالرأس کوههای بزقوش و سهند و مشرق خطالرأس کوههای خواجه و شاهمردی و بالاخره مغرب خطالرأس کوههای تالش قرار گرفتهاند، از طریق رودخانههای کوچک و بزرگ چندی به قزلاوزن منتهیمیگردند و از طریق آن به سفیدرود و بالاخره دریای خزر میریزند. وسعتبخشی ازحوضۀ وسیع سفیدرود که در آذربایجان واقع شده، حدود10هزارکمـ2 است. از رودهای مهمی که در این حوضه هستند،میتوان از شهر چای، قرنقوچای و قزلاوزن نام برد. درآذربایجانبهطورکلیتشکیلاتزمینشناسیشرایط مساعدی برای ایجاد منابع سرشار آب زیرزمینی فراهم نمیسازد. در چنین شرایطی آب زیرزمینی در جاهایی روی لایۀ غیرقابل نفوذ به وجود میآید که عمق رسوبات زیاد باشد و چون در اغلب جلگهها و دشتهای میانکوهی آذربایجان رسوباتجوان دورانهای اخیرعمق زیادی ندارند، نمیتوان امید چندانی بهوجود منابع سرشار آب زیرزمینی داشت.
در آذربایجان درنتیجۀ فعالیتهای شدید آتشفشانی در بیشتر نواحی، سنگ مادر را مواد خروجی تشکیل میدهند.باتوجه به مطالعات محدود انجامشده، بهطورکلی یکنواختی خاصی در ترکیب خاکهای آذربایجان، از نقاط پست جلگهای تا ارتفاعات وجود دارد. از نظر گروهبندی، خاکهای منطقۀ آذربایجان عبارتاند از:
دارای رنگ قهوهای روشن یا تیرۀ مایل به خاکستری که بنابر طبیعت لایۀ زیرین خاک متفاوتاند. این نوع خاکها در جلگههای میانه، تبریز، دامنههای جنوبی میشوداغ، شمال غربی مرند (نزدیک زنوز) و دامنههای جنوبی قرهداغ و همچنین در مغرب ارومیه وجود دارد.
که رنگ آنها از خاکهای قهوهای تیرهتر و بلوطی است و اغلب در نواحی مرتفعتر مشاهده میشود. در آذربایجان این خاکها بیشتر در شمال غربی منطقه (شمال غربی خوی) و حوضۀ ارس وجود دارد.
که معمولاً خاکهای کمعمقی است و در نواحی کوهستانی و تپه ماهوری دیده میشود. نمونههای این نوع خاک را در جلگۀ سلماس و جنوب غربی دریاچۀ ارومیه و مشرق میاندوآب و همچنین در میانه میتوان مشاهده کرد.
که بیشتر بر روی لایههای گچی تولید شده است. نمونههای این خاک را در شمال شرق تبریز تا مرند و شمال دریاچۀ ارومیه و شمال سلماس میتوان مشاهده کرد.
بیشتر اراضی دیم منطقه را بهویژه در کوهپایهها دربرمیگیرد. نمونههای آنرا درحوضۀ ارس(شمال ماکو و غرب جلفا) میتوان یافت و بر روی هم در حدود 12٪ وسعت منطقه از این نوع خاکها پوشیده شده است.
بیشتر بر روی سنگهای آذرین و خاکسترهای آتشفشانی تشکیل شده، و از لحاظ فلدسپات، منیزیم و آهن غنی است. قسمتهای وسیعی از ارتفاعات سبلان، سهند، قوشه داغ، قرهداغ، بزقوش و ارتفاعات شمال غربی نزدیک آرارات پوشیده از این نوع لیتوسلهاست.
که بیشتر خاکهای جوان تراسهای رودخانهها و خاکهای مجاور رودخانهها را تشکیل میدهد و گاهی در ردیف بهترین خاکهای کشاورزی بهشمار میآید. نمونههای آن را در جلگههای اردبیل، سراب، تبریز، مرند، جلفا و حوضۀ ارومیه میتوان دید.
که به علت دارا بودن نمک زیاد قابل استفادۀ کشاورزی نیستند. این خاکها در جلگۀ میان تبریز و دریاچۀ ارومیه و در نواحی پست جلگههای سراب و اردبیل و بالاخره در حوالی دریاچه، بهویژه در بخشهای ساحلی زرینهرود و سیمینهرود دیده میشوند.
که در نواحی مصبی زرینهرود و سیمینهرود و نیز در باریکههای ساحلی ارومیه از جنوب تا شمال شرقی وجود دارد و بیشتر سال از آب پوشیده شده است. این خاکها ارزش زراعی چندانی ندارند.آذربایجان از نظر پوشش گیاهی بعد از سواحل جنگلی و سرسبز جنوب و مغرب دریای خزر، از دیگر قسمتهای ایران غنیتر است. تنوع فراوان ناهمواریها و جنس خاک و شرایط اقلیمی، تنوع مشابهی در گونههای گیاهی منطقه به وجود آورده است. این منطقه محل تلاقی جنگلهای برگ پهن زاگرس و استپهای کوهستانی و گیاهان بیابانی است که تحت تأثیر شرایط محلی، سیمای پوشش گیاهی منطقه را به وجود آورده است. بقایای جنگلهای ادوار گذشته که در بعضی نقاط این منطقه به چشم میخورد، نشانۀ این است که وسعت جنگل در زمانهای پیشین بیشتر از امروز بوده است و به علت تغییرات اقلیمی و بهرهبرداریهای بیرویه به محدودههای کنونی کاهش یافته است.مهمترین جنگلهای منطقۀ آذربایجان عبارتاند از جنگلهای ارسباران، جنگلهای اردبیل و خلخال و جنگلهای سردشت. در این منطقه، مهمترین مراتع ییلاقی در دامنههای سبلان و نیز مراتع قشلاقی در دشت مغان قرار دارند. وسعت این مراتع بیش از 500 هزار هکتار است.
اطلس اقلیمی ایران، به کوشش محمدحسن گنجی، تهران، 1344ش؛ اهلرس، اکارت، ایران: مبانی یک کشورشناسی جغرافیایی، ترجمۀ محمدتقی رهنمایی، تهران، 1363ش؛ تهرانی، خسرو و علی درویشزاده، زمینشناسی ایران، تهران، 1363ش؛ ثابتی، حبیبالله، بررسی اقالیم حیاتی ایران، تهران، 1348ش؛ جغرافیای استان آذربایجان شرقی، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1364ش؛ سالنامۀ آماری 1363ش، مرکز آمار ایران، تهران، 1364ش؛ عمران منطقۀ آذربایجان (گزارش مقدماتی)، سازمان برنامه، تهران، 1344ش، شم 96؛ کردوانی، پرویز، جغرافیای خاکها، تهران، 1353ش؛ مبشری، فریدون و دیگران، ارزیابی وضع موجود و امکانات توسعۀ منابع آب (منطقۀ آذربایجان)، وزارت نیرو، تهران، ج 2؛ مبین، صادق، جغرافیای گیاهی، تهران، 1343ش؛ نبوی، محمدحسن، دیباچهای بر زمینشناسی ایران، تهران، 1355ش؛ نقشۀ زمینشناسی ایران، شرکت ملی نفت ایران، تهران، 1357ش/ 1978م؛ نیز:
Fisher, W. B., «Physical Geography», The Cambridge History of Iran, Cambridge, 1968, vol. I; GSE.محمدحسن گنجی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید