خوافی خان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 3 آذر 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/245139/خوافیخان
چهارشنبه 3 اردیبهشت 1404
چاپ شده
23
خوافیخان، محمدهاشم نظامالملکی (1074-1144 ق / 1663-1731 م)، مؤلف منتخب اللباب. نیاکان او اهل خواف خراسان، در جنوب شرقی تربت حیدریه بودند و پدرش خواجه میر خوافی از صاحبمنصبان برجستۀ شاهزاده مرادبخش، پسر شاهجهان بود و پس از شکست و کشتهشدن مرادبخش، به خدمت اورنگزیب (سل 1068- 1118 ق / 1657-1706 م) درآمد (الیت، VII / 207-208).از محل و تاریخ تولد خوافیخان اطلاع دقیقی در دست نیست، اما از یک اشارۀ او در کتاب منتخب اللباب (2(1) / 739)، چنین برمیآید که وی احتمالاً در 1074 ق، در هند به دنیا آمده است (EI2, IV / 914). او از معلم خود با نام استاد میر سید محمد، دانشمند معـاصر جهانگیر (سل 1014-1037 ق / 1605-1627 م)، یاد کرده است (2(1) / 308).خوافیخان از نزدیک شاهد وقایع تاریخی دوران چند پادشاه بابری از اورنگزیب تا محمدشاه (سل 1131-1161 ق / 1719-1747 م) بود. در دورۀ اورنگزیب وارد خدمات سیاسی و نظامی شد (الیت، همانجا). اورنگزیب در 1093 ق / 1682 م به او مأموریت داد تا در لشکرکشی شهابالدینخان برای فتح قلعۀ رامسیج شرکت کند (خوافیخان، 2(1) / 282). از گزارشهای خوافیخان چنین برمیآید که وی مدتی نیز در دکن و چندین بار، ازجمله هنگام نوشتن منتخب اللباب، در سورت اقامت داشته است (نک : 2(1) / 287، 469).وی در 1105 ق / 1694 م بهعنوان نمایندۀ تامالاختیار عبدالرزاقخان لاری ــ حکمران گجرات ــ مأموریت یافت تا اموالی نزدیک به «دو لک» (دویستهزار) روپیه را به راهوری منتقل کند. شرح وی از دیدار با صاحبمنصب انگلیسی، که از آشنایان عبدالرزاقخان بود، در بمبئی جالب توجه است (2(2) / 424- 427؛ الیت، همانجا).او در نخستین سالهای پـادشاهی بهادرشاه (سل 1118-1124 ق / 1706-1712 م) قلعهدار چانپانیر در احمدآباد بود (خوافیخان، 2(1) / 77) و در جنگ نزدیک حیدرآباد جایی که شاهزاده کامبخش در 3 ذیقعدۀ 1120 از نیروهای بهادرشاه شکست خورد، حضور داشت (همو، 2(2) / 624؛ استوری، I(1) / 464). در آغاز حکومت فرخسیر (حک 1124-1131 ق / 1712- 1719 م) که نظامالملک بهادر فاتح جنگ به صوبهداری دکن تعیین شد، منصب دیوانی را به خوافیخان داد (خوافیخان، 2(2) / 748)، اما چون نظامالملک از آن منصب عزل شد، خوافیخان نیز سمت خود را از دست داد و بعید نیست اشارۀ او به 3 سال غمانگیز، در روایت مربوط به سال 1131 ق، بهسبب برکناری از منصب مذکور باشد (2(2) / 798). پس از آن او بهعنوان امین و فوجدار محال مصطفىآباد (در خاندیش) ــ که به خالصۀ پادشاهی تعلـق داشت ــ گمـارده شد (همـانجا؛ نیز نک : استـوری، I(2) / 954، حاشیۀ 5). خوافیخان احتمالاً در واپسین روزهای زندگی (ح 1145- 1146 ق) در حیدرآباد در خدمت آصفجاه نظامالملک (حک 1137-1161 ق) بود و با عنوان «نظامالملک» شهرت داشت (الیت، VII / 208).منتخب اللباب که خوافیخان آن را منتخب اللباب محمدشاهی نامیده است و به تاریخ خوافیخان نیز شهرت دارد، یک دوره تاریخ عمومی شبه قاره به ویژه دربارۀ پادشاهی جانشینان اکبرشاه (سل 963-1014 ق / 1556-1605 م)، و به زبان فارسی است. این اثر در 3 جلد تألیف شده است: 1. از تسلط مسلمانان بر سند تا پایان سلسلـۀ لـودیـان. بـه نـوشتۀ مـؤلف، او هرگز فـرصت نیـافت تـا دستنوشتههای این جلد را پاکنویس کند (نک : ریو، I / 234). بخشی از این جلد در موزۀ بریتانیا موجود است (همو، I / 234-235)؛ 2. از آغاز تیموریان تا آغاز سال چهاردهم پادشاهی محمدشاه (1114 ق / 1702 م)؛ 3. در این جلد، مؤلف بر آن بود تا به پادشاهان صوبههای هند (به استثنای دهلی و اکبرآباد) بپردازد (خوافیخان، 3 / 2)، اما سرانجام به ذکر احوال سلاطین دکن، گجرات و خاندیش بسنده کرد. خوافیخان خود تصریح کرده که مطالب این بخش را از تاریخ فرشته و گاه آثار تاریخی دیگر برگرفته است (2(2) / 927، 3 / 2).در جلد دوم منتخب اللباب از سال هشتم پادشاهی محمدشاه، بخش عمدهای به وقایع ایران اختصاص یافته است. همچنین باید از بخش مربوط به وقایع 130 سال پادشاهی جانشینان اکبرشاه یاد کرد که مؤلف خود 53 سال از آن را شاهد بوده، یا از روایتهای شفاهی شاهدان بهره برده است (الیت، همانجا). به نوشتۀ الیت، خوافیخان در دورۀ اورنگزیب، وقایعنگاری را نخست بهصورت نهانی آغاز، و نیمۀ اول کتاب را تدوین کرد. سپس در دورۀ محمدشاه، کتاب خود را عرضه داشت و شاه برای تشویق، به او لقب «خوافیخان» داد (همو، VII / 207)؛ اما در منتخب اللباب، اشارهای به این موضوع نیست (نیز نک : استوری، I(1) / 466). بااینهمه، برخی از پژوهشگران چون مورلی، احتمال ارتباط میان لقب خوافیخان (خافیخان) و پنهانداشتن تألیف کتاب در دورۀ اورنگزیب را مطرح کردهاند (برای نظرهایگوناگون در خصوص این عنوان، نک : الیت، VII / 208-209).خوافیخان برای تدوین این اثر خود گذشته از منابعی چون تاریخ فرشته (در جلد سوم)، از اسناد و گزارشهای دولتی و مشاهدات خویش و شاهدان عینی مورد اعتماد بهره برده است (نک : 3 / 2؛ ریو، I / 234). اگرچه خود تصریح کرده است که از روش مؤلفان روزگار که «رویۀ مزاحگویی امیر و وزیر را داشتند، پیروی نکرده و صدق کلام را مرعی داشته» (همانجا)، اما از آنجا که او در زمرۀ ستایندگان شاهجهان و اورنگزیب بود، گاه از شرح وقایع تلخ دورۀ اورنگزیب، ازجمله واقعۀ دستگیری و اعدام مرادبخش به دستور اورنگزیب طفره رفته است. ازجمله تاریخنگارانی که از کتاب خوافیخان بهره بردهاند، میتوان به شاهنوازخان اشاره کرد که او نیز در حیدرآباد مأمور بود و از دوستان خوافیخان به شمار میرفت (شاهنوازخان، 3 / 680-681).جلد دوم منتخب اللباب، در دو بخش (حصه) منتشر شده است: بخش نخست به کوشش کبیرالدین احمد و غلام قادر (کلکته، 1868 م)، و بخش دوم به کوشش کبیرالدین احمد (کلکته، 1874 م). جلد سوم نیز به کوشش سرولزلی هیگ (کلکته، 1925 م) به چاپ رسیده است؛ همچنین الیت خلاصۀ مبسوطی از جلد دوم را به انگلیسی ترجمه و منتشر کرده است (نک : .VII / 211 ff؛ بـرای دیگر ترجمههای انگلیسی آن، نک : استوری، I(1) / 470). ترجمۀ اردوی منتخب اللباب نیز به قلم محمود احمد فاروقی، در 3 جلد در کراچی چاپ و منتشر شده است (نک : راهی، 189-190).
خوافیخان، محمدهاشم، منتخب اللباب، ج 2 (1)، به کوشش کبیرالدین احمد و غلام قادر، کلکته، 1868 م، ج 2 (2)، به کوشش کبیرالدین احمد، 1874 م، ج 3، به کوشش سرولزلی هیگ، 1925 م؛ راهی، اختر، ترجمههای متون فارسی به زبانهای پاکستانی، لاهور، 1365 ش / 1986 م؛ شاهنوازخان، مآثر الامرا، به کوشش اشرف علی، کلکته، 1309 ق؛ نیز:
EI2; Elliot, H. M., The History of India, Lahore, 1976; Rieu, Ch., Catalogue of the Persian Manuscripts in the British Museum, London, 1879; Story, C. A., Persian Literature, London, vol. I(1), 1927, vol. I(2), 1972.
هدى سیدحسینزاده
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید