خوری، خلیل
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 7 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/245166/خوری،-خلیل
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
23
خوری، خلیل بن جبرائیل بن یوحنا (1252-1325 ق / 1836-1907 م)، ادیب و شاعر مسیحی، سیاستمدار و بنیانگذار نخستین روزنامۀ غیردولتی در سوریه.
خوری در شویفات لبنان چشم به جهان گشود. پنجساله بود که به همراه خانواده راهی بیروت شد که در آن زمان زیر نظر حکومت مصر اداره میشد (زیدان، 2 / 123؛ سرکیس، 1 / 846). وی تحصیلات ابتدایی را در مدارس ارتدکس گذراند و در همان زمان، زبان ترکی و فرانسوی را نیز آموخت و در مجالس ادبی ناصیف یازجی (1214-1287 ق / 1800-1871 م) که خود از ادیبان و شاعران مسیحی بنام بود، شرکت کرد (آلجندی، 2 / 333؛ زیدان، سرکیس، همانجاها؛ مروه، 162).ذوق و استعداد خوری در نویسندگی، او را به چاپ کتاب و روزنامهنگاری کشاند، چنانکه در 1273 ق / 1857 م، توانست ماشینآلات و لـوازم چـاپ را از فـرانسه و انگلیس خریداری، و چاپخانۀ ملی سوریه (المطبعة السوریه) را در بیروت تأسیس کند و کتابهایی در زمینۀ حقوق، ادبیات، تاریخ و جز آن انتشار دهد (شیخو، الآداب ... ، 1 / 77؛ محافظه، 27- 28؛ نصولی، 131). افزونبر آن، چاپ روزنامهای دولتی نیز به وی واگذار شد (عبود، 114؛ معلوف، 34 / 14). تأسیس چاپخانه و انتشار روزنامهای دولتی او را تشویق کرد تا نشریهای خصوصی نیز راه اندازد (نک : دنبالۀ مقاله).خوری که از آغاز جوانی در شعرسرایی نیز صاحب ذوق بود، اشعاری چند در ستایش امیران و بزرگان دولت عثمانی سرود و توانست نظر ایشان را به خود جلب کند؛ چندانکه او را «شاعرالدوله» لقب دادند (آلجندی، 2 / 334؛ معلوف، 34 / 13-14؛ عبود، 115-116). شهرتی که خوری از سرایندگی کسب کرد، او را در رسیدن به اهداف فرهنگیاش یاری رساند (همو، 114). در 1854 م، دولت عثمانی حکومت سرزمین مصر را به سعید پاشا تفویض کرد. این خدیو پس از چندی، در 1859 م سفری سهروزه به سرزمین شام کرد و مورد استقبال شدید مردم قرار گرفت. چون به مصر بازگشت، خلیل با دو قصیدۀ پرستایش نزد او در مصر شتافت. سعید پاشا که او را ادیبی باذوق یافت، از او خواست تا نزد وی بماند و کتابی در تاریخ مصر تدارک ببیند (داغر، 2 / 338؛ زیدان، همانجا). اما چندی نگذشت که در 1860 م آتش جنگهای داخلی در سوریه درگرفت و خلیل ناچار به شام بازگشت. مرکز خلافت عثمانی (الباب العالی) برای حل موضوع، هیئتی تشکیل داد که زیر نظر فؤاد پاشا نمایندۀ عثمانی اداره میشد. فؤاد پاشا از خلیل خواست تا او را در این مهم یاری رساند. خلیل نیز بهعنوان مترجم و مشاور فؤاد پاشا و آگاه به مسائل روز، آتش این اختلافات را پیروزمندانـه فـرونشاند؛ امـا بـا آرامشدن اوضاع، از کارهای دولتی کناره گرفت (همو، 2 / 123-124؛ سرکیس، همانجا؛ معلوف، 34 / 13) تا کار تألیف کتـاب تاریخ مصر را دوباره از سر گیرد. در 1864 م کار نوشتن را به پایان برد، و کتاب را به خدیو اسماعیل پاشا تقدیم کرد، و 000‘2 «جنیه» پاداش گرفت (زیدان، 2 / 124).خلیل که شیفتۀ فرهنگ و ادبیات عرب بود، پس از چندی به عضویت «الجمعیة العلمیة السوریه» درآمد (یازجی، 120؛ برای الجمعیة العلمیة السوریه، نک : شیخو، همان، 1 / 75-76). در این انجمـن شخصیتهای فرهنگی، ادبـی و سیـاسی بسیاری از عرب و غیرعرب گرد هم آمده بودند تا علم و دانش را در جامعه گسترش دهند. او نیز به پشتوانۀ عضویت در این انجمن، توانست به انجام خدمات ارزندهای ازجمله گرفتن مجوز چاپ برای نشریاتی چون المقتطف و الجنان موفق شود (طرازی، 1 / 54-55، 75-77؛ معلوف، 34 / 14).شاید بتوان گفت کولهبار تجربه، تسلط کامل به کار روزنامهنگاری، چاپ نشریهای خصوصی (نک : دنبالۀ مقاله، ذیل حدیقة الاخبار) و پرداختن به مسائل روز و ازجمله سیاست، باعث شد که توجه امیران و بزرگان دولت عثمانی به وی جلب شود و بدینسان خلیل، مانند بسیاری از ادیبان همطراز خود، پا به عرصۀ سیاست گذارد. دولت عثمانی نیز سروساماندادن به امور بسیاری، بهویژه در حوزۀ آموزشوپرورش و فرهنگ و ادب را به خلیل سپرد. از جملۀ این امور میتوان به این موارد اشاره کرد: بازرسی مدرسههای غیرمسلمانان، بازرسی افتخاری مؤسسات انتشاراتی و مدرسههای لبنان، مدیریت امور بیگانگان در سوریه، مدیریت انتشارات دمشق و تأسیس مؤسسۀ خیریۀ ارتدکسی در بیروت (داغر، 2 / 337- 338؛ زیدان، سرکیس، معلوف، همانجاها؛ طرازی، 1 / 104). خدمات ارزندۀ خلیل به جهان عرب و ارتباط همیشگی وی با دولت عثمانی و شخصیتهای برجستۀ خارجی سبب شد که زحمات وی را ارج نهاده، هدایا و نشانهای علمی و فرهنگی بسیاری به او تقدیم کنند؛ ازجمله: 3 نشان از دولت عثمانی، 7 نشان از کشورهایی چون اتریش، اسپانیا، ایتالیا، روسیه، پروس و یونان، نشان شیروخورشید از ایران، و عقاب قرمز از آلمان (شیخو، «الآداب ... »، 760؛ طرازی، معلوف، همانجاها).خوری در 19 رمضان 1325 در 73سالگی در بیروت درگذشت (معلوف، همانجا). بـه یادبود وی، چاپخانۀ حدیقة الاخبار گزیدهای از نوشتهها، ترجمهها و دیگر آثار وی را، به همراه سخنرانیها و اشعاری که در رثای وی سروده شده بود، گرد آورد و در 1910 م با عنوان خلیل الخوری، فقید الشعر الصحافة و السیاسة در 208 صفحه به چاپ رساند.
نیمۀ دوم سدۀ 19 و 20 م سرآغاز دورۀ نهضت علمی جدید در کشورهای عرب بود. کشورهای عربی از طریق دولت عثمانی، با فرهنگ جهان غرب و صنعت چاپ و نشر آشنا شدند، و در این میان مسیحیان سوریه و لبنان نخستین کسانی بودند که بر مسلمانان پیشی گرفتند و در پاگرفتن این نهضت کوشیدند (زیدان، 2 / 121-123؛ یازجی، 104-105). خلیل نیز از مسیحیانی بود که مراکز روزنامهنگاری عربی را در کشورهای سوریه و لبنان تأسیس کرد. او یکی از مؤثرترین افراد در نهضت علمی و ادبی جهان عرب بود و خدمات وی در روزنامهنگاری، و ایجاد یک چاپخانۀ شخصی سبب شد تا او را «پدر روزنامۀ عربی» بنامند و در شمار نخستین مردان نهضت ادبی قرن 19 م جای دهند (داغر، 2 / 337؛ مروه، 162؛ یازجی، همانجا؛ رو، 6).خوری به روایتی 18 یا 21 سال بیش نداشت که تصمیم گرفت نشریهای خصوصی به نام الفجر المنیر راه اندازد (زیاده، 68)؛ چه، تا آن زمان تنها روزنامههای دولتی حق نشر و فعالیت داشتند (عبود، 115؛ معالیقی، 141). وی پس از کوششهای فراوان، توانست در 1857 م مجوز نخستین هفتهنامۀ غیردولتی و خصوصی خود را در لبنان، و در خارج از پایتخت عثمانی به دست آورد، و در 1858 م نخستین شمارۀ آن را با عنوان حدیقة الاخبار به چاپ رساند (حتی، 565؛ زیاده، همانجا؛ صابات، 54؛ محافظه، 29؛ جینیو، 148, 160؛ نیز قس: EI2، ذیل جریده، که بهاشتباه عنوان آن «حدیقة الافکار» آمده است).حدیقه موضوعات گوناگون و پراکندهای از سیاست، اخلاق و طنز گرفته تا موضوع ساختن مدرسه، گسترش کشاورزی و اخبار مربوط به پیشرفت صنعت را در خود جای داده بود (زیاده، همانجا؛ غالب، 27؛ معلوف، 34 / 12). مطالب و مقالات این نشریه، از آن درجه دانش و استواری برخوردار بود که آن را در ردیف نشریات معتبر اروپایی جای داد، و نظر مستشرقانی چون ژوزف رنو، رئیس «انجمن آسیایی» در پاریس را به خود جلب کرد (همو، 33 / 994). این موفقیت، خلیل را بر آن داشت تا از 1285 ق / 1868 م نشریۀ خود را به دو زبان عربی و فرانسوی منتشر کند تا مخاطبان بیشتری را بهسوی خود فراخواند (زیاده، غالب، همانجاها؛ طرازی، 1 / 58؛ معلوف، 34 / 12-13).با آمدوشد والیان عثمانی به سوریه و لبنان، حدیقه نیز دستخوش تغییراتی شد. برای نمونه، در 1860 م دولت عثمانی فؤاد پاشا را بهعنوان والی به سوریه فرستاد، و با آمدن او، حدیقه مدتی به خدمت دولت سوریه درآمد و بهصورت نیمهرسمی به انتشار خود ادامه داد (آلجندی، 2 / 333؛ زیدان، 2 / 124؛ غالب، همانجا؛ معلوف، 34 / 12). 8 سال بعد نیز با توقیف روزنامۀ لبنان، فرنکو پاشا، حاکم جبل لبنان، از خلیل خواست تا با قبول 000‘ 3 قروش (30 لیرۀ عثمانی) در ماه، مدتی هفتهنامۀ خود را بهعنوان نشریۀ رسمی لبنان و به دو زبان عربی و فرانسوی، اما در همان چاپخانۀ سوریه به چاپ رساند. با موافقت خلیل، حدیقه تا 1870 م در خدمت دولت لبنان به کار خود ادامه داد (حتی، داغر، غالب، همانجاها). پس از آن، حدیقه همچون گذشته بهعنوان یک نشریۀ خصوصی تـا 1906 م ــ یک سال قبـل از مرگ بنیـانگذارش ــ انتشار مییافت (آلجندی، زیدان، غالب، معلوف، همانجاها). با مرگ خلیل، حدیقه نیز تا مدتی (1324-1326 ق / 1906- 1908 م) از انتشار بازایستاد، تا آنکه ودیع و حنا، دو برادر خلیل، توانستند چاپ آن را با عنوان روزنامه دوباره از سر گیرند (طرازی، غالب، همانجاها). انتشار این نشریه چندان ادامه یافت که جشن 50سالگی خود را برپا کرد. این نشریه پس از آن هم تا 1329 ق / 1911 م منتشر میشد (زیاده، 69؛ طرازی، 1 / 58، 60؛ معلوف، 34 / 13؛ غالب، همانجا؛ مروه، 151).
خلیل در سرودن انواع شعری توانا بود. در نظر مردم آن روزگار غزلهای او چنان زیبا و شورانگیز بود که گاه او را قیس (مجنون لیلی) یا جمیل (عاشق بثینه) لقب میدادند (آلجندی، 2 / 334؛ طرازی، 1 / 103). خیالپردازیهای او در توصیف شب نیز سبب شد تا او را «شاعر شب» نامند (داغر، 2 / 337؛ معلوف، 33 / 994). خلیل از نخستین کسانی بود که کوشید در شعر عربی تحولی ایجاد کند. وی برای این کار مضامین کهن را در قالبهای تازهای ریخت و حتى کوشید از وزنهایی که به شعر فارسی اختصاص دارند، بهره گیرد. عموماً نوع شعر او را در ردیف «شعر داستانی» یا نزدیک به آن جای دادهاند. وی از آوردن مضامین نو چون وصف قطار یا پدیدههای مشابه در قصاید خود ابایی نداشت. قصاید «الغرام»، «الخداع» و «الرمان و العناب» از اینگونه است (آلجندی، همانجا؛ عبود، 116-117؛ معلوف، 33 / 994، 1000، 1001؛ «دائرةالمعارف ... »، II / 448). مارون عبود، از نقادان شعر معاصر عرب، برخی قصاید وی ازجمله «الرمان و العناب» را با «حدیقة الشعر» ابنرومی (ه م)، شاعر بزرگ دورۀ عباسی (د 283 ق / 896 م)، سنجیده و سرودۀ خلیل را از حدیقۀ ابنرومی برتر دانسته است (ص 118- 119). برخی دیگر از شاعران همدورانش شیوۀ شعرسرایی او را پسندیده، و از آن تقلید کردهاند؛ بااینهمه، ایـن سبک چندان پایدار نماند و اندکاندک رو به فراموشی نهـاد (همو، 109، 115؛ جیوسی، 34).شعر خوری که در زمان خود نوگرا به شمار میآمد، نظر برخی از اروپاییان را نیز به خود جلب کرد؛ مثلاً رنو (نک : سطور پیشین) چندین قصیدۀ او را ــ بهخصوص اگر رابطهای با ادبیات فرانسه، بهویژه لامارتین داشت ــ از عربی به فرانسوی ترجمه کرد. بنابه گزارشی، وی با لامارتین مکاتبه داشته و این شاعر فرانسوی وی را بسیار ستوده است (زیدان، 2 / 125؛ معلوف، 33 / 996-997). با توجه به آنچه گذشت، باید گفت که بسیاری از قصاید خوری «شعر مناسبت» است، زیرا مثلاً بازدید امپراتور اتریش از بیتالمقدس را موضوع یکی از قصاید مهم خود قرار داد که «الزیارة القدسیه» نام دارد. این سروده به زبان آلمانی ترجمه، و در روزنامههای وقت اتریش چاپ شد و سبب شهرت بیشتر خلیل در اروپا گردید. شاعران و ادیبان عرب چون ناصیف یازجی، استادش ابراهیم احدب، پطرس بستانی و جرجی بن نقولا باز شعر او را ستودهاند (طرازی، همانجا؛ عبود، 115-116؛ مروه، 162؛ معلوف، 33 / 993-996) و ثامر خلف سودانی در کتاب وهج العنقاء، دراسة فنیة فی شعر خلیل الخوری (چ بغداد، 2001 م) و جرجی باز در خلیل الخوری، حیاته، اثره (چ بیروت، بیتا) به نقد و بررسی زندگی و سرودههای این شاعر پرداختهاند.افزونبراین، خوری مقالات و نوشتههای بسیاری در موضوعات گوناگون به جهان عرب تقدیم کرد که بیشتر در الحدیقه و دیگر نشریههای آن زمان چون الآداب، الرسالة، المعرفة، المقتبس، المقتطف و الهلال به چاپ رسیدند. نثر زیبا و سبک خاص وی در نگارش را یادآور سبک نوپردازانۀ احمد فارس شدیاق (1804-1887 م) دانستهاند (یازجی، 106).
1. تسریح العیون فی نعیم البطون (بیروت، 1308 ق / 1890 م)، کتابی است با موضوع آشپزی.2. خرابات سوریا (سوریه / بیروت، 1278 ق / 1861 م)، کتابی شامل سخنرانی خلیل دربارۀ فرهنگ و میراث باستانی سوریه است که در 1275 ق در الجمعیة العلمیة السوریه ایراد شده بود.3. الخلاصة الجلیة فی قواعد اللغة العربیة (اورشلیم، 1880 م)، کتابی در دستور زبان عربی.4. مجموعۀ اشعار، که شامل مجموعههای بزرگ و کوچک شعری است و هریک جداگانه انتشار یافته است و تاکنون در یک مجلد گرد نیامدهاند. این مجموعهها عبارتاند از: اعتراف فی حضرة البحر (بغداد، 1983 م)؛ اغانی النار (پاریس، 1977 م)؛ تقاسیم على وتر البطولة (بغداد، 1987 م)؛ حبّـات قلب (بیروت، 1961 م)؛ رسائل الى ابی الطیب (بغداد، 1971 م)؛ زهرة الربی فی شعر الصبا (بیروت، 1273 ق / 1857 م)؛ السمیر الامین، مجموعهای شامل سرودههای وی در مدح دیگران، که نخست با مدح سلطان عبـدالعـزیز خـان ــ سـیودومیـن امپراتـور عثمـانـی (سل 1861- 1876 م) ــ به مناسبت سالگرد به تخت نشستن وی آغاز میشود (ص 2-3)، و با مدح افرادی چون فؤاد پاشا، صدر اعظم (ص 5-6)، محمد رشدی پاشا، والی شام (ص 9-10)، قبولی پاشا، والی ازمیر (ص 17- 19)، و خورشید پاشا، والی صیدا (ص 31-32) ادامه مییابد. دراینمیان، نام مرزی حسین خان، سفیر مخصوص شاه وقت ایران، نیز به چشم میخورد (ص 123)؛ الشادیات، که همانند مجموعۀ السمیر الامین، بیشتر سرودههای خلیل در مدح سلاطین، بزرگان، و یا دولتمردان عثمانی و غیرعثمانی و عرب را شامل میشود. مجموعه با مدح سلطان عبدالعزیز خان آغاز میشود (ص 2-4). پس از آن، خلیل سخنرانی سلطان را که در 1286 ق / 1869 م در شورای عالی دولت ایراد شده بود، به نظم کشیده است (ص 4-6). از دیگر ممدوحان میتوان این افراد را نام برد: صدر اعظم عالی پاشا (ص 23-24)، صفوت پاشا (ص 24-25)، راشد پاشا، والی سوریه (ص 33، 45-46)، اسماعیل پاشا، خدیو مصر (ص 101-103)، و همچنین ناصرالدین شاه، پادشاه وقت ایران، به مناسبت دیدار او از بغداد (ص 49-50)، فرانسوا ژوزف، امپراتور وقت اتریش / مجارستان، به مناسبت دیدار او از قدس (ص 41-43)، و فردریک گیوم، ولیعهد روسیه، به مناسبت دیدار از سوریه (ص 43-44، 61-63). مجموعه با «تاریخها» که شامل سرودههایی کوتاه در دو یا چند بیت به مناسبتهای گوناگون است (ص 145-152)، پایان میپذیرد؛ صلوات للریح (بیروت، 1963 م)؛ العصر الجدید (بیروت، 1279 ق / 1863 م): خلیل در این مجموعه، همانطورکه از عنوان آن نیز پیدا ست، کوشیده تا الگوهای شعر کهن را کناری نهاده، در قالبهایی نو به توصیف مضامین و موضوعات جدید بپردازد. اگرچه این سرودهها در زمان خود اعجاب بسیاری چون بستانی را برانگیخت، اما میتوان گفت خلیل در این راه چندان موفق نبوده است (عبود، 115-120؛ معلوف، 33 / 999-1000؛ نیز نک : بخش شعر خوری)؛ لا درّ فی الصدف (بیروت، 1963 م)؛ المجزرة (1971 م)؛ النفحات (بیروت، 1301 ق / 1884 م).5. النشائد الفؤادیة (بیروت، 1280 ق / 1863 م)، که شامل زندگینامۀ فؤاد پاشا، اتفاقات دوران حکومت او، و مجموعۀ اشعار خلیل در مدح وی است.6. النعمان و حنظلة، داستانی انتقادی ـ اجتماعی است که بیشتر جنبۀ نمایشنامه داشت. این داستان را ابراهیم یازجی به شعر سرود و «المروة و الوفاء» نامید. میشل سرسق نیز آن را به فرانسوی ترجمه کرد (داغر، 2 / 339؛ کحاله، 4 / 116؛ طرازی، 1 / 103-104).7. وی! اذن لست بافرنجی (دارالفارابی، 2009 م)، که داستانی اخلاقی و اجتماعی است. این داستان ابتدا در روزنامه، و سپس بهصورت کتابی مستقل چاپ شد (نیز نک : زیدان، همانجا؛ طرازی، 1 / 104؛ معلوف، 34 / 12).
1. تاریخ مصر، کتابی است که خوری آن را به خواستۀ سعید پاشا، والی مصر، نوشت، اما پس از اتمام، آن را به اسماعیل پاشا، خدیو وقت مصر، تقدیم کرد. احتمالاً کتاب به خط مؤلف در کتابخانۀ خدیویۀ مصر نگاهداری میشود (همو، 34 / 13)؛ 2. الخلیل، مجموعۀ شعری که گویا تاکنون چاپ نشده است (زرکلی، 2 / 316؛ کحاله، همانجا).
1. الکواکب العثمانیة فی تاریخ الدولة العلیة، کتابی است در 100‘ 3 بیت، که در آن به موضوعاتی چون خاستگاه سلاطین آلعثمان، و شأن و مقام هریک از ایشان پرداخته شده بود؛ 2. گزیدهای از روضة الاوائل و الاواخر ابوالولید محمد ابن شحنه (ه م) (آلجندی، 2 / 334؛ کحاله، همانجا).افزونبراین، وی کتابهایی نیز از ترکی و انگلیسی به عربی ترجمه کرده است که اینها ست: 1. احوال الدولة العثمانیة بالنظر الی الماضی و الحال و الاستقبال (بیروت، 1879 م)، که کتابی است کوچک از مدحت پاشا در 14 صفحه؛ 2. تکملة العبر، از صبحی پاشا که در دو مجلد گرد آمده بود و خود تکملهای بر تاریخ ابنخلدون است (نک : آلجندی، داغر، همانجاها)؛ 3. المتنبی: شاعر عربی، بعض التأملات (بغداد، 1977 م)، کتابی کوچک از آندره مایکل در 16 صفحه.
آلجندی، ادهم، اعلام الادب و الفن، دمشق، 1958 م؛ حتی، فیلیپ، لبنان فی التاریخ، ترجمۀ انیس فریحه، بیروت، دارالثقافه؛ خوری، خلیل، السمیر الامین، بیروت، 1284 ق / 1867 م؛ همو، الشادیات، دمشق، 1292 ق / 1857 م؛ داغر، یوسف اسعد، مصادر الدراسة الادبیة، بیروت، 1983 م؛ زرکلی، اعلام؛ زیاده، نقولا، لبنانیات، لندن / قبرس، 1992 م؛ زیدان، جرجی، تراجم مشاهیر الشرق، قاهره، 1922 م؛ سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، قاهره، 1928 م؛ شیخو، لویس، «الآداب العربیة فی الربع الاول من القرن العشرین»، المشرق، 1925 م، س 23، شم 9؛ همو، الآداب العربیة فی القرن التاسع عشر، بیروت، 1924 م؛ صابات، خلیل، تاریخ الطباعة فی الشرق العربی، قاهره، 1966 م؛ طرازی، فیلیپ، تاریخ الصحافة العربیة، بیروت، 1913-1933 م؛ عبود، مارون، رواد النهضة الحدیثة، بیروت، دارالثقافه؛ غالب، عبدالرحیم، مئة عام من تاریخ الصحافة، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛ کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ محافظه، علی، الاتجاهات الفکریة عند العرب، بیروت، 1987 م؛ مروه، ادیب، الصحافة العربیة، بیروت، 1961 م؛ معالیقی، منذر، معالم الفکر العربی فی عصر النهضة العربیة، بیروت، 1986 م؛ معلوف، عیسى اسکندر، «خلیل الخوری اللبنانی الصحافی»، المقتطف، قاهره، 1326 ق / 1908 م؛ نصولی، انیس، اسباب النهضة العربیة فی القرن التاسع عشر، به کوشش عبدالله طباع، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ یازجی، کمال، رواد النهضة الادبیة فی لبنان الحدیث، بیروت، مکتبة رأس؛ نیز:
EI2; Encyclopedia of Arabic Literature, eds. J. S. Meisami and P. Starkey, London / New York, 1988; Ginio, E. and Y. Ben-Bassat, Late Ottoman Palestine: The Period of Young Turk Role, New York, 2011; Jayyusi, S. Kh., Trends and Movements in Modern Arabic Poetry, Leiden, 1977; Rugh, W. A., Arab Mass Media: Newspapers, Radio and Television in Arab Politics, Connecticut, 2004.
رضوان مساح
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید