بیستون
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 20 بهمن 1403
https://cgie.org.ir/fa/article/239464/بیستون
چهارشنبه 22 اسفند 1403
چاپ شده
2
بیسُتون، یا بیسْتون، مجموعهای متنوع، مشتمل بر آثاری از دورههای پیش از تاریخ تا دورۀ قاجاریه؛ همچنین نام شهر، بخش و دشتی از کرمانشاهان. بیستون در کنار بزرگراهی تاریخی است که در دوران باستان، ری و هگمتانه را به بابل مرتبط میکرده است و از همین زاویه از دیرباز اهمیت داشته (جلیلی، 33)، و بعد از اسلام نیز در مسیر ارتباطی شرق ایران به بغداد و مکه بوده است (ابنحوقل، 316؛ بکران، 57). از بیستون در دورۀ اسلامی با نام بهستون نیز یاد شده (یاقوت، 1 / 769؛ طوسی، 128؛ ابنحوقل، همانجا) که هر دو تغییریافتۀ بگستانه به معنی یزدانسرا ست (قرشی، 179). دیودُروس سیسیلی نیز از آن با نام بَغِستان نام برده است (2 / 123). این نام ناظر بر مقدس بودن بیستون بوده است، چنانکه یکی از مورخان رومی در قرن 1 م به پرستشگاهی که ایرانیان در دامنۀ این کوه ساخته بودهاند، اشاره کرده است (داندامایف، 29). همچنین آثاری مربوط به دورۀ ماد در این منطقه کشف شده است که احتمال داده میشود برخی از آنها مقدس بودهاند ( ایرانیکا، IV / 291؛ گلزاری، 1 / 328). بویس ضمن تأیید تقدس این کوه در میان ایرانیان مینویسد: ظاهراً فاتحان یونانی نیز یاد گرفته بودند که به این مکان، به عنوان جایی که دعاهای آنها به گوش خدایان خواهد رسید، احترام بگذارند (3 / 116). وجود تندیس اناهیتا در آن منطقه میتواند یکی دیگر از قرینههای تقدس منطقه باشد. این تقدس در دورۀ اسلامی نیز با وجود بقعۀ امامزاده باقر بن موسى کاظم (ع) ادامه پیدا کرده است. همانگونه که گفته شد، در بیستون آثار فراوانی مربوط به دورههای مختلف باقی مانده است که به طور کلی عبارتاند از: آثار دورههای غارنشینی، پیش از تاریخ، ماد، هخامنشی، سلوکی، پارتی، ساسانی، اوایل دورۀ اسلامی، ایلخانان، صفوی، و سرانجام قاجار (گلزاری، 1 / 325-326، 328، 408- 409). مهمترین این آثار از لحاظ تاریخی، کتیبۀ داریوش و سنگنگارۀ مربوط به او ست که دربارۀ سرکوب شورشهای داخلی امپراتوری هخامنشی است؛ اما اثری که بیشترین بازتاب را در فرهنگ مردم پیدا کرده، دیوارۀ تراشیدهشدهای است که در میان مردم منطقه به فراتاش یعنی فرهادتراش، موسوم است (نک : ادامۀ مقاله). دربارۀ زمان ایجاد این اثر در میان پژوهشگران اختلافنظر است؛ برخی آن را به دورۀ داریوش هخامنشی، و برخی به دورۀ ساسانیان منسوب میکنند (مهدیآبادی، «کتیبۀ فراتاش ... »، بش ). آثار بیستون از قدیم مورد توجه نویسندگان و سیاحان بوده است و هر یک از آنها دربارۀ آثار موجود در این کوه افسانههایی از خود یا از قول مردم محل نقل کردهاند. دیودروس سیسیلی در قرن 1 ق م در کتابخانههای تاریخی آورده است که سمیرامیس، ملکۀ آشور دستور داد بدنۀ این کوه را تراشیدند و بر روی آن کتیبهای همراه با صورت خود او و 100 سوار نیزهدار را نیز کندهکاری کردند (2 / 123-124). برخی نویسندگان دورۀ اسلامی آثار بیستون و طاق بستان را با هم درآمیختهاند (نک : ابنحوقل، 316-317؛ اصطخری، 210-211؛ یاقوت، 1 / 769-770؛ طوسی، همانجا). اما به هر حال، نوشتههایشان مربوط به بیستون است. اصطخری بر اساس شنیدههایش نوشته است: «پادشاهی بوده، و خواسته است که این کوه را کوشکی سازد تا قدرت و پادشاهی او مردم را معلوم شود» (ص 211). ابنحوقل دربارۀ تصویر داریوش و شورشیان دربند از قول یک نفر مینویسد که مکتبی با معلم و بچهها حجاری شده است و در دست معلم تسمهای است که با آن قصد دارد بچهها را تنبیه کند (همانجا). طوسی در عجایب المخلوقات دربارۀ دیوارۀ موسوم به فرهادتراش نوشته است: «به حکم خسرو، فرهاد این قسمت را تراشید و میخواست از آنجا راه به جانب دیگر باز کند و آن قصهای است شگفت» (همانجا). این نوشته پیش از آن است که نظامی خسرو و شیرین را منظوم کند. یاقوت نیز دربارۀ همین قسمت مینویسد: «بعضی از مردم تصور میکنند که یکی از شاهان ساسانی خواسته است محلی در اطراف این کوه برای بازار بسازد تا دلیلی بر عزت وی باشد» (همانجا). مشروحترین افسانه را دربارۀ ایجاد گذرگاهی در کوه بیستون، نظامی طی منظومۀ خسرو و شیرین نقل کرده است (ص 238- 258). این افسانه را با تغییراتی، که گاه بسیار جدیاند، شمار زیادی از شاعران پس از نظامی به نظم درآوردهاند (نک : ه د، خسرو و شیرین). اساس و جوهر این افسانه پیش از آنکه نظامی آن را به نظم در بیاورد، در میان مردم رایج بوده است (برتلس، 73؛ زرینکوب، 99-100). اینکه بلعمی، قریب 200 سال پیش از نظامی گفته است که فرهاد بر شیرین عاشق شده بود و «پرویز فرهاد را عقوبت کرد و به کوه کندن فرستاد» (ص 1091)، قرینهای است بر این موضوع. آنچه تاکنون گفته شد، افسانههایی بود که دربارۀ کوه بیستون در سدههای گذشته در میان مردم رایج بوده، و در کتابها نقل شده است. اما مهمترین افسانهای که امروز در میان مردم رواج دارد، همان افسانۀ فرهاد و شیرین و خسرو ست. از این افسانه افزون بر روایتهای کتبی منظوم که به آنها اشاره شد، روایتهای منثور مختصری نیز ثبت شده است (نک : اسدیان، 235؛ عسکری، 1 / 268-270؛ جعفری، 107- 108). این روایتها بیشتر با روایتهای هاتفی (نک : ص 85- 89) و سلیمی جرونی (نک : ص 90-96) تناسب دارند. روایتهای شفاهی با استناد به صخرۀ فراتاش یا فرهادتراش نقل میشوند. دربارۀ کتیبۀ داریوش و تصویرهای مربوط به آن مطلب مهمی در میان مردم نقل نمیشود. جکسن که در اوایل سدۀ 20 م از بیستون دیدن کرده است، مینویسد که مردم کتیبۀ داریوش را «نُهدرویش» مینامند (ص 186). این نام هنوز هم در میان مردم منطقه رایج است؛ البته برخی از مردم به جای «نُهدرویش»، میگویند: «هفتدرویش» که علت آن هم روشن نیست (تحقیقات ... ). بازتاب بیستون در فرهنگ و ادب ایران، به آنچه گفته شد، محدود نمیشود، بلکه در امثال و حکم مردم ایران نیز منعکس شده است: «آدم واسۀ یه پیغومِ شیرین که فرهاد نمیشه کوه بیستونو بکنه» (شهری، 20)، یا «بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد» از مصادیق آن است (برای نمونههای دیگر، نک : درویشیان، 1 / 11؛ بهمنیار، 112؛ ذوالفقاری، 1 / 192، 608). افزون بر این، بیستون برای مینیاتورسازهای ایرانی نیز الهامبخش بوده است (آژند، 1 / 415، 469). مقایسۀ روایتهای متفاوت افسانۀ خسرو و شیرین، به ویژه روایت نظامی، با آنچه دیودروس سیسیلی دربارۀ بیستون گفته است، از لحاظ تطور افسانهها میتواند مورد توجه قرار گیرد. دیودروس سیسیلی سنگنگارهها و سنگنوشتههای بیستون را به سمیرامیس، ملکۀ آشور، منسوبکردهاست (2 / 123-125). در روایت، شخصیتی فرعی به نام شمیرا یا مهینبانو وجود دارد که ملکۀ ارمن بوده، و شیرین برادرزادۀ او ست، با توجه به اینکه «چنین نامی در زبان ارمنی وجود ندارد» (صبحدم، 139-140)، میتوان حدس زد که شمیرا تغییریافته یا تحریفشدۀ سمیرامیس بوده است؛ از سوی دیگر، در همۀ روایتهای این افسانه حجاریهای بیستون به اشکال متفاوت به شیرین منسوب شده است؛ بر این اساس شاید بتوان گفت افسانۀ سمیرامیس و ارتباط آن با بیستون طی سدههای مختلف، و در فرایند طولانیِ نقلهای سینه به سینه دچار تغییراتی شده، و به صورت کنونی درآمده است. قرینۀ دیگری را که در این نتیجهگیری میتوان دخالت داد، یک روایت کردی از این افسانه است که بر اساس آن، شیرین یکی از شاهزادگان منطقۀ کردستان است؛ یعنی منطقهای که به سرزمین آشور نزدیک است (برای آگاهی بیشتر، نک : ه د، خسرو و شیرین).
آژند، یعقوب، نگارگری ایران، تهران، 1389 ش؛ ابنحوقل، محمد، صورة الارض، بیروت، 1979 م؛ اسدیان خرمآبادی، محمد و دیگران، باورها و دانستهها در لرستان و ایلام، تهران، 1358 ش؛ اصطخری، ابراهیم، ممالک و مسالک، ترجمۀ کهن فارسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1373 ش؛ برتلس، ی. ا.، نظامی شاعر بزرگ آذربایجان، ترجمۀ حسین صدیق، تهران، 1355 ش؛ بکران، محمد، جهاننامه، به کوشش محمدامین ریاحی، تهران، 1342 ش؛ بلعمی، تاریخ؛ بویس، م. و ف. گرنر، تاریخ کیش زرتشت، پس از اسکندر گجسته، ترجمۀ همایون صنعتیزاده، تهران، 1375 ش؛ بهمنیار، احمد، داستاننامۀ بهمنیاری، به کوشش فریدون بهمنیار، تهران، 1369 ش؛ تحقیقات میدانی مؤلف؛ جعفری (قنواتی)، محمد، قصهها و افسانههایی از گوشه و کنار ایران، تهران، 1386 ش؛ جلیلی کرمانشاهی، محمد حسین و دیگران، کرمانشاهان باستـان، تهران، 1347 ش؛ داندامایف، م. ا.، ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی، ترجمۀ روحی ارباب، تهران، 1352 ش؛ درویشیان، علیاشرف، افسانهها، نمایشنامهها و بازیهای کردی، تهران، 1366 ش؛ دیودُروس سیسیلی، کتابخانۀ تاریخی، به کوشش و ترجمۀ حمید بیکس شورکایی و اسماعیل سنگاری، تهران، 1384 ش؛ ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، تهران، 1388 ش؛ زرینکوب، عبدالحسین، پیر گنجه در جستوجوی ناکجاآباد، تهران، 1372 ش؛ سلیمی جرونی، مثنوی شیرین و فرهاد، به کوشش نجف جوکار، تهران، 1382 ش؛ شهری، جعفر، قند و نمک، تهران، 1370 ش؛ صبحدم، م.، «دربارۀ نظامی و خمسه»، شیوه، تهران، 1332 ش، شم 1؛ طوسی، محمد، عجایب المخلوقات، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1345 ش؛ عسکری عالم، علیمردان، فرهنگ عامۀ لرستان، خرمآباد، 1386 ش؛ قرشی، امانالله، آب و کوه در اساطیر هند و ایرانی، تهران، 1380 ش؛ گلزاری، مسعود، کرمانشاهان ـ کردستان، تهران، 1357 ش؛ مهدیآبادی، ملیحه، بیستون، تهران، 1383 ش؛ نظامی گنجوی، خمسه، بهکوشش سامیه بصیر مژدهی و بهاءالدین خرمشاهی، تهران، 1383 ش؛ هاتفی، عبدالله، شیرین و خسرو، به کوشش سعدالله اسداللهیف، مسکو، 1977 م؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
Iranica ; Jackson, A. V. W., Persia: Past and Present, London, 1909.
محمد جعفری (قنواتی)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید