دولتشاه قاجار
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 27 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/245959/دولتشاه-قاجار
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
24
دولَتْشاهِ قاجار، محمدعلی میرزا (7 ربیعالآخر 1203-26 صفر 1237 ق / 5 ژانویۀ 1789-22 نوامبر 1821 م)، دولتمرد و شاعر، مشهور به «دولتشاه» و متخلص به «دولت»، بزرگترین پسر فتحعلی شاه قاجار.او در قصبۀ نوا از محال مازندران به دنیا آمد. مادرش، زیباچهر خانم، زوجۀ سیوسوم فتحعلی شاه، از مردم گرجستان بود (نک : هدایت، فهرس ... ، 307؛ خاوری، تاریخ ... ، 973؛ سپهر، 2 / 141). دولتشاه، بهسبب آنکه مادرش از ایل قاجار نبود، نتوانست منصب ولایتعهدی را به دست آورد (نک : همانجاها؛ پاکروان، 10).دولتشاه اگرچه در شجاعت و دلاوری و وطنخواهی و عدالت با عباس میرزا نایبالسلطنه برابری نمیکرد، اما جوانی دلیر و شجاع و کاردان، در بزم و رزم و علم و عملْ زبده و ورزیده، و در کمال عدل و مروت بود. او در علم نجوم و تاریخ و فن قافیه و بیان نیز مهارت داشت و فتحعلی شاه به وی علاقۀ بسیار و توجهی خاص نشان میداد و مسئولیتهای مختلفی را به او واگذار میکرد (عضدالدوله، 100-101؛ هدایت، ملحقات ... ، 9 / 603؛ اعتضادالسلطنه، 184؛ محمود میرزا، 1 / 24-25).زمان و دلیل ملقبشدن محمدعلی میرزا به «دولتشاه» معلوم نیست؛ اولینبار، اعتمادالسلطنه (3 / 1501) ذیل وقایع سال 1226 ق / 1811 م، از او با عنوان دولتشاه یاد کرده است. دولتشاه در 1215 ق، با دختر احمد خان مقدم (د 1232 ق / 1817 م)، بیگلربیگی تبریز، ازدواج کرد (عضدالدوله، 62؛ اعتمادالسلطنه، 3 / 1458) و در حدود 9، و به تصریح برخی منابع در 12سالگی به نیابت از طرف شاه، به وزارت میرزا نصرالله به حکومت فارس منصوب شد (نک : خاوری، تذکره ... ، 16؛ جلیلی، 615؛ امیری، 251).با استقرار فتحعلی شاه در تهران، دولتشاه به حکومت قزوین منصوب شد و مدت 5 سال در این شهر حکومت کرد. او در 1217 ق / 1802 م، به همراه فتحعلی شاه برای سرکوب شورشیان خراسان، که از نوادگان نادر شاه بودند، عازم آنجا شد (مفتون، مآثر ... ، 154). وی در 1219 ق و پس از شورش اعراب «حویزه» و برخی عشایر خوزستان، بهمنظور سرکوب خاطیان و برقراری نظم و آرامش، به خوزستان رفت. فتحعلی شاه لرستان و ایالتهای غربی را نیز ضمیمۀ قلمرو حکومت دولتشاه کرد و وی علاوه بر ایجاد نظم در سراسر آن مناطق، به آبادانی و عمران آن ایالات نیز پرداخت (خاوری، تاریخ، 974).وجود اختلافات مرزی و سیاسی بین ایران و عثمانی، ناآرامیهایی را در سرحدات غربی ایجاد میکرد. فتحعلی شاه، دولتشاه را مأمور دفع این ناآرامیها در مناطق غربی کشور کرد و لقب سرحددار و صاحبامتیاز عراقین را بدو بخشید. دولتشاه در مناطق عشایری غرب کشور نفوذ بسیار داشت، تا جایی که عزل و نصب والیان مناطق عراق عجم در اختیار وی بود. او تصمیم به فتح بغداد گرفت. والی بغداد که از قدرت دولتشاه باخبر بود، به علمای دینی همچون شیخ جعفر نجفی (مؤسس خاندان شیخ نجف) و آقا احمد کرمانشاهی توسل جست و دولتشاه را از فتح بغداد منصرف کرد (مستوفی، 1 / 32؛ مفتون، همان، 244-245؛ خاوری، همان، 329-331؛ جلیلی، 616-617).در سال 1224 ق / 1809 م، در دور اول تعرض قوای روس به ایران، در جبهۀ ایروان و قراباغ، دولتشاه برای یاری به عباس میرزا نایبالسلطنه با 20هزار سواره و پیاده از کرمانشاه به سوی تفلیس لشکرکشی کرد (مفتون، نگارستان ... ، 24) و در محال محانلو، یعنی سهمنزلی ایروان، شماری از قوای روس را کشت و اسیر کرد و به سمت تفلیس تاخت؛ سپس در تفلیس برخی از قبایل و ایلهای آن مناطق ازجمله بزچلو را به اطاعت واداشت و پس از مدتی به کرمانشاه بازگشت (همانجا؛ اعتمادالسلطنه، 3 / 1493-1495).در همان سال، بار دیگر عبدالرحمان پاشا، حاکم شهرزور، به همراه خالد پاشا به تاختوتاز در نواحی مرزی اقدام کرد. دولتشاه بیدرنگ به سرکوبی اغتشاشات اقدام کرد و در 1226 ق شهرهای سلیمانیه و شهرزور را تصرف نمود و عبدالرحمان پاشای بابان، حاکم شهرزور را مطیع ساخت (مفتون، مآثر، 356؛ اعتمادالسلطنه، 3 / 1500-1501). دولتشاه در آخرین نبرد خود در جبهۀ عثمانی پس از جنگ با محمود پاشا، حاکم شهرزور، در بازگشت از سلیمانیه به بغداد بیمار شد و قبل از شدتگرفتن بیماریاش، حسن خان فیلی و اسد خان بختیاری را که به اطاعت او درآمده بودند، به شهرهایشان فرستاد (هدایت، فهرس، 386).دولتشاه در 34سالگی در اثر ابتلا به بیماری وبا درگذشت (اعتمادالسلطنه، 3 / 1550؛ هدایت، همان، 386-387، ملحقات، 10 / 100). وی 24 فرزند داشت: 10 پسر و 14 دختر. بعد از درگذشت دولتشاه، فرزند ارشدش، محمدحسین میرزا حشمتالدوله، به فرمان فتحعلی شاه، به حکمرانی کرمانشاهان منصوب شد (مفتون، نگارستان، 25؛ خاوری، همان، 3 / 1074؛ اسناد ... ، 2 / 32).دولتشاه، بهرغم عمر کوتاه خود، در هرجا که ولایت و حکمرانی داشت، به عمران و آبادانی دست زد؛ اراضی وسیعی از نواحی غرب کشور را زیر کشت برد و کشاورزی را رونق بخشید؛ عمارات و بناهای نیمهتمام را به پایان رساند؛ و بهجز کاروانسرا و حمام و مسجد، بنایی به نام دیوانخان در کرمانشاهان احداث کرد که تا مدتها محل اجتماع ادارات دولتی و تشکیلات کشوری و لشکری بود (نک : سلطانی، 3 / 301-303؛ جلیلی، 659).دولتشاه قاجار فردی مذهبی بود و به علمای شیعی، بهویژه شیخ احمد احسایی، محدث و فقیه، ارادت خاصی داشت و چندین سال در محضر وی بود و برایش مقرری نیز تعیین کرده بود که تا زمان مرگ دولتشاه به او پرداخت میشد. صورت سؤال جوابهای فقهی دولتشاه و شیخ در کتاب جوامع الکلم موجود است (نک : احسایی، سراسر اثر؛ جلیلی، 660).دولتشاه و عباس میرزا مناسبات خوبی با یکدیگر نداشتند و گهگاه رقابت این دو شاهزاده به اختلافات آشکار منجر میشد. دولتشاه فرزند ارشد شاه بود و ادعای ولیعهدی داشت. شماری از شاهزادگان و نظامیان از ولایتعهدی او حمایت میکردند و او را در باب جانشینی فتحعلی شاه شایستهتر میدانستند (نک : هژیر، 707- 709؛ نیز پاکروان، 21).دولتشاه با همۀ رشادتها و دلیریاش در میدان جنگ، خود اهل شعر و شاعری نیز بود و در شعر «دولت» تخلص میکرد. در روزگار او شاعران و ادیبان از گوشهوکنار کشور به کرمانشاه آمدند و در سایۀ توجهات وی کانونی از شعر و ادب در این شهر ایجاد کردند. از جملۀ مشاهیر و فضلای این محافل ادبی، میرزا محمد نامی، از احفاد مهدی خان، منشی نادر شاه افشار؛ حاجی ملاحسن بسمل، ملقب به وکیلالشرع؛ طرب همدانی؛ و میرزا عبدالباقی اصفهانی بودند (سلطانی، جلیلی، همانجاها).به گفتۀ کرمی (ص 6)، دولتشاه به عرفان علاقۀ بسیار داشت و در سلک فقرای نعمتاللٰهی درآمده بود. دیوان وی مشتمل بر 4هزار بیت، شامل غزل، قصیده، مثنوی، رباعی، ترجیعبند و مراثی است که در 1368 ش در تهران چاپ شده است.
احسایی، احمد، جوامع الکلم، تبریز، 1273-1276 ق؛ اسناد و مکاتبات تاریخی ایران (قاجاریه)، به کوشش محمدرضا نصیری، تهران، 1368 ش؛ اعتضادالسلطنه، علینقی میرزا، اکسیر التواریخ، به کوشش جمشید کیانفر، تهران، 1370 ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، تاریخ منتظم ناصری، به کوشش محمداسماعیل رضوانی، تهران، 1367 ش؛ امیری، مهراب، یادداشتها بر «سفرنامۀ» هارفورد جونز، ده سفرنامه، ترجمۀ همو، تهران، 1369 ش؛ پاکروان، امینه، عباس میرزا و فتحعلی شاه، ترجمۀ صفیه روحی، تهران، 1376 ش؛ جلیلی کرمانشاهی، محمدحسین، «دولتشاه و خاندان دولتشاهی»، یغما، تهران، 1357 ش، س 31، شم 11؛ خاوری شیرازی، عبدالنبی، تاریخ ذوالقرنین، به کوشش ناصر افشارفر، تهران، 1380 ش؛ همو، تذکرۀ خاوری، به کوشش هاشم محدث، زنجان، 1379 ش؛ سپهر، محمدتقی، ناسخ التواریخ (سلاطین قاجاریه)، به کوشش محمدباقر بهبودی، تهران، 1344 ش؛ سلطانی، محمدعلی، تاریخ مفصل کرمانشاهان، تهران، 1373 ش؛ عضدالدوله، احمدمیرزا، تاریخ عضدی، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1376 ش؛ کرمی، احمد، مقدمه بر دیوان دولتشاه قاجار، تهران، 1368 ش؛ محمود میرزا قاجار، سفینة المحمود، به کوشش عبدالرسول خیامپور، تبریز، 1336 ش؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1388 ش؛ مفتون دنبلی، عبدالرزاق، مآثر سلطانیه، به کوشش غلامحسین زرگرینژاد، تهران، 1383 ش؛ همو، نگارستان دارا، به کوشش عبدالرسول خیامپور، تبریز، 1343 ش؛ هدایت، رضاقلی، فهرس التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، 1373 ش؛ همو، ملحقات روضة الصفا، تهران، 1339 ش؛ هژیر، عبدالحسین، «در راه ولیعهدی عباس میرزا»، مهر، تهران، 1312 ش، س 1، شم 9.
پریسا سنجابی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید