بهمنگان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 9 بهمن 1400
https://cgie.org.ir/fa/article/239449/بهمنگان
چهارشنبه 22 اسفند 1403
چاپ شده
2
بَهْمَنْگان، یا بَهْمَنْجَنه، بَهْمَنْجه، بَهْمَنْچَنه، یکی از جشنهای بزرگ و کهن ایرانی پیش و پس از اسلام. در ایران باستان روز دوم هر ماه، بهمن نامیده میشد و روز بهمن از ماه بهمن را که بهمنگان میخواندند، جشن میگرفتند (بیرونی، التفهیم، 257؛ شهمردان، 37؛ قزوینی، 78؛ نیـز نک : پورداود، تفسیر ... ، 209). برخی از منابع، مانند نخبة الدهر و فرهنگ قوّاس به خطا نخستین روز بهمن ماه را که به نام اورمزد (= اهورهمزدا) خوانده میشود، بهمنجه و عید دانستهاند (دمشقی، 366-367؛ مرورودی، 17). ایرانیان تا چند قرن پس از اسلام و تا پیش از حملۀ مغول، بهمنگان را جشن میگرفتند.واژۀ بهمنجنه معرب بهمنگان (= بهمن + گان ‹پسوند نسبت›) در ایران عصر اسلامی هم به همان معنای بهمنگان به کار میرفت ( ایرانیکا، III / 499؛ رضی، 682-684). برخی نیز در توجیهی عامیانه بخش دوم واژۀ بهمنجنه را معرب «چِنه» و آن را مخفف «چینه» (مشتق از چیدن) دانسته، و گفتهاند: کلمۀ بهمنجنه از بهمن، نام گیاهی که در بهمن ماه و زمستان میروید و گل سرخ و سفید میدهد (بیرونی، الصیدنة، 137) و جنه یا چنه، به معنی «چیدن گل» در بهمن ماه ترکیب یافته است ( فرهنگ ... ، 1 / 365؛ نیز نک : آنندراج، 1 / 816؛ داعیالاسلام، 783). این وجه اشتقاق هیچ توجیه علمی و زبانشناختی ندارد (نیز نک : دبیرسیاقی، 456-457).ایرانیان در این روز، مراسم خاصی برپا میداشتند؛ مثلاً دیگ آشی موسوم به «دیگ بهمنجنه» بار میگذاشتند و در آن همهگونه غلات، حبوبات، سبزیهای خوراکی و گوشتهای حلال میریختند (بیرونی، التفهیم، همانجا؛ گردیزی، 524-525؛ نیز نک : برهان ... ، 1 / 328). به نوشتۀ گردیزی (همانجا) بنابر رسم عجمیان «اندر این روز دیگی بپزند و از همۀ نباتها و دانگوها و تخمها و گوشتهای هر حیوانی اندرو کنند ... و به هر جای بفروشند». «دانگو» نوعی غله، و نیز آشی هفتدانه مرکب از نخود و باقلا و عدس و جز آن است (برهان، 2 / 820). امروزه نشانهای از برگزاری جشن بهمنگان در میان غیر زردشتیان دیده نمیشود. با این حال، برخی آش موسوم به ابودردا (ه م) یا «هفتدُنگاره» را که در ایام محرم و صفر، در نقاطی از ایران (مثلاً در کازرون) تهیه میشود. همان آش بهمنجنه دانستهاند (نک : حاتمی، 480). احتمالاً بخش نخست واژۀ «دنگاره» (دُنگ یا دانگ به معنای دانه) صورت محلی کلمۀ دانگو ست که گردیزی (همانجا) به آن اشاره کرده است. برخی از منابع به پرهیز زردشتیان از کشتار و خوردن گوشت در بهمنروز اشاره کردهاند (سروشیان، جمشید، 160؛ بویس، 89).از آداب دیگر این جشن، خوردن گیاه بهمن در این روز بوده است که احتمالاً میبایست نماد گیاهی این امشاسپند بر روی زمین باشد (بلوکباشی). برخی گل بهمن سرخ و سفید (ابومنصور، 66؛ اخوینی، 511)، و برخی دیگر ریشۀ گیاه بهمن سرخ و سفید را از گیاهان دارویی که طبیعتی گرم و خشک داشته، میدانند و احتمال دادهاند کلمۀ بهن فرانسوی مأخوذ از بهمن است (زریاب، 137؛ پورداود، تعلیقات ... ، 1 / 90).در روز جشن بهمنگان، بهمن سرخ و سفید را در آش میریختند و میخوردند و دمکردۀ آن را مینوشیدند. گاهی بهمن خشک را میکوبیدند و گرد آن را بر روی غذا میریختند و یا با شکر مخلوط میکردند و میخوردند (گردیزی، همانجا؛ شهمردان، 37). ایرانیان عقیده داشتند که خوردن شیر تازه با بهمن سپید در بامداد روز بهمنگان، حافظه را تقویت میکند و فراموشی را میزداید و مردم را از چشم بد و بدیها محفوظ میدارد (بیرونی، همان، نیز گردیزی، همانجاها). به گزارش محمد بن هندوشاه نخجوانی، افشاندن بهمن سرخ و سفید بر سر مردمان در روز جشن مرسوم بوده است (ص 266).از دیگر رسوم این روز، رفتن به کوه و دشت و چیدن بهمن سرخ و سپید و گیاهان دارویی دیگر و تهیۀ روغن از گیاه بهمن و دانههای گیاهی دیگر و بخوردادن و دوددادن گیاهان معطر و گندزدا در فضاهای خانه را باید یاد کرد (قزوینی، 78؛ برهان، 1 / 328؛ نیز نک : رضی، 682-684). نوشیدن شیر با اسفند (اسپند) و به رشته کشیدن دانههای اسفند و خوردن تره، ماهی و ماست، پوشیدن جامۀ نو و پیرایش و چیدن مو و ناخن را در روز بهمن و جشن بهمنگان نیکو دانستهاند ( لغت ... ، 472؛ قزوینی، همانجا؛ نیز نک : برهان، 1 / 329؛ سلیم، 255- 256). در برخی از متون اسلامی به ازدواج، سفر و بازگشت از سفر، خرید و فروش و حاجت طلبیدن از خدا در این روز سفارش میکنند (فیض، 266؛ سلیم، همانجا).شاهان و بزرگان این جشن را با شکوه و تشریفات ویژهای برگزار میکردند (رضی، همانجا). شعرایی مانند فرخی سیستانی (ص 354)، منوچهری دامغانی (ص 68، 86). مختاری غزنوی (ص 509)، مسعود سعد سلمان (ص 659)، عمعق بخارایی (ص 185) و انوری (1 / 415) به بهمنگان و جشن و مراسم آن اشاراتی دارند.امروزه برگزاری این جشن بهصورت گذشته حتى نزد زردشتیان هم چندان معمول نیست. با این حال، بهمنروز نزد آنان همچنان عزیز است و روز «نابُر» (= نبریدن سر حیوان) خوانده میشود و سنت دیرینۀ نکشتن حیوان و نخوردن گوشت را اغلب نگاه میدارند (سروشیان، جمشید، 160؛ آذرگشسب، 28؛ بویس، 89-90).برخی از زردشتیان ایران در روز بهمن هر ماه و بهویژه در جشن بهمنگان سفرۀ بهمن امشاسپند میگسترند و آن را با خوراکیهای گوناگون ازجمله نان و پنیر و پشمک (سروشیان، مهوش، 646) میآرایند. برخی حتى گاه مرغ بریان هم بر سر سفره مینهند که این کار اعتراض بزرگان این دین را برانگیخته است (آذرگشسب، 28- 29).طی سدۀ گذشته پارسیان (زردشتیان هند) نیز جشن بهمنگان را با شکوه بسیار برگزار میکردهاند و این جشن در کنار فروردینگان از جملۀ محبوبترین جشنهای آنان بوده است (پورداود، تفسیر، 209؛ مولتن، 68).
آذرگشسب، اردشیر، آیین برگزاری جشنهای ایران باستان، تهران، 1349 ش؛ آنندراج، محمدپادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1335 ش؛ ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائق الادویة، به کوشش احمد بهمنیار و حسین محبوبی اردکانی، تهران، 1344 ش؛ اخوینی بخاری، ربیع، هدایة المتعلمین، به کوشش جلال متینی، مشهد، 1344 ش؛ انوری، محمد، دیوان، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، 1364 ش؛ برهان قاطع؛ بلوکباشی، علی، یادداشتهای منتشرنشده؛ بیرونی، ابوریحان، التفهیم، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، 1362 ش؛ همو، الصیدنة، به کوشش عباس زریاب، تهران، 1370 ش؛ پورداود، ابراهیم، تعلیقات بر یشتها، به کوشش بهرام فرهوشی، تهران، 1356 ش؛ همو، تفسیر بر خرده اوستا، تهران، 1347 ش؛ حاتمی، حسن، «بهمنجنه، آش هودرده و ناناکوسا و سنتهای مشابه در ژاپن»، آینده، تهران، 1366 ش، س 13، شم 6 و 7؛ داعیالاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، تهران، 1362 ش؛ دبیرسیاقی، محمد، «بهمنجنه»، جلوه، تهـران، 1324 ش، س 1، شم 1؛ دمشقی، محمد، نخبة الدهر، بیروت، 1988 م؛ رضی، هاشم، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، تهران، 1371 ش؛ زریاب، عباس، تعلیقات بر الصیدنة (نک : هم ، بیرونی)؛ سروشیان، جمشید، فرهنگ بهدینان، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1335 ش؛ سروشیان، مهوش، «خوراکهای آیینی و سنتی زرتشتیان در ایران»، سروش پیرمغان، به کوشش کتایون مزداپور، تهران، 1381 ش؛ سلیم، عبدالامیر، «تطبیق روزهای ماه در فرهنگ ایرانی و احادیث اسلامی، یا سی روزه در حدیث شیعه»، نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آذرآبادگان، تبریز، 1353 ش، س 26، شم 111؛ شهمردان بن ابیالخیر، روضة المنجمین، چ تصویری، به کوشش جلیل اخوان زنجانی، تهران، 1368 ش؛ عمعق، شهابالدین، دیوان، به کوشش سعید نفیسی، تهران، 1339 ش؛ فرخی سیستانی، علی، دیوان، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1335 ش؛ فرهنگ رشیدی، عبدالرشید تتوی، به کوشش محمد عباسی، تهران، 1337 ش؛ فیض کاشانی، محمد، «رسالۀ نوروز و سی روز ماه»، مجموعه مقالات محمد معین، به کوشش مهدخت معین، تهران، 1367 ش، ج 2؛ قزوینی، زکریا، عجایبالمخلوقات، بیروت، 1960 م؛ گردیزی، عبدالحی، زین الاخبار، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1367 ش؛ لغت فرس، اسدی طوسی، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1319 ش؛ مختاری غزنوی، عثمان، دیوان، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، 1341 ش؛ مرورودی، مبارکشاه، فرهنگ قواس، تهران، 1353 ش؛ مسعود سعد سلمان، دیوان، به کوشش غلامرضا رشیدیاسمی، تهران، 1318 ش؛ منوچهری دامغانی، احمد، دیوان، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1347 ش؛ نخجوانی، محمد بن هندوشاه، صحاح الفرس، به کوشش عبدالعلی طاعتی، تهران، 1355 ش؛ نیز:
Boyce, M., A Persian Stronghold of Zoroastrianism, Oxford, 1977; Iranica ; Moulton, J. H., The Treasure of the Magi, London, 1917.
معصومه ابراهیمی (دبا)
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید