چیغ
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 18 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/240624/چیغ
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
3
چیغ، حصیری بافتهشده از نی یا ترکههای باریک درختان و گیاهان خودرو، مختص مناطق عشایری ایران.واژۀ چیغ (چیق / چِغ / چق) که ریشهای ترکی دارد، در فرهنگهای فارسی به معنای پردۀ حصیری است که از در خانه آویزان کنند (برهان ... ؛ لغتنامه ... ؛ نیز نک : دورفر، III / 130). این دستبافته در میان عشایر با نامهایی چون: «نیچیت» یا «چق» در ایل باصری و ایل پاپی (توکلی، 197؛ فیلبرگ، ایل ... ، 100)؛ «چق» در عشایر بچاقچی (بهنیا، 121)؛ «قامیش» در میان ترکمنها (شریعتزاده، 82)؛ «چیخ» در ایل قرهداغ (ارسباران) (شاهحسینی، 202)؛ و «چغ» یا «چِبِـخ» در عشایر شاهسون (حاجیابراهیم، 188) شناخته میشود. چیغ از نیهایی توخالی که در محل زندگی عشایر بهصورت خودرو میرویند (سیدصدر، 129) و یا از شاخههای نازک درختانی چون بید، گز و گیلاس ساخته، و با نخ ریسیدهشده از موی بز، پشم و در مواردی ریسمان، بافته میشود. اندازۀ چیغ اغلب به پهنای تقریبی 150 سانتیمتر ــ به درازای شاخهای نی یا ترکهای از درخت ــ و طول آن متناسب با نوع کاربردش، به اندازۀ تقریبی 5 / 2 تا 7 متر است (حسنبیگی، 194؛ سیدصدر، همانجا). عشایر کرد در بافت چیغ از ریسمانهای بههمبافتهشدۀ کرک شتر بهره میگیرند (فیلبرگ، سیاهچادر، 160). عشایر از چیغ برای حفاظت اطراف سیاهچادر از گردوخاک و باد، تهویۀ هوای درون چادر، و نیز تقسیم فضای داخلی آن به بخشهای جدا از یکدیگر استفاده میکنند (حسنبیگی، همانجا؛ نیز نک : دنبالۀ مقاله).
چیغ بر روی دو تختۀ افقی موازی هم بافته میشود که برابر طول نیها ست. شکاف میان این دو تخته محل قرارگرفتن نی است و هریک از این دو تخته روی دو پایۀ چوبی به ارتفاع تقریباً نصف قد انسان قرار میگیرد. قبل از شروع بافت، دو سر نخی را که برای بافت چیغ تهیه شده است، بهصورت جداگانه به دور دو سنگ یا گلولۀ چدنی که وزن زیادی دارد، میپیچند. میانۀ نخ را روی تختههای افقی میگذارند، بهگونهای که دو سر آن آویزان گردد و یکی از گلولهها در جلوِ تخته و دیگری در پشت تخته، یعنی در چپ و راست آن، قرار گیرد. تعداد این نخها ــ که گلولهها به دو سر آن بسته شده است ــ متناسب با نوع بافت و نیز میزان نقشی است که بر روی چیغها ایجاد میگردد. برای شروع بافت، اولین نی را بهطور افقی روی ردیف نخهایی میگذارند که روی تختههایی افقی قرار دارند. بافنده از یک سر شروع به بافتن میکند و گلوله را از قسمت جلو به عقب، و جفت آنها را از عقب به جلو میاندازد؛ این کار را ادامه میدهد تا تمامی گلولهها جایشان عوض شود و نی در میان نخها قرار گیرد. سپس نی دیگری را روی نی قبلی میگذارد و همین کار را تکرار میکند. بدین ترتیب، نیها یکی پس از دیگری روی هم قرار میگیرند و از شکاف میان دو تختۀ موازی، در کنار یکدیگر به شکل صفحهای بافتهشده آویخته میشود. این نوع بافت که وولف آن را تجیربافی نامیده است، سادهترین شیوۀ بافت چیغ است (ص 199). در میان برخی از عشایر، چیغبافی با اندکی تفصیل و با نقوش و بافتی ظریف انجام میشود؛ برای مثال، چیغهای بافتهشده در میان عشایر کرد ظرافت و زیبایی کمنظیری در نقشپردازی و بافت دارند، چنانکه کردها تمام طول نیها را با نخهای پشمی رنگین میپوشانند و همچنین با جابهجاکردن نخهای بافت، نقوش هندسی، انسانی و حیوانی خلق میکنند (گلاک، 270). عشایر قشقایی چیغ را که ترکیبی از نی و چوب باریک قهوهایرنگ درخت گز (برای دوام و زیبایی بیشتر) است، معمولاً بهصورت یکی در میان، 3تا 3تا، یا 3 و 5تایی با موی بز و با دوختی پرکار و منقوش، در طرحی لوزیشکل میبافند. آنها پیش از پایان بافت برای دوام بیشتر چیغ، در حدود 10-15 ردیف آخر، به جای نی از ترکههای چوب استفاده میکنند و در نهایت چیغ به چوب یا نی قطوری متصل میگردد. سراسر حاشیۀ طولی چیغ نیز با تکههایی از سیاهچادر، پارچه، یا نخ پشمی کنارهدوزی میشود. گاه برای زیبایی بیشتر، آویزهایی از پشم رنگی در نقاط مختلف چیغ نصب میکنند (کیانی، سیهچادرها، 96-97، کوچ ... ، 190-193؛ کسراییان، 130-131). در منطقۀ گیلانغرب، با نخهای رنگی نقوشی هندسی و تجریدی در سطح چیغ ایجاد میگردد (جزمی، 197، تصویر)؛ چنانکه چیغهای بافتهشده در عشایر ایل کلهر این منطقه از لحاظ شکل ظاهری و نقشپردازی به دو دسته تقسیم میشوند. دستۀ اول چیغ بلندی است که شامل 3 نوع است: 1. چیغ تَپَک، که با نقوش تجریدی و هندسی، گیاهی و جانوری بافته میشود و کل ترکهها متناسب با نوع نقوش با نخهای رنگی بهطور کامل پوشانده میشوند. از این نوع چیغ بیشتر در قسمت دیواخان (محل پذیرایی) سیاهچادر مخصوص میهمانان و اتاق پذیرایی عشایر استفاده میشود؛ 2. چیغ ساده، که ازلحاظ نقشپردازی و بافت بسیار سادهتر از تپک است؛ 3. چیغ ریقه، که بافت و نقوش آن تلفیقی از چیغ تپک و ساده است و از آن برای ورودی سیاهچادر و قسمت پذیرایی استفاده میشود (حاتمی، 78-82). دستۀ دوم چیغ کوله است که کوتاهتر از انواع دیگر چیغ است و نقوش سادۀ لوزیشکلِ موسوم به گل بر روی آن دیده میشود (همو، 83).
کوچنشینان شمال غربی ایران نیز برای تهیۀ چیغ، با نوارهای پشمی قهوهایرنگ به همراه نقش و نگارهای هندسی، نیها را به یکدیگر متصل میکنند (فیلبرگ، ایل، 100، 103، تصویر). نقوش چیغ در میان عشایر خمسه بیشتر شامل خطوط موازی، و در میان لرزبانها نقوش ضربدری و لوزی است (کیانی، همان، 191؛ گلاک، همانجا). اما سادهترین و بیآلایشترین نوع چیغ در میان عشایر، مختص ترکمنها و بختیاریها ست. چیغ ترکمنها بدون نقش بوده و نیها در فواصل معینی بهصورت عرضی و با دوختی ساده، در کنار یکدیگر بافته میشود (شریعتزاده، 92، تصویر، نیز 99). چیغ در میان بختیاریها نیز از نیای درشت و فاقد زیبایی ظاهری بافته میشود که تنها حفاظی برای سیاهچادر است (خسروی، ج 5، تصویر شم 59).ساختار و نوع برپایی سیاهچادرها که در میان برخی از عشایر با فاصلهای معین نسبت به زمین نصب میگردد، سبب شده است تا چیغ بهعنوان حفاظی در اطراف سیاهچادر استفاده شود که این کاربرد نیز دو گونه است: در گونۀ اول، چیغ یکی از اجزاء اصلی و ثابت چادر بهشمار میرود. برای مثال در میان شاهسونها و ترکمنها، چیغ نقش دیوار را برای چادر ایفا میکند، چنانکه شاهسونها پس از بستن چیغ به دور آلاچیق، روی چیغها را با نمدهایی میپوشانند (بهارناز، 23، 151-152؛ نیز نک : دنبالۀ مقاله). در گونۀ دوم، چیغ در میان عشایر قشقایی، بختیاریها، لرها و جز اینها حصاری است به دور چادر، که بهمنظور تهویۀ هوای درونی چادر یا جداسازی بخشهایی از چادر برای مصارف و کاربردهای روزمره یا نگهداری گله استفاده میشود، مانند کاربرد چیغ در سیاهچادرهای عشایر کرد بهعنوان پوششی برای چادر و نیز تقسیم فضای درونی چادر به بخشهای مختلف (فیلبرگ، سیاهچادر، 154-155؛ نیز نک : دنبالۀ مقاله). ازاینرو چیغ در چادرهایی که لبۀ آن مماس با سطح زمین نصب میگردد، کاربرد ندارد، مانند سیاهچادرهای عشایر کرد در شمال خراسان.زنان ایل شکاک با موی بز و ترکههای چوبِ درخت بید ــ که اندازۀ تقریبی قطر آنها 1-5 / 1، و درازای آنها 100-110 سانتیمتر است ــ چیغ میبافند و با نخهای پشمی رنگین، تزییناتی روی چیغ ایجاد میکنند. معمولاً برای پوشاندن 3 طرف سیاهچادر، حدود 24 متر چیغ استفاده میشود. چیغهای بافتهشده به میخهای چوبی (شیش) محکم بسته میشوند. این شیشها یک متر طول دارند و آنها را در یکمتری بیرون و درون چادر در زمین فرو میکنند (علینژاد، 114). در ایل شکاک، با چیغی به طول 4 متر بخشی را در فضای زنانۀ چادر ایجاد میکنند که به «اَمانچیتَک» معروف است و برای نگهداری شیر و پنیر و دیگر لبنیات استفاده میشود (همو، 116).ترکمنها نیز به دور طارم (اوی)، چیغ یا قامیشی به طول 80 / 7 متر و عرض 160 سانتیمتر میکشند. تکۀ سوم قامیش را که در پشت اوی قرار میگیرد، «گُت قامیش» مینامند که هنگام گرما میتوان آن را کنار زد تا جریان هوا به داخل چادر وارد شود (شریعتزاده، 82، 90؛ بیگدلی، ترکمنها ... ، 386؛ معطوفی، 3 / 2269). چیغ در میان عشایر قشقایی دو نوع است و کاربرد بسیاری دارد (بهمنبیگی، 69-70؛ نیز نک : درداری، 192). نوع اول ساده و بدون نقش است که 3-6 متر طول و 5 / 1 متر عرض دارد و در فصول سرد برای حفاظت و نگهداری برههای کوچک، در گوشهای از چادر یا پشت آن نصب میشود، بهنحویکه دو سر آن را به هم میرسانند و شکل کومهای به آن میدهند. همچنین برای خشککردن کشک، آن را روی دو عدد سهپایۀ چوبی قرار میدهند. نوع دوم آن هم به دور سیاهچادر، بهمنظور ممانعت از ورود سرما و گردوخاک و نیز تهویۀ هوا در تابستان کشیده میشود (کیانی، سیهچادرها، 96-97، کوچ، 190-191؛ کسراییان، 130-131).دورتادور آلاچیقهای عشایر شاهسون با چیغی از جنس نی پوشانده میشود و در نهایت روی آلاچیقها را با تکههای نمد میپوشانند و در مواقع لزوم نمدهای روی آلاچیق را کنار میزنند تا هوا از طریق چیغها به درون آلاچیق وارد شود. عشایر این منطقه اغلب مواد خوراکی و ذخیرۀ لبنی خود را سمت چپ در ورودی آلاچیق، جایی که با چِغ محصور شده، و به قول خودشان یخچال عشایر است، قرار میدهند تا خنک بماند (حاجیابراهیم، 188؛ بیگدلی، ایلسون ... ، 273؛ جانباللٰهی، 103). گاه از چیغهایی با ابعاد 1×3 متر که با تکهای نمد نیز روی آن را پوشاندهاند، برای در آلاچیق استفاده میکنند. عشایر این منطقه در دو طرف عرض چیغ، یک جفت طناب کوتاه حلقهدارِ بافتهشده از گیاهان خودرو میدوزند که چیلیک، آشیق، یا ایشکیل نام دارد و آن را محافظ خوبی در برابر چشمزخم میدانند؛ همچنین بهوسیلۀ این طنابها چیغ را به پایههای درِ ورودی متصل میکنند (اندروز، 132). لرها دورتادور دیوارۀ چادر را با چیغ که حدود 5 / 1 متر ارتفاع دارد و اغلب با موی بز بافته میشود، میپوشانند (صفینژاد، لرها ... ، 531-532؛ نیز نک : بُد، 145). همچنین عشایر لر برای پوشاندن دیوارۀ «کولا» (مسکن تابستانی ساختهشده با شاخ و برگ درختان) نیز از چیغ استفاده میکنند. آنها چیغ را به تیرکهای چوبی کوتاهی که دور سیاهچادر و کولا در زمین قرار داده شده است، میبندند و فواصل میان هر تکه چیغ را نیز با نخ یا ریسمانی به هم متصل میکنند (مُرتنسن، 85, 87-89). همچنین لرها از چیغ بهعنوان روانداز در فصل تابستان استفاده میکنند (همو، 85).ارتفاع چیغ تولیدشده در میان کوچنشینان شمال غربی ایران 120 سانتیمتر است که زنان در فصل زمستان آن را میبافند و اغلب در لبۀ آن حلقههای پشمینی میبافند تا چیغ را به ستونهای چوبی اطراف چادر متصل کنند. عرض چیغها با نیای ضخیم و نخی از موی بز یا پشم، و لبۀ طولی آن تنها با نخ کنارهدوزی میشود (فیلبرگ، ایل، 100، 103، تصویر). دختران عشایر ایل کلهر در این منطقه برای جهیزیهشان چیغهایی منقوش با رنگهای شاد میبافند (حاتمی، 77). حتى چیغ تازهعروسان نیز در این منطقه با طرحهای دلخواه عروس بافته میشود (همو، 78). چیغ به عنوان پوششی به دور سیاهچادر عشایر بچاقچی و بویراحمدی نیز به کار میرود (نک : بهنیا، 121؛ صفینژاد، عشایر ... ، 363-365).
اندروز، پیتر، «آلاچیق و کومه: چادرهای نمدی آذربایجان»، ترجمه و تلخیص صدیقه مصطفوی و ابراهیم سلیمانی، مردمشناسی و فرهنگ عامۀ ایران، تهران، 1356 ش، شم 3؛ بُد، ک. ا. دُ.، «سفرنامۀ لرستان»، دو سفرنامه دربارۀ لرستان، ترجمۀ سکندر اماناللٰهی بهاروند و لیلی بختیار، تهران، 1362 ش؛ برهان قاطع؛ بهارناز، محمدرضا، عشایر ایران، تهران، 1373 ش؛ بهمنبیگی، محمد، عرف و عادت در عشایر فارس، شیراز، 1324 ش؛ بهنیا، علاءالدین، بررسی مردمشناسی طایفۀ ارشلو از ایل بچاقچی، کرمان، مؤسسۀ کویر؛ بیگدلی، محمدرضا، ایلسون (شاهسون)های ایران، تهران، 1374 ش؛ همو، ترکمنهای ایران، تهران، 1369 ش؛ تـوکلی، غلامرضا، ایل بـاصری، از تُرناس تا لَهباز، تهران، 1379 ش؛ جانباللٰهی، محمدسعید، «گزارشی از سفر به ییلاقات عشایر ایلسون و ارسباران»، ذخایر انقلاب، تهران، 1370 ش، شم 15؛ جزمی، محمد و دیگران، هنرهای بومی در صنایع دستی باختران، تهران، 1363 ش؛ حاتمی، علی و مرتضى بیگی، «هنر چیقبافی عشایر ایل کلهر»، فرهنگ مردم ایران، تهران، 1392 ش، س 11، شم 35؛ حاجیابراهیم زرگر، اکبر، درآمدی بر شناخت معماری روستایی ایران، تهران، 1378 ش؛ حسنبیگی، م.، مروری بر صنایع دستی ایران، تهران، 1365 ش؛ خسروی، عبدالعلی، بختیاری در جلوهگاه فرهنگ، اصفهان، 1379 ش؛ دُرداری، نوروز، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایل بزرگ قشقایی، شیراز، 1390 ش؛ سیدصدر، ابوالقاسم، دایرةالمعارف هنرهای صنایع دستی، تهران، 1386 ش؛ شاهحسینی، علیرضا، درآمدی بر شناخت ایل قرهداغ، تبریز، 1384 ش؛ شریعتزاده، علیاصغر، «آلاچیغ ترکمن»، مجموعه مقالات مردمشناسی، تهران، 1362 ش، دفتر اول؛ صفینژاد، جواد، عشایر مرکزی ایران، تهران، 1368 ش؛ همو، لرهای ایران، تهران، 1380 ش؛ علینژاد، میرحاج، جامعهشناسی ایل شکاک، سلماس، 1383 ش؛ فیلبرگ، ک. گ.، ایل پاپی، ترجمۀ اصغر کریمی، تهران، 1369 ش؛ همو، سیاهچادر، ترجمۀ اصغر کریمی، مشهد، 1372 ش؛ کسراییان، نصرالله و زیبا مرعشی، قشقاییها، تهران، 1390 ش؛ کیانی، منوچهر، سیهچادرها، تهران، 1371 ش؛ همو، کوچ با عشق شقایق، شیراز، 1377 ش؛ لغتنامۀ دهخدا؛ معطوفی، اسدالله، تاریخ، فرهنگ و هنر ترکمان، تهران، 1383 ش؛ وولف، هانس. ا.، صنایع دستی کهن ایران، ترجمۀ سیروس ابراهیمزاده، تهران، 1372 ش؛ نیز:
Doerfer, G., Türkische und mongolische Elemente im Neupersischen, Wiesbaden, 1967; Gluck, J. and Kh. Pir, «Basketry», A Survey of Persian Handicraft, eds. J. Gluck et al., Tehran etc., 1977; Mortensen, I. D., Nomads of Luristan, Copenhagen, 1993; The Nomadic Peoples of Iran, eds. R. Tapper and J. Thompson, London, 2002. مریم محمدتبار
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید