بشکن بشکن
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 8 بهمن 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/239352/بشکن-بشکن
جمعه 24 اسفند 1403
چاپ شده
2
بِشْکَنْبِشْکَن، گونهای رقص نمایشمانند و تصنیف همراه با تقلید که با ایجاد صدای انگشتان میانی و شست، و گاه با کفزدن همراه است. این رقص و آواز طربانگیز در مهمانیهای عمومی و خصوصی همچون عروسی و ختنهسوران، در برخی از مراسم آیینی مانند آبریزان، تیرگان و نوروز، و در بازیهای نمایشی محلی و بومی اجرا میشود.در فرهنگ آنندراج واژۀ بشکنبشکن جشنی بزرگ که جمع سامان و اسباب رقص و راگ و رِنگ در آن باشد، معنا شده است (نک : ذیل واژه). در غیاث اللغات نیز بشکنبشکن چنین معنا شده است: هنگامۀ جوش و خروش و انگشتزدن که اهل رقص را باشد (نک : ذیل واژه). ترکیبات و کنایاتی نیز از واژۀ بشکنبشکن موجود است (برای نمونه، نک : شاملو، 1343-1346).تصنیف یا ترانۀ بشکنبشکن به همراه سازهای مورد استفاده در آن، در ردیف موسیقی مطربی قرار میگیرند. اندکی شیرینکاری، کشوقوسهای عامهپسند، اداهای خندهدار، مضرابهای شلاقی، نادیدهگرفتن قواعد و سنتهای موسیقی دستگاهی، و بهکارگیری لحنهای ضربی و بهاصطلاح «جاهلی» و کوچهباغی که بیشتر طربانگیز است، از خصیصههای این رقص به شمار میرود. گاه چند جمله و یا عبارت نامفهوم که بر صاحبان مشاغل مختلف همچون دلاک، نجار و نمدمال، و یا بر شخصیتهای گوناگون اجتماعی مانند بیباک، لوطی و روسپی دلالت دارد، همراه با نوای ساز از سوی رقصنده ادا میشود که منطق چندانی ندارد و فقط ضرب و ریتم طربانگیزی را به بیننده القا (صالحپور، 150؛ شاملو، 1343-1345)، و یا جنبههای شهوانی رقص را تقویت میکند. ترانۀ بشکنبشکن با سازهایی همچون دف، ضرب، تنبک و دایرهزنگی اجرا میشود و مجری آن نیز گاه همان نوازندۀ دف یا ضرب است، اما واژۀ «بشکن» را دیگران با او بهاصطلاح «دَم میگیرند». ترانه معمولاً با این مقدمه آغاز میشود: بشکن بشکنه بشکن، من نمیشکنم، بشکن (همو، 1343).تصنیف بشکنبشکن توسط هنرمندان روحوضی تهرانی هم اجرا میشده است (احمدپناهی، 186، حاشیۀ 2). از مهمترین حالات این رقص، آن است که نوازنده با سازی در دست، بالاتنۀ خود را به سمت جلو متمایل کرده و با دست چپ به ساز ضربه میزند. او همزمان کپل را به عقب داده و با حرکاتی روی پنجۀ پا حالتی شبیه به راهرفتن به خود میگیرد. در این نمایش حرکات پا، دست و کپل نقش محوری را ایفا میکنند.ویژگی ترانۀ بشکنبشکن خواندن آن همراه با عشوه و رقص و همراهی تماشاچیان است. انجوی شیرازی بشکنبشکن را در ردیف بازیهای نمایشی آورده و چند نمونه از اجراهای آن را در ایران گزارش کرده است. به نوشتۀ او، در اصفهان این بازی را در عروسی، ختنهسوران، و بدرقۀ داماد از حمام تا خانهاش بهکار میگیرند. زمانی که داماد را از حمام به خانهاش میبرند، تنبکزن پیشاپیش جمعیت شروع به زدن ضرب میکند و یک نفر بشکن میزند و میخواند. این عده به در هر خانهای که میرسند، میایستند و کسی که میرقصد و میخواند، به اسم صاحبخانه بدیههگویی میکند؛ صاحبخانه هم از افراد پذیرایی میکند. گروه همین طور میخوانند و مینوازند تا داماد به خانه برسد (ص 81). بشکنبشکن در کرمان در جشنهای تیرگان، آبریزان، سیزدهبهدر و مراسم عروسی اجرا میشود. در کرمان رسم بر این بوده است که عروس تا 40 روز پس از عروسی باید در حجله بماند. ازاینرو، زنان برای سرگرمی و شادی عروس، نمایش و رقص بشکنبشکن را اجرا میکردند (همو، 86).تصنیف «بشکن بشکنه» از تصانیف بسیار قدیمی در مجالس شادمانی و عروسی سمنانیها نیز هست. این تصنیف از زبان زنی است که شوهرش به سفر رفته است و بهصورت گفتوگو اجرا میشود؛ یک نفر آن را میخواند و دیگران جواب میدهند و فعل بشکن را همچون پاسخی به بازیگر، مدام تکرار میکنند (احمدپناهی، 186). در کتاب راهنمای بازیهای ایران بشکنبشکن در ردیف بازیهای محلی طبقهبندی (نک : قزلایاغ، 52-53، 379-380، 525)، و اجرای آن در مجالس عروسی و ختنهسوران گزارش، و نمونهای از آن نیز ثبت شده است (همو، 379-380، نیز نک : 52-53، 525).یکی از ترانههایی که حاجیفیروز، از پیشگامان و پیکهای نوروزی، به کار میبرد، بشکنبشکن است. در اجرای این ترانه، حاجیفیروز از مشاغل متنوع و سوغات شهرهای مختلف و عبارات و اصطلاحات گوناگون نام میبرد و دستیارش در پاسخ به او از واژۀ بشکن استفاده میکند: حاجیفیروز: بشکن بشکنه؛ دستیار حاجیفیروز: بشکن؛ حاجیفیروز: آی پونه، نعنا پونه، انار سرخ سمنون، پسته میخوای به دمغون، آدم میخوای لرستون، معرفت میخوای تو تهرون.حاجیفیروز با زیرکی تمام قطعههایی را به ترانۀ بشکنبشکن اضافه میکند که ازلحاظ وزن و قافیه متفاوت است: بشکن بشکنه بشکن، من نمیشکنم بشکن، عرضت میکنم به خانهداری، شوهر نکنی به چاربداری (چارواداری)، شیش ماه به سفر یک شب به خونه، زَنِکۀ پیر هولم داد، وعدۀ زیر پلم داد ... (شریعتزاده، 458- 459).
آنندراج، محمد پادشاه، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1363 ش؛ احمدپناهی سمنانی، محمد، آداب و رسوم مردم سمنان، تهران، 1374 ش؛ انجوی شیرازی، ابوالقاسم، بازیهای نمایشی، تهران، 1352 ش؛ شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، 1377 ش، حرف «ب»، دفتر دوم؛ شریعتزاده، علیاصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، 1371 ش؛ صالحپور، اردشیر، ترانه ـ نمایشهای پیشپردهخوانی در ایران، تهران، 1388 ش؛ غیاث اللغات، غیاثالدین محمد رامپوری، به کوشش منصور ثروت، تهران، 1375 ش؛ قزلایاغ، ثریا، راهنمای بازیهای ایران، به کوشش شهلا افتخاری و عباس حری، تهران، 1379 ش.
مریم محمدتبار
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید