دنقله
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
جمعه 22 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/245904/دنقله
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
24
دُنْقُله، شهری کهن در شمال سودان، که پس از ویرانی آن در سدۀ 13 ق / 19 م، شهری جدید با همین نام در حدود 160کیلومتری شمال آن بنا گردید که امروزه مرکز استان شمالی این کشور است.
باستانشناسان دیرینگی سکونت انسان در ناحیۀ دنقله را به هزارههایی پیش از میلاد مسیح میرسانند. در این زمان مردمانی از نواحی جنوبی سودان کنونی به شمال کوچ کردند و در سرزمین نوبۀ سفلا در کرانۀ رود نیل ساکن شدند. این مردمان که از نژاد حامی بودند، در دورۀ سلسلههای پنجم و ششم فراعنۀ مصر، دولتی نیرومند به پایتختی شهر کرمه در دنقله بنیاد نهادند. فرهنگ این قوم در تاریخ بهعنوان فرهنگ کرمه، و دولت آنها به نام دولت کوش شناخته میشود. دولت کوش زمانی که سلسلۀ سیزدهم فراعنۀ مصر دچار ضعف شد، به این کشور حمله کرد و تا اسوان پیش تاخت.
نوشتههای بهجایمانده از مصر باستان حاکی از آن است که مصریها در میانههای هزارۀ 2 قم بر نوبه و دولت کوش چیرگی یافتند (نک : مسعودی، 1 / 437؛ حسن، 3 / 230-232، 5 / 198- 199، 11 / 461-462؛ کورنون، I / 37؛ فیلیپسن، 38؛ بریتانیکا، VIII / 817؛ «دنقله ... »، npn.).سنگنوشتهای در محوطۀ دنقلۀ قدیم یافت شده است که بر روی آن شرح رویدادهای دورۀ پادشاهی نستاسن (338- 308 قم)، از پادشاهان نوبه، نوشته شده است (حسن، 13 / 555).در میانههای سدۀ 6 م، دولت بیزانس مبلغانی دینی بهمنظور ترویج مسیحیت به نوبه گسیل داشت و دیری نپایید که بیشتر مردم نوبه به دین مسیح درآمدند و در پی آن، دو پادشاهی مسیحی در این منطقه ایجاد شد که پایتخت یکی از آنها دنقله بود. دولت مسیحی دنقله بهتدریج نیروی بیشتری یافت و بر مناطق دیگر نوبه چیره گردید. پادشاهی دنقله مکوریا (مَقُرَّه) یا تیماجرا خوانده میشد و شامل 13 پادشاه بود (نک : بیکی، 5 / 22؛ دیویدسن، 215؛ تئوبالد، 5؛ «دنقله»، npn.؛ کورنون، XI / 235).پادشاهی دنقله برای نخستینبار در 31 ق / 651 م با مسلمانان روبهرو شد. اعراب مسلمان که در این تاریخ، سراسر مصر را به تصرف درآورده بودند، با سپاهیانی به فرماندهی عبدالله بن سعد ابن ابی سرح به سرزمین نوبه یورش بردند و تا دنقله پیش تاختند؛ اما در گشودن شهر ناکام ماندند و دو طرف پس از درگیریهایی به ترک جنگ و انعقاد قرارداد صلح رضایت دادند. برپایۀ این پیمان، پادشاهی دنقله خراجگزار مسلمانان گردید و متعهد شد از مسلمانان مقیم نوبه حمایت کند. ازآنپس اسلام بهتدریج در دنقله انتشار یافت (ابنعبدالحکم، 188- 189؛ کندی، 12؛ یاقوت، 2 / 599؛ ابن عبدالمنعم، 236-237؛ بیکی، 5 / 22-23).در سال 344 ق / 955 م، پادشاه نوبه از پرداخت خراج به دولت اخشیدیان مصر سر باز زد و به مرزهای مصر تاخت و تا اسوان پیش راند. در این هنگام کافور ابوالمِسک، سپاهی گران به فرماندهی محمد بن حارث برای دفع وی گسیل داشت. در جنگی که درگرفت، سپاه نوبیان شکست خورد و محمد بن حارث تا دنقله پیش تاخت و پس از گشودن آن، پادشاه نوبیان را به اسارت گرفت. پادشاه نوبیان متعهد گردید تا بار دیگر خراجگزار دولت مصر گردد؛ اخشید مصر نیز او را بخشید و سال بعد حکومت نوبه را به او بازگرداند (ابندواداری، 5 / 401-402).در سال 674 ق / 1275 م، به هنگام هجوم صلیبیان به قلمرو ممالیک مصر، داود پادشاه دنقله از این فرصت سود جست و از پرداخت خراج به دولت مصر شانه خالی کرد. اما ملک ظاهر رکنالدین بَیبَرس به نوبه لشکر کشید و دنقله را گشود. داود چون یارای ایستادگی نداشت، از دنقله گریخت. پس از او، یکی از شاهزادگان نوبه به نام شَکَنَده بر تخت پادشاهی دنقله نشست و متعهد گردید پرداخت خراج به دولت مصر را از سر گیرد و به سلطان ممالیک نیز وفادار بماند (همو، 8 / 183-184؛ کورنون، I / 144).در سال 686 ق / 1287 م، سمامون پادشاه دنقله از اطاعت دولت مملوکی مصر سر باز زد. ازاینرو، ملک منصور قلاوون، سلطان مملوکی مصر، برای تنبیه وی نیروهایی به نوبه گسیل داشت. این نیروها تا دنقله پیش تاختند و سمامون از معرکه گریخت و مصریان شخص دیگری را بر تخت پادشاهی دنقله نشاندند. اما با بازگشت نیروهای ملک منصور از نوبه، سمامون توانست بر دنقله دست یابد. در 688 ق / 1289 م، نیروهای ممالیک مصر دنقله را به تصرف درآوردند و سمامون را برکنار کردند (ابنفرات، 8 / 52-53، 68- 69، 83-84؛ کورنون، همانجا).بنابر نوشتۀ جغرافینویسان مسلمان، دنقله پایتخت پادشاهی نوبیان و شهری بزرگ و آباد با باروهایی بلند و استوار بوده است. این شهر در کرانۀ غربی رود نیل در فاصلۀ حدود 40 روز راه از قاهره جای داشته، و در کشتزارهای سرسبز آن گندم، جو، نیشکر و انواع سبزیهای خوراکی کشت میشده است و در نخلستانهای آن خرمایی مرغوب به عمل میآمده که دارای شهرت خاصی بوده است (نک : ابنرسته، 94؛ ابوعبید، 1 / 322-324؛ ادریسی، 32، 37- 38؛ ابنعبدالمنعم، 236؛ یاقوت، 2 / 599). دنقلۀ قدیم در اواسط سدۀ 12 ق / 18 م در حملۀ قبایل شایقیه ویران شد و دیگر آبادانی خود را بهعنوان یک شهر بازنیافت (نک : بیکی، 5 / 23؛ شقیر، 140؛ «دنقله»، npn.).در سال 1226 ق / 1811 م، محمد پاشا، خدیو مصر، با کشتاری بیرحمانه قدرت و نفوذ بقایای مملوکان را در مصر در هم شکست و گروهی باقیمانده از آنان به سودان گریختند و در حکومت کوچک دنقله ــ که در آن هنگام وابسته به اتحادیۀ قبایل شایقیه بود ــ جای گرفتند و اردوگاهی بهعنوان مرکز فرماندهی خود در کرانۀ غربی رود نیل در جنوب نواحی مرزی میان سرزمینهای بربرستان و فونج بر پا ساختند و چندی بعد در آن محل شهری محصور بنا نهادند که به دنقلۀ جدید مشهور شد (نک : هالت، 55-56).با رو به ضعف نهادن حکومتهای شایقیه و دنقله، محمدعلی پاشا برای سرکوب ممالیک، نیروهایی را به فرماندهی پسرش، اسماعیل پاشا به سودان گسیل داشت. اسماعیل پاشا پس از گشودن دنقلۀ جدید، ممالیک را از آنجا بیرون راند و سراسر سودان را بر قلمرو مصر افزود. وی سودان را به 6 ناحیۀ اداری (مدیریه) تقسیم کرد که مدیریۀ دنقله به مرکزیت شهر دنقلۀ جدید یکی از آنها بود. مدیریۀ دنقله میان سالهای 1303-1314 ق / 1886-1896 م، به مدت 10 سال در تصرف نیروهای مهدی سودانی بود، تا آنکه در 1314 ق، نیروهای مشترک انگلستان و مصر به فرماندهی لردکیچنر بدان دست یافتند. 3 سال پسازآن، در رمضان 1316 / ژانویۀ 1899، پیماننامهای میان دولتهای مصر و انگلستان بر سر حاکمیت مشترک آنها بر سودان در قاهره به امضا رسید. برپایۀ این پیماننامه سودان به 15 مدیریه تقسیم شد و دنقلۀ جدید بهعنوان مرکز مدیریۀ دنقله شناخته شد. پس از استقلال سودان در 1956 م / 1335 ش، تغییراتی در تقسیمات کشوری این کشور ایجاد شد و دنقلۀ جدید بهعنوان مرکز مدیریۀ شمالی سودان تعیین گردید (نک : «دائرةالمعارف ... »، IX / 510؛ نیز EI2, II / 615).
ابنرسته، احمد، الاعلاق النفیسه، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛ ابندواداری، کنز الدرر، ج 8، به کوشش ا. هارمان، قاهره، 1391 ق / 1971 م؛ همو، همان، ج 5، به کوشش د. کراوولسکی، بیروت، 1413 ق / 1992 م؛ ابنعبدالحکم، عبدالرحمان، فتوح مصر و اخبارها، قاهره، 1411 ق / 1991 م؛ ابنعبدالمنعم حمیری، محمد، الروض المعطار، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1980 م؛ ابنفرات، محمد، تاریخ، بیروت، 1358 ق / 1939 م؛ ابوعبید بکری، المسالک و الممالک، به کوشش وان لون و ا. فِرِه، تونس، 1371 ق / 1992 م؛ ادریسی، محمد، نزهة المشتاق، بیروت، 1409 ق / 1989 م؛ بیکی، ج.، الآثار المصریة فی وادی النیل، ترجمۀ نورالدین زراری، قاهره، 1988 م؛ حسن، سلیم، موسوعة مصر القدیمة، قاهره، 2000 م؛ دیویدسن، بازیل، آفریقا، تاریخ یک قاره، ترجمۀ هرمز ریاحی و فرشته مولوی، تهران، 1358 ش؛ شقیر، نعوم، تاریخ السودان، به کوشش محمد ابراهیم ابوسلیم، بیروت، 1981 م؛ کندی، محمد، «اخبار قضاة مصر»، الولاة و القضاة، به کوشش روون گست، بیروت، 1908 م؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، 1385 ق / 1965 م؛ هالت، پ. م. و م. و. دالی، تاریخ سودان بعد از اسلام، ترجمۀ محمدتقی اکبری، مشهد، 1366 ش؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
Britannica,1989; Cornevin, R. and M. Cornevin, Histoire de l’Afrique, Paris, 1964-1976; EI2; «Old Dongola», Encarta, 2004; Phillipson, D. W., Ancient Ethiopia, London, 1998; Theobald, A.B., The Mahdīya, London, 1955; Türkiye diyanet vakfı İslâm Ansiklopedisi, Istanbul, 1988.
پرویز امین
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید