رازی، ابوالعباس
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 30 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/246120/رازی،-ابوالعباس
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
24
رازی، ابوالعباس احمد بن عبدالله بن محمد صنعانی (د ح 460 ق / 1068 م)، تاریخنگار ایرانیتبار یمنی.بروکلمان (GAL, I / 570) و در پی او کورکیس عواد (4 / 181) از او به لقب صفیالدین یاد کردهاند. گویا نیاکان احمد از مردم ری بودند و با طبرستانیهایی که در 289 ق / 902 م در رکاب یحیی ابن حسین الهادی، از امـامان زیدی (220- 298 ق / 835-911 م)، به یمن کوچیدند، همراه شدند، در کنار او جنگیدند و سپس شماری از آنها در صنعا و حضرموت ماندگار گردیدند (عمری، 26-27، نیز 26، حاشیۀ 1). بنابراین، گزارش پارهای منابع که احمد از نوادگان ابناء بوده، نادرست است (نک : همو، 26-27). ابناء (ه م) از نوادگان ایرانیانی بودند (600 تن) که در شاهنشاهی خسرو انوشیروان (531- 579 م) به سرکردگی سرداری کهنسال به نام یا لقب وَهْرِز برای یاریدادن به سیف بن ذییزن حمیری در بیرونراندن حبشیان (نولدکه، 348-355)، به یمن رفته بودند.دربارۀ زندگی احمد آگاهی چندانی در دست نیست و تنها گزارشی که دربارۀ زندگی او در دست است، همان است که بهاءالدین محمد بن یوسف جَندی (د 732 ق / 1332 م) در کتاب السلوک فی طبقات العلماء و الملوک (1 / 67، 282) آورده است (نک : عمری، 25). به گفتۀ جندی، رازی در ربع پایانی سدۀ 4 ق / 10 م، در صنعا زاده شد و در همانجا برآمد. وی مردی دانشمند بود، فقه و حدیث میدانست و چنانکه خود در کتابش اشاره کرده، مذهب سنت میورزید (1 / 282). رازی نزد شمار بسیاری از محدثان درس حدیث خواند و از آنان اجازۀ روایت گرفت. از استادانش ابوالمؤمل عبدالله بن محمد بن خلف، قاضی حسین بن عبدالاعلى حذاقی که در روزگار او قاضی صنعا بود، قاضی سلیمان بن محمد نقوی، ابومحمد جرجانی، ابوبکر احمد بن محمد بغدادی، ابوعبدالله محمد ابن عمر بن عبدالرحمان جرجانی، علی ابن ابیشبیب البناء و عبدالمجید ابن مراد بن عبدالکریم را میتوان برشمرد (عمری، 30-31).رازی در سفرهایی که به مکه میرفت، با گروهی بسیار از علما ــ که از گوشه و کنار جهان اسلام به این مرکز بزرگ اسلام میآمدند، از آن شمار، حافظ عطیة بن سعید بن عبدالله اندلسی ــ دیدار کرد و از آنها حدیث شنید و فقه آموخت. او در این شهر و زادگاهش به مطالعۀ آثار گوناگون رجال حدیث و تفسیر پرداخت. از کتابهایی که به خواندن آنها اهتمام کرد، صحیفۀ همام، تألیف عبدالرزاق بن همـام صنعانی (126-211 ق / 744-826 م) که گویند کمابیش 17هزار حدیث از بر داشت (زرکلی، 3 / 353)، مسند امام احمد بن حنبل، سنن ترمذی، تفسیر و نیز تاریخ الامم و الملوک طبری، التاریخ الکبیر ابوعبدالله محمد بخاری و صحیح او، طبقات ابنسعد، المحبر ابوجعفر محمـد ابنحبیب (ه م) و کتـابهای واقدی دربارۀ فتوح (عمری، 31-32) را میتوان نام برد.رازی از جاحظ، ابنرسته، ابنشبه (عمر بن زید)، ابنقتیبۀ دینوری، ابنحبیب و ابنسائب کلبی مطالبی در کتاب خود باز گفته است (همو، 32). از رازی دو کتاب یاد کردهاند: درة / در السحابة فی مواضع وفیـات الصحابة (بغدادی، هدیـة، 1 / 78- 79، ایضـاح، 1 / 458) که برجا نمانده، اما از نامش برمیآید که دربارۀ جای درگذشت صحابۀ پیامبر (ص) بوده است، و دیگر تاریخ مدینة صنعاء که از آن به نامهایی مانند تاریخ الیمن (زرکلی، 1 / 158؛ کحاله، 1 / 294)، تاریخ صنعاء (عواد، 4 / 181)، کتاب الرازی و تاریخ الرازی (جندی، 1 / 67) نیز یاد کردهاند. گویا این اثر در 3 بخش بوده، اما اکنون تنها بخش سوم آن در دست است (نک : زرکلی، همانجا).تاریخ مدینة صنعاء تاریخ شهر صنعا و پیرامون آن از روزگار پایهگذاری این شهر تا روزگار مؤلف است و همانند دیگر تاریخ شهرها در جهان اسلام نوشته شده، جز اینکه گزارشهای آن کوتاه است و کمتر به گزارش زندگی این و آن پرداخته است. او افزونبر کسان اسطورهای، از صحابۀ پیامبر (ص)، ولایتداران و رجال پرآوازه در دانش و حدیث یاد میکند و گهگاه، همانند دیگر کتابهای از اینگونه، از موضوع دور میشود و به تفسیر قرآن ــ در آنجا که به صنعا و یمن مربوط میشود و ماجراهای فتوح اسلامی، اخبار پیامبر (ص)، صحابه و تابعین آنها ــ میپردازد (عمری، 33).کتاب رازی دو بخش اصلی دارد: یکی بخش تاریخی که از چهارچوب تاریخ به معنی واقع فراتر میرود، و دیگر زندگینامههای کوتاه:بخش تاریخی کتاب با آگاهیهایی کلی دربارۀ یمن، تختگاه و روستاهای پیرامون آن، و مرزهایی که سام بن نوح به وحی آن را تثبیت کرد، آغاز میشود. رازی در این بخش میگوید که یمن در پایان سدۀ 3 ق / 9 م، به بالاترین تراز پیشرفت دست یافت و پس از آنکه ویرانش کردند، این پیشرفت را در روزگار او از سر گرفت (نک : EI2, VIII / 477). وی جزئیاتی نیز دربارۀ دژ غُمدان، فضایل یمن و صنعا که در گذشته آن را ازال میخواندند، مساجد شهر و حاکمان آن به دست میدهد (نک : یاقوت، 3 / 420-423؛ واسعی، 33). این بخش که کوتاهتر است، دارای مفصلترین آگاهیها دربارۀ تاریخ شهر است و دادههایی دارد که تا اندازهای دقیق و سودمندند (EI2، همانجا)؛ اما آگاهیهایی که به دست میدهد، رویهمرفته، قانعکننده نیست، زیرا آکنده از روایتهایی است که برگرفته از سرچشمههای تاریخی و دینی گوناگون، و کسانی است که تنها یک هدف دارند و آن هم اثبات این دعوی که یمن از سرزمینهای برگزیدۀ خداوند و با فضایلی ستودنی است. آنان در این کار از اسرائیلیات و داستانهای مسیحیت نیز شاهد میآورند و از پیامبر (ص) نقل حدیث میکنند. چشمگیرترین گزافههایی که دراینباره شده، یکی این است که نخستین کلیسای شهر را در جایی برآوردند که عیسى (ع) در آنجا نماز کرد؛ و دیگر، پیشگویی او دربارۀ مردی پر زور و بازو ست که در آخرالزمان از این شهر سر برمیآورد.بخش دوم کتاب رازی با زندگینامۀ آن دسته از صحابۀ پیامبر (ص) آغاز میشود که به یمن رفتند و برخی از آنها به حکومت این سرزمین رسیدند (همان، VIII / 477-478). کتاب رازی در آنجا روشمندتر میشود که به بررسی زندگی سرآمدان دانشمندان و زاهدان یمن که پرآوازهترین آنها وهب بن منبه ایرانیتبار (34- 114 ق / 654-732 م) است و آگاهیهای فراوان از اسرائیلیات و داستانهای مسیحی داشت، میپردازد. وهب بن منبه کتابی به نام ذکر الملوک المتوجة من حمیر و اخبارهم و قصصهم و قبورهم و اشعارهم داشته است که ابنخلکان (6 / 35-36) آن را در یک جلد دیده بود و احتمالاً داستانهایی از این دست که رازی روایت میکند، برگرفته از این کتاب است (نک : زرکلی، 8 / 125-126).تاریخنگاران و جغرافیانویسان مسلمان پس از رازی در آنجا که به جغرافیای سرزمینهای جنوب عربستان و رویدادهای این سرزمین میپردازند، فراوان از کتاب رازی بهره میگیرند. کتاب او، بهویژه برای پارهای از سیماهای تاریخ، جغرافیا و باستانشناسی شهر صنعا و حتى یمن، منبعی کمابیش موثق و راهگشا ست. آنچه از کتاب رازی باقی مانده، به کوشش حسین عمری و عبدالجبار زکار با نام تاریخ مدینة صنعاء به چاپ رسیده است (دمشق، 1974 م).
ابنخلکان، وفیات؛ بغدادی، ایضاح؛ همو، هدیة؛ جندی، محمد، السلوک، به کوشش محمد اکوع حوالی، صنعا، 1414-1416 ق / 1993-1995 م؛ زرکلی، اعلام؛ عمری، حسین، مقدمه و حاشیه بر تاریخ مدینة صنعاء احمد رازی، به کوشش همو و عبدالجبار زکار، بیروت، 1409 ق / 1989 م؛ عواد، کورکیس، الذخائر الشرقیة، بیروت، 1420 ق / 1999 م؛ کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، بیروت، 1376 ق / 1957 م؛ نولدکه، تئودُر، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ترجمۀ عباس زریاب، تهران، 1358 ش؛ واسعی، عبدالواسع، تاریخ الیمن، بیروت، 1404 ق / 1984 م؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
EI2; GAL.
حسن انوشه
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید