صفحه اصلی / مقالات / راجستان /

فهرست مطالب

راجستان


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 30 آذر 1398 تاریخچه مقاله

راجَسْتان، ایالتی در شمال غربی هند. این ایالت با حدود 214‘342 کمـ2 وسعت، حدود 25 / 9٪ از مساحت هند را در بر می‌گیرد و ازلحاظ وسعت، بزرگ‌ترین ایالت هند به شمار می‌رود («فرهنگ جهانی ... »، npn.؛ بولند ـ کرو، 209).
راجستان در ناحیه‌ای بیابانی و نیمه‌خشک جای دارد و مانند جزیره‌ای بیابانی در دل سرزمین پربارش هند فرو رفته است. میانگین بارش سالانۀ آن 364 میلی‌متر است. شدت دما در تابستان به °45، و حداقل آن در زمستان به °7 سانتی‌گراد می‌رسد (میسرا، 1؛ جانسن، 450؛ «هند ... »، 199).
رشته‌کوه آراوَلی به‌درازای 692 کمـ و میانگین ارتفاع 900 متر، که در جهت جنوب غربی ـ شمال شرقی کشیده شده است، ایالت راجستان را به دو بخشِ شمال غربی و جنوب شرقی تقسیم می‌کند (جانسن، 449؛ «مردم ... »، XXXVIII(1) / 1-2؛ «فرهنگ سلطنتی»، XXI / 89). بخش شمـال غربی راجستـان، نـاحیه‌ای بیابـانی است؛ صحرای تهار به‌درازای 1070 کمـ ، مرز میان هند و پاکستان را در غرب ایالت راجستان تشکیل می‌دهد. این صحرا از درۀ سند (ایندوس) در شمال غربی تا ناحیۀ سند و ران‌گچ در گجرات در جنوب غربی کشیده شده است («بررسیها ... »، 286-287).
رودخانۀ لونی تنها رودخانۀ بخش شمال غربی راجستان است (جانسن، 452؛ «فرهنگ سلطنتی»، XXI / 84)؛ ازاین‌رو، برای تأمین بخشی از کمبود آب در راجستان، کانالی به نام ایندراگاندی به‌درازای 684 کمـ کشیده شده است که آب را از محل تلاقی رودخانه‌های سُتلج و بَیس در ایالت پنجاب به نواحی جنوب غربی راجستان منتقل می‌کند (میسرا، 86).
بخش جنوب شرقی ایالت راجستان شرایط محیطی مناسب‌تری دارد. در این بخش به‌سبب وجود بلندیهای آراولی و جریان بادهای موسمی‌ای که از دریای عرب می‌وزد، میزان بارندگی بیشتر است. همچنین در این بخش، سطح سفره‌های آبهای زیرزمینی به سطح زمین نزدیک‌تر است و چشمه‌های آب بسیاری یافت می‌شود. رودخانۀ چَمبل، بزرگ‌ترین رودخانۀ راجستان، و رودخانۀ بَناس، از شاخابه‌های اصلی رودخانۀ چمبل، در بخش جنوب شرقی ایالت راجستان جریان دارند. این بخش به‌نسبت بخش شمال غربی، از نظر جمعیت و مراکز سکونتگاهی و شهری متراکم‌تر است («فرهنگ سلطنتی»، XXI / 85, 119).
نزدیک به 90٪ مردم راجستان به زبان راجستانی گفت‌وگو می‌کنند؛ افزون‌برآن، زبانهای بهیلی، اردو، پنجابی و سندی نیز در ایالت راجستان رواج دارد («بررسیها»، 287).
ازلحاظ دینی، 89٪ مردم راجستان هندومذهب، و حدود 8٪ آنان نیز مسلمان‌اند. پیروان آیینهای سیک و جین به‌ترتیب، با 5 / 1٪ و 3 / 1٪ در رتبه‌های بعدی قرار دارند. همچنین، شمار اندکی از مردم، مسیحی و بودایی‌مذهب‌اند (همانجا). یکی از بزرگ‌ترین پرستشگاههای پیروان آیین جین در کوه ابو، در راجستان واقع است. افزون‌بر پیروان آیین جین، این پرستشگاه مورد احترام هندوها نیز است و برای عبادت به آنجا می‌روند (حکمت، 221؛ یورویک، 169).
شهر اجمیر که در جنوب غربی جیپور، مرکز ایالت راجستان، جای دارد، شهر مقدس مسلمانان است. آرامگاه خواجه معین‌الدین چشتی، از عرفای سدۀ 6 ق / 12 م و مروج طریقت چشتیه در هند، در این شهر واقع است. هندوها نیز به این آرامگاه به‌دیدۀ احترام می‌نگرند و همچون مسلمانان به زیارت آن می‌روند (پراساد، 3). ایالت راجستان در 2011 م / 1390 ش، 437‘548‘68 تن جمعیت داشته است ( راجستان، npn.).

پیشینۀ تاریخی

راجستان به معنی محل اقامت راجپوتها / راجها (شاهزادگان) است و در گویشهای قبیله‌ای قدیم، آن را راجوارا و سپس راتهانا می‌نامیدند. در زمان حاکمیت بریتانیاییها بر هند، این سرزمین به راجپوتانا معروف گشت (میسرا، 2). مردم راجستان برپایۀ اسطوره‌های هندی، خود را از تبار خورشید می‌دانند و بر این باورند که آنها در میان دیگر اقوام هندی، اصیل‌ترین مردمان‌اند (نهرو، 1 / 246).
در طول تاریخ، راجستان دروازۀ ورود مهاجمانی بوده است که از شمال غربی هند، این سرزمین را مورد تهاجم قرار می‌داده‌اند. یونانیها در سدۀ 2 ق‌م، سکاها از سدۀ 2 تا 4 م، گوپتاها از سدۀ 4 تا 6 م، و هونها در سدۀ 6 م بر راجستان مسلط شدند («بررسیها»، همانجا). در نیمۀ نخست سدۀ 7 م، هَرشاواردهانا (قبیلۀ بیس و ویشا) بر بخشهایی بزرگ از راجستان حکومت کردند («فرهنگ سلطنتی»، XXI / 94) و در سـدۀ 3 ق / 9 م امپــراتوری گورجـره ـ پراتیهارا به مرکزیت شهر قنوج در شمال هند به اوج خود رسید و سرتاسر راجستان به تصرف آنها درآمد (وینک، I / 277).
در دهۀ نخست سدۀ 5 ق / 11 م اسلام به شمال غربی هند راه یافت. در 399 ق / 1009 م جنگ میان سلطان محمود غزنوی و راجه‌ها درگرفت و سلطان محمود بر راجه‌ها پیروز شد (جلالی، 13). محمود پس از فتح سومنات، در راه بازگشت به غزنین در صحرای راجستان (تهار) شکست سختی از راجپوتها خورد (نهرو، 1 / 390). سلطان معزالدین محمود غوری، معروف به شهاب‌الدین محمد غوری، یک سال پس از آنکه در 587 ق / 1191 م از رای پتهورا / پرتهوی / پریتوی، آخرین سلطان خاندان چوهانها در هند شمالی، در جنگ تراین (نزدیک تهانسر) شکست خورد، با لشکری قوی‌تر به راجستان حمله کرد و راجه‌ها را شکست داد و شهر اجمیر را به تصرف درآورد (احمد، 1 / 38؛ فدایی، 80-81). شهاب‌الدین در 590 ق چیچندرا، راجۀ قنوج را به قتل رساند. پس از این حادثه، بسیاری از رؤسای راجپوت به جای اینکه از حکومت مسلمانان تمکین کنند، به راجستان مهاجرت کردند و در آنجا حکومتهایی را تشکیل دادند (دولافوز، 94). در اواخر سدۀ 7 و ابتدای سدۀ 8 ق / اواخر سدۀ 13 و ابتدای سدۀ 14 م که خلجیان و تغلقها، سرزمینهای شمالی هند را تصرف کرده بودند، حکومت راجپوتانا (به‌جز مناطق شرقی راجستان)، به‌صورت مستقل در دل حکومت مسلمانان قرار داشت (نک‍ : «فرهنگ سلطنتی»، XXI / 95؛ «اطلس ... »، 48). محمد شاه تغلق از 746 تا 751 ق / 1345 تا 1350 م، سرزمینهای شرقی اتحادیۀ راجپوتها، از اجمیر تا ابو را تصرف کرد (همان، 49).
پس از فتح دهلی و آگره در 932 ق / 1526 م به وسیلۀ ظهیرالدین بابر (حک‍ 932-937 ق)، مؤسس سلسلۀ مغولان هند، رانا سنگا، پادشاه هند و چیتور، اتحادیه‌ای از راجپوتها و افغانها علیه بابر تشکیل داد و موجودیت امپراتوری نوبنیاد مغولی را به‌شدت تهدید کرد. در 933 ق، رانا سنگا به همراه محمود خان لودهی، برادر ابراهیم لودهی، امپراتور هند، برای برانداختن مغولان به طرف آگره شتافتند و در حوالی فتح‌پور با بابر روبه‌رو شدند و بابر آنها را به‌سختی شکست داد (آفتاب اصغر، 48).
جلال‌الدین محمد اکبر شاه (سل‍ 963-1014 ق / 1556-1605 م)، سومین پادشاه مغولان هند، راجستان را به تصرف درآورد. وی با اعطای امتیازهای سیاسی به راجپوتها (اسپیر، 130) و اعطای خودمختاری در امور داخلی (سَرن، 117)، رؤسای آنها را هوادار خود کرد (نهرو، 1 / 430). اکبر در 8 جمادی‌الاول 969 ق / 15 ژانویۀ 1562 م، هنگامی‌که در سفر زیارت خواجه معین‌الدین چشتی بود، در قصبۀ سانبر، دختر راجۀ بهارمل، مخدره عصمت را که از راجه‌های نامدار بود به عقد خود درآورد (احمد، 2 / 155). او با این سیاست، با طبقات حاکم سرزمین راجستان، اتحادی استوار برقرار کرد که در تثبیت امپراتوری او بسیار مؤثر بود (نهرو، همانجا).
اکبر قانون جزیه برای هندوها را در 971 ق / 1564 م منسوخ (ساکسنا، 58)، و ازاین‌رو، بیش از پیش اعتماد راجپوتها را به خود جلب کرد. او در ربیع‌الاول 975 / سپتامبر 1567، با بهره‌گیری از اختلافات داخلی میان سران راجپوتها و به تقاضای حکومت اَمبر (جیپور) برای مقابله با موار (اُدیپور)، به راجپوتانا حمله کرد. رانا اُدسینکه، راجۀ ایالت موار که تاب رویارویی در خود نمی‌دید، به کوهستان گریخت و اکبر توانست دژهای چیتور و رنتمبور را تسخیر کند. او سپس دژ کوته / کوتا را فتح کرد و حکومت آن دژ و آن ولایت را به شاه محمد قندهاری داد (ابوالفضل، 2 / 302-303). اکبرْ حسین‌قلی خان را برای تعقیب رانا به اُدیپور (پایتخت ایالت موار) فرستاد و چون رانا را نیافت، آنجا را فتح کرد (همو، 2 / 315). گرچه اکبر چیتور، پایتخت موار را تسخیر کرد، اما رانا از قلعه متواری شد و دم از استقلال می‌زد. در این هنگام، حکومت موار تنها حکومت راجستان بود که تا 1025 ق / 1616 م توانست استقلال خود را حفظ کند (اسپیر، همانجا). در این سال، شاه‌جهان (فرزند جهانگیر) رانا را مجبور به اطاعت از جهانگیر کرد (آفتاب اصغر، 200).
اورنگ‌زیب معروف به عالم‌گیر (حک‍ 1068- 1118 ق) اقدامات مسالمت‌آمیز نیای خود، اکبر را در برابر راجه‌ها کنار گذاشت و به‌شدت با آنها برخورد کرد. وی در 1079 ق / 1669 م در جیپور، 66 معبد هندوها را ویران کرد و در جنگ با راجپوتها در ادیپور و چیتور، به مدت دو ماه، 239 معبد را به ویرانی کشاند (راپسن، 241-242). در 1089 ق / 1678 م، جسونت سینگ، مهاراجۀ ماروار درگذشت و عالم‌گیر کشور ماروار را که تحت‌الحمایۀ مغولان بود، تحت نظارت مستقیم حکومت مرکزی مغولان درآورد. این اقدام، راجپوتهای ماروار را به خشم آورد و درگاس راتهور (پسر جسونت سینگ) با راجۀ موار اتحادیۀ نظامی علیه عالم‌گیر تشکیل دادند. عالم‌گیر آنان را شکست داد و ادیپور را فتح کرد (آفتاب اصغر، 391).
عالم‌گیر در اول ربیع‌الاول 1090 ق / 12 آوریل 1679 م، بار دیگر دریافت جزیه از غیرمسلمانان (هندوها) را از سر گرفت (راپسن، 242) و بسیاری از برهمنها (روحانیان هندو) را به قتل رساند (حکمت، 56). سیاست ضد هندویی او باعث شد تا جنبشی بزرگ از مخالفان، ازجمله راجپوتها، علیه حکومت مغولان شکل گیرد (نک‍ : آفتاب اصغر، 390؛ حکمت، همانجا). پس از مرگ اورنگ‌زیب، راجه‌های موار، ماروار (جودیپور) و اَمبر از اطاعت مغولان سرباز زدند و بار دیگر علم استقلال برافراشتند (مجومدار، 140)؛ اما احیای قدرت سران راجپوت موقتی بود و به‌سبب فقدان اتحاد و انسجام داخلی در راجستان، نتوانستند از پس آشوبهای داخلی و تهدیدهای خارجی برآیند (همو، 142).
در آغاز سدۀ 12 ق / 18 م، مراتهه‌ها راجستان را تهدید کردند. آنها در 1148 ق / 1735 م، به راجپوتانا حمله‌ور شدند و مالهارروا هولکار و رَنُجی سِندیا، فرماندهان مراتهه‌ها، بر جیپور، کوتا و بوندی استیلا یافتند و یک سال بعد، ادیپور، اجمیر، مرتا و روپنگار را نیز غارت کردند. تلاشهای جی‌سینگ، راجۀ امبر، برای اتحاد شاهزادگان به قصد مقابله با مراتهه‌ها، بی‌نتیجه ماند (همو، 25). سالها بعد، بار دیگر هولکار به راجستان حمله کرد و در جنگ مانگْرول (شهری در بخش کوتا) راجپوتها را شکست داد (گُردُن، 157).
مراتهه‌ها در 1215 ق / 1800 م، لشکرکشی به سرزمین جیپور را ادامه دادند و شکست سختی بر ارتش متحد جیپور و ادیپور در نبرد «مالپورا» وارد کردند («فصلنامه ... »، XXIII / 19). پرتاب سینگ، راجۀ امبر (حک‍ 1778-1803 م)، معتقد بود که در صورت متحدنبودن فرمانروایان محلی راجستان، نمی‌توان در برابر مراتهه‌ها مقاومت کرد. وی در ازای پرداخت 25 لک روپیه، با آنان صلح کرد (همانجا).
اتحاد حاکمان جیپور و جودیپور هم نتوانست در برابر مراتهه‌ها کاری از پیش ببرد؛ ازاین‌رو، آنها در صدد اتحاد با کمپانی هند شرقی برآمدند و در 25 جمادی‌الاول 1218 ق / 12 دسامبر 1803 م «پیمان دوستی جاویدان» با کمپانی را به امضا رساندند که طی آن، کمپانی متعهد شد در امور داخلی ایالت جیپور دخالت نکند و از آنان تقاضای مالیات نیز نداشته باشد (همان، XXIII / 20). شاهزادگان راجپوتانا برای رهایی از مغولان و مراتهه‌ها، در سالهای 1232- 1238 ق / 1817-1823 م تابعیت بریتانیا را پذیرفتند («دائرةالمعارف ... »، 322).
فرمانروایان راجستان از دیرباز برای دفع یورشهای دولتهای همسایۀ خود، و یا مقابله با تهاجمهای بیگانگانی که از راه راجستان، نواحی داخلی هند را مورد تهدید قرار می‌دادند، در جای‌جای این سرزمین، دژهایی استوار بنا کردند که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: قلعه‌های چیتور و کومبَلگَره در اُدیپور، رَنتَمبور در جیپور، جالُر در ماروار (جودیپور)، بیرسیلپور در جیسَلِمر، وَسَنتگَره در سیرُهی، بیجیگَره در بَهرَتپور، تَهنگَره در کارولی، و گاگرون در کوتا. افزون‌بر آن، شمار قابل توجهی از پرستشگاههای هندوان که بسیاری از آنها ازلحاظ تاریخی و معماری اهمیت دارند، در راجستان برپا است (نک‍ : «فرهنگ سلطنتی»، XXI / 104). مسلمانان نیز در دورۀ فرمانروایی خود بر راجستان، بناهایی تاریخی از خود به یادگار گذاشته‌اند؛ یکی از کهن‌ترین آنها، مسجد اجمیر است که قطب‌الدین ایبک (حک‍ 603-607 ق / 1206-1210 م) آن را بنا کرده است (تاراچند، 305). همچنین شاهزادگان راجستان کاخهایی باشکوه در شهرهای مختلف راجستان بنا کرده‌اند که تا امروز برجا مانده‌اند؛ از آن جمله‌اند: کاخهای امبر، بری محل، جگ نیواس، جَگ مَندیر، جندی، جَی سینگ و راجه سورَج مَل (نک‍ : همو، 312-315).

مآخذ

آفتاب اصغر، تاریخ‌نویسی در هند و پاکستان، لاهور، 1364 ش؛ ابوالفضل علامی، اکبرنامه، کلکته، 1886 م؛ احمد، نظام‌الدین، طبقات اکبری، بنگال، 1927 م؛ تاراچند، تأثیر اسلام در فرهنگ هند، ترجمۀ علی پیرنیا و عزالدین عثمانی، تهران، 1374 ش؛ جلالی نائینی، محمدرضا، هند در یک نگاه، تهران، 1375 ش؛ حکمت، علی‌اصغر، سرزمین هند، تهران، 1337 ش؛ دولافوز، ک. ف.، تاریخ هند، ترجمۀ محمدتقی فخر داعی گیلانی، تهران، 1316 ش؛ فدایی، نصرالله، داستان ترکتازان هند، تهران، 1341 ش؛ نهرو، جواهر لعل، کشف هند، ترجمۀ محمود تفضلی، تهران، 1361 ش؛ نیز:

Boland-Crewe, T. and D. Lea, The Territories and States of India, London, 2002; Encyclopedia of Asian History, London, 1988; Gordon, S., The New Cambridge History of India, The Marathas 1600-1818, New Delhi, 2005; A Historical Atlas of Islam, ed. W. C. Brice, Leiden, 1981; The Imperial Gazetteer of India, New Delhi, 1972; India, A Concise Encyclopaedia, eds. N. Bharat and R. Singhal, New Delhi, 2003; The Indian Historical Quarterly, ed. N. Nath Law, Delhi, 1985; Johnson, B. L. C., Geographical Dictionary of India, New Delhi, 2002; Majumdar, R. C., The Maratha Supremacy, Bombay, 1977; Misra, V. C., Geography of Rajasthan, New Delhi, 1967; People of India:Rajasthan, ed. K. S. Singh, New Delhi, 1998; Prasad, B., History of Jahangir, Allahabad, 1973; Rajastan, www.citypopulation. de; Rapson, E. J., The Cambridge History of India (The Maghal Period), New Delhi, 1987;  Regional Surveys of the World: South Asia 2005, ed. L. Daniel, London, 2009; Saran, P., The Provincial Government of the Mughals 1526-1658, Bombay, 1973; Saxena, A., Mughal Administration, New Delhi, 2007; Spear, P., India: A Modern History, Ann Arbor, 1981; Urwick, M. A., India: Illustrated, New Delhi, 2001; Wink, A., Al-Hind: The Making of the Indo-Islamic World, Leiden, 1996; The World Gazetteer: Rajasthan, www.world-gazetteer.com.

هادی ویسی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: