جناغ شکستن
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 8 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/240474/جناغ-شکستن
چهارشنبه 22 اسفند 1403
چاپ شده
3
جِناغْ شِکَسْتَن، یا جناق شکستن، از شرطبندیها و سرگرمیهایِ رقابتی هیجانانگیز در ایران. این بازی را «مرا یاد و تو را فراموش» (غیاث ... ، ذیل جناغ و جناق)، جناغ بستن، یا کشیدن نیز مینامند (بهار ... ، ذیل جناغ)؛ همچنین در منابعی، نام درست این بازی را جَناب بستن یاد کردهاند که به اشتباه، در گفتار، به جناغ بستن متداول شده است (وحید، 429؛ برهان ... ، ذیل جناغ؛ معین، ذیل جناب). خاقانی شروانی نیز این بازی را با نام جناب آورده است (ص 179؛ نیز نک : طباطبایی، 60). نظامی گنجوی نیز در اشعار خود این بازی را با همین عنوان یاد کرده است (ص 492). جناغ شکستن به عنوان نوعی شرطبندی، یا قمار نیز متداول است (شاملو، 1299) و شیوۀ اجرای آن بدین ترتیب است که دو تن پس از توافق بر سر مبلغ یا موضوع شرط، معمولاً با شکستن جناغ، بازی را آغاز میکنند و پس از آن، هر دو باید مراقب باشند که هنگام گرفتن هرچیزی از طرف مقابل، عبارتِ «یادم هست» یا «مرا یاد است» یا «یاد» را به زبان بیاورند؛ زیرا در صورت بیان نکردن این عبارات یا تعلل در بیان آنها، طرف مقابل با گفتن «یادم تو را فراموش» یا «مرا یاد و تو را فراموش» شرطبندی را خواهد برد. اگرچه این بازی معمولاً با شکستن استخوان جناغ سینۀ مرغ آغاز میشود، اما در مواردی نیز، دو طرف بدون استفاده از آن، و حتى با حلقهکردن انگشتان کوچک دستهایشان در یکدیگر، بازی را آغاز میکنند (محمدی، 183؛ خلعتبری، 185-186). در حالت نخست (بازی با جناغ مرغ)، هریک از دو طرف یک سرِ جناغ مرغی را که از غذای خود بیرون آوردهاند، میگیرند و در همان حال، شرط خود را بر زبان میآورند و استخوان را میشکنند. این بازی ممکن است مدتها و حتى سالها طول بکشد (شاملو، همانجا). در برخی از مناطق، اشخاص باتجربه بلافاصله پس از شکستن جناغ، قسمتی را که در دست دارند، به طرف مقابل میدهند و میگویند: «ببین کدام قسمت بزرگتر است». بسیار پیش آمده است که فرد مقابل نیز بیآنکه بگوید: «مرا یاد است»، آن را از دست حریف میگیرد و بدینترتیب، در همان آغاز، بازی را میبازد.این بازی در نواحی مختلف ایران متداول است، ازجمله در اصفهان هنگامیکه غذا، خوراک مرغ باشد، کسی که استخوان جناغ مرغ در غذایش است، به دیگران پیشنهاد بازی و شکستن جناغ را میدهد و با هرکس که بر سر میزان شرط به توافق برسد، جناغ را میشکند و بدینترتیب، بازی آغاز میشود (مدنی، 201)؛ همچنین در برخی از مناطق آذربایجان، این بازی با استخوان جناغ مرغ (جیناغ) صورت میگیرد (نک : غیبی، 95؛ ماهیار نوابی، 318). جناغ شکستن در اردبیل «چکیشمک» (از دو سو کشیدن) یا «یادیمدا» (یادم هست) نام دارد و با شکستن جناغ یا بدون آن بازی میشود و قواعد آن چنان است که گفته شد و فرد باید هنگام گرفتن هر چیزی از طرف مقابل بگوید: «یادیمدا»، و در صورت فراموشکردن، نفر دیگر عبارت «آپاردیم» (بردم) را بر زبان میآورد و بازی را میبرد (محمدی، 182-183). اهالی روستاهای تنکابن بازی را «شرطکُنی» مینامند و آن را با شکستن جناغ سینۀ مرغی که جزو غذا بوده است، آغاز میکنند. دو طرف شرط انگشتان کوچک دستهایشان را دور شاخههای جناغ حلقه میکنند و بر سر چیزی به توافق میرسند و یکی از آنها میگوید: «شرط کنم شرط علی، هرکس نده دشمن مرتضى علی»، و آنگاه با کشیدن دستهایشان جناغ را میشکنند و شرط آغاز میشود (خلعتبری، همانجا). در شماری از افسانهها نیز از اجرای این بازی و حیلههای به کار رفته برای فریفتن حریف و بردن بازی، شرحی آورده شده است (امینی، 164- 168؛ رودنکو، 11-15؛ بیهقی، 143-144؛ انجوی، 1 / 193-196).نوع دیگر جناغ شکستن این است که هریک از دو طرف بازی یک شاخه از استخوان جناغ مرغ را میگیرند و پس از کشیدن و شکستن آن، هرکه صاحب قسمت بزرگتر جناغ باشد، برندۀ شرطبندی خواهد بود (نجفی، 1 / 387).در فرهنگ مردم، «جناغ دلخواه شکستن» به معنی هر کار را به خواستۀ خود انجام دادن است و این مَثَل را در افغانستان هم به صورت «چناق [جناغ] دلخواه میشکنانی؟»، یعنی هرکاری را به میل خود میخواهی؟ (مقتدری، 78)، به کار میبرند. همچنین با کسی جناغ شکستن به معنی رابطۀ صمیمی داشتن با وی به کار میرود (نجفی، همانجا).
امینی، امیرقلی، سی افسانه از افسانههای محلی اصفهان، اصفهان، 1339 ش؛ انجوی شیرازی، ابوالقاسم، قصههای ایرانی، تهران، 1352 ش؛ برهان قاطع؛ بهار عجم، لالهتیک چندبهار، به کوشش کاظم دزفولیان، تهران، 1380 ش؛ بیهقی، حسینعلی، چهل افسانۀ خراسانی، تهران، 1380 ش؛ خاقانی شروانی، ختم الغرایب ( تحفة العراقین)، به کوشش یوسف عالی عباسآباد، تهران، 1386 ش؛ خلعتبری لیماکی، مصطفى، فرهنگ مردم تنکابن، تهران، 1387 ش؛ رودنکو، م. ب.، افسانههای کردی، ترجمۀ کریم کشاورز، تهران، 1352 ش؛ شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، 1388 ش، حرف «ب»، دفتر دوم؛ طباطبایی، مهدی، «نقد و بررسی کتاب ختم الغرایب خاقانی تصحیح دکتر یوسف عالی عباسآباد»، کتاب ماه ادبیات، تهران، 1388 ش، س 3، شم 28؛ غیاث اللغات، غیاثالدین محمد رامپوری، بمبئی، 1349 ق؛ غیبی، محمودرضا، «شناسایی فرهنگ عامه با نگاهی تطبیقی به خمسۀ نظامی»، ادبیات تطبیقی، جیرفت، 1386 ش، شم 2؛ ماهیار نوابی، یحیى، «زبان کنونی آذربایجان»، نشریۀ دانشکدۀ ادبیات تبریز، تبریز، 1333 ش، دورۀ 6، شم 3؛ محمدی، مهین و حسن کامرانی، ایللر، اویونلار، اردبیل، 1384 ش؛ مدنی، احمد، زیر آسمان اصفهان (لهجه، رسوم و سنتها در اصفهان)، تهران، 1390 ش؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، 1342 ش؛ مقتدری، محمدتقی، «ضربالمثلهای فارسی در افغانستان»، فرهنگ ایران زمین، تهران، 1338 ش، ج 7؛ نجفی، ابوالحسن، فرهنگ فارسی عامیانه، تهران، 1378 ش؛ نظامی گنجوی، شرفنامه، به کوشش حسن وحید دستگردی، تهران، 1335 ش؛ وحید دستگردی، حسن، حاشیه بر شرفنامه (نک : هم ، نظامی گنجوی)
علی آخرتی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید