صفحه اصلی / مقالات / خواب گزاری /

فهرست مطالب

خواب گزاری


نویسنده (ها) :
آخرین بروز رسانی : شنبه 7 دی 1398 تاریخچه مقاله

خوابْ‌گُزاری، تعبیر و تفسیر خواب و رؤیا. خواب‌گزار را تعبیر‌کنندۀ خواب و مُعَبِّر ( آنندراج، ذیل واژه)، و خواب‌گزاری را حکایت رؤیای خود کردن نیز معنا کرده‌اند (حاجی‌خلیفه، 1 / 416؛ لغت‌نامه ... ؛ نیز نک‍ : انوری، 3 / 1778). واژۀ تعبیر از مادۀ «عبر» و به معنی گذشتن است و توجه به کاربرد آن در معنی و  رمزگشایی رؤیا این است که خواب‌گزار از ظاهر رؤیا و نمادهای نهفته در آن می‌گذرد و معنی یا معانی باطنی و پنهان آنها را درمی‌یابد. برخی تعبیر خواب را در جرگۀ علوم غیبی شمرده (براون، 144)، و از آن در کنار رمل، استخاره و فال، در شمار روشهای سنتی پیشگویی، نام برده‌اند (ماسه، I / 243؛ نیز نک‍‌ : الفینستون، 218).
سفر در دنیای رازآلود خواب و رؤیاهای انسان در آن، وی را به تعبیر و تفسیر این رؤیاها وا‌می‌دارد و او به‌گونه‌ای از آنها برای پیش‌بینی رویدادها و سرنوشت خود استفاده می‌کند، زیرا از دیدگاه او روح در عالم در گردش است و می‌تواند جهان مردگان را ببیند؛ رؤیاها نشانه‌هایی هستند که ارواح برای ما می‌فرستند و این نشانه‌ها نیازمند تعبیر و تأویل‌اند (میرویچ، 109).
در میان اقوام جهان تعبیر خواب، به‌عنوان کهن‌ترین گونه‌های فال، از دورۀ باستان رواج داشته و خواب دریچه‌ای از دنیای غیب، و از اسرار و نشانه‌های مهر و کین خدایان و دیوان به شمار می‌آمده است و مردم بدان اعتقاد تمام داشته‌اند (زرین‌کوب، 259؛ فروید، 3). در فرهنگ هر ملت، گاهی رؤیاهای افراد سرنوشت آنها را تعیین می‌کرده‌اند؛ برای نمونه، می‌توان به خوابهای اسکندر و تعبیر ارسطو در به سلطنت رسیدن او، و تسخیر جهان ( نوروزنامه، 37- 38)، و نیز داستان ازدواج ماندانا و به دنیا آمدن کورش در پی تعبیر خوابی که پدر ماندانا دیده بود، اشاره کرد (هرودت، 63).
خواب و تعبیر خواب در ایران باستان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده ( ارداویراف‌نامه، سراسر اثر؛ کارنامه ... ، 44-45، 176؛ نیز نک‍ : رضی، 2 / 1103)، و خواب‌گزاری از زمرۀ وظایف کاهنان و روحانیان به شمار می‌آمده است (مشکور، 28؛ بیژن، 108). همچنین در میان منابع تاریخی، تعبیرهای حکیمانه‌ای به بزرگمهر نسبت داده‌اند (نک‍ : عقیلی، 15-17). در شاهنامۀ فردوسی نیز بر تداول تعبیر، و پاسخ و تعبیر شماری از خوابها تأکید شده است؛ برای نمونه: «به دل گفتم این خواب را پاسخ است» یا «گزارندۀ خواب پـاسخ نداد / کزان داستـانش نبود ایچ یاد» (نک‍ : 1 / 70؛ نیز شامبیاتی، 213).
در اسلام خواب‌گزاری، علمی الٰهی و دانشی ارجمند به شمار آمده است و نمونه‌هایی از آن، مانند داستان حضرت یوسف (ع) را می‌توان در قرآن کریم مشاهده کرد. در سورۀ یوسف تصریح شده است که خداوند علم تأویل را به یوسف آموخت (12 / 6، 21، 36، 101؛ نیز نک‍ : ثعالبی، 45-46؛ جامی، 2 / 82-165). از دیگر نمونه‌ها می‌توان به خواب فرعون و به دنیا آمدن موسى (ع) اشاره نمود (مولوی، مثنوی ... ، دفتر 3 / 44-45).
پس از قرآن کریم، احادیث نبوی و روایات و تعابیری که به پیامبران و عارفان و قدیسان نسبت داده می‌شوند، از دیگر منابعی هستند که موجب رواج تعبیر خواب در میان مسلمانان شده‌اند. در باورهای دینی عامۀ مردم، اول‌ کسی که خواب را تعبیر کرد، دانیال نبی (ع) بود که در بابل خواب نبوکد را پیشـگویـی کـرد (دانیـال، 2: 1- 49؛ نیـز نک‍ : بـخشی‌زاده، 332). ابن‌خلدون دانش خواب‌گزاری را از علوم شرعی دانسته و آن را تابناک به نور پیامبری و حتى یکی از 46 جزء پیامبری خوانده است (ص 475- 478؛ نیز نک‍ ‍‌: شهمردان، 461). با این رویکرد، خواب‌گزاری علمی شهودی و نه اکتسابی است که از سوی خداوند، و تنها به افرادی خاص تفویض می‌شده است، چنان‌که در مرزبان‌نامه آمده است: «خواب‌گزاری مقام هر پیغمبری نیست» (نک‍ : مرزبان، 226).
ظاهراً نخستین کوشش جدی برای تألیف و تدوین کتب تعبیر خواب با ترجمۀ کتاب تعبیر الرؤیا اثر ارطامیدورس افسسی توسط حنین بن اسحاق (د 260 ق / 874 م) آغاز شده، و حتى آغاز نهضت ترجمه در جهان اسلام با تعبیر خواب پیوند خورده است؛ آورده‌اند چون مأمون، ارسطو را در خواب می‌بیند، دستور می‌دهد تا آثار وی را ترجمه کنند (ابن‌ندیم، 303-304، 378)؛ از آن پس، کتابهای متعددی از زبانهای سریانی، عبری، لاتینی و یونانی به عربی، و از عربی به فارسی ترجمه شد. به نظر می‌رسد برای فن مورد اقبال خواب‌گزاری، که در باور مسلمانان، علمی الٰهی شمرده می‌شده است، باید دستاویزی عقیدتی‌تر معرفی شود؛ از‌این‌رو، انبوهی روایت در تعبیرهایی شگفت‌انگیز از بزرگانی چون ابن‌سیرین (د 110 ق / 728 م)، ابن‌مسیّب (د 94 ق / 713 م)، و پیامبرانی چون دانیال نبی (ع) در جامعه رواج یافته و دانیال (ع) از بزرگ‌ترین معبران روزگار خود معرفی شده است.
دربارۀ ابن‌مسیب روایت کرده‌اند که او این دانش را از اسماء، دختر ابوبکر، و او نیز از پدرش آموخته بود (ابن‌سعد، 5 / 121)، و در پی آن مجموعه‌هایی انبوه از تعبیر خوابهای گوناگون بدانها نسبت می‌دهند، تا‌آنجا‌که امروز دست‌کم 3 اثر در خواب‌گزاری به ابن‌سیرین منسوب است.
از مجموع روایات بر‌جای‌مانده از ابن‌سیرین چنین برمی‌آید که او اهمیت چندانی برای خواب و خواب‌گزاری قائل نبوده است (نک‍ : ه‍ د، 3 / 735-736). به‌هر‌روی، در سده‌های پس از آن، شماری از این روایات در جُنگهای کسانی همچون ابن‌قتیبۀ دینوری (د 276 ق / 889 م) و جاحظ (د 255 ق / 869 م) راه یافت. ظاهراً کهن‌ترین اثر مستقل در تعبیر، رسالة القادری فی التعبیر از ابوسعد نصر بن یعقوب دینوری است که در 397 ق / 1007 م نوشته و به خلیفه القادر‌باللٰه تقدیم کرده است؛ او در این کتاب از 100 معبر نام می‌برد. اندکی پس از وی، حسن بن حسین خلال (د 400 ق / 1010 م)، اندیشمند معاصر دینوری، در کتاب طبقات المعبرین خود به‌ناگهان از شمار قابل توجهی معبر (ح 500‘ 7 تن) یاد کرده است. با گذشت زمان، تعبیر خواب به علمی متکی بر مشاهده تبدیل شد که اساس آن را تشابه، تماثل، نسبت، قیاس و احتمال تشکیل می‌داد. همچنین مجموعه‌های متعددی دربارۀ این علم نوپا تدارک دیده شد و برای تحقق‌یافتن‌ آن، به گردآوری امثال، نمونه‌ها و شواهد پرداختند و زمینه را برای تدوین، تنظیم، ترتیب و قاعده‌گذاری آن فراهم کردند (فهد، 71). خواب‌گزار می‌بایست به قواعد این علم احاطه می‌داشت و به‌حسب اقتضای موقعیت و تجربه، از آنها در گزاردن رؤیا استفاده می‌کرد (ابن‌سینا، 134؛ ابن‌خلدون، 477- 478؛ قرطبی، 9 / 128 بب‍‌ ).

تعبیر خواب از منظر سیاسی

در طول تاریخ و در بیان اخباری چون تشرف به اسلام یا به تشیع، کسب لقب و یا تغییر نام، دست‌به‌دست‌شدن قدرت، آغاز و پایان جنگها و به‌ویژه توجیه شکستها، و همچنین توجیه قتل اطرافیان، تعبیر خواب از جایگاهی رفیع برخوردار، و یاری‌رسان صاحبان قدرت بوده است (برای شماری از این دست تعابیر، نک‍ : تعبیر خواب پادشاهان، فخرالدین، 213- 216؛ تعبیر خواب خسرو، نظامی، 229؛ پیش‌بینی پادشاهی، بیهقی، تاریخ، 135). از جملۀ این بهره‌وریها می‌توان به اعلان مشروعیت خلافت عباسیان با یک تعبیر خواب اشاره کرد (طبری، 8 / 157، 211-212؛ بیهقی، ابراهیم، 319). در این میان، بیشترین بهرۀ سیاسی از تعبیر خواب در بیان مشروعیت حکومت را خاندان صفویه، با توجه به باورهای تودۀ مردم به این تعبیرها، برده است (برای نمونه، نک‍ : ابن‌بزاز، 87- 88، جم‍ ؛ نیز واله، 24-25).

خواب و خواب‌گزاری در میان اهل عرفان و تصوف

تعبیر خواب در میـان صوفیـان نیـز از جـایگاه ویژه‌ای برخوردار (نک‍ ‌: قشیری، 696 بب‍‌ )، و معمولاً منشأ تحولات روحی و اخلاقی شگرفی بوده است. بسیاری از شیوخ و مریدان این فرق در پی خوابی که دیده‌اند و تعبیر آن، پای در این مسیر گذاشته‌اند (ناصر خسرو، 2). همچنین تعبیر بسیاری از این خوابها موجب ترقی جایگاه این شیوخ در میان مریدان و باورمندانشان شده است (ابن‌بطوطه، 30، 120، جم‍‌ ). در بینش فرقۀ عرفانی اهل حق، امور مربوط به غیب دارای واقعیتی محسوس (میرویچ، 109)، و خواب‌دیدن نیز از اهمیتی ویژه برخوردار است؛ امور غیبی و رؤیا با دو موضوع اصلی از معتقداتشان، یعنی حلول یا ظهور روحانی در صورت جسمانی و دیدار باطنی، ارتباطی نزدیک دارد؛ درنتیجه انواع خواب و تعبیر آنها تابع آداب خاصی است، و گاهی حتى شماری از این خوابها الزام‌آور شمرده می‌شوند (مکری، 134 بب‍‌ ).
خواب‌گزاری در طول تاریخ بشر افزون‌بر طبقات خاص اجتماعی، در میان عامۀ مردم نیز از جایگاهی خاص برخوردار بوده است و تا به امروز، مردم پیوسته در پی تأویل خوابها و رؤیاهایشان بوده‌اند. به روزگار صفویه در تمامی شهرهای بزرگ ایران، معبران و خواب‌گزاران در کنار پیشگویان و فال‌بینان دارای حجره‌هایی بودند. این افراد در اصفهان در مراکز متعددی مستقر بودند که به‌ویژه در کنار کاخ همایونی، پیرامون دکه‌های آنان، جمع کثیری از مردم اجتماع می‌کردند. معمولاً این خواب‌گزاران رؤیاهای مردم را بر‌اساس صور فلکی تفسیر و تأویل می‌کردند. این تعبیرها از روی مجموعه‌ای از تصاویر صور فلکی که شاردن از آن به‌عنوان «علم دانیال» یا «رمل ایرانی» یاد می‌کند، صورت می‌گرفت. در‌عین‌حال شاردن به عوام‌فریب‌بودن این خواب‌گزاران اشاره می‌کند و می‌افزاید که ایشان به متقاضی، صورتِ موافق خواب را نشان می‌دهند و مفهوم را مطابق میل و ذوق او بیان می‌کنند. وی پس از بیان چگونگی تعبیر خواب توسط این معبران به ترفندها و حیله‌های ایشان در قبولاندن سخنانشان به مردم نیز اشاره دارد (IV / 437-438؛ نیز نک‍ : تاورنیـه، 285-286). این دست معبران، از دستگاه رمل استفاده می‌کردند و معمولاً خواب و تعبیر آن را همراه با سِفْر و علم و دین و مانند آنها در خانۀ نهم از 16 خانۀ رمل قرار می‌دادند (نک‍ : شهری، 4 / 167).
گونۀ دیگری از تعبیر خواب که در دورۀ قاجار میان عامۀ مردم مرسوم بود، تعبیر خواب معرکه‌گیران بود که با زبان شعر و با بیان سؤال‌و‌جواب میان مرشد و بچه‌مرشد که معمولاً پسر‌بچۀ ‌بَروروداری بود، به آن می‌پرداختند (همو، 4 / 225-227)؛ از‌این‌رو، برخی معتقدند در فرهنگ عامه حالتی دوگانه دربارۀ رؤیا وجود دارد: اعتقادی عمیق به عالم غیب، و چاشنی و نیشی از نقد و انتقاد (میرویچ، 110). اگرچه در بیشتر اوقات تعبیرها فاقد وجه قدسی و ملکوتی‌اند، با‌این‌همه، تمایل به تعبیر به وجهی مطلوب و افزودن مایۀ مذهبی به آنها آشکارا دیده می‌شود که نمونۀ آن را در ضرب‌المثل رایج اصفهانی «خواب دیدم، خواب دیدم؛ یا محمد یا علی! تعبیر کن، تحویل کن» می‌بینیم (ذوالفقاری، 1 / 912).
خواب‌گزاران در میان عامۀ مردم، بنا‌بر عادت و تجربه، بیشتر افراد سال‌خورده و باتجربه و کارآزمودۀ خانواده بوده و هستند. این افراد معمولاً به‌سبب تقوا و پارسایی‌شان در نزد اطرافیان محترم شمرده می‌شده‌اند و در فرهنگ ایران‌زمین از حافظان سنن منقـول و شفـاهی بـه شمـار می‌رفتنـد (نک‍ : بیهقی، تاریخ، 135؛ میرویچ، همانجا)؛ از‌این‌رو، در آثاری که دربارۀ فرهنگ و آداب‌و‌رسوم مردم مناطق مختلف نگارش یافته، فصلی نیز به تعبیر خوابهای مرسوم و پرتکرار اختصاص داده شده است (برای نمونه، نک‍ : شکور‌زاده، 316-317؛ همایونی، 340-341؛ طباطبایی، 449؛ اسدیان، 183-186؛ رضایی، 632-633).
شماری از تعبیرات و احکام کلی در تعبیر خوابها وجود داشته که عموماً مورد توجه معبران قرار می‌گرفته است، ازجمله آنکه: اصولاً خواب زنها چپ است و باید آن را برعکس تعبیر کرد (بهمن‌بیگی، 83؛ بذرافکن، 177). البته شماری از خوابها نیز وجود داشته‌اند که به باور خواب‌گزاران می‌باید آنها را برعکس تعبیر کرد، مثل روبوسی، گریه، عروسی و مرگ (سعیدی، 391؛ بیگـدلی، 516؛ ثـواقــب، 419؛ نیـز نک‍ : مـولـوی، مثنـوی، دفتر 4 / 152)؛ در میان تالشها رسم بر این است که همیشه تعبیری عکس خواب خود را انتظار بکشند (بخشی‌زاده، 332). برخی تعبیرها نیز متناسب با نوع خواب‌اند؛ مثل ریختن دندان که نشان از مرگ عزیزی، یا گم‌شدن کفش که نشان از جدایی و طلاق دارد (سعیدی، 392)؛ یا اینکه گرفتن چیز از مرده خوب است و دادن چیزی به شخص مرده بد (همانجا؛ فقیری، 134). دیدن حیوانات در خواب نیز تعابیر عمومی و مرسومی در میان عامۀ مردم دارد؛ از‌جمله آنکه دیدن مار، مرغ و ماهی در خواب نشانۀ ثروت است (ثواقب، 418؛ استرابادی، 67). گاهی دربارۀ دیدن یک موجود در خواب، تعابیر مختلف و حتى متضادی شده است؛ دیدن ماهی و مار هم نشانۀ ثروت است و هم غم و اندوه و دشمنی (سعیدی، همانجا؛ سالاری، 378). برخی از خوابها نیز تعبیر منطقی دارند، مانند اینها: اگر کسی در خواب ببیند که در جای بلندی ایستاده، تعبیرش این است که در کارهایش موفق خواهد شد؛ دیدن امام یا امامزاده نشان از سعادتمندی در دنیا و آخرت، و دیـدن دریـا نشان از گشایـش در کـارها ست (نک‍ : سعیدی، 390، 392؛ شادابی، 66؛ ماسه، I / 248؛ نیز شاه طهماسب، 15، 23)؛ فرو‌ریختن سقف خانه تعبیرش سقوط از شأن و منزلت است (سعیدی، همانجا)؛ دیدن خون در خواب همچنین خواب کودکان بی‌تعبیر است؛ خواب سحرگاهان ناشی از پرخوری است (اسدیان، 186). خصوصیات موجودات و اشیاء در خواب مانند رنگ، اندازه و حالتی که آن موجود یا شیء در خواب دارد، تمامی در چگونگی تعبیر خواب تأثیر دارند.
در میان علمای خواب‌گزار و معبران رسمی و غیر‌رسمی و همچنین در عرف عامۀ مردم، هر خوابی دارای تعبیر نیست. خواب باید واجد شرایطی خاص باشد تا تعبیر شود (برای انواع خوابها، نک‍ : ه‍ د، رؤیا)؛ برای نمونه، چگونگی تعبیر خواب در روزی که خواب دیده شده، بر‌اساس ماههای قمری و حتى ایام هفته، دارای اهمیتی ویـژه است (نک‍ : شهـری، 4 / 16-17؛ اسـدیان، همانجا). خواب‌بین نباید خواب خود را برای هرکس واگوید. همچنین توصیه شده است که خواب ناگوار نباید برای کسی تعریف شود و بنابر رسمی که در میان شماری از خرده‌فرهنگها رایج است، باید این نوع خوابها را برای آب جاری گفت (طباطبایی، 449؛ نیز نک‍ : رضایی، 633؛ بخشی‌زاده، 333؛ امیری، 187)، و یا استغفرالله گفت و آن را برای یک معتمد تعریف کرد (عسگری، 44).
محل و نحوۀ خواب و چگونگی قرار‌دادن لباسها نیز در هنگام خواب، در نوع و طبیعت خواب و تبعاً تعبیر آن مؤثر است (ماسه، I / 247-248). همچنین برخی توصیه کرده‌اند معبّر بلافاصله پس از آنکه بینندۀ خوابْ خواب را بیان کرد، از عبارت «خیر لَنا و شرّ لاعدائنا» استفاده کند (واجد علی، 266)، و این همان است که تا امروز نیز میان مردم مرسوم بوده است و بلافاصله پس از اشاره به هر خوابی عبارت «ان‌شاء‌الله که خیر است» را بیان می‌کنند (ثواقب، 419). ضرب‌المثل «خواب دیدی خیر است» (برای نمونه، نک‍ : خدیش، 225) به‌عنوان تلنگر بر کسی که در رؤیا سیر می‌کند، برگرفته از همین کنش اجتماعی است (عسکری‌عالم، 2 / 115-116). این تعابیر موجب پیدایی گونه‌ای هنجارهای اجتماعی جامعه شده است؛ مانند دادن صدقه پس از دیدن خوابهایی با تعبیر ناخوشایند، یا نثار خیرات برای آمرزش روح درگذشتگانی که در خواب دیده می‌شوند (بخشی‌زاده، همانجا؛ حمیدی، 305؛ نیز نک‍ : بیگدلی، 516).
بسیاری از اماکن مقدس و مذهبی، به‌ویژه آنهایی که دارای سند و یا مدرک معتبر نیستند، پس از خوابهای افراد و تعبیر آنها ساختـه شده‌اند (برای نمـونه، نک‍ : بـاستانی، 246- 248؛ مـکری، 139؛ آلمانی، 184)؛ برای نمونه، روایت شده که چاه زمزم پس از خواب عبدالمطلب حفر شده است (حمدالله، 4).

تعبیر خواب در ادبیات

مبحث خواب و تعبیر آن از مباحث پرتکرار، هم در ادبیات رسمی (خاقانی، 372، 624؛ سنایی، دیوان، 80؛ مولوی، کلیات ... ، 1 / 940، مثنوی، دفتر 2 / 47، 5 / 98؛ حافظ، 650) و هم در ادبیات مردمی (ابوطاهر، 142) است، به‌ویژه داستان یوسف (ع) (عطار، 67). موضوع تعبیر خواب و بسیاری از تعابیر پرتکرار در میان مردم ضرب‌المثل شده‌اند (ذوالفقاری، 1 / 368، 912؛ دهگان، 381).
بسیاری از خوابها که در میان «اوسنه» (افسانه)‌ها آمده‌اند، دارای وجهی تمثیلی و نمادین‌اند و تعبیر خواب درحقیقت بازگشت به اصل همان نشانها و نمادها و تمثیلها ست. گاهی نیز در تعبیر آنها افزون‌بر زمینۀ پیشگویانه و گذار به آینده، جنبه‌های هشدار و پرهیز نیز دیده می‌شود و راه درست را از نادرست به خواب‌بین نشان می‌دهد.

آثار عربی

از منظر بسیاری از پژوهشگران، بسیاری از خواب‌نامه‌های کهن عربی به‌واقع افسانه‌ها و آداب‌و‌رسوم ایرانی و غیر‌ایرانی را منعکس می‌سازند و مؤلفان این دست خواب‌نامه‌ها با ترجمۀ این افسانه‌ها و آداب، آنها را به هم آمیخته‌اند (نک‍ : میرویچ، 110).
در کتابهای تاریخ و دائرة‌المعارف‌گونه‌ها همچون بحر‌ الفوائد، صبح الاعشى، العبر، مفتاح السعادة، نفائس الفنون و یواقیت العلوم معمولاً فصلی به خواب و خواب‌گزاری اختصاص دارد. در عجایب‌نامه‌ها و سیاست‌نامه‌ها و متون اخلاقی، مکرر به خوابهای معروف و نام معبّران مشهور اشاره شده است (نک‍ : افشار، 6، 7). ابن‌ندیم در الفهرست از کتابهای ارطامیدورس، النوم و الیقظۀ فرفوریوس، الانذارات النومیۀ ابوسلیمان منطقی، کتاب ابراهیم بن بکوس و تعبیر‌الرؤیاهای ابن‌سیرین، کرمانی، فیریانی و ابن‌قتیبه نام می‌برد (ص 378). حبیش تفلیسی (د پس از 558 ق / 1163 م) در مقدمۀ کتاب خود، به حدود 20 اثر به‌عنوان منابع خود اشاره می‌کند که در این میان، بر اقوال 6 تن توجه ویژه دارد (ص 4).
حاجی‌خلیفه چندین اثر در تعبیر خواب معرفی می‌کند که در این میان، آثار یونانی افلاطون و جالینوس نیز به چشم می‌خورند (1 / 416-417). بسیاری از این کتابها برای امیران و پادشاهان نوشته شده‌اند، مانند کتاب تعبیر ابوسهل مسیحی برای مأمون بن محمد خوارزمشاه، و کامل التعبیر حبیش به نام قزل‌ارسلان سلجوقی (نک‍ : افشار، 8). برای نمونه، شماری از مشهورترین خواب‌نامه‌ها عبارت‌اند از: تفسیر الاحلام الکبیر، منسوب به ابن‌سیرین (نک‍ : فخرالدین، 217)؛ کتاب تعبیر الرؤیا اثر ارطامیدورس افسسی، که حنین بن اسحاق آن را از یونانی به عربی ترجمه کرده است؛ تعبیر الرؤیا اثر ابن‌قتیبۀ دینوری؛ تعطیر الانام فی تعبیر المنام اثر عبدالغنی نابلسی، که خلاصه‌ای است از آثار قدما همچون ابن‌سیرین و ابن‌شاهین؛ و جامع تفاسیر الاحلام اثر ابوبکر احسایی.

آثار فارسی

خواب‌گزاری، متنی قدیمی براساس نسخه‌ای یگانه (نک‍ : افشار، سراسر مقدمه)؛ کامل التعبیر، اثر حبیش تفلیسی، مجموعه‌ای از سخنان دانیال نبی، امام جعفر صادق (ع)، محمد بن سیرین، ابراهیم کرمانی، جابر مغربی و اسماعیل بن اشعث. این کتاب که براساس حروف معجم بوده و به ترکی نیز ترجمه شده، مورد توجه عام و خاص بوده است؛ و التحبیر فی علم التعبیر، از فخر‌الدین رازی.
همچنین سنایی تعبیر چندین گونه خواب و رؤیای شگفت را در حدیقة الحقیقة به نظم کشیده است (ص 120-125). مولانا یحیى سیبک (د 852 ق / 1448 م) نیز رسالۀ‌ منظومی در تعبیر خواب داشته است (نک‍ : خواندمیر، 4 / 15).

مآخذ

آلمانی، هانری رنه د.، از خراسان تا بختیاری (سفرنامه)، ترجمۀ علی‌محمد فره‌وشی، تهران، 1335 ش؛ آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمد دبیر‌سیاقی، تهران، 1335 ش؛ ابن‌بزاز، توکل، صفوة الصفا، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، اردبیل، 1373 ش؛ ابن‌بطوطه، رحلة، بیروت، 1379 ق / 1960 م؛ ابن‌خلدون، مقدمة، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبرى، بیروت، دار صادر؛ ابن‌سینا، دانشنامۀ علایی، طبیعیات، به کوشش محمد مشکوٰة، تهران، 1331 ش؛ ابن‌ندیم، الفهرست؛ ابوطاهر طرسوسی، داراب‌نامه، به کوشش ذبیح‌الله صفا، تهران، 1344 ش؛ ارداویراف‌نامه، به کوشش فیلیپ ژینیو، ترجمۀ ژاله آموزگار، تهران، 1372 ش؛ استرابادی، محمدمهدی، جهانگشای نادری، به کوشش عبدالله انوار، تهران، 1341 ش؛ اسدیان خرم‌آبادی، محمد و دیگران، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، تهران، 1358 ش؛ افشار، ایرج، مقدمه بر خواب‌گزاری، به کوشش همو، تهران، 1346 ش؛ الفینستون، مونت استوارت، افغانان، ترجمۀ محمدآصف فکرت، مشهد، 1376 ش؛ امیری خوانساری، هوشنگ، فرهنگ باستانی خوانسار، تهران، 1381 ش؛ انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، 1381 ش؛ باستانی پاریزی، محمد‌ابراهیم، خاتون هفت‌قلعه، تهران، 1363 ش؛ بخشی‌زادۀ آلیانی، اسماعیل، سیری در زندگی تالشها، تهران، 1391 ش؛ بذرافکن، جلال، فرهنگ مردم داریون، شیـراز، 1389 ش؛ بـراون، ادوارد، یـک سال در میـان ایـرانیـان، ترجمـۀ ذبیـح‌الله منصوری، تهران، کانون معرفت؛ بهمن‌بیگی، محمد، عرف و عادت در عشایر فارس، تهران، 1324 ش؛ بیژن، اسدالله، سیر تمدن و تربیت در ایران باستان، تهران، 1350 ش؛ بیگدلی، محمدرضا، ترکمنهای ایران، تهران، 1369 ش؛ بیهقی، تاریخ؛ بیهقی، ابراهیم، المحاسن و المساوی، بیروت، 1380 ق / 1960 م؛ تاورنیه، ژان باتیست، سفرنامه، ترجمۀ حمید ارباب شیرانی، تهران، 1383 ش؛ ثعالبی، عبدالملک، ثمار القلوب، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دارالمعارف؛ ثواقب، جهانبخش، دریاچۀ پریشان و فرهنگ منطقۀ فامور، شیراز، 1386 ش؛ جامی، عبدالرحمان، هفت‌اورنگ، به کوشش اعلاخان افصح‌زاد و حسین احمد تربیت، تهران، 1378 ش؛ حاجی‌خلیفه، کشف؛ حافظ، دیوان، به کوشش محمدرضا جلالی نائینی و نذیر احمد، تهران، 1367 ش؛ حبیش تفلیسی، کامل التعبیر، تهران، 1326 ش؛ حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به کوشش لسترنج، لیدن، 1331 ق / 1913 م؛ حمیدی، علی‌اکبر و دیگران، مردم‌نگاری الموت، تهران، 1384 ش؛ خاقانی، دیوان، به کوشش ضیاء‌الدین سجادی، تهران، 1382 ش؛ خدیش، حسین، فرهنگ مردم شیراز، شیراز، 1385 ش؛ خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1362 ش؛ دهگان، بهمن، فرهنگ جامع ضرب‌المثلهای فارسی، تهران، 1383 ش؛ ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثلهای فارسی، تهران، 1388 ش؛ رضایی، جمال، بیرجند‌نامه، به کوشش محمود رفیعی، تهران، 1381 ش؛ رضی، هاشم، دانشنامۀ ایران باستان، تهران، 1381 ش؛ زرین‌کوب، عبدالحسین، یادداشتها و اندیشه‌ها، به کوشش عنایت‌الله مجیدی، تهران، 1351 ش؛ سالاری، عبدالله، فرهنگ مردم کوهپایۀ ساوه، تهران، 1377 ش؛ سعیدی، سهراب، فرهنگ مردم میناب، تهران، 1386 ش؛ سنایی، حدیقة الحقیقة، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، 1368 ش؛ همو، دیوان، به کوشش پرویز بابایی، تهران، 1375 ش؛ شادابی، سعید، فرهنگ مردم لرستان، خرم‌آباد، 1377 ش؛ شامبیاتی، داریوش، فرهنگ لغات و ترکیبات شاهنامه، تهران، 1375 ش؛ شاه طهماسب صفوی، تذکره، به کوشش عبدالشکور، برلین، 1343 ق؛ شکور‌زاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، 1363 ش؛ شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، 1383 ش؛ شهمردان بن ابی‌الخیر، نزهت‌نامۀ علایی، به کوشش فرهنگ جهان‌پور، تهران، 1362 ش؛ طباطبایی اردکانی، محمود، فرهنگ عامۀ اردکان، تهران، 1381 ش؛ طبری، تاریخ؛ عسکری‌عالم، علی‌مردان، فرهنگ عامۀ لرستان، خرم‌آباد، 1387 ش؛ عسگری، نصرالله، فرهنگ مردم الموت، قزوین، 1391 ش؛ عطار نیشابوری، فریدالدین، منطق الطیر، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران، 1968 م؛ عقیلی، حاجی بن نظام، آثار الوزراء، به کوشش جلال‌الدین محدث ارموی، تهران، 1337 ش؛ عهد عتیق؛ فخرالدین صفی، علی، لطائف الطوائف، به کوشش احمد گلچین‌معانی، تهران، 1336 ش؛ فردوسی، شاهنامه، به کوشش مهری بهفر، تهران، 1380 ش؛ فروید، زیگموند، رؤیا، ترجمۀ محمد حجازی، تهران، صفی‌علی‌شاه؛ فقیری، ابوالقاسم، ترانه‌های محلی، شیراز، 1342 ش؛ فهد، توفیق، «تعبیر خواب در اسلام»، اسطوره در جهان عرب و اسلام، ترجمۀ جلال ستاری، تهران، 1384 ش؛ قرآن کریم؛ قرطبی، محمد، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، 1405 ق / 1985 م؛ قشیری، عبدالکریم، رسالۀ قشیریه، ترجمۀ کهن فارسی، به کوشش بدیع‌الزمان فروزانفر، تهران، 1361 ش؛ کارنامۀ اردشیر بابکان، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران، 1369 ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ مرزبان ‌بن رستم، مرزبان‌نامه، ترجمۀ سعد‌الدین وراوینی، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، 1327 ق / 1909 م؛ مشکور، محمدجواد، تاریخ اجتماعی ایران در عهد باستان، تهران، 1347 ش؛ مکری، محمد، «خوابهای باطنی و گزارش آن نزد کردان اهل حق ایران»، ترجمۀ جلال ستاری، نامۀ علوم اجتماعی، تهران، 1347 ش، دورۀ 1، شم‍ 2؛ مولوی، کلیات شمس تبریزی، به کوشش توفیق هاشم‌پور سبحانی، تهران، 1380 ش؛ همو، مثنوی معنوی، به کوشش محمد استعلامی، تهران، 1369- 1370 ش؛ میرویچ، اوا، «خواب‌گزاری در ایران»، ترجمۀ جلال ستاری، نامۀ علوم اجتماعی، تهران، 1347 ش، دورۀ 1، شم‍ 1؛ ناصر خسرو، سفرنامه، به کوشش محمد دبیر‌سیاقی، تهران، 1354 ش؛ نظامی گنجوی، خسرو و شیرین، به کوشش حسین پژمان بختیاری، تهران، 1370 ش؛ نوروزنامه، منسوب به عمر خیام، به کوشش علی حصوری، تهـران، 1357 ش؛ واجد ‌علی خـان، مطلع العلـوم، لکهنـو، 1902 م؛ واله، محمدیوسف، خلد برین، به کوشش هاشم محدث، تهران، 1372 ش؛ هرودت، تواریخ، ترجمۀ غلامعلی وحید مازندرانی، تهران، 1356 ش؛ همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، مشهد، 1371 ش؛ نیز:

Chardin, J., Voyages en Perse, Paris, 1811; Massé, H., Croyances et coutumes persanes, Paris, 1938.

مریم صادقی

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: