دردیر
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 7 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/245534/دردیر
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
23
دَرْدیر، ابوالبرکات احمد بن محمد بن احمد عدوی منفلوطی مصری ازهری عثمانی (1127-1201 ق / 1715-1787 م)، فقیه مالکی و مؤسس شاخۀ دردیریه از طریقۀ خلوتیه.احمد که تنها فرزند خانواده بود، در بنیعدی، از منطقۀ صعید در مصر علیا به دنیا آمد. پدر او عالمی صالح از نسل عمر خطاب، و شاگرد احمد نفراوی مالکی (شارح ابنابوزید قیروانی)، و مادرش سیده آمنه، بانویی اشرافزاده، اهل علم و آشنا با قرآن بود. احمد تا 10سالگی مبانی قرائت قرآن را نزد پدرش آموخت و پس از درگذشت پدرش (1138 ق / 1726 م) قرآن را حفظ کرد و به الازهر رفت و در آنجا از محضر جمعی از علما بهره برد که برخی از آنها عبارتاند از: احمد صباغ، احمد ملوی، محمد دقری، احمد بن عبدالفتاح مجبری، احمد خالدی جوهری، محمد زرقانی، احمد نفراوی، محمد نشرتی و عبدالفتاح بدوی عدوی مالکی (د 1152 ق / 1739 م).دردیر از اندکشمار طلابی بود که بهرغم پیشینهای روستایی، در زمانی نسبتاً کوتاه به اعتبار و موفقیت رسید. همولایتی و شاگرد پدرش، علی بن احمد منسفیسی عدوی (صعیدی) هم برجستهترین استاد او در زمینۀ فقه مالکی بود. وی در زمان حیات صعیدی و با اجازۀ او به مشیخۀ اِفتاء (مقام شیخ و مفتی مالکی) رسید و پس از درگذشت او، افزونبر مشیخت مالکیان، نظارت بر اوقاف صعایده (طلاب اهل صعید) و سرپرستی رواق (اقامتگاه) طلبههایی را بر عهده گرفت که از ناحیۀ شمالی نیل میآمدند (دردیر، الشرح ... ، 7- 8؛ سرکیس، 1 / 869؛ جبرتی، 2 / 33-34؛ مخلوف، 359؛ وُو، 37؛ شیه، 195، 187).شیخ او در تصوف، شمسالدین محمد بن سالم حفنی شافعی (د 1181 ق / 1767 م) (نک : ه د، حفناوی) بود که دردیر به دست او به طریقۀ خلوتیه تشرف یافت و بعدها جانشین وی شد. امرا نیز توجه ویژهای به دردیر داشتند، چنانکه مولای محمد، سلطان مغرب، در 1198 ق هدایایی برای او فرستاد که دردیر پس از بازگشت از حج، با استفاده از آن زاویهای مستقل، شامل مدرسهای علمی ـ عرفانی با کتابخانهای نفیس در قاهره بنا کرد. این مدرسه ـ زاویه طلاب و مریدان فراوانی داشت و شاگردانی چون ابوالربیع سلیمان بن محمد فیومی، شمسالدین ابوعبدالله محمد دسوقی، و ابوالخیرات مصطفى عقباوی در آنجا تربیت شدند. دردیر در قاهره بر اثر بیماری درگذشت. شمار زیادی در الازهر بر پیکر او نماز خواندند و در زاویهاش در میدان کعکیین (پشت الازهر و در محلۀ الغوریۀ قاهرۀ قدیم)، در جوار ضریح یحیی بن عقب به خاک سپردند. بعدها وزارت اوقاف مصر ضریح و مسجدی در آنجا بنا کرد که به تدریس قرآن و علوم مربوط اختصاص یافت و هنوز نیز پابرجا ست (مبارک، 6 / 74-75؛ حفنی، 156؛ جبرتی، 2 / 34؛ جندی، «ت»، «ث»؛ مخلوف، همانجا؛ بیطار، 1 / 695، 1259، 1262، 1552؛ مارتین، 304؛ یونگ، 115).دردیر همسر و دو دختر داشت و مصاحبانی چون جبرتی، تاریخنگار مشهور، وی را به کمال زهد و عفت، و دیانت و درستی در فتوا ستوده، و یگانۀ عصر در فنون عقلی و نقلی به شمار آوردهاند. دیگران نیز دردیر را سلیمالباطن، مهذبالنفس و کریمالاخلاق دانستهاند. دردیر در زمان خود تا مرتبۀ شیخوخیت بر اهل مصر پیش رفت (جبرتی، مخلوف، همانجاها؛ جندی، «ت»؛ سرکیس، حفنی، همانجاها)؛ ازاینرو با لقب «مالک صغیر» یا «مجدِّد دین» از او یاد کردهاند.
باآنکه دردیر جانشین حفنی در طریقۀ خلوتیه بود و پس از او هدایت و ادارۀ امور مریدان را بر عهده گرفت، آثار او نشان از آشنایی وی با آموزههای شاذلیه و نقشبندیه نیز دارد و به همین سبب او را محل تلاقی این طریقهها با خلوتیه به شمار آوردهاند. وی پس از درگذشت حفنی، برای گسترش و رواج طریقۀ خلوتیه بسیار کوشید. اعتبار او در الازهر و موقعیت اجتماعیاش در قاهره، و نیز وابستگی وی به زادبومش از یک سو موجب رواج و قدرتگرفتن طریقۀ خلوتیه در قاهره، و از سوی دیگر موجب رشد و گسترش آن در منطقۀ مصر علیا گردید، زیرا طلابی که از این ناحیه به الازهر میآمدند و صعیدی خوانده میشدند، عموماً بهسبب مرتبۀ ممتاز دردیر به طریقۀ خلوتیه میپیوستند و در بازگشت به زادگاهشان، این طریقه را در آنجا رواج میدادند. به این ترتیب، بهتدریج شاخۀ دردیریه در طریقۀ خلوتیه شکل گرفت و به نوبۀ خود بیشتر شاخههای کوچکتر خلوتیه را به وجود آورد که اغلب آنها به مریدان و شاگردان دردیر منسوباند (شیه، 187).دردیر همچنین فعالانه در جهت حل مشکلات و دشواریهای مردم، و دفاع از آنها در برابر ظلمها و کجرفتاریهای حاکمان میکوشید. باید اشاره کرد که مصر در سدۀ 12 ق / 18 م دورهای از آشفتگی و بیثباتی سیاسی را سپری میکرد که در آن، قدرت سیاسی میان حاکم عثمانی، سپاه او، و بیگهای مملوک تقسیم میشد و هریک از آنها میکوشید تا سهم بیشتری از آن را تصاحب کند. در این میان، بهویژه بیگهای مملوک که همواره با یکدیگر نیز در رقابت و نزاع بودند، نقش افزونتری در چپاول و آزار مردم داشتند (السید مرسوت، 160؛ مارتین، 298-299؛ شیه، 191). درمقابل، گروهی از علما و مشایخ صوفیه که از نظر مالی و سیاسی به حکومت وابسته نبودند و ترسی از آن به دل نداشتند، برای عامۀ مردم تکیهگاهی به شمار میآمدند که در برابر تجاوز و غارتگری بیگها میایستادند و از حقوق مردم دفاع میکردند. در این زمینه، بهویژه باید به نقش محمد بن سالم حفنی (حفناوی)، استاد و شیخ دردیر، و نیز شخص دردیر اشاره کرد که فعالانه با فساد و تباهی سیاسی و اجتماعی در مصر سدۀ 12 ق / 18 م مبارزه کردند و فعالانه در جهت استیفای حقوق پایمالشدۀ تودههای مردم کوشیدند (السید مرسوت، 160-161؛ مارتین، 299؛ شیه، 191-192).به باور محققان، احمد دردیر نهتنها برای صوفیان، بلکه برای نسلهای بعدی علما، نمونۀ کامل و آرمانی از «عالمِ عامل» بود که باورهای خود را در عمل محقق میساخت و بهواسطۀ استقلال خود، بر قدرتهای حاکم تکیه نداشت. به این ترتیب، حفنی، دردیر و شاگردان آنها که صوفیانی عالم بودند و با الازهر پیوندهای عمیقی داشتند، از یک سو با زدودن باورها و آیینهای نادرست در پی اصلاح جریان تصوف برآمدند و از سوی دیگر در جهت اصلاح اوضاع اجتماعی مصر کوشیدند و به همین سبب، برخی محققان آنان را پیشاهنگان جنبش «اصلاح دینی»، بهعنوان نوعی مقاومت دینی و فرهنگی به شمار آوردهاند که در سدههای بعد به شکلی آشکارتر به ظهور رسید (همو، 192).پس از درگذشت دردیر، یکی از مریدانش به نام صالح السباعی العدوی ادارۀ طریقه را بر عهده گرفت و جریان دردیریه را در قالب سباعیه ادامه داد. مریدان دیگر او نیز چون شَبراوی، ابوخالد عِمرانی (مؤسس شاخۀ خالدیه یا عمرانیه) و مرید او عبداللطیف قایاتی، مؤسس شاخۀ قایاتیه، و احمد صاوی، مؤسس شاخۀ صاویه، طریقۀ خلوتیه را در نقاط مختلف مصر منتشر کردند و زوایایی معتبر و ماندگار از خود بر جای گذاشتند. از وابستگان متأخر دردیریه نیز میتوان به ابوالمعارف شرقاوی (د 1317 ق / 1899 م)، پدر ابوالوفا شرقاوی، دوست نزدیک محمد عبده اشاره کرد (یونگ، 74, 115, 122, 144؛ بیطار، 1 / 306؛ هوفمان، 276, 278, 283؛ جندی، «خ»؛ مارتین، 304).محور آموزههای عرفانی دردیر ارتباط با خداوند از طریق توسل به پیامبر (ص) بود و به همین سبب، طیف گستردهای از انواع صلوات در میان اذکار دردیریه یافت میشود. اوراد و احزاب منسوب به وی نیز گاه برگرفته از آثار متقدمان همچون غزالی، ابنمشیش، بدوی و دسوقی، و گاه برگرفته از آثار معاصران او، چون مصطفى کمالالدین بکری است. در دیدگاه دردیر خوف بر رجا غلبه دارد و ازاینرو، در این طریقه از سماع و سُکر نشانی نیست و بر زهدورزی و اعمالی چون قیام سحرگاه، «قلّت طعام، کلام و مَنام»، اشتغال دائم به اورادی که برای اوقات مختلف روز در نظر گرفته شدهاند، استغفار، 3 روز روزه در ماه، و احیای شبهای جمعه، عید، عاشورا و نیمۀ شعبان تأکید میشود (دردیر، تحفة ... ، 4، 19؛ مکی، 75؛ محمود، 127 بب ؛ طویل، 83؛ ابیاری، 3).
احمد دردیر از نویسندگان پرکار تصوف مصر به شمار میرود و آثار مهم او که در قالب نظم و نثر نوشته شدهاند، حوزههای گوناگونی چون فقه، کلام، ادبیات عرب و عرفان را در بر میگیرد. برخی از نوشتههای وی تألیف، و برخی دیگر حاشیه، شرح و تعلیق بر آثار نویسندگان دیگر است و البته از آن میان، هنوز شماری در قالب نسخۀ خطی باقی ماندهاند. برخی از آثار او در زمینۀ فقه اینها ست: شرح الکبیر على مختصر علامه ابی الضیاء خلیل بن اسحاق (مشهور به شرح الکبیر)، که دسوقی آن را شرح کرد و با عنوان حاشیة الدسوقی على شرح الکبیر در 4 جلد چاپ شده است؛ شرح على مسائل کل صلاة بطلت علی الامام؛ اقرب المسالک لمذهب الامام مالک؛ الشرح الصغیر على اقرب المسالک، که از آثار مفصل او ست و در 3 جلد به همراه حاشیۀ مرید او، احمد صاوی، منتشر شده است. شیخ مصطفى عقباوی هم شرح و تکمیلی بر آن دارد ( فهرست ... ، 3 / 169، 171-172؛ زیدان، 2 / 64؛ قرهبلوط، 1 / 523-524؛ جبرتی، 2 / 33؛ سرکیس، 1 / 869-870). از میان آثار او در زمینۀ علم کلام میتوان به اینها اشاره کرد: الخریدة البهیة فی العقائد التوحیدیة؛ التحقیقات الاحمدیة على شرح الخریدة البهیة؛ تقریرات علی الخریدة البهیة فی العقائد التوحیدیة؛ العقد الفرید فی ایضاح السؤال عن التوحید؛ شرح مقدمة نظم التوحید یا شرح العقیدة لقطب الدین البکری، که شرحی بر اثر محمد کمالالدین بکری است؛ حزب؛ التجرید فی کلمة التوحید؛ شرح على رسالة فی التوحید من کلام شیخ دمرداش محمدی خلوتی (حفنی، 156؛ مخلوف، 359؛ جبرتی، همانجا؛ سرکیس، 1 / 870؛ فهرست، 7 / 174؛ قرهبلوط، 1 / 523-525؛ GAL, II / 464).آثار او در زمینۀ عرفان نیز اینها ست: رسالة اسماء الحسنى، که احمد صاوی آن را شرح کرده است؛ التوجه الاسنى بنظم الاسماء الحسنى (ادعیه و اوراد)؛ تحفة الاخوان فی آداب اهل العرفان؛ تعلیق على شرح تحفة الاخوان فی آداب اهل العرفان؛ الصلوات الدردیریة، که حسن بن جمالالدین ابیاری آن را در قالب کتاب التحفة الزکیة على الفاظ الصلوات الدردیریة شرح کرده است؛ رسالة فی بیان السیر الی الله؛ تحفة السیر و السلوک الى ملک الملوک؛ تحفة المرید فی بیان السیر الى مولی القدیر؛ شرح على ورد الشیخ کریمالدین خلوتی فی مولد النبی؛ مشکاة الاسرار فی شرح حزب العارف بالٰله محمد وفا والد السید علی وفا؛ رسالة فی شرح دعاء (قول) الوفائیه؛ حاشیة على شرح قصة الاسراء و المعراج لنجمالدین الغزی؛ حاشیة على شرح القلیوبی لقصة المعراج؛ حاشیة على شرح الهدهدی؛ رسالة شرح البسملة؛ رسالة فی شرح صلاة السید شیخ احمد البدوی؛ المورد الرائق ( البارق) فی الصلواة على اشرف ( افضل) الخلائق (رسالة فی صلوات شریفة)؛ مجموع ذکر فیه اسانید الشیوخ؛ الصلوات الزکیة علی المصطفى خیر البریة؛ مولد النبی، که نویسندگان متعدد ازجمله ابراهیم باجوری (د 1277 ق) بر آن حاشیه نوشتهاند؛ مشکاة الاسرار لعارف الوقت ابی الانوار؛ المقدمة الاوحدیة لتوضیح القواعد الصوفیة؛ البدر الرائق؛ شوارق الانوار ( ادعیه و اوراد) ( فهرست، 2 / 214؛ زیدان، 1 / 244، 246؛ جندی، «ث» ـ «خ»؛ سرکیس، 1 / 509، 869-870؛ مخلوف، همانجا؛ جبرتی، 2 / 33-34؛ پرچ، II / 57؛ قرهبلوط، 1 / 524-525؛ فهرس المخطوطات ... ، 5 / 285؛ بیطار، 1 / 1608؛ سید، 1 / 136، 140، 373؛ کورکیس، 4 / 429).وی همچنین رسائلی با موضوعات گوناگون دارد که برخی از آنها چنین است: رسالة فی طریقة حفص؛ شرح على رسالة اجوبة البیضاوی للقاضی مصر عبدالله افندی؛ رسالة المجاز و التشبیه و الکنایة؛ اسانید الکتب الستة و اسانید الائمة الاربعة؛ البدر المنیر اللامع فی تحقیق الثلاثة الجوامع؛ تحفة الباری لکتاب الباری (تفسیر)؛ تحفة الاخوان فی علم البیان؛ شرح تحفة الاخوان فی بیان المجاز و التشبیه و الکنایة (در علم بلاغت)؛ فوائد السنیة فی شرح الاشکال المنطقیة؛ ثبت الدردیر (حدیث)؛ شرح علی الشمائل؛ رسالة فی الاستعارات الثلاث؛ شرح علی العقیدة یا فوائد الفرائد فی ضابط العقائد؛ شرح على آداب البحث؛ حاشیة على شرح ام البراهین (جبرتی، 2 / 33؛ سرکیس، 1 / 870؛ سید، 2 / 34، 192؛ کورکیس، 4 / 438؛ فهرس مخطوطات ... ، 81؛ قرهبلوط، 1 / 523-525؛ GAL, II / 465; GAL, S, II / 480؛ حتّی، V / 445).
ابیاری، حسین، التحفة الزکیة على الفاظ الصلوات الدردیریة، چ تصویری، جامعة الملک سعود، 1957 م؛ بیطار، عبدالرزاق، حلیة البشر فی تاریخ القرن الثالث عشر، به کوشش محمد بهجت بیطار، دمشق، 1963 م؛ جبرتی، عبدالرحمان، عجائب الآثار فی تراجم الاخبار، بیروت، دارالجلیل؛ جندی، عبدالحلیم، مقدمه بر الشرح الصغیر ... (نک : هم ، دردیر)؛ حفنی، عبدالمنعم، الموسوعة الصوفیة، قاهره، 1992 م؛ دردیر، احمد، تحفة الاخوان فی آداب اهل العرفان، نسخۀ خطی موجود در مکتبة جامعة الملک سعود (مخطوطات)، شم 963‘4؛ همو، الشرح الصغیر على اقرب المسالک، به کوشش مصطفى کمال وصفی، قاهره، دارالمعارف؛ زیدان، یوسف، فهرس مخطوطات جامعة الاسکندریة، قاهره، 1994- 1995 م؛ سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، قم، 1410 ق؛ سید، فؤاد، فهرست المخطوطات، قاهره، 1961 م؛ طویل، توفیق، التصوف فی المصر ابان عصر العثمانی، قاهره، 1988 م؛ فهرست الکتب العربیة المحفوظة بالکتبخانة الخدیویة المصریة، قاهره، 1305- 1308 ق؛ فهرس مخطوطات جامعة الریاض (الحدیث و علومه)، ریاض، جامعةالریاض؛ فهرس المخطوطات العربیة المحفوظة فی الخزانة العامة بالرباط، دارالبیضاء، 1997 م؛ قرهبلوط، علیرضا و احمد طوران قرهبلوط، معجم التاریخ التراث الاسلامی فی مکتبات العالم، قیصریه، 1422 ق / 2001 م؛ کورکیس، عواد، الذخائر الشرقیة، به کوشش جلیل عطیه، بیروت، دار الغرب الاسلامی؛ مبارک، علی پاشا، الخطط التوفیقیة الجدیدة لمصر القاهرة، به کوشش متولی خلیل عوضالله، قاهره، 1993 م؛ محمود، عبدالرحیم، ابوالبرکات سیدی احمد الدردیر، قاهره، 1974 م؛ مخلوف، محمد، شجرة النور الزکیة فی طبقات المالکیة، بیروت، 1350 ق؛ مکی، عبدالرحیم، تعلیقات بر شرح الخریدة فی علم التوحید دردیر، بیروت، مکتبةالهلال؛ نیز:
Chih, R., «Cheminements et situation actuelle d’un ordre mystique réformateur: La Khalwatiyya en Égypte (fin XVe siècle à nos jours)», Studia Islamica, 1998, no. 88; GAL; GAL, S; Hitti, P. Kh. et al., Descriptive Catalog of the Garrett Collection of Arabic Manuscripts in the Princeton University Library, Princeton, 1938; Hoffman, V. J., Sufism, Mystics, and Saints in Modern Egypt, Carolina, 1995; Jong, F. de, Ṭuruq Ṭuruq-Linked Institution in Nineteenth Century Egypt, Leiden, 1978; Martin, B. G., «A Short History of the Khalwati Order of Dervishes», Scholars, Saints, and Sufis, ed. N. R. Keddie, London, 1972; Pertsch; Al-Sayyid Marsot, A. L., «The Ulama of Cairo in the Eighteenth and Nineteenth Centuries», Scholars, Saints and Sufis, ed. N. R. Keddie, London, 1972; Waugh, E. H., Visionaries of Silence: The Reformist Sufi Order of the Demirdashiya al-Khalwatiya in Cairo, Cairo, 2008.
علیرضا ابراهیم
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید