اسوان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 19 خرداد 1399
https://cgie.org.ir/fa/article/239774/اسوان
چهارشنبه 22 اسفند 1403
چاپ شده
4
اسوان \asvān\، استـان و شهری کهن و نیز سدی عظیم در مصر. این نام در منابع مختلف بهصورتهای گوناگون، ازجمله اُسْوان (ابنعبدالحکم، 6، 9؛ اصطخری، 39؛ یاقوت، 1 / 269؛ ابنخلکان، 1 / 163؛ قلقشندی، 1 / 118)، سوان (سهراب، 17؛ خوارزمی، 8؛ یاقوت، همانجا) و اصوان (خانجی، 9(1) / 266؛ ضرار، 58) نیز آمده است. اسوان را یونانیانْ سوئِنه (پاولی، VII / 1018؛ هرودت، I / 295, 305, 309 ؛ استرابـن، VIII / 137؛ «آفریقا ... »، I / 283) میخـواندند. نام این شهر در عهد عتیق نیز آمده است (حزقیال، 10:29).
این استان جنوبیترین و یکی از کوچکترین استانهای مصر است که با 679 کمـ 2 مساحت («سالنامه ... »، 589)، در بخشهای خشک جنوبی کشور قرار دارد و از این رو، میزان بارش در آن بسیار ناچیز، و در طول سال بهندرت قابل اندازهگیری است («هاوپرت»، 46). رود نیل در این استان دارای درهای هموار و نسبتاً باریک است که در برخی نقاط، تا 300 متر پایینتر از سطح جلگه، فرسایش یافته است (هـِلد، 330). استان اسوان از لحاظ جمعیتی، یکی از متراکمترین استانهای مصر به شمار میرود («سالنامه»، همانجا). در این استان، ذخایر منگنز، مس و فسفات در کرانۀ شرقی نیل وجود دارد (شیفِرس، IV / 267).در این منطقه، احداث آببندها و سدها سابقهای کهن دارد، چنانکه هرودت از سدهای زمان فراعنه بهعنوان یکی از عجایب هفتگانه سخن گفتـه است (نک : همانجا). در دوران کنونی، پس از ساخته شدن سد دوم اسوان (1959-1971م / 1338-1350ش) و شکلگیری دریاچۀ مصنوعی ناصر، دگرگونیهای زیستمحیطی در این منطقه روی داده، و میزان رطوبت و حتى باران در آن افزایش یافته است (هوپوود، 2). از سوی دیگر، بهرغم اهمیت و ارزش اقتصادی این سد، مسائل محیطی چندی در منطقه رخ داده است که از آن جمله میتوان به تغییر سطح آبهای زیرزمینی، پدیدۀ شوری و بهطور کلی دگرگونی حیات در درۀ نیل اشاره کرد (فیشِر، 339؛ هلد، 332)؛ افزون بر این، انواع بیماریهای انگلی در منطقه رواج یافته است (فیشر، همانجا) و گل و لایی که زمانی از طریق نیل به دریای مدیترانه وارد میشد، با احداث سد، موجب ایجاد دلتای تازهای در سمت شمالی دریاچه شده است (هلد، 330).
منطقۀ اسوان از دیرباز بهجهات گوناگون، ازجمله داشتن منابع سنگ و ذخایر کانی، موقعیت مرزی و دسترسی به راههای بازرگانی ـ کاروانی به بخشهای درونی آفریقا، مورد توجه بوده است (پاولی، همانجا).جمع (2006 م): 432‘184‘1 تن.
این شهر مرکز استان اسوان در مصر علیا ست که در °24 و ´8 عرض شمالی، و °33 و ´ 33 طول شرقی (خانجی، همانجا)، در پاییندست آبشار اول نیل (بیرونزدگی گرانیتی در زیر ماسهسنگ نوبه) (بروکهاوس، ذیل «اسوان») و 879 کیلومتری جنوب قاهره (از طریق راهآهن)، در کرانۀ شرقی نیل قرار دارد (شیفرس، IV / 265)؛ از این رو، از آن با عنوان بندر اسوان نیز یاد کردهاند (ماسپِرو، 11, 430). این شهر که زمانی از درختان نخل و اقاقیا پوشیده شده بود (شیفرس، IV / 265-266)، از دوران باستان بهعنوان مرز جنوبی سرزمین مصر (دراوئِر، 24) و محل مبادلۀ کالا میان مصر، سودان امروزی، اعراب، صحرانشینان و نوبیاییها شناخته شده است (شیفرس، IV / 266). رشد و گسترش شهر اسوان مدیون ذخایر سنگ گرانیت موجود در منطقه بوده، که از زمان سلسلۀ نخست پادشاهان مصر، از آنها بهرهبرداری میشده است (پاولی، VII / 1020؛ نیز شیفرس، همانجا). جغرافینویسان مسلمان به منابع معدنی غنی و گوناگون اسوان، مانند گرانیت، طلا، زمرد، نقره و زاج، اشاره کردهاند (نک : مسعودی، 1 / 115، 388- 389؛ اشکال ... ، 59؛ ابنعبدالمنعم، 58؛ حدود ... ، 36؛ قلقشندی، 3 / 284). از سوی دیگر، اهمیت اسوان بهسبب موقعیت ارتباطی آن بهعنوان پیوستگاه راههای کاروانرو بود که در زمان سلسلۀ ششم، بهعنوان «راههای بیابانی»، از جهت نظامی و بازرگانی اهمیت داشت. این راهها از یکسو به شمال غربی و واحههای لیبی، و از سوی دیگر به سمت جنوب (نوبه) یا حتى فراتر از آن، به بخشهای درونی آفریقا میرسید. بر همین اساس است که اسوان را در طول زمان، مرکز مهم بازرگانی به شمار آوردهاند (پاولی، VII / 1019).
البته اسوان در دوران باستان اهمیت امروزی خود را نداشت، زیرا در آن زمان، مرکز ایالت، پرستشگاههای اصلی و همچنین مقر کارگزاران حکومتی در جزیرۀ اِلِفانتین قرار داشت (همان، VII / 1018). برپایۀ پاپیروسهای یافتشده در الفانتین، شهر اسوان بعدها مقر حاکم ایرانی شد (همانجا؛ نیز نک : هرودت، همانجا) و در زمان داریوش دوم، موقعیت و جایگاهی همانند الفانتین یافت (پاولی، همانجا).در آغاز دورۀ اسلامی، عمرو بن عاص در 18 ق / 639 م مصر را گشود و آن را در 19 ق کاملاً از تسلط بیزانس خارج ساخت (آلیوِر و اتمور، 70). پس از آنکه عمر بن خطاب دستور حمله به نوبه را صادر کرد، پس از نبردی مختصر، میان مسلمانان و نوبیان، بر اساس پیمانی، صلح برقرار شد. بنابر این پیمان، حاکم نوبه سالانه 365 برده به حاکم مصر تحویل میداد که محل دریافت آنان جایی به نام قصر در نزدیکی شهر اسوان بود (مسعودی، 1 / 441-442)؛ افزون بر این، بازرگانان مسلمان امکان یافتند در آنجا مستقر شوند و مسجدی برای خود برپا سازند که کموبیش حدود 600 سال برقرار ماند (بِرتو، 96). طی این دوره، بسیاری از نوبیاییها به اسلام گرویدند و بسیاری از مسلمانان مصری در نوبه مستقر شدند (همو، 97).
جغرافینویسان مسلمان معمولاً اسوان را یکی از شهرهای بزرگ منطقۀ جنوبی مصر با درختان فراوان نخل و محصولات متنوع کشاورزی معرفی کردهاند (اصطخری، 42؛ مقدسی، 170؛ مسعودی، 1 / 442؛ یاقوت، 1 / 269). گذشته از کتیبهها و آثار منفرد از سلسلههای ششم و دوازدهم، آثار بسیار دیگری نیز در اسوان برجا مانده (پاولی، VII / 1023)، که با احداث سد دوم اسوان، بسیاری از آنها رو به نابودی است (شیفرس، IV / 266)، از جمله جزیرۀ عاج با درختان نخل و بناهای تاریخیاش، که طی سدهها برجای مانده بود، همراه با گنجینههای ارزشمند آن، به زیر آب رفت (کاپار، 109). البته مهمترین این آثار (حدود دو هزار قطعه سنگ 30 تنی)، در بر گیرندۀ ستونها و تندیسهای متعلق به 3 هزار سال پیش، از دوران رامسِس دوم (هاوپرت، 59)، با همکاری کارشناسان یونِسکو، طی 4 سال و با هزینهای برابر 40 میلیون دلار، جابهجا شدند تا از به زیر آب رفتن آنها جلوگیری شود (وان دوین، 157).اسوان امروزی یکی از مراکز مهم بازرگانی مصر است و ایستگاه پایانی خط آهن سراسری مصر در آن قرار دارد. اسوان همچنین یکی از مراکز مهم صنعتی در مصر علیا (جنوب کشور) به شمار میآید (مِنشینگ، 160-161). این شهر دارای کارخانۀ ذوبآهن و فرودگاه است (همو، 162؛ نیز بروکهاوس، همانجا، همانجا). بر اساس توافق میان مصر و سودان در 1983م / 1362ش، جادهای اسوان را به بندر وادی حلفا، و بدینسان، این دو کشور را به یکدیگر متصل میسازد (واربورگ، 185). شهر اسوان با مهمانخانههای بسیار و امکانات رفاهی خود، بهویژه در فصل زمستان، مورد توجه جهانگردان است (بروکهاوس، همانجا). دریاچۀ اسوان در نزدیکی این شهر، مهمترین کانون ماهیگیری (صنعتی و ورزشی) در مصر به شمار میرود و از این نظر، حتى جای دریای مدیترانه را گرفته است (هلد، 340). جمعیت شهر اسوان در آغاز دهۀ 1960م حدود 30 هزار تن بود (شیفرس، همانجا) که با رشدی شتابان رو به افزایش نهاد و در 1966م به حدود 128 هزار تن رسید (منشینگ، 308). جمع (2006 م): 000‘265 تن.
سد اول اسوان در 5 کیلومتری جنوب شرقی شهر اسوان و در بالادست آبشار اول نیل قرار دارد (بروکهاوس، همانجا). این سد که ساخت آن در 1898 م آغاز شد و در 1902 م توسط بریتانیا به پایان رسید، در آن زمان آب لازم برای آبیاری درۀ نیل را تأمین میکرد («آفریقا»، I / 283؛ پُک، 156-157؛ آلیور و فِیج، 179). این سد در سالهای 1908-1912، 1929-1934 و 1960 م ترمیم (مَنسفیلد، 101)، و در 1912 و 1934م به ارتفاع آن افزوده شد (هلد، 330). بدینسان، ظرفیت این سد از یک میلیـارد مـ3 به 3 / 5 میلیارد مـ 3 افزایش یافت (منشینگ، 148). طول این سد 140‘2 متر، ارتفاع آن 54 متر، و طول دریاچۀ آن 300 کمـ است (بروکهاوس، همانجا؛ «آفریقا»، I / 284).
سد دوم اسوان، که سد العالی (سد بلند) خوانده میشود، در حدود 8 کیلومتری جنوب سد اول احداث شده است (هاوپرت، 58-59). پس از ساخت سد بلند اسوان، برای جلوگیری از به زیر آب رفتن پرستشگاه بزرگ ابوسِمبِل، در پروژهای جهانی به سرپرستی یونسکو (1963- 1968 م)، آنها را به محلی در ارتفاع 60 متری مکان پیشین منتقل کردند. این سد را یکی از مهمترین دستاوردهای حکومت جمال عبدالناصر در زمینۀ اصلاحات اجتماعی ـ اقتصادی در مصر به شمار آوردهاند (همو، 57-58؛ آلیور و فیج، 238؛ منسفیلد، 256؛ لِنچُفسکی، 528). پس از آنکه ایالات متحده و انگلستان در 1956م از فراهم آوردن کمکهای لازم برای احداث این سد سر باز زدند (تریویلیِن، 79؛ منسفیلد، همانجا)، جمال عبدالناصر تصمیم گرفت هزینههای ساختمان سد را از درآمدهای حاصل از آبراه (کانال) سوئز ــ که به همین منظور، ملی اعلام شده بود ــ تأمین کند (اَرمَجانی، 399؛ کلینگمولِر، 228). در پی این اقدام، انگلستان و فرانسه به کمک دولت اسرائیل در اکتبر 1956 به مصر حمله کردند (آلیور و فیج، همانجا؛ شیفرس، IV / 254؛ بیل، 212؛ بیتی، 116؛ اَرویان، 305-306). پس از آن، بهواسطۀ محدودیتهای موجود، دولت مصر به شوروی روی آورد (هاوپرت، 58؛ جِرجِس، 50-56) و به دنبال آن، کار احداث سد با بهکارگیری دو هزار روس آغاز شد (هاوپرت، 60). اگرچه مطابق برنامه قرار بود ساخت این سد در 1972 م به پایان رسد (بروکهاوس، همانجا)، این کار در 1970 م پایان یافت (هاوپرت، 57-58؛ فیشر، 335؛ پِری، 261) و سد در 1971 م رسماً افتتاح شد (فیشر، هلد، همانجاها). ارتفـاع سد بلنـد اسـوان 111 متـر، طـول تـاج آن 8 / 3 کمـ ، و ضخامت پایۀ آن 980 متر است (همو، 331؛ «آفریقا»، همانجا). دریاچۀ ایـن سد، به نام دریاچۀ ناصر، طولی نزدیک بـه 500 کمـ دارد، میانگین عرض آن 10 کمـ ، و گنجایش آن 160 میلیارد مـ3 است (هلد، همانجا؛ هاوپرت، 46, 54؛ فیشر، 338). این دریاچه که 3/ 2 آن در خاک مصر، و 3/ 1 آن در خاک سودان قرار دارد، از لحاظ وسعت، دومین دریاچۀ مصنوعی بزرگ جهان به شمار میرود (هاوپرت، 57؛ بریتانیکا، ذیل «ناصر، دریاچه»). عظمت سد بلند اسوان را حتى با شکوه آثار بازمانده از دورۀ فراعنه قابل مقایسه دانستهاند (هاوپرت، همانجا). برای احداث این سد، در 1965 م / 1344 ش حدود 70 هزار تن نوبیایی در مصر و شمال سودان از محل زندگی خود به مکانهای دیگر انتقال داده شدند (همو، 59). مصر و سودان نیز با بهرهگیری از این فرصت، برای تقسیم آب نیل میان دو کشور به توافقهایی دست یافتند (دِیویدسِن، 236).سد بلند اسوان، افزون بر فراهم آوردن آب آبیاری و گسترش کشت آبی در سطحی گسترده (اِهلِرس، 121)، سالانه نزدیک به 10 میلیارد کیلوواتساعت برق تولید میکند (هاوپرت، 57؛ «آفریقا»، I / 284)؛ برق تولیدی، گذشته از صادر شدن به خارج و ایجاد درآمد برای مصر، امکان ایجاد و گسترش صنایع سبک و سنگین را در این کشور فراهم ساخته است (هاوپرت، 52). بدینسان، این سد در برنامههای توسعۀ کشاورزی و صنعتی مصر از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است (هانسِن، 38, 81؛ کلینگمولر، 216؛ کِرک، 233).
ابنخلکان، وفیات؛ ابنعبدالحکم، عبدالرحمان، فتوح مصر و اخبارها، بهکوشش چارلز کاتلر تاری، نیوهـِیوِن، 1922م؛ ابنعبدالمنعم حمیری، محمد، الروض المعطار، بهکوشش احسان عباس، بیروت، 1975م؛ اشکال العالم، منسوب به ابوالقاسم جیهانی، ترجمۀ علی بن عبدالسلام کاتب، بهکوشش فیروز منصوری، تهران، 1368ش؛ اصطخری، ابراهیم، المسالک و الممالک، بهکوشش محمد جابر عبدالعال حینی و محمد شفیق غربال، قاهره، 1381 ق / 1961 م؛ حدود العالم؛ خانجی، محمدامین، منجم العمران، قاهره، 1325 ق / 1907 م؛ خوارزمی، محمد، صورة الارض، بهکوشش هانس فون مژیک، وین، 1345 ق / 1926 م؛ سهراب، عجائب الاقالیم السبعة، بهکوشش هانس فون مژیک، وین، 1347ق / 1929م؛ ضرار، ضرار صالح، تاریخ السودان الحدیث، بیروت، 1968 م؛ عهد عتیق؛ قلقشندی، علی، صبح الاعشى، قاهره، 1383ق / 1963م؛ مسعودی، علی، مروج الذهب، بهکوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، 1385ق / 1965م؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، بهکوشش محمد مخزوم، بیروت، 1408ق / 1987م؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
Afrika, entsiklopedicheskiĮ spravochnik, Moscow, 1986; Armajani, Y. and Th. M. Ricks, Middle East, Past and Present, New Jersey, 1986; Aroian, L. A. and R. P. Mitchell, The Modern Middle East and North Africa, New York / London, 1984; Beatie, K. J., Egypt during the Nasser Years, Boulder, 1984; Bertaux, P., Afrika, Frankfurt, 1966; Bill, J. A. and R. Sprigborg, Politics in the Middle East, New York, 1995; Britannica, 2010; Britannica Book of the Year (1988), Chicago etc., 1988; Brockhaus ; Capart, J., «Egyptian Art», The Legacy of Egypt, ed. S. R. K. Glanville, London, 1953; Davidson, B., Modern Africa : A Social and Political History, London, 1994; Drower, M. S., «The Political Approach to the Classical World», The Legacy of Egypt (vide: Capart); Ehlers, E., Bevölkerungswachstum-Nahrungsspielraum-Siedlungs-grenzen der Erde, Frankfurt, 1984; Fisher, W. B., «Egypt, Physical and Social Geography», The Middle East and North Africa 1986, London, 1985; Gerges, F. A., The Superpowers and the Middle East, Boulder (CO) etc., 1994; Hansen, B., «Economic Development of Egypt», Economic Development and Population Growth in the Middle East, eds. Ch. A. Cooper and S. S. Alexander, New York, 1972; Haupert, J. S., «The United Arab Republic», The Middle East, ed. A. Taylor, Newton Abbot (Devon), 1972; Held, C. C., Middle East Patterns, San Francisco etc., 1989; Herodotus, The History, tr. A. D. Godley, London, 1946; Hopwood, D., Egypt : Politics and Society 1945-1990, London, 1993; Kirk, G. E., A Short History of the Middle East, London, 1959; Klingmüler, E., «Geschichte Ägyptens seit 1799», Geschichte der islamischen Länder, eds. B. Spuler et al., Leiden / Köln, 1959; Lenczowski, G., The Middle East in World Affairs, Ithaca (NY) / London, 1982; Mansfield, P., A History of the Middle East, London, 1991; Maspero, G., The Dawn of Civilization : Egypt and Chaldaea, tr. M. L. McClure, ed. A. H. Sayce, London, 1910; Mensching, H. et al., Nordafrika und Vorderasien, Frankfurt, 1973; Oliver, R. and A. Atmore, Africa Since 1800, London / New York, 1974; id and J. D. Fage, A Short History of Africa, Middlesex etc., 1973; Pauly ; Perry, G. E., The Middle East : Fourteen Islamic Centuries, New Jersey, 1983; Polk, W. R., The United States and the Arab World, Cambridge / London, 1975; Schiffers, H., Afrika, München etc., 1962; Strabo, The Geography, tr. H. L. Jones, eds. T. E. Page et al., London / Cambridge, 1923-1936; Trevelyan, H., The Middle East in Revolution, London etc., 1970; Van Duyn, J., The Egyptians, ed. E. R. Sammis, London, 1974; Warburg, G. R., Egypt and the Sudan : Studies in History and Politics, London / Totowa (NJ), 1985; The World-Gazetteer, www.world-gazetteer. com (Oct. 2011).
عباس سعیدی (دبا)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید