خفاجه، بنی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 29 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/240780/خفاجه،-بنی
پنج شنبه 28 فروردین 1404
چاپ شده
22
خَفاجه، بَنی، از تیرههای قبیلۀ عقیل بن کعب، منسوب به معاویة بن عمرو، معروف به خفاجه، نیای این تیره (ابناثیر، اللباب، 1 / 454-455؛ قس: سمعانی، 5 / 170). بنیخفاجه که در اوایل دورۀ اسلامی در نواحی جنوب شرقی مدینه، تهامه و حدود رصافۀ شام میزیستند (ابوعبید، 3 / 736؛ یاقوت، 1 / 278، 513، 2 / 295-296، 3 / 47، 165؛ سویدی، 175؛ طباخ، 1 / 125)، بعدها پراکندگی بیشتری یافتند و دستهای از آنان در عراق، بهویژه در کوفه، و گروهی در حلب و حمص هم سکنا گرفتند (سمعانی، همانجا؛ ابن عدیم، 1 / 256، 277؛ قلقشندی، صبح ... ، 1 / 343، نهایة ... ، 230؛ تاج ... ، ذیل خفج). از اواخر قرن 4 ق / 10 م که بر اثر ضعف آل بویه و شورشها و رقابتهای امرا در بینالنهرین و بهخصوص فعالیتهای داعیان فاطمی احوال منطقه دستخوش تحولات پیدرپی بود، امرا و خاندانهای رقیب و مدعی حکومت از قدرت سران بانفوذ قبایل عرب بینالنهرین هم در کشمکشها سود میبردند و افزون بر آن، بعضی از این سران مانند رهبران بنیعقیل، بنیخفاجه و بنیاسد خود دعوی حکومت داشتند، چنانکه در 391 ق / 1001 م همراه بویهیان با بنیعقیل جنگیدند (ابناثیر، الکامل، 9 / 170-171) و دو سال بعد در کشمکش میان بعضی از امرای آل بویه هم دخالت کردند (همان، 9 / 174). در 402 ق / 1011 م، امیر آنها، سلطان بنیثمال در انبار بر ضد حاکمان بغداد دست به شورش زد، ولی سرکوب شد (همان، 9 / 235). در همان سال بنیخفاجه کاروان حاجیان را غارت کردند (ابن جوزی، 15 / 90-91؛ ابناثیر، همان، 9 / 236؛ ابنکثیر، 12 / 347- 348) و در 404 ق کوفه را مورد هجوم و غارت قرار دادند و به دنبال آن از لشکری که فخرالملک بویهی فرستاده بود، شکست خوردند. سلطان گریخت، ولی برادرش محمد بن ثمال و تنی چند از سران خفاجه اسیر شدند (ابناثیر، همان، 9 / 245؛ ابنکثیر، 12 / 352). در 411 ق / 1020 م، در نبرد میان قرواش بن مقلد عقیلی و بویهیان بغداد، بنیخفاجه به حمایت از عقیلیان برخاستند و از قرواش حمایت نمودند (ابناثیر، همان، 9 / 322)؛ ولی در 417 ق / 1026 م نیز منیع بن حسان، امیر بنیخفاجه، سپاه بغداد را در مقابل قرواش یاری رساند و او را از انبار بیرون راند (همان، 9 / 352)، سپس جامعین را کـه در دست دبیس بن مزیـد اسدی بود، غارت کرد و آنگاه انبار، قلمرو قرواش عقیلی را به تاراج داد (همان، 9 / 354). در 426 ق / 1035 م، سران بنیخفاجه دچار اختلاف شدند. حسن بن ابی البرکات بن ثمال، عموی خود علی بن ثمال، امیر خفاجه را کشت و به جای او نشست و اندکی بعد کوفه را غارت کرد (همان، 9 / 444). در 428 ق / 1037 م بنیخفاجه همراه بساسیری به جلالالدوله ابوطاهر بن بهاءالدوله (حک 383-435 ق / 993-1044 م) پیوست و شورش بارسطغان را فرو نشاند (همان، 9 / 453-454). در ماجرای بساسیری و تبدیل خطبه در بغداد از نام خلیفۀ عباسی به فرمانروای فاطمی و دعوت القائم از طغرل سلجوقی در 451 ق / 1059 م، بنیخفاجه به سلجوقیان پیوستند (ابنجوزی، 16 / 52). اینان به روزگار سلطنت طغرل و الب ارسلان که احوال عراق آرام گرفته، و رقیبان و ماجراجویان سیاسی و نظامی دم فروکشیده بودند، فعالیتی چشمگیر نداشتند و ظاهراً آرام میزیستند. اما پس از مرگ سلطان ملکشاه در 485 ق / 1092 م، حاجیان بغداد را که از کوفه میگذشتند، غارت کردند، ولی خود مورد هجوم لشکر بغداد قرارگرفتند و تارومار شدند (ابن جوزی، 16 / 301؛ ابن اثیر، همان، 10 / 217). در 489 ق قلمرو صدقة بن منصور مزیدی را غارت کردند. صدقه بیدرنگ سپاهی به جنگ فرستاد و کشتاری بزرگ از بنیخفاجه به راه انداخت (همان، 10 / 260؛ ابنکثیر، 11 / 152-153). با اینهمه، دو سال بعد، صدقه بنیخفاجه را در نبرد با بنیعباده، از تیرههای بنیعقیل یاری داد (ابن اثیر، همان، 10 / 400-401). این دوستی دیری نپایید و چون بنیخفاجه همچنان به غارت دست میزدند، صدقه لشکر بر سر آنان فرستاد. بنیخفاجه پس از شکستی سخت در نواحی بصره پراکنده شدند و از این زمان از قدرت و نفوذشان به شدت کاسته شد (همان، 10 / 421؛ ابنکثیر، 11 / 167؛ ابن جبیر، 211؛ ابن بطوطه، 1 / 238)؛ اما مدتی پس از این ماجراها، در 556 ق / 1161 م، باز دست به یورش وسیع زدند و اطراف کوفه و حله را به غارت دادند. با اینهمه، از بیم مقابله با لشکر بغداد، عفو خواستند و بخشیده شدند (ابنکثیر، 11 / 244؛ ابنخلدون، 3 / 646). در سالهای بعد هم بنیخفاجه گاهوبیگاه به غارت حجاج و تاراج برخی روستاها و شهرهای عراق میپرداختند و این اقدامات همواره با مقابله از سوی دستگاه خلافت مواجه میشد (نک : ابنجوزی، 18 / 176، 223، 227؛ ابنکثیر، 11 / 254). در منابع به عنوان آخرین نقش بنیخفاجه در حوادث مهم تاریخی آمده است که پس از فتح بغداد به دست هلاگوخان در 656 ق / 1258 م و برانداختن عباسیان بغداد (نک : قلقشندی، مآثر ... ، 2 / 89-92؛ ابن تغری بردی، 7 / 48-51)، احمد بن حسن عباسی به حسین بن فلاح، امیر خفاجه پناه برد و نزدیک دو سال نزد او مخفی ماند و پس از آن به دمشق رفت و از سوی بیبرس، سلطان مملوک مصر، در 661 ق / 1263 م، به عنوان دومین خلیفۀ عباسی مصر و با لقب الحاکم بامرالله به خلافت نشست (نک : قلقشندی، همان، 2 / 116-117؛ مقریزی، 1 / 547- 548؛ سیوطی، 478- 479؛ ابنحجر، 1 / 137؛ ابن تغری بردی، 7 / 117- 118؛ ابنسباط، 404-405؛ نیز زامباور، 4؛ مطوی، 193). از بنیخفاجه 11 تیره منشعب شده است که عبارتاند از: بنی معاویه، بنی کعب ذی النویره، بنی اقرع، بنی کعب اصغر، بنی عامر، بنی مالک، بنی هیثم، بنی وازع، بنی عمرو، بنی حزن، و بنی خالد (نویری، 2 / 340-341). از شخصیتهای مشهور این قبیله هم میتوان به توبة بن حمیر خفاجی (د 75 ق / 694 م) شاعر اشاره کرد (نک : ابوالفرج، 11 / 210؛ ابندرید، 299).
ابناثیر، الکامل؛ همو، اللباب، بغداد، مکتبة المثنى؛ ابن بطوطه، رحلة، به کوشش علی منتصر کتانی، مؤسسة الرساله، 1405 ق؛ ابن تغری بردی، النجوم؛ ابنجبیر، محمد، رحلة، لیدن، 1907 م؛ ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفى عبدالقادر عطا، بیروت، 1412 ق؛ ابنحجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنة، حیدرآباد دکن، 1392 ق / 1972 م ؛ ابن حزم، علی، جمهرة انساب العرب، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ ابنخلدون، العبر، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، 1401 ق / 1981 م؛ ابندرید، محمد، الاشتقاق، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، بغداد، 1378 ق / 1958 م؛ ابنسباط، حمزه، تاریخ، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، طرابلس، 1413 ق / 1993 م؛ ابنعدیم، عمر، زبدة الحلب من تاریخ حلب، به کوشش سامی دهان، دمشق، 1954 م؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، بیروت، 1977 م؛ ابوعبید بکری، عبدالله، معجم ما استعجم، به کوشش مصطفى سقا، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، به کوشش سمیر جابر، بیروت، 1415 ق / 1995 م؛ تاج العروس؛ زامباور، معجم الانساب و الاسرات الحاکمة، ترجمۀ زکی محمدحسن بک و حسن احمد محمود، بیروت، 1400 ق / 1980 م؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالرحمان بن یحیى معلمی، حیدرآباد دکن، 1385 ق / 1966 م؛ سویدی، محمدامین، شبائک الذهب فی معرفة قبایل العرب، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، کراچی، نورمحمد؛ طباخ، محمد راغب، اعلام النبلاء، به کوشش محمد کمال، حلب، 1408 ق / 1988 م؛ قلقشندی، احمد، صبح الاعشى، قاهره، 821 ق / 1418 م؛ همو، مآثر الانافة، به کوشش عبدالستار احمد فراج، بیروت، عالم الکتب؛ همو، نهایة الارب، بیروت، 1405 ق / 1984 م؛ مطوی، محمد عروسی، السلطنة الحفصیة، بیروت، 1406 ق / 1986 م؛ مقریزی، احمد، السلوک، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، 1418 ق / 1997 م؛ نویری، احمد، نهایة الارب، قاهره، مؤسسة المصریة العامه؛ یاقوت، معجم البلدان، بیروت، دار الکتاب العربی.
عبدالحمید مرادی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید