ذوالفقار شروانی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 29 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/246082/ذوالفقار-شروانی
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
24
ذوالْفَقارِ شِرْوانی، قوامالدین حسین بن صدرالدین علی شروانی، شاعر سدۀ 7 ق / 13 م، متخلص به ذوالفقار. هدایت بهاشتباه او را معاصر خاقانی شروانی، فلکی شروانی و جمالالدین اصفهانی دانسته (1(2) / 806)، و موجب گمراهی برخی از تذکرهنویسان شده است (صفا، 3(1) / 518؛ نیز نک : مدرس، 2 / 267؛ انصاری، 245).ذوالفقار در زمان خوارزمشاهیان میزیست و مورد توجه و عنایت سلطان محمد بن تکش (حک 596-617 ق / 1200-1220 م) بود (دولتشاه، 61؛ هدایت، همانجا؛ شیروانی، 128). سلطان محمد به ذوالفقار دستور داد تا رویدادهای دولت او را در بحر شاهنامۀ فردوسی به نظم آورد (رازی، 3 / 293؛ آزاد، 225). پس از انقراض دولت خوارزمشاهیان، ذوالفقار به میانجیگری خواجه محمد ماستری وزیر، بـه خدمـت اتـابک یوسـف شـاه (حک 672- 688 ق / 1273- 1289 م)، که از طرف اباقا خان یکچند حاکم خوزستان و کهگیلویه بود، رسید و مورد عنایت و توجه خاص وی قرار گرفت. وی «قصیدۀ رائیۀ» خویش را در ستایش محمد ماستری، وزیر شروان، سرود و 7 خروار ابریشم بهعنوان صله دریافت کرد (دولتشاه، هدایت، همانجاها؛ آذر، 1 / 195؛ زنوزی، 2 / 829؛ آزاد، 224؛ صدیق، 158؛ شیروانی، همانجا؛ آقابزرگ، 9(2) / 340؛ نیز نک : تربیت، تقویم ... ، 34، دانشمندان ... ، 153؛ انصاری، 244؛ مدرس، همانجا).ذوالفقار به تعبیر صاحب تذکرۀ هفتاقلیم (رازی، 3 / 292)، «شاعر پاکیزهروزگار نیکوگفتار» بود و صفات نیک (فضایل) را با هنر جمع داشت (صدیق، همانجا). وی در کاربرد صنایع شعری و سرودن اشعار تازه استاد و مبتکر بود (هدایت، شیروانی، همانجاها). آذر بیگدلی مهارت او را در فن شاعری، و توانایی او را در سرودن قصاید ساده و لطیف رغبتانگیز و مدایح متین و استوار و آراسته به صنایع میستاید (1 / 195)، و از برتری ذوالفقار، در کاربرد صنایع شعری، بر شاعرانی چون قوامی گنجهای، رشید وطواط، نظامی عروضی، روحانی سمرقندی و اهلی شیرازی سخن میگوید (همانجا؛ نیز نک : زنوزی، همانجا).شهرت ذوالفقار بیشتر در سرودن شعر مصنوع و نیز در قصیدۀ «رائیۀ» مصنوع او ست و این اشتهار تا بدانجا ست که غالباً او را مخترع و مبدع شعر مصنوع و بهویژه شعر موشح دانستهاند (هدایت، شیروانی، همانجاها؛ نیز نک : نفیسی، 1 / 174؛ سجادی، 333- 334؛ تربیت، مدرس، همانجاها).ذوالفقار قصیدۀ مصنوع و موشح مشهور خویش را که از ابیات آن نام و لقب ممدوح به دست میآید «مفاتیحالکلام فی مدایح الکرام» نامیده است (دولتشاه، آزاد، آقابزرگ، همانجاها؛ تربیت، همانجا، تقویم، 35). این قصیده مورد استقبال سخنوران دیگری همچون سلمان ساوجی سرایندۀ «صَرحِ مُمَرّد»، شمس فخری سرایندۀ مخزن البحور و اهلی شیرازی سرایندۀ مخزن المعانی قرار گرفته است (هدایت، آقابزرگ، همانجاها؛ آزاد، 225؛ تربیت، دانشمندان 154، تقویم، همانجا؛ نیز نک : صفا، 3(1) / 338- 339).افزونبر «مفاتیحالکلام فی مدایحالکرام»، محمد بن بدر جاجرمی در مونس الاحرار (1 / 98-107) قصیدهای از ذوالفقار مشتمل بر صنعت طرد و عکس ضبط کرده است. دیوان ذوالفقار مشتمل بر 000‘9 بیت، در لندن به سال 1934 م، به کوشش ادوارد ادواردز به چاپ رسیده است (آقابزرگ، همانجا؛ نک : ذوالفقار، سراسر اثر). به گفتۀ آزاد بلگرامی (همانجا) از 22 قصیدۀ طولانیای که به نظر وی رسیده، 16 قصیده ساده و 6 قصیده مصنوع است. همچنین وی از 3 ترکیببند مصنوع، که نزد او ست، سخن گفته است (نک : آقابزرگ، همانجا).سبک شعر ذوالفقار به سبک شعر خاقانی بسیار نزدیک است و ظاهراً به همین سبب است که هدایت او را بهخطا از شاعران سدۀ 6 ق دانسته است (اشرفزاده، 156). برایناساس، سبک ذوالفقار سبکی است میانۀ سبک خراسانی و عراقی که در ارّان (ه م) و شروان به ظهور میرسد، و خاقانی و نظامی از نمایندگان برجستۀ آن به شمار میآیند. در تحول سبک میانۀ خراسانی به عراقی که ذوالفقار از آن متأثر است، این تغییرات روی داد: اولاً در صنایع ادبی، شاعران بیش از گذشته به استفاده از صنایع بیانی و بدیعی روی آوردند؛ ثانیاً در سطح فکری، شاعران در سرودن شعر به مسائل علمی و فلسفی توجه کرده و در اشعار خود از اشارات و تلمیحات علمی و فلسفی استفاده کردهاند؛ اما زبان شاعران در قیاس با تحولات ادبی و فکری، کمتر دگرگون شد و زبان سبک خراسانی با افزایش کاربرد لغات و ترکیبات عربی، در این دوره نیز حفظ شد. مجموعۀ این عوامل شعر ساده و روشن خراسانی را به سوی دشواری و ابهام پیش برد (شمیسا، 170-171؛ نیز نک : بهار، 265).ذوالفقار به گفتۀ آذر (1 / 196) و زنوزی (همانجا) در 689 ق / 1290 م، و به قول هدایت (همانجا) در 679 ق / 1280 م درگذشته و در مقبرةالشعرای تبریز به خاک سپرده شده است. سال 689 ق به صواب نزدیکتر است، اما هیچیک از این دو تاریخ قطعی نیست، زیرا ذوالفقار سیورغتمش قراختایی، حاکم کرمان (حک 681-691 ق / 1282-1292 م) و گیخاتو خان (حک 690-694 ق / 1290-1295 م) را مدح گفته، بنابراین باید دستکم تا سال 690 ق / 1291 م، یعنی سال جلوس گیخاتو خان زنده بوده و پس از این تاریخ درگذشته باشد (نک : صفا، 3(1) / 521).
آذر بیگدلی، لطفعلی، آتشکده، به کوشش حسن ساداتناصری، تهران، 1336 ش؛ آزاد بلگرامی، میر غلامعلی، خزانۀ عامره، کانپور، 1871 م؛ آقابزرگ، الذریعة؛ اشرفزاده، رضا، «قدیمترین ترکیببند در ستایش بارگاه ثامنالائمه ... »، مشکوٰة، مشهد، 1364 ش، شم 9؛ انصاری کازرونی، ابوالقاسم، مرقوم پنجم کتاب سُلّم السمٰوات، به کوشش یحیى قریب، تهران، 1340 ش؛ بهار، محمدتقی، سبکشناسی زبان و شعر فارسی، به کوشش کیومرث کیوان، تهران، 1377 ش؛ تربیت، محمدعلی، تقویم تربیت، تبریز، 1308 ش؛ همو، دانشمندان آذربایجان، تهران، 1314 ش؛ جاجرمی، محمد، مونس الاحرار فی دقایق الاشعار، به کوشش صالح طبیبی، تهران، 1337 ش؛ دولتشاه سمرقندی، تذکره، به کوشش میرزا محمد ملکالکتاب، تهران، 1305 ق؛ ذوالفقار شروانی، حسین، دیوان، به کوشش ادوارد ادواردز، لندن، 1934 م؛ رازی، امین احمد، هفتاقلیم، به کوشش جواد فاضل، تهران، 1340 ش؛ زنوزی، محمدحسن، ریاض الجنة، نسخۀ تصویری موجود در کتابخانۀ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، شم 589؛ سجادی، ضیاءالدین، کوی سرخاب تبریز، تهران، 1375 ش؛ شمیسا، سیروس، سبکشناسی شعر، تهران، 1374 ش؛ شیروانی، زینالعابدین، ریاض السیاحة، به کوشش اصغر حامد ربانی، تهران، 1339 ش؛ صدیق حسن خان، محمد صدیق، شمع انجمن، به کوشش محمد عبدالمجید، بهوپال، 1293 ق؛ صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1366 ش؛ مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، تبریز، 1346 ش؛ نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، تهران، 1344 ش؛ هدایت، رضاقلی، مجمع الفصحاء، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، 1382 ش.
ناهید دادبه
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید