خطیب تبریزی، ابو عبدالله
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 22 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/240778/خطیب-تبریزی،-ابو-عبدالله
چهارشنبه 22 اسفند 1403
چاپ شده
22
خَطيبِ تَبْريزی، ابوعبدالله محمد بن عبدالله عمری (زنده در 737 ق / 1337 م)، از محدثان مشهور اهل سنت. منابع معتبر لقب وی را ولیالدين ضبط کردهاند (مثلاً طيبی، 1 / 368؛ ابنحجر، 1 / 57)، جز بروکلمان که شمسالدين آورده است (GAL, II / 249; GAL, S, II / 262). تنها تاريخ معلوم دربارۀ زندگی وی، ثبت موجود در پايان شماری از نسخههای خطی کتاب مشکاة المصابيح است که حکايت از پايان تأليف در آخر رمضان 737 ق / 2 مۀ 1337 م دارد ( آلوارت، II / 119؛ درنبورگ، III / 110؛ ششن، 1 / 225)، ولی آربری (V / 124)، و به تبع او زرکلی (6 / 234)، وفات وی را بدون ذکر مستندی خاص در 741 ق / 1340 م گفتهاند. تا به حال شرح حال روشنی از خطيب تبريزی به دست نيامده است و دربارۀ مراحل زندگی و تحصيلات او اطلاعات روشنی در اختيار نيست. بر اساس مقدمۀ طيبی (د 743 ق / 1342 م) بر کتاب الکاشف، آشکار است که طيبی و خطيب دوستی نزديکی با هم داشتهاند؛ خطيب مشکاة را به توصيۀ طيبی نوشته و طيبی بر نوشتۀ او شرحی نگاشته است (1 / 368)، اما بروکلمان ظاهراً با عنایت به این عبارت از استادی طيبی نسبت به خطيب سخن گفته است (GAL, S، همانجا). دانستههای ما دربارۀ شاگردان خطيب، از خلال اسانيد تداول کتاب او ست؛ بر همين اساس میدانيم که دستکم 5 تن مشکاة را مستقيماً از او روايت کردهاند: امامالدين علی بن مبارکشاه صديقی (قاری، مرقاة ... ، 1 / 41؛ شوکانی، 96؛ بصری، 57؛ فلانی، 28؛ بديری، 64) عالم ساوجیِ مهاجر به تبريز و بعد سرزمينهای غربی (سخاوی، 4 / 181، 5 / 86)؛ صدرالدين احمد بن نصرالله قزوينی (رودانی، 408؛ بديری، همانجا؛ سندی، 465؛ قس: بصری، 56)؛ جمالالدين حسين اخلاطی (ابنحجر، 1 / 59؛ سندی، 466)؛ تقیالدين ابوالفتح محمد بن محمد ابنهمام (همو، 465) عالم عسقلانیالاصل ساکن مصر (ابنرافع، 1 / 487)؛ و شمسالدين قرشی / مقدسی (ابنحجر، همانجا؛ سندی، 466) که قابل تطبيق با افراد مختلف است.میدانيم که پس از حملۀ مغول بسياری از عالمان ايرانی بار سفر بستند و به سرزمينهای غربیتر ــ که هنوز محافل علمی در آنها رونق داشت ــ هجرت کردند؛ بنابراين کاملاً انتظار میرود که خطيب تبريزی ايران را ترک گفته و چندی را در جايی دور از آشوب مانند مصر گذرانده باشد. اطلاعی که تنها در منابع متأخر ديده میشود، اين است که وی لقب «خطيبالفخرية» هم داشته است (بغدادی، 2 / 156) و اين ظاهراً بدان معنا ست که منصب خطابت وی در مدرسۀ فخريۀ قاهره بوده است (نک : مقريزی، 4 / 207). شايد برخی از عالمان مصریِ ملقب به «ابن خطيبالفخرية» از نوادگان همو باشند. از خلال اندک ستايشها میتوان نکاتی را دربارۀ دانش خطيب استخراج کرد: ابنحجر بيشتر او را خطيبی فاضل میدانسته (1 / 57) تا محدث؛ ملا علی قاری او را آشکارکنندۀ دقايق معرفی کرده (همان، 1 / 39)؛ و دوستش طيبی، او را در شمار اوليا و زهاد جای داده است (همانجا). شايد بتوان نتيجه گرفت او بيش از هر چيز، يک خطيب زاهدپيشه و صوفیمشرب بوده است. با وجود ناشناختهبودن زندگیِ خطيب، کتابی از او با عنوان مشکاة المصابيح نامی ماندگار و اثری پرنفوذ از خود بر جای نهاده است. مبنای مؤلف در اين اثر، کتاب مصابيح السنة از حسين بن مسعود بغوی (د 516 ق / 1122 م) است که جمعی ميان احاديث اهل سنت عمدتاً از کتب سته بود، اما وجود کاستیهايی بهخصوص در ذکر منبع احاديث موجب شد تا خطيب به تأليف مشکاة همت گمارد. وی افزون بر مشخص نمودن منابع احاديث که در منبع اصلی به کلی مفقود بود، در مواضعی مرويات بغوی را تدقيق و گاه اعتبارسنجی کرده است. همچنين قصد استدراک نيز داشته و در هر فصل بخشی را به احاديثی اختصاص داده که در مصابيح از قلم افتاده است (1 / 4-7)؛ در نتيجه در هر بخش از کتاب، فصل اول و دوم متناظر با فصل صحاح و حسان بغوی، و فصل سوم افزودۀ خطيب تبريزی است. همين تکملهها موجب شده است تا برخی آن را جامعترين کتاب تا عصر خود در احاديث نبوی بينگارند (مثلاً قاری، مرقاة، همانجا). مؤلفی ناشناس با افزودن فصل چهارمی بر کتاب مشکاة، احاديثی برگرفته از 7 منبع ديگر را استدراک کرده است (حاجیخليفه، 2 / 1699). با وجود آنکه برخی مشکاة را مختصر مصابيح شمردهاند (مثلاً ششن، 1 / 225)، تهذيب انجامشده در کتاب بغوی (نک : طيبی، 1 / 368)، بيشتر از سنخ ويرايش و نه تلخيص است؛ کافی است بدانيم شمار کل احاديث در مصابيح 931‘4 و در مشکاة 285‘6 است.جامعيت و آسانياب بودن احاديث در اين کتاب، موجب شد تا بهزودی به يک دستنامه در حديث تبديل شود و در طی سدههای متمادی تا امروز اين جايگاه را برای خود نگاه دارد. همانگونه که گلدسيهر نيز توجه کرده، مخاطبان اين اثر نه عامۀ مردم و متخصصان حديث، بلکه عالمانی با سطح دانش ميانه بودهاند (نک : II / 271). از اين اثر نه تنها انبوهی نسخۀ خطی موجود است، بلکه وجود چاپهای متعدد در روسيه مانند سنپترزبورگ (1898- 1899 م) و چاپ قازان (1909 م)؛ در هند مانند بمبئی (1295 ق)، دهلی (1307 ق) و کلکته (1319 ق)؛ در مصر مانند قاهره (1309 ق)؛ و دو چاپ تحقيقی به کوشش محمد ناصرالدين البانی (دمشق، 1381 ق / 1961 م) و به کوشش سعيد محمد لحام (بيروت، 1411 ق / 1991 م)، حکايت از اهميت آن دارد. نزد شيعه نيز در سدههای اخير، اين کتاب به مثابۀ يکی از کتب مهم اهل سنت شناخته بوده و استناد به آن در مقام احتجاج مکرر ديده میشود. بهعنوان نمونه محمد معصوم بن محمد صالح دماوندی، در کتاب محبوب المؤمنين فی کيفية حب الائمة الطاهرين (ع)، به انتخاب احاديثی از مشکاة و برخی کتب ديگر از جوامع حديثی اهل سنت پرداخت (کنتوری، 493) و ميرزا محمد کشميری دهلوی، در کتاب المنتخبات من الکتب الکثيرة لاهل السنة، يکی از منابع اصلیاش شرح مشکاة از عبدالحق دهلوی بود (آقابزرگ، 22 / 365). سيد محمد يمنی زيدی نيز در رسالۀ مشکاة النحو خود، ظاهراً با الهامگيری از رابطه ميان مشکاة المصابيح و مصابيح السنة، در باببندی کتاب از «مشکاة» به جای بخش و از «مصباح» به جای فصل استفاده کرده است (سراسر کتاب). بر مشکاة توسط شماری از عالمان شرح و تعليق نوشته شده است، ازجمله: 1. شرفالدين حسين بن عبدالله طيبی (د 743 ق)، الکاشف عن حقائق السنن، چ به کوشش عبدالحميد هنداوی، مکه / رياض، 1417 ق / 1997 م، 12 ج؛ ملا محمدباقر مجلسی در حد گستردهای از اين شرح در آثارش بهره جسته (بحار ... ، 18 / 145، 21 / 382، جم ، مرآة، 3 / 232، 9 / 52، جم ، ملاذ ... ، 2 / 194، 4 / 101، جم ) و عالمان ديگر امامی چون سيد عليخان مدنی معاصر وی (2 / 247، 4 / 30، جم ) نيز بدان توجه داشتهاند (مثلاً وحيد، 4 / 344-345). 2. مير سيد شريف جرجانی (د 816 ق / 1413 م)، شرح يا حواشی (حاجیخليفه، همانجا) که نسخههای خطی آن در قاهره، پتنه و جز آن يافت میشود (GAL, I / 449). 3. عمادالدين عبدالعزيز بن محمد ابهری (د ح 895 ق / 1490 م)، منهاج المشکاة، که آن را برای امير عليشير نوايی (د 906 ق / 1500 م) نوشته بود (حاجیخليفه، همانجا؛ بغدادی، 1 / 582). 4. وجيهالدين ابن ديبع زبيدی يمنی (د 944 ق / 1537 م)، مصباح المشکاة (عيدروس، 1 / 198- 199؛ ابنعماد، 4 / 256). 5. احمد بن علی عمادی، حواشی، تأليف 959 ق، نسخۀ خطی در هامش متن اصلی در کتابخانۀ کوپريلی استانبول (ششن، 1 / 226). 6. شهابالدين ابنحجر هيتمی (د 974 ق / 1567 م)، شرح (يادکرد: قاری، شرح ... ، 581؛ ابنعماد، 4 / 371)، دارای نسخۀ خطی در دارالکتب مصر (GAL، همانجا؛ زرکلی، 1 / 234)؛ احتمال دارد عنوانش فتح الاله فی شرح المشکاة باشد (بغدادی، 1 / 146). 7. ملا علی قاری هروی (د 1014 ق / 1605 م)، مرقاة المفاتيح، که کوشش در جهت جمع حواشی و شروح پيشين است، چ قاهره، 1306 ق؛ نيز به کوشش جمال عيتانی، بيروت، 1422 ق / 2001 م، 12 ج. 8. عبدالحق دهلوی (د 1052 ق / 1643 م)، اشعة اللمعات، شرح فارسی، چ کلکته و چينسورا، 1251- 1259 ق، نولکشور، 1318 ق / 1900 م. 9. اکمل الدين يوسف بن ابراهيم شروانی (د 1134 ق) عالم حنفی دمشق، هدية الصبيح (بغدادی، 2 / 568). 10. صديق بن شريف، نجوم المشکاة، نسخۀ خطی پتنه (GAL، همانجا). 11. مظهرالدين حسين بن محمود زيدانی (د 1327 ق / 1909 م)، المفاتيح، نسخۀ خطی ظاهريۀ دمشق (کحاله، 59-60). 12. محمد ادريس کاندهلوی (د 1394 ق / 1974 م)، التعليق الصبيح، چ دمشق، 1354 ق، 4 ج. 13. عبيدالله رحمانی مبارکفوری (د 1414 ق / 1993 م)، مرعاة المفاتيح، چ اول به طور پراکنده در کراچی و هند، چ دوم، بنارس، الجامعة السلفية، 9 ج. ترجمههای مهم مشکاة اينها ست: ترجمه و شرح ناشناس به فارسی که در برخی کتابخانههای آلمان و هند نسخه دارد (GAL, I / 449)؛ ترجمۀ انگليسی توسط متيوز، چ کلکته، 1809 م؛ ترجمۀ انگليسی عبدالحميد صديقی، دهلی، 1980 م. برخی از عالمان همه به تخريج و مستنديابی احاديث کتاب پرداختهاند، ازجمله: 1. ابنحجر عسقلانی (د 852 ق)، هداية الرواة الى تخريج احاديث المصابيح و المشکاة، به کوشش محمد ناصرالدين البانی و علی بن حسن حلبی، دمام، 1422 ق / 2001 م؛ 2. سيد ابوالوزير احمد حسن، تنقيح الرواة فی تخريج احاديث المشکاة، چ ذيل متن، هند، بدون تاريخ (ازهريه، 1 / 564)؛ 3. محمد ناصرالدين البانی، که افزون بر حواشی بر چاپ يادشده، اثری متمم با عنوان مذکرة الاتمام الصريح لتحقيق احاديث مشکاة المصابيح دارد که به کوشش سامح بن جاد بن علی و رجایی بن محمد مصری مکی، قاهره، 1424 ق نشر يافته است.در خصوص تلخيص و گزينش میتوان اين موارد را برشمرد: تلخيص ناشناس از کتاب، نسخۀ خطی دفتر هند (GAL، همانجا)؛ ادعية نبوية مستخرج از مشکاة، نسخۀ خطی مرکز الملک الفيصل، رياض، شم ب 44612؛ ترجمۀ کتاب الصوم از مشکاة، توسط ابوالاعلى مودودی، چ لاهور، 1973 م.ديگر اثر شناخته از خطيب، نوشتهای رجالی با عنوان الاکمال فی اسماء الرجال است که در واقع ضميمهای در خصوص رجال مشکاة المصابيح به اصل کتاب است؛ اين اثر بارها و عموماً همراه با نسخههای مشکاة يا شروح آن به چاپ رسيده است؛ ازجمله: دهلی، 1300 ق؛ کلکته، 1319 ق؛ به کوشش البانی، دمشق، 1381 ق / 1961 م؛ به کوشش هنداوی همراه جلد اول از الکاشف طيبی.افزون بر آن در فهرس کتابخانۀ کوپريلی، نسخهای خطی با عنوان المجالس، ظاهراً مشتمل بر بياناتی در تفسير قرآن و شرح اشعار عربی (نسخۀ شم 209) به صاحب مشکاة نسبت داده شده است (نيز نک : GAL,S, II / 262) که انتساب آن با ترديد روبهرو ست؛ اين همان اثری است که بغدادی با عنوان مجالس فی التفسير و الموعظة، در کنار اثر ترديدآميز ديگری با نام غرة التأويل فی التفسير به خطيب نسبت داده است (2 / 156).
آقابزرگ، الذريعة؛ ابن حجر عسقلانی، احمد، هداية الرواة، به کوشش محمد ناصرالدين البانی و علی بن حسن حلبی، دمام، 1422 ق / 2001 م؛ ابنرافع، احمد، الوفيات، به کوشش عادل نويهض، بيروت، 1978 م؛ ابنعماد، عبدالحی، شذرات الذهب، بيروت، دارالکتب العلميه؛ ازهريه، فهرست؛ بديری، محمد، الجواهر الغوالی فی ذکر الاسانيد العوالی، نسخۀ خطی منتشرشده در المکتبة الشامله، نسخۀ 3.48؛ بصری، عبدالله، «الامـداد»، ضمـن رسائـل خمسة اسانيـد، حيدرآبـاد دکـن، 1328 ق / 1910 م؛ بغدادی، هديه؛ حاجی خليفه، کشف؛ خطيب بغدادی، احمد، مشکاة المصابيح، به کوشش محمد ناصرالدين البانی، دمشق، 1381 ق / 1961 م؛ رودانی، محمد، صلة الخلف، به کوشش محمد حجی، بيروت، 1408 ق / 1988 م؛ زرکلی، الاعلام؛ سخاوی، محمد، الضوء اللامع، قاهره، 1355 ق / 1936 م؛ سندی، محمد عابد، حصر الشارد، به کوشش خليل بن عثمان سبيعی، رياض، 1424 ق؛ ششن، رمضان و ديگران، فهرست مخطوطات مکتبة کوپريلی، استانبول، 1406 ق / 1986 م؛ شوکانی، محمد، «اتحاف الاکابر»، ضمن رسائل خمسة اسانيد (نک : هم ، بصری)؛ طيبی، حسين، الکاشف عن حقائق السنن، به کوشش عبدالحميد هنداوی، مکه / رياض، 1417 ق / 1997 م؛ علی خان مدنی، رياض السالکين، به کوشش محسن حسينی امينی، قم، 1415 ق؛ عيدروس، عبدالقادر، النور السافر، بيروت، 1405 ق / 1985 م؛ فلانی، صالح، «قطف الثمر»، ضمن رسائل خمسة اسانيد (نک : هم ، بصری)؛ قاری، ملا علی، شرح مسند ابیحنيفة، بيروت، دارالکتب العلميه؛ همو، مرقاة المفاتيح، به کوشش جمال عيتانی، بيروت، 1422 ق / 2002 م؛ کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفين، دمشق / بيروت، 1967 م؛ کنتوری، اعجاز حسين، کشف الحجب و الاستار، کلکته، 1330 ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت، 1403 ق / 1983 م؛ همو، مرآة العقول، به کوشش هاشم رسولی محلاتی، تهران، 1363 ش؛ همو، ملاذ الاخيار، به کوشش مهدی رجايی، قم، 1406 ق؛ مقريزی، احمد، المواعظ و الاعتبار، به کوشش خليل منصور، بيروت، 1418 ق؛ وحيد بهبهانی، محمدباقر، مصابيح الظلام، قم، 1424 ق؛ يمنی زيدی، محمد، «مشکاة النحو»، سه رساله، چ سنگی، تبريز، 1309 ق؛ نيز:
Ahlwardt ; Arberry, A. J., The Chester Beatty Library, a Handlist of the Arabic Manuscripts, Dublin, 1962; Derenbourg, H. et al., Les Manuscrits arabes de l’Escurial, Paris, 1928; GAL; GAL,S; Goldziher, I., Muhammedanische Studien, Halle, 1889. احمد پاکتچی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید