صفحه اصلی / مقالات / دره نادره /

فهرست مطالب

دره نادره


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 9 آذر 1398 تاریخچه مقاله

 دُرّۀ نادِره، عنوان کتابی در تاریخ فرمانروایی نادر شاه افشار، نوشتۀ میرزا محمدمهدی‌ خان استرابادی (نک‍ : ه‍ د، استرابادی)، منشی نادر شاه.
این کتاب به نثر مصنوع منشیانه نوشته شده و ازلحاظ سبک نگارش ادامۀ شیوۀ مترسلانۀ نویسندگان سده‌های 7 و 8 ق به‌ویژه تاریخ وصاف است (صفا، تاریخ ... ، 5(3) / 1807)؛ اما به‌سبب کاربرد واژه‌های دشوار، کمیاب، و مهجور فارسی و عربی و نیز استفادۀ بیش از اندازه از آرایه‌های لفظی، ملال‌آورتر و دشوارتر از تاریخ وصاف به شمار می‌رود (شهیدی، «د»، «ه‍ »، «کز»)، چنان‌که محتوای تاریخی کتاب تحت‌الشعاع شیوۀ نگارش آن قرار گرفته است. همین ویژگی سبب شده است تا از سوی نویسندگان و پژوهشگران، دو دیدگاه کاملاً متضاد دربارۀ آن پدید آید. برخی این کتاب را یکی از آثار برجستۀ ادبی پایان دورۀ صفوی، و بدین سبب آن را بسیار بااهمیت می‌دانند (بهار، 3 / 301)، درحالی‌که برخی دیگر آن را حاصل فضل‌فروشیهای بی‌مایه و افراطی یک منشی درباری می‌شمارند که چون به مسئولیتهای انسانی خویش عمل نکرده، و به جای آن از چاپلوسی معمول در کتابهای تاریخی دریغ نورزیده است (باستانی، 48- 49؛ نیز نک‍ : بهار، 3 / 209)، شایستۀ ملامت است. با‌این‌حال این کتاب سالهای دراز به‌عنوان یک متن سنگین ادبی در مدارس ایران تدریس می‌شده، هرچند مطالعۀ آن هیچ‌گاه از سر شوق و رغبت خوانندگان نبوده است (شهیدی، «کب»).
در کتاب درۀ نادره هیچ ابتکاری دیده نمی‌شود (بهار، 3 / 99-100؛ شهیدی، «ید»)، و اگرچه قصد نویسندۀ کتاب تحدی با مؤلف تاریخ وصاف بوده است (سجادی، 94، 96؛ شهیدی، «یو»)، اما این اثر او بیشتر تقلیدی ناشیانه از تاریخ وصاف است و گاه به گرته‌برداری صرف از آن کتاب منجر می‌شود (شهیدی، «یو» بب‍‌ ).
ذبیح‌الله صفا این کتاب را ادامۀ بی‌مبالاتیهای نویسندگان دورۀ صفوی دانسته است (مختصری ... ، 120، 121). درحالی‌که ادوارد براون استرابادی را نخستین مفسد بزرگ زبان فارسی می‌داند، به گفتۀ محمدتقی بهار، اگر کتاب درۀ نادره از شاهکارهای ادبی به شمار می‌رود، به‌سبب مقایسۀ نثر آن با دیگر آثار ادبی بی‌ارزش دورۀ صفوی است (3 / 301)؛ وگرنه انحطاط نثر در این کتاب بسیار بیشتر از کتابهای پیشین است (همو، 3 / 6).
هرچند نویسندۀ درۀ نادره در آفرینش اثر خویش به بسیاری از آثار ادبی پیشین، ازجمله کلیله و دمنه، سندبادنامه، مرزبان‌نامه، نفثة المصدور و گلستان نیز نظر داشته است (سجادی، 94؛ شهیدی، «یط»)، اما به‌سبب پیروی افراطی از وصاف، بیش از وی واژه‌های مهجور فارسی و عربی به کار برده است، تا آنجا که برخی گفته‌اند وی در آغاز، همۀ واژه‌های غریب و نادر را از کتابهای لغت استخراج کرده و سپس با استفاده از آنها به تألیف کتاب خویش پرداخته است (همو، «کد»). برخی نیز وی را به‌سبب تألیف چنین کتابی به سخره گرفته‌اند (همو، «ح»، «کب») که خود نیز از فهم آنچه نوشته، عاجز بوده است (باستانی، 45).
وجود اشعار و ضرب‌المثلهای فراوان عرب از دیگر ویژگیهای این اثر است، به گونه‌ای که افزون‌بر امثال، 330 بیت عربی در آن دیده می‌شود (مؤید، 293). مؤلف در خلال عبارتهای سرشار از صنایع لفظی و معنوی، از شاعران و نویسندگان عرب به تعریض یاد کرده است (برای نمونه، نک‍ : ص 61-70؛ سجادی، 95) و در کنار آنها به ابیات بسیاری از شاعران ایرانی نیز اشاره کرده و تقریباً از همۀ شاعران ایرانی نام برده است (همو، 94-95). بدین سبب برخی پژوهشگران این کتاب را ازلحاظ دربرگرفتن واژگان فارسی و عربی و آیات و احادیث و صنایع گوناگون ادبی بی‌مانند می‌دانند (مؤید، همانجا). به نظر همین پژوهندگان کتاب درۀ نادره بیش از آنکه کتابی تاریخی باشد، اثری ادبی به شمار می‌رود (همانجا). برخی نیز معتقدند نویسندۀ درۀ نادره یکی از افراد مستعد و از منشیان عالی‌مقام بوده است و کاربرد عناصر یادشده در کتاب نشانۀ وسعت دانش ادبی او بوده است (شهیدی، «لط»؛ سجادی، 95).
با توجه به آنچه گفته شد، شاید بتوان این نظر را پذیرفت که قصد میرزا محمدمهدی‌ خان استرابادی تألیف کتابی تاریخی نبوده است (همو، 93؛ شهیدی، «کد»؛ مؤید، همانجا)؛ چه، محتوای تاریخی این کتاب با جهانگشای نادری، کتاب دیگر همین نویسنده، تفاوت چندانی ندارد (نک‍‍‍ : شهیدی، «ه‍‌ »، «مح»؛ صفا، تاریخ، 5(3) / 1808؛ سجادی، 96-97). افزون‌بر‌این، مطالب تاریخی درۀ نادره که از فتنۀ افغان آغاز می‌شود و با فرجام کار نادر پایان می‌یابد، بسیار اندک است، چنان‌که مصحح کتاب همۀ آن را در 40 صفحه (استرابادی، 723-762) به زبان ساده تحریر کرده است؛ حال‌آنکه متن درۀ نادره چند 10 برابر این مقدار است. خود نویسنده نیز در مقدمۀ مفصلی که 121 صفحه از کتاب را در بر می‌گیرد، پس از اثبات استادی وصاف در ترسل (ص 18-45) و شرح بی‌‌رونقی بازار ادب و بی‌حرمتی دانشمندان و ادیبان حقیقی (ص 61 بب‍ ، نیز 105، 108)، در روزگاری که به گفتۀ او نوشانیدن لطف سخن به نااهلان چون آمیختن مشک به آب دریا و ریختن نبات در آخور ستور است (ص 113)، مدعی آفرینش اثری ادبی است و نه تاریخی. وی در این مقدمه، هیچ اشاره‌ای به محتوای تاریخی کتاب که گویا از نظر وی بی‌اهمیت بوده، نکرده است و به جای آن فقط به آرزوی خویش دربارۀ بیان حوادث به شیوۀ وصاف پرداخته است (ص 43).
به‌هرحال اگر ارزش تاریخی درۀ نادره، چنان‌که گفته‌اند، اندک باشد، این کتاب به‌عنوان نقطۀ پایان نثر مصنوع منشیانه اهمیت دارد. نویسنده هر فصل کتاب را با آوردن آیه‌ای مناسب با عنوان و مطالب آن آغاز کرده است و در برخی فقرات کتاب، چنان آمیختۀ فشرده‌ای از صنایع ادبی ازجمله تضاد، طباق، جناس، تشبیه، استعاره و نیز واژه‌های دشوار و نادر فارسی و عربی و آیات، احادیث، امثال و اشعار عرب ارائه کرده است که خواننده از یاد می‌برد با زبان فارسی سروکار دارد (برای نمونه، نک‍ : ص 564-565، 588- 589، 622-623)، و این‌همه صرف‌نظر از ستمی که بر زبان فارسی روا داشته است، توانایی و تسلط وی را بر زبان عربی و فارسی نشان می‌دهد. ضمن آنکه برخی عبارتهای وی ازقبیل «خون در رگ تاک در جوش و پیاله با دختر رز هماغوش و ... » (ص 273) و تعبیرهای وی به هنگام تصویر رویدادهای دل‌آزار در پوششی از آرایه‌های ادبی (برای نمونه، نک‍ : ص 141-145، 148- 149؛ نیـز شهیدی، «ز»، «کـر»)، ذوق سرشار وی را آشکار می‌سازد.
شاید اگر استرابادی به جای دغدغه‌های ادیبانه بیشتر جانب گزارش درست تاریخ را می‌گرفت، این‌چنین مورد بی‌مهری و ملامت نمی‌بود. کتاب درۀ نادره بیش از 10 بار در ایران و هند به چاپ رسیده است، اما بهترین چاپ آن همان است که همراه با توضیحات و تعلیقات مفصل به کوشش جعفر شهیدی در تهران (1341 ش) منتشر شده است.

مآخذ

استرابادی، محمدمهدی، درۀ نادره، به کوشش جعفر شهیدی، تهران، 1341 ش؛ باستانی پاریزی، محمدابراهیم، «درۀ نادره»، فصلنامۀ راهنمای کتاب، تهران، 1343 ش، ج 7؛ بهار، محمدتقی، سبک‌شناسی، تهران، 1355 ش؛ سجادی، ضیاءالدین، «درۀ نادره»، نامۀ شهیدی، به کوشش علی‌اصغر محمدخانی، تهران، 1374 ش؛ شهیدی، جعفر، مقدمه و تعلیقات بر درۀ نادره (نک‍ : هم‍ ، استرابادی)؛ صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، 1370 ش؛ همو، مختصری در تاریخ تحول نظم و نثر پارسی، تهران، 1353 ش؛ مؤید شیرازی، جعفر، «درۀ نادره و اشعار عربی آن»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، مشهد، 1369 ش، س 23، شم‍ 1-2.

محمد سیدی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: