ذات السلاسل
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 3 آذر 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/246053/ذاتالسلاسل
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
24
ذاتُالسَّلاسِل، از نبردهای مشهور صدر اسلام. گفتهاند که ذاتالسلاسل، آبگاهی به نام سَلسَل یا سلاسل، در آن سوی وادیالقرى، به فاصلۀ 10 روز از مدینه، در شمال غربی جزیرةالعرب و در جنوب غربی شام بود که بهسبب وفور آب، بسیار آباد بود و شاخهها و عشیرههای قبیلۀ قضاعه در آن ساکن بودند. شهرت این ناحیه، بهسبب نبردی است که در جمادیالآخر 8 ق / سپتامبر 629 م، در آنجا روی داد (ابنهشام، 4 / 272؛ ابنسعد، 2 / 131؛ علی، 1 / 169؛ باشمیل، 217- 218؛ نیز نک : یاقوت، 3 / 236).دربارۀ سریۀ ذاتالسلاسل گرچه اختلاف میان روایات بسیار است، اما میتوان آنها را در دو دسته جای داد: نخست، بنابر روایات برجایمانده از تاریخنویسان مشهور، گروهی انبوه از قبایل قضاعه گرد آمده بودند و قصد داشتند رو به مدینه نهند؛ پس پیامبر (ص) گروهی از مسلمانان را به دفع ایشان فرمان داد و چون عمرو بن عاص با برخی از آن عشیرهها نسبت داشت، فرماندهی سپاه را به او سپرد و فرمود تا در میانۀ راه از دیگر قبایل نیز یاری بگیرد (نک : ابنسعد، همانجا؛ واقدی، 2 / 770؛ نیز نک : ذهبی، 2 / 513). قبیلۀ قضاعه از بزرگترین دشمنان اسلام در میان قبیلههای عرب بودند و در پارهای روایات، اشارههایی به ارتباط قضاعه و دیگر قبایل مسیحی عرب در این زمان با روم دیده میشود (نک : مسعودی، 231؛ نیز برای تفصیل، نک : باشمیل، 218).چنانکه گفتهاند، احتمالاً نبرد ذاتالسلاسل یکی از سلسله سریههایی بود که برای دفع خطر از ناحیۀ شام و روم از سال 6 ق / 627 م آغاز شد و در پایان، به غزوۀ تبوک (ه م) رسید، اما در روایت منقول از ابناسحاق، سخنی از گردآمدن آن قبایل نیست؛ بلکه قصد پیامبر (ص)، جلب یاری قبایل آن نواحی برای مقابله با روم بوده است (نک : طبری، 3 / 32). بههرحال، عمرو بن عاص همراه 300 نفر از بزرگان مهاجر همچون سعد بن ابیوقاص و انصار مانند سعد بن عُباده، به راه افتاد، اما چون به محل قبیلۀ قضاعه و عشیرههای آن رسید، از کثرت ایشان بیمناک شد و رافع ابنمکیث جهنی را برای درخواست نیروی کمکی نزد پیامبر (ص) روانه کرد و ایشان ابوعبیدۀ جراح را با 200 تن دیگر از مهاجر و انصار، که در میان آنها ابوبکر و عمر نیز بودند، به یاری عمرو فرستاد (واقدی، 2 / 770-771؛ ابنسعد، همانجا؛ طبری، 3 / 31).اما در روایت زهری، چنین آمده است که پیامبر (ص) با شنیدن خبر اجتماع قبایل آن نواحی، گروهی را به فرماندهی عمرو بن عاص و گروهی دیگر را به فرماندهی ابوعبیدۀ جراح به سوی ایشان فرستاد و به هر دو گروه توصیه فرمود با یکدیگر اختلاف نکنند (ص 150). بااینهمه، چون سپاه ابوعبیده به سپاه عمرو رسید، میان عمرو با ابوعبیده بر سر فرماندهی سپاه اختلاف افتاد و عمرو بر فرماندهی خود پای فشرد. سرانجام ابوعبیده با توجه به فرمان پیامبر (ص) مبنی بر پرهیز از اختلاف، به اطاعت از عمرو سر نهاد (ابنسعد، همانجا). گفتهاند که عمر بن خطاب نیز فرماندهی عمرو را برنمیتابید و ابوبکر میکوشید تا او را آرام کند و بهویژه بر این نظر بود که فرماندهی عمرو، تنها بهسبب بصیرتی است که در جنگاوری دارد (ذهبی، 2 / 515-516؛ نیز نک : حلبی، 3 / 191). سرانجام عمرو بن عاص هنگام سحر بر دشمن یورش آورد و ایشان را گریزاند (یعقوبی، 2 / 75). سپاه مسلمانان به هر منطقهای میرسید، دشمنان میگریختند و مسلمانان تا دورترین سکونتگاههای قبایل بلی، عذر و بلقین پیش رفتند و سپس پیروزمندانه بازگشتند (ابنسعد، 2 / 131). عمرو عاص زودتر عوف بن مالک اشجعی را با خبر فتح و ظفر به مدینه فرستاده بود (همانجا).گذشته از گزارشهای تاریخی دربارۀ نبرد ذاتالسلاسل، مسئلۀ فرماندهی عمرو بن عاص و عضویت کسانی چون ابوبکر و عمر و ابوعبیدۀ جراح در سپاه او توجهبرانگیز بوده است. چنانکه ملاحظه شد، در روایتی از قول ابوبکر، سبب فرماندهی عمرو بن عاص، که سابقهای روشن در دشمنی با پیامبر (ص) و اسلام داشت و فقط اندکی پیش از این سریه به جرگۀ مسلمانان درآمده بود، بصیرت و خبرگی در جنگاوری مطرح شد، نه احیاناً بهعنوان نشانهای از مقام و منزلت او نزد پیامبر (ص) (برای تحلیلی در این باره، نک : عاملی،20 / 172)؛ بهویژه که بنابر شماری از روایات، عمرو بن عاص در جریان همین نبرد، به عذر سرما از غسل واجب خودداری کرد و تنها با تیمم و وضو به امامت صلات پرداخت (یعقوبی، همانجا؛ ذهبی، 516). بدینترتیب و در این روایت، بهنحوی، نظر و شناخت ابوبکر نسبت به عمرو بن عاص تأیید شده است. درمجموع، چنین بـه نظر میرسد که روایات نبرد ذاتالسلاسل از تأثیر انواع اختلافها و نزاعهای بعدی برکنار نمانده است. در دستهای دیگر از روایات در مآخذ شیعی، از نبرد ذاتالسلاسل، روایتی دیگر به دست آمده است که با روایت پیشین در برخی موارد توافق دارد؛ بنابر این مآخذ، مکان وقوع نبرد، دیار بنیخثعم (فرات، 2 / 593) و بنیسلیم (همو، 2 / 592) بود و گروهی از اعراب بادیه قصد داشتند به مدینه یورش آورند (مفید، 1 / 114)، اما پیامبر (ص) بهواسطۀ جبرئیل از آن حمله آگاهی یافت، یا مردی بادیهنشین خبر تصمیم حملۀ قبایل عرب را به مدینه آورد (فرات، 2 / 593؛ قمی، 2 / 434-435؛ مفید، همانجا). آنگاه پیامبر (ص) مردم را به مسجد فراخواند و برای دفع حملۀ دشمن یاری طلبید (فرات، 2 / 592-593). بنابر روایت منقول از ابنعباس، ابوبکر و عمر و خالد بن ولید، هیچیک فرماندهی سپاه را نپذیرفتند (قمی، همانجا؛ مفید، 1 / 114-115؛ فرات، 2 / 591)، یا نتوانستند در سرکوب قبایل سرکش کاری از پیش ببرند (مجلسی، 21 / 76). سرانجام، پیامبر (ص) پرچم سپاه را به علی (ع) سپرد و آن حضرت در نبرد با دشمنان پیروزیهای درخشان به دست آورد (مفید، 1 / 113-117؛ نیز نک : مجلسی، 21 / 67-73؛ برای تحلیلی از ماجرای ذاتالسلاسل، نک : سبحانی، 2 / 303-305). در این دسته از روایات، نزول سورۀ عادیات (100) را در شأن این رویداد و در منقبت امام علی (ع) آوردهاند (نک : مجلسی، 21 / 66؛ قس: طوسی، 1 / 398، که از واقعهای دیگر در شأن نزول این سوره سخن به میان آورده است). به نظر برخی از پژوهشگران، بعید نیست که ذاتالسلاسل، دراساس نام دو نبرد در دورۀ پیامبر (ص) بوده است (سبحانی، 2 / 308).
مآخذ: ابنسعد، محمد، الطبقات الکبرى، بیروت، دار الصادر؛ ابنهشام، عبدالملک، السیرة النبویة، به کوشش مصطفى سقا و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ باشمیل، محمد احمد، غزوة مؤتة، قاهره، 1408 ق / 1988 م؛ حلبی، علی، السیرة الحلبیة، بیروت، مکتبة الاسلامیة؛ ذهبی، محمد، تاریخ الاسلام، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، 1407 ق / 1987 م؛ زهری، محمد، المغازی النبویة، به کوشش سهیل زکار، دمشق، 1401 ق / 1981 م؛ سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، 1385 ش؛ طبری، تاریخ؛ طوسی، محمد، التبیان، به کوشش احمد حبیب قیصر عاملی، بیروت، 1409 ق؛ عاملی، جعفرمرتضى، الصحیح من سیرة الاعظم (ص)، قم، 1385 ش؛ علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد، 1413 ق / 1993 م؛ فرات کوفی، تفسیر، بیروت، 1432 ق / 2011 م؛ قمی، علی، تفسیر، بیروت، 1412 ق / 1991 م؛ قرآن کریم؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، به کوشش عبدالله اسماعیل صاوی، قم، دار الصاوی؛ مفید، محمد، الارشاد، قم، 1413 ق؛ واقدی، محمد، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، بیروت، 1404 ق / 1984 م؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، دار صادر.
فرناز صدیق حمیدی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید