پاییز
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
یکشنبه 23 آبان 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/239483/پاییز
پنج شنبه 23 اسفند 1403
چاپ شده
2
پاییز، فصل سوم از فصلهای چهارگانۀ سال خورشیدی، مرکب از ماههای مهر، آبان و آذر (برجهای میزان / ترازو، عقرب / کژدم، و قوس / کمان).در بندهش، سال به دو قسمت تابستان و زمستان تقسیم شده، و ذکری از بهار و پاییز به میان نیامده است (ص 106؛ نک : رضی، 40؛ نیز ه د، بهار؛ تابستان). در ادبیات زند و پازند واژۀ «رَسپینا» برای فصل پاییز آمده است ( آنندراج، ذیل واژه؛ مشکور، 118؛ حصوری، 42-45). در زبان پهلوی به پاییز، «پادِز» گفته میشود (مکنزی، 208؛ پانوسی، 201- 209).به پاییزْ خزان، برگریزان، تیر، تیرماه، بادبیز، بادبز، و سفیدبری نیز میگویند و اعراب آن را خریف مینامند ( لغتنامه ... ، نیز آنندراج، ذیل واژه). بیرونی (362-440 ق / 973 - 1048 م) خزان را واژهای تخاری آورده و نوشته است که سغدیان نیز آن را بهکار میبرند ( التفهیم، 267- 268). واژۀ خزان در شعر و در زبان دری و فارسی نیز رایج بوده است، مثلاً در شعر معروف منوچهری (د 432 ق / 1041 م) آمده است: «خیزید و خز آرید که هنگام خزان است / ... » (نک : مصفّا، 230).تقیزاده با ذکر نمونههای متعددی از اشعار عنصری (د 431 ق / 1040 م) و نمونهای از شعر فردوسی (329-416 ق / 941-1025 م) نوشته است شعرای قدیم لفظ تیر (ماه اول فصل تابستان) را به معنی پاییز بهکار بردهاند و میافزاید که مهرگان (روز شانزدهم ماه مهر، ماه اول فصل پاییز) نیز در کلام همین شعرا مانند فرخی (د 429 ق / 1038 م)، عنصری و دیگران همیشه به معنی آغاز پاییز آمده است. او به این نکته اشاره میکند که در مقدمة الادب زمخشری (467- 538 ق / 1075-1143 م)، مهرجان «پـاییز ـ وقت خزان ـ تیرماه» معنی میدهد و همچنین در معنی کلمۀ خریف گوید: «تیرماه ـ پاییز» (ص 57، 58، نیز حاشیۀ 106). تقیزاده میافزاید: تیر و مهرگان علاوهبر معنی معمول خودشان که ماه چهارم سال و روز شانزدهم از ماه هفتماند، در عرف عام معنی دیگر متبادری هم داشته، یعنی تیر به معنی پاییز، و مهرگان به معنی آغاز همان فصل بوده است (ص 58، 59، نیز حاشیۀ 106). احتمالاً معنی اصلی کلمۀ «اَیْویگامَ» در اوستا، پاییز است (همو، 59-60). مسعودی (د 345 ق / 956 م) در التنبیه و الاشراف نوشته است: زمان سوم، خریف / پاییز است، سرد، خشک، و طبیعت آن سودایی است. 88 روز و 17 ساعت و سهپنجم ساعت از فرودآمدن آفتاب از اولین دقیقه از برج میزان تا اول جدی است (ص 14).خورشید در چرخش سالانۀ زمین به دور آن، در فصل پاییز در برجهای میزان و عقرب و قوس قرار میگیرد ( لغتنامه؛ آنندراج). خوارزمی در 387 ق / 997 م در مفاتیح العلوم نقطۀ اعتدال خریفی / پاییزی را در اول برج میزان ذکر کرده، و اضافه نموده است: چون در پاییز خورشید به این نقطه برسد، شب و روز برابر میشود (ص 241). قزوینی (600-682 ق / 1204-1283 م) در عجایب المخلوقات نـوشته است: چـون آفتاب بـه اول میزان رود، خـریف (پاییز) باشد (ص 81)، ولی در جای دیگر آورده است که خریف اولش آنگه باشد که آفتاب به اول جدی آید و غایت طول شب باشد و کوتاهی روز بعد از آن روز زیادت شود و سرما سخت گردد و گیاهها تلف شود و بر درختها برگ نماند (ص 82).به نوشتۀ ابوریحان بیرونی اهالی تخار خزان را نشانۀ گشتن هوا به سرما میدانستند. او روز هجدهم شهریور را «خزان خاصه» و روز دوم مهر را «خزان عامه» ذکر کرده است (همان، 267- 268). صفیپوری (1-2 / 311)، خریف (پاییز) را فصل چیدن میوه و بین تابستان و زمستان تعریف کرده است. مهرداد بهار نوشته است: نشانههایی در دست است که در نزد هندوایرانیان، آغاز پاییز سرآغاز سال شمرده میشد (ص 496). تقیزاده نیز همین نظر را دارد و برای اثبات شروع سال از پاییز، نوشته است که لفظ «سَرِذا» یا «سارِذا» در اوستا به معنی سال است و توضیح میدهد که شاید در اصل به معنی پاییز یا اواخر پاییز باشد. او اضافه میکند که «ثَرْدَ» به معنی سال در کتیبههای داریوش، که مطابق سَرْدَ به معنی پاییز و سال در زبان سنسکریت است، نشانۀ دیگری برای شروع سال از پاییز ــ فصل سردیآورنده ــ در زمان قدیم است. سالی که از پاییز شروع میشد، در نزد آریاییهای قدیم معمول بوده است. اگر معنی اصلی کلمۀ «ایویگام» در اوستا پاییز باشد، استعمال آن لفظ به معنی سال نیز همین مدعا را تأیید خواهد نمود (تقیزاده، 59-60، نیز حاشیۀ 110، 111).بیرونی در الآثار الباقیة در ضمن اعیاد و روزهای مشهور فارسیان میگوید که روز چهارم ماه شهریور، شهریورروز است و بهواسطۀ همنامشدن با نام ماه شهریور، به آن شهریورگان گویند و شهریور نام فرشتهای است موکل بر 7 گوهر، یعنی زر و سیم و سایر فلزات که قوام صنایع به آنها ست. همو از قول زادویه نوشته است که این روز را آذرجشن خوانند و عید آتشافروزی و آغاز زمستان است. در این روز در خانهها آتش افروزند و ادعیه خوانند و مراسم به جای آورند و خورشیدموبد گفت که آذرجشن خزان اول است برای خاصه و این از ایام فارسیان نیست، هرچند فارسیان بهکار دارند ولیکن تخاری است و تخاریان این روز را به نشان تغییر هوا و آغاز زمستان رسم کردهاند و در زمان ما [زمان ابوریحان] اهل خراسان آن را به اول پاییز نقل کردهاند و در ایام معروف مهرماه روز اولش که هرمزدروز باشد، خزان دوم است برای عامه (ص 222-223). مهرداد بهار گاهنبارها را اعیاد دینی و از آنِ زردشتیان در مقابل اعیاد ملی طبقهبندی کرده است (ص 495).در متون زردشتی، اسطورهای دربارۀ آفرینش جهان مادی در طول یک سال 365روزه و 12ماهه، در 6 گاهنبار آمده است. در پی هر آفرینشی 5 روز درنگ وجود دارد که در هریک از این 5 روز، جشنی به نام گاهنبار برپا میشود. درواقع این گاهنبارها انطباقی با فصول چهارگانه ندارند. دو گاه آن با فصل پاییز انطباق دارد. یکی از آنها، گاهنبار اَیاشریم / ایاثِرَم نامیده میشود؛ گاهنبار چهارم و یکی از 6 گاهنبار زردشتیان است که 210 روز سال انیران پس از نوروز، و در سیام مهرماه است. در این گاه، گیاهان در 25 روز (از روز هرمزمهر، روز اول هر ماه، تا روز ارد) خلق شدهاند. تا روز انیران 5 روز درنگ میشود (همو، 46-47؛ اورنگ، 179؛ جنیدی، 63). دیگری گاهنبار پنجم است که گوسفند ــ بهطورکلی حیوانات اهلی مفید ــ به مدت 75 روز، از روز هرمزآبان تا روز دیبهمهر ماه دی، آفریده شدند (بهار، 47). هنوز هم در جشنهای سالیانۀ کردان، جشنی به نام «جیژنه هوارنمان» وجود دارد که جشن برگشتن گوسفندان از ییلاق به خانه است و درست در مهرماه انجام میگیرد و تقریباً مطابق است با گاهنبار ایاسرم (جنیدی، همانجا).بنابراین به باور پارسیان، در فرایند آفرینش جهان مادی، فصل پاییز فصل آفرینش گیاهان و جانوران است. از طرف دیگر بنابر نوشتۀ ابوریحان بیرونی در روز شانزدهم مهر (ماه اول فصل پاییز)، خداوند زمین را گسترانید و کالبدها را برای آنان که محل ارواح باشد، آفرید و در ساعتی از این روز بود که خداوند ماه را که کرهای سیاه و بیفروغ بود، بها و جلا بخشید و بدین سبب گفتهاند که ماه در مهرگان از آفتاب برتر است و فرخندهترین ساعات آن ماه است ( الآثار ... ، 222-223). برخی نیز روز شانزدهم مهر معروف به مهرگان را عید بزرگی برای همۀ مردم میدانند و تفسیر آن دوستی جان است و گویند مهر نام آفتاب است و آفتاب در این روز، برای اهل عالم پیدا شد و به همین دلیل آن را مهرگان میگویند (همان، 222). پس، به باور پارسیان، فصل پاییز فصل گسترش زمین و آفرینش کالبدها برای ارواح و فروغیافتن کرۀ ماه و پیدایی آفتاب برای اهل عالم نیز هست. بیرونی از قول سلمان فارسی نقل میکند که پارسیان در عهد زردشتیبودن میگفتند که خداوند برای زینت بندگان خود زبرجد را در مهرگان (روز مهر، در ماه مهر، در فصل پاییز) بیرون آورده است (همانجا). مهرداد بهار دامنۀ برگزاری جشن مهرگان ــ صورت قـدیمی جشـن پـاییـزی ــ را تـا بینالنهریـن باستـان میرساند که 6 روز طول میکشید و از روز شانزدهم مهر آغاز میگردید و آغاز آن را مهرگان عامه و پایان آن را مهرگان خاصه میگفتند (ص 499؛ نیز نک : ه د، مهرگان).برخی پاییز را با استناد به سخن ارسطو، بر بهار برتری دادهاند. اسکندر از ارسطو پرسید که کدامیک از این دو فصل بهتر است؟ ارسطو گفت: در بهار حشرات و آفات جانوری شروع به نشو و نما میکنند و در پاییز، آغاز رفتن آنها ست؛ پس پاییز بهتر از بهار است (بیرونی، همان، 222-223).شاردن نام 3 ماه از سال را که براساس تقویم جلالی به پاییز مربوط میشوند، چنین آورده است: «مهر، نام فرشتۀ موکل بر ستارگان است، و نیز نام خورشید است. در تاریخ یزدگردی، مهر نخستین ماه سال است. آبان، فرشتۀ موکل بر هنرهای آزاداندیش و مکانیک است. آذر، فرشتۀ موکل بر آتش اولیه، و مدبر هر آنچه که با آتش انجام شود» (5 / 223).
فصل پاییز در ایران باستان دارای جنبهها و کارکردهای مثبت و فصل فراغت و جشن و سرور و شادمانی و پرداختن به خود بوده است. وقوع جشنهای بزرگ مهرگان و آبانگان و پارهای جشنهای کوچک دیگر، نشانۀ این حرکت است. مهرداد بهار نوشته است که در اوستا سخنی از عید مهرگان و نیز عید نوروز و جشن سده نیست و اگر این عیدها هندوایرانی بودند، باید به نحوی در وداها و اوستا از آنها یاد میشد که چنین نیست و تا پایان دورۀ اوستایی نیز اشارهای بدانها وجود ندارد (ص 495). ولی ابوریحان بیرونی رسم برقراری عید مهرگان را براساس دستور زردشت پیامبر آورده، و نوشته است: زردشت ایرانیان را امر کرد که باید مهرگان (شانزدهم مهر) و رامروز (بیستویکم مهر) را به یک اندازه بزرگ بدارید و این دو را با هم عید بدارید. تا آنکه هرمز پسر شاپور پهلوان میان این دو را به هم پیوست و سپس ملوک ایران و ایرانیان از آغاز مهرگان تا 30 روز تمام برای طبقات مردم عید قرار دادند و برای هر طبقه 5 روز عید دانستند ( الآثار، 222-224). مهرداد بهار عید مهرگان را از جملۀ عیدهای اقوام برزگر و از آنِ اقوام بومی نجد ایران و اجداد غیرآریایی ما میداند و سابقۀ آن را به پیش از تاریخ میبرد (همانجا).روز بیستویکم مهر، رامروز است که مهرگان بزرگ باشد و سبب این عید آن است که فریدون بر ضحاک ظفر یافت و او را به قید اسارت درآورد و در کوه دماوند حبس نمود و مردم از شر او راحت شدند و این روز را عید دانستند و فریدون مردم را امر کرد که کُستی به کمر بندند و زمزمه کنند و در هنگام طعام سخن نگویند و این کار برایشان سنت و عادت ماند (بیرونی، همان، 223).بهگفتۀ امینی (ص 59)، مارکوارت (1864-1930 م / 1243- 1309 ش) شرقشناس آلمانی، معتقد است که در نزد اقوام آریایی از قدیمالایام شروع سال از هنگام اعتدال خریفی (پاییز) بود. این امر در دورۀ هخامنشیان نیز تا زمان داریوش بزرگ (550-486 قم) ادامه داشت و سال از 12 ماه تشکیل میشد که نام 9 ماه آن پس از خواندن کتیبۀ بیستون، و نام 3 ماه دیگر آن پس از کشف الواح گلی مکشوفه در تختجمشید معلوم شد. ماه «باگایادی»، ماه نیایش یزدان، اولین ماه سال هخامنشیان، و تقریباً مطابق با بخشی از ماه آخر تابستان و ماه اول فصل پاییز سال کنونی بود. در این ماه مراسم جشن مهرگان که ویژۀ ایزد مهر (میترا) و جشن برداشت محصول و عید کشاورزان، و از بزرگترین جشنهای باستانی بود، برگزار میشد. ماه دوم آن سال «وَرکَ زَن» نام داشت که حدوداً در ماه اول و دوم پاییز (اکتبر و نوامبر) واقع میشد. ماه سوم سال هخامنشیان «آچی یادیا» یا «آثر یادی» نامیده میشد به معنی ماه پرستش آذر (آتش)، که وقوع آن در حدود ماه دوم و سوم پاییز بود. ماه چهارم سال هخامنشیان «اَنامَک»، به معنی بینام (اَ ـ نامکا)، خوانده میشد که بخشی از فصل پاییز و اندکی از آغاز زمستان را در بر میگرفت.در زمان داریوش بزرگ، ابتدای سال را از مهر به آغاز بهار تبدیل کردند و خمسۀ مُسْتَرَقه را به آخر اسفند افزود؛ گاهشماری اوستایی جدید یا سال و ماه زردشتی، دارای 12 ماه 30روزه و خمسۀ مسترقۀ اضافی است. در گاهشماری اوستایی قدیم، سال به 6 قسمت غیرمساوی تقسیم میشد که در آخر هر قسمتی، عیدی مذهبی یا گاهنبار واقع بود (همو، 58-60؛ نیز نک : تقیزاده، 58- 59). برخی نیز میگویند شاید ایرانیان اصلی و حتى آریاییهای قدیم که پرستندگان مهر و ناهید بودهاند، بزرگترین عیدشان، به نام مهرگان / میتراگان در اعتدال خریفی بوده، و اول سال آنها نیز ماه مهر بوده است (امینی، 60). از سوی دیگر در فرهنگ ایرانی، مهر یا میترا بهمعنای فروغ و خورشید و مهر و دوستی است. همچنین مهر نگهبان پیمان و هشداردهنده به پیمانشکنان است. مهر یکی از خدایان پیش از زردشت بود که پس از زردشت به فرشتۀ آفریدۀ اهورهمزدا تبدیل شد. روشنایی و مهر همیشه با روشنایی بیپایان خدایان یکی بوده است (مهر، 188- 198).ادامۀ برخی از این باورها، با اندکی تغییرات، تا روزگار اخیر کشانده شده است؛ مثلاً در بخش ترکمانچای شهرستان میانه از توابع آذربایجان شرقی، رسم است که 15 روز آخر فصل پاییز را نیز همانند فصل قبل از نوروز زمستان، به همان مفصلی خانهتکانی عید میکنند، و خود را برای شبنشینیهای فصل زمستان، آماده میسازند. خوراکیها و شبچرههایی مثل سیب خشک، گندم بوداده، شاهدانه، مغز هستۀ زردآلو، زردآلوی خشک، آلوخشک، آلبالو خشک و انواع لواشک و جز اینها که در تابستان و ماههای اول پاییز برای چنین شبهایی آماده کردهاند، همراه با جشن و شادی مصرف میشوند (شهرامی).در بروجرد، نیمۀ آبان (ماه دوم پاییز) به دلیل وجود رشتهکوههای برفگیر زاگرس، شروع زمستان است. زنان منقل و لحاف کرسی سال گذشته را کنار رودخانه میبردند و میشستند و کرسی را 15 آذر برپا میکردند و همان شب مقداری مویز و کشمش و گندم و شاهدانۀ برشته بهعنوان شبچره روی کرسی میگذاشتند (کرزبر، 251-252).مراسم قالیشویان در مشهد اردهال کاشان در روزی نزدیک به 16 مهر ماه برگزار میشود، بنابراین جلال آل احمد با نوشتن این جمله: «گمان نزدیک به یقین دارم که در مشهد اردهال با ظاهری و رنگ و رویی مذهبی، جشن مهرگان را زنده نگه داشتهاند»، به تصور خود آن را بازماندۀ این جشن کهن ایرانی میانگارد (بلوکباشی، 82).کردهای یکجانشین، کشاورز و دامدار حاصل تلاش خود را در فصل پاییز برآورد میکنند. آنان اول پاییز را آغاز سال میدانند، همچنین جشنهای عروسی فرزندان خود را در این موقع از سال برپا میدارند. آنها با دقت تمام نامهای بامسمایی برای ماههای سال انتخاب کردهاند؛ زیرا بیانکنندۀ وضعیت آب و هوایی و شرایط طبیعی آن ماه در سال است. آنها ماه مهر، ماه اول فصل پاییز را «رَزبَر» مینامند که ماه برداشت محصول درخت رز یا انگور است و به دلیل سرد و کوهستانی بودن منطقه این محصول دیرتر از جاهای دیگر میرسد.جشن قوچاندازی در گله در اواخر همین ماه مهر برپا میشود. هریک از دختران پارچهای خوشرنگ به گردن قوچی میبندد و به درون گله رها میکند. دامها در این ماه جفتگیری میکنند و در اوایل بهار که علف فراوان است، میزایند. ماه دوم فصل پاییز (آبان) را «خَزَلوار» مینامند که ماه زردشدن برگ درختان و ریزش آنها ست. ماه سوم فصل پاییز (آذر) را «سرما اواز» مینامند که ماه وزیدن سرما و بادهای سرد موسمی است که زمینه را برای ریزش برف آماده میکند (سلیمی، 38- 39).در ایران باستان، در همین فصل پاییز در روز دهم آبان که آبان نام دارد، عید آبانگان میگرفتند. «در این روز زو پسر تهماسب به شاهی رسید و مردمان را به حفر انهار و تعمیر آن امر کرد و در این روز به کشورهای هفتگانه خبر رسید که فریدون ضحاک بیوراسب را اسیر کرده و به سلطنت رسیده و مردم را امر کرد که دوباره خانهها و اهل خود را مالک شوند و خود را کدخدا بنامند ... 5 روز آخر این ماه، اول آن روز اشتاد است که فروردگان نام دارد و در این روز در نواویس مردگان طعام و شراب در پشت خانهها میگذاشتند و چنین گمان میکردند که ارواح مردگان از جایگاه ثواب و عقاب خود بیرون میآیند و از آن طعام و شراب میخورند و در خانههای خود راسن دود میکردند تا آنکه مردگان از بوی آن بهرهمند شوند، و میگفتند ارواح ابرار گذشته به خانواده و اولاد و اقارب توجهی میکنند و مباشر امور آنها میشوند ... » (بیرونی، الآثار، 224).عضدالدولۀ دیلمی (فناخسرو) (سل 338-372 ق / 950-983 م) بانی دو جشن است که ظاهراً در دربار و زمان او متداول بود. یکی از آنها به علت آغازکردن آبادانی «کرد فناخسرو» ــ قصبهای نزدیک به شیراز ــ که او در اول آبان ماه 333 یزدگردی (ح 349 ق) احداث کرده بود. در آغاز این جشن، بازاری هفتروزه همراه با لهو و شرب و عیش و عشرت ترتیب مییافت (صفا، 132).5 روز دزدیده (خمسۀ مسترقه) را اندرگاه مینامند که با 12 ماه سیروزه و چهارفصل حساب نمیشود. سغدیان این 5 روز اندرگاه را قبل از آذر ماه، و پس از آبان ماه میگرفتهاند و گویا در تمام ایرانزمین قبل از زردشت همین طور بوده است و بعدها دیگر ایرانیان، غیر از سغدیان، این 5 روز را به آخر سال بردهاند. در گیلان این 5 روز را پَنْجَک میگویند که گاهی در آخر سال و گاه در پاییز بوده است (جنیدی، 118- 119).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید