آب انبار
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
شنبه 21 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/237954/آب-انبار
پنج شنبه 23 اسفند 1403
چاپ شده
1
آب اَنبار، یا انبار، حوض انبار، حوض، سردابه، بركه، مَصْنَع، مَصْنَعه، منبع و گاه آبدان، آبگیر، تالاب و بَرخ، نوعی مخزن آب سرپوشیده و آببندی شده و غالباً ساخته شده در پایینتر از سطح زمین كه به منظور ذخیرۀ آب آشامیدنی برای ایام كمآبی یا پایداری در برابر دشمن در هنگام محاصره شدن و گاه استفاده از آب خنك در تابستان، در شهرها، روستاها، دژها، مسیر راههای كاروانرو (در رباطها و كاروانسراها) و در دل كوهها ساخته شده است. این نوع مخازن آب در بیشتر نقاط سرزمین ایران «آب انبار» (دانشنامۀ ایران و اسلام؛ گلزاری، 53؛ افسر، 219؛ افشار، 1/74، 100، 2/86، 665-669؛ مخلصی، 215، 217، 218؛ آیتاللهزادۀ شیرازی، 30-36) و در برخی نقاط چون بیرجند «انبار» (ستوده، مقالۀ منتشر نشده)، حوض (ابن بلخی، 156؛ شكورزاده، 643؛ افشار، 1/74؛ مخلصی، 213،قس: ناصرخسرو، 65، 122)، بركه (ستوده همان؛ نراقی، 158، 303، 304؛ افشار، 1/455، 2/651؛ مخلصی، 211، 212)، مصنع (ابن بلخی، 136، 143؛ ناصرخسرو، 65، 122، 168)، مصنعه (ابن بلخی، 157، 159؛ کاتب، 47، 107؛ افشار، 1/104، 222، 2/652، 655)، منبع (نراقی، 307) و در دیگر شهرهای ایران با نامهایی چون مُرغِیْ و مُرغِك (در ساوه) وهَوْد، احتمالاً صورتی دیگر از حوض (در خندق و بیابانك) خوانده میشود. هلد با استناد به لسترنج نوشته است: «در منابع قدیم اسلامی به زبان عربی ظاهراً واژههای اصطخر یا بركه برای منبع یا مخزن سرپوشیدۀ آب بهكار رفته است» (ایرانیكا). چنین سخنی نه در كتاب لسترنج دیده شد و نه در ارجاعات او، و مأخذی دیگر نیز كه واژۀ اصطخر را برای مخزن سرپوشیدۀ آب (آب انبار) به كار برده باشد به دست نیامد. اما واژۀ بركه، چنانكه دیده شد، در منابع فارسی متأخرتر اسلامی دقیقاً به این معنی (آب انبار) بسیار بهكار برده شده است. در دیگر سرزمینهای اسلامی نیز به وجود این نوع مخازن با نامهای مَصْنَع (در مصر)، سردابه (در تركمنستان)، خَزان (در فلسطین)، حوض (در هرات) اشاره شده است (ناصرخسرو، 50، ایرانیكا؛ الموسوعة الفلسطینیة، 2/341؛ مایل هروی، 37).
انبارهای ذخیرۀ آب در آغاز گودالهایی بود كه خودبهخود از آب باران و سیلابها پر میشد. بهتدریج بشر خود به انبار كردن آب در این گودالها پرداخت و سرانجام به ایجاد انبارهای آب در جاهای مورد نیاز خویش دست یازید. با پیشرفت تمدن روشهای ذخیرۀ آب نیز تكامل یافت. در تمدنهای ایران، مصر و بینالنهرین آب را در آبانبارهای سرپوشیدۀ غیرقابل نفوذی كه از تبخیر شدن آب و آلودگی آن جلوگیری میكرد ذخیره میكردند. در كشورهای یونان و روم نیز از این شیوه برای ذخیرۀ آب استفاده میشد (فرشاد، 217-218) و تاریخ ایجاد برخی آبانبارها در فلسطین به دوران نَبَطیان باز میگردد ( الموسوعة الفلسطینیه، 2/341).در ایران از روزگاران كهن به علت كمبود آب در بخش عمدهای از این سرزمین، ارزش و اعتباری بسیار برای آب قائل بودند و ستایشگاههای بزرگی برای نیایش ایزد نگهبان آب، اَناهیتا (ناهید)، برپا داشته بودند (ورجاوند، 3) و آبانبار یكی از ساختمانهایی بود كه از زمانهای بسیار دور برای تأمین و نگهداری آب بهویژه در مناطقی كه به آب دائمی (چشمه و قنات) یا فصلی (باران) متكی بود ابداع شد و توسعه یافت.یكی از كهنترین نمونههای آبانبار در ایران در كنار محوطۀ چُغازَنبیل، مربوط به هزارۀ 2قم و دوران شكوفایی تمدن ایلام، به دست آمده است (همو، 2)، ولی این اندازه اطلاعات و مدارك برای بررسی دقیق مصالح، ابزارها، سبك و روشهای معماری آبانبارها در این روزگاران كافی نیست؛ با این حال با اتكاء بر این آثار و رواج احداث قنوات، سدها و بندها در دورۀ اشكانیان و ساسانیان كه میتواند بیانگر پیشرفت عمدهای در تكنیكهای ساختمانی باشد (ایرانیكا) و با عنایت به این نكته كه معماری این نوع ساختمان جدا از اصول و روشهای ساختمانی دیگر بناها نبوده است، همچنین باتوجه به این نكتۀ مهم كه عناصر و اصول به كار گرفته شده در معماری روزگاران نزدیك به عصر ما، حتى در عصر ما، میراثی از سنتهای كهن معماری این سرزمین است (ویلبر، ص «ژ») میتوان با احتیاط حدسهایی زد: مثلاً در این دوران ایجاد گنبد بر روی مقاطع مربع در اندازههای نسبتاً كوچك مقدور بوده است. از این روی میتوان تصور كرد كه آبانبار در این روزگار با مخازن مكعب شكل و پوششهایی به صورت طاقهای چهارترك ساخته میشده است. همچنین با آگاهی از تكنیك ساختن گنبدها روی تُرُنبههای ساده (گوشوار) ساختن مخازنی با مقاطع شش و هشت ضلعی ممكن بوده است؛ اما از آنجا كه ایجاد گوشههای متعدد در طرح مخازن باعث بروز مشكلاتی ازجمله در آببندی و بالارفتن هزینه اجرا میشده احتمالاً از این نوع طرحها كمتر استفاده شده است. ماكسیم سیرو احتمال میدهد كه آبانبارهای استوانهای و ستوندار از نواحی مجاور مدیترانه از طریق اسیران جنگی كه در زمان ساسانیان به دست پادشاهان ایران اسیر میگردیدند اقتباس شده باشد (ص 234). در دوران حكومت اسلامی تأكید بر مسائل مربوط به بهداشت و طهارت باعث گردید كه ساختن مخازن آب (حوض، آبانبار، خزینۀ حمامها) بهعنوان یك عنصر اساسی در زندگی مسلمانان در مساجد یا در كنار و نزدیك آنها بیش از پیش متداول گردد و با تكامل و توسعۀ كشاورزی و تجارت در این دوران ساختن آبانبارها در روستاها و در مسیر جادههای كاروانرو گسترش یابد. همزمان با توسعۀ اسلام در كشورهای مختلف و گسترش مبادلات فرهنگی به بركت دین و حكومت مركزی واحد، فنون ساختمانی تكامل بسیار یافت. ساختن مخازن استوانهایشكل در این دوران به علت پایین بودن نسبی هزینۀ ساختمان و مقاومت بیشتر بدنۀ آن در مقابل فشار آب در ایران رایج شد. شاید تكنیك ساختن گنبدهای دورچین به صورت كروی یا مخروطی نیز از همین دوران و به همین علت در معماری ایران ظاهر شده باشد. در این دوران با پدید آمدن شهرها و محلههای جدید آبانبارها بهسان عناصر مركزیتدهنده در كنار مساجد، مدارس، بازارها و كاخهای دولتی قرارگرفت. نكتۀ دیگری كه از نظر تحول طرحهای معماری آبانبارها قابل ذكر است ساختن مخازن ستوندار به شیوۀ مغربزمین برای بالا بردن ظرفیت نگهداری آب در آنها بوده است. پیدایش این فنون در معماری ایران نیز به دلیل نیاز به ایجاد فضاهای وسیع برای اجتماع مردم در یك محل برای عبادت بوده است. ساختن آبانبارهای ستوندار امكان میداد كه از طاقهای كوتاه برای پوشش مخازن استفاده شود و درنتیجه سقف مخزن همكف زمین قرارگیرد و ایجاد بنای دیگری بر روی آن ممكن گردد. در این دوران بهتدریج آبانبارها به صورت جزئی از یك مجموعۀ معماری به همپیوسته درآمد و معمولاً در كنار و همراه با مساجد و مدارس ساخته میشد.
نقش حیاتی آبانبارها در بافت شهرها، بهویژه در شهرهای حاشیۀ كویر و منطقههای كمآب ایران، و تكامل طرح و شیوۀ ساختمان و بُعد هنری و تزییناتی آنها (بهویژه در سردرها و كتیبههای الحاقی بدانها) در دوران اسلامی چنان چشمگیر است كه میتوان برخی از نمونههای این پدیدۀ معماری را از لحاظ ارزشهای هنری، فرهنگی، فنی و تاریخی همسنگ برخی مساجد بزرگ، كوشكها، مقابر و دیگر آثار هنر معماری ایران اسلامی معرفی كرد و در بسیاری جایها بزرگترین و چشمگیرترین واحد معماری بهشمار آورد، زیرا دیگر بناهای همگانی این نقاط در برابر آنها نمودی ندارد (ورجاوند، 2، 3).یكی از كهنترین نمونههای آبانبارهای طاقدار «حوض عضدی» است كه به فرمان عضدالدولۀ دیلمی (332-379ق/944-989م) در اصطخر فارس ساخته شد. به گفتۀ ابن بلخی: «عضدالدوله به ریختگری روی آن دره برآورد مانند سدی عظیم و اندرون آن به صهروج ]ساروج[ و موم و روغن و... و بعد ماكی كرباس و قیر چند لابرلا در آن گرفتند و اِحكامی كردند كی از آن معظمتر نباشد ... عمق آن هفده پایه است كی چون یك سال هزار مرد از آن آب خورند یك پایه كم شود و در میان حوض بیست ستون كردهاند از سنگ و صهروج و بر سر آن، سقف حوض پوشیده» (ص 156). همو به «دیگر حوضهای آب و مصنعها» در اصطخر اشاره كرده است (همانجا؛ مستوفی، 132). از این تاریخ تا دورۀ صفویان (907-1135ق/1501-1723) و پس از آنكه ساختن آبانبار بهعنوان كاری پسندیده توسط شاهان و فرمانروایان و نیكوكاران متداول میگردد به نمونههایی چند از آبانبارها كه تاریخ بنای آنها مشخص است برمیخوریم: 1. در شهر مَرو در نزدیك مقبرۀ محمدبن زید، آبانباری مربوط به سدههای 5 و 6 ق/11 و 12م كشف شده است كه مخزنی استوانهای به قطر 1/6 متر دارد و ظاهراً با دو منفذ پنجرهمانند تهویه میشده است. پوشش آن به جای نمانده یا شاید اصلاً پوششی نداشته است؛ 2. آبانبار نزدیك رباط تحملج با گنبدی به قطر 17 متر و ارتفاع 8 متر و گنجایش 000،150 لیتر ]؟[ كه از مقایسۀ آجرهای آن میتوان آن را متعلق به همین سدهها دانست ( ایرانیكا، به نقل از پوگاچنكُوا، 244، 394)؛ 3. مصنعهای در یزد كه در زمان شاه شجاع (765-786ق/1364-1384م) همچنان آباد و مورد استفادۀ اهالی و كاروانیان بوده است (كاتب، 47)؛ 4. حوض زَمْزَم در گازرگاه هرات كه ظاهراً به فرمان شاهرخ پسر تیمور (807--850 ق/1404-1446م) ساخته شده (مایل هروی، 37، 41)؛ 5. تاریخ جدید یزد از آبانباری با تاریخ 845 ق/1441م و آبانباری دیگر با تاریخ 854 ق/1450م ذكری به میان آورده است (كاتب، 107، 157)؛ 6. آبانبار جنك در پشت مسجد جامع یزد متعلق به 878 ق/1473م (افشار، 2/654).به استثنای چند نمونۀ قدیمی دیگر، بیشتر آبانبارهای موجود در ایران مربوط به سدههای 10 و 11ق/16 و 17م و سدههای بعدتر است (نك : یادگارهای یزد؛ آثار تاریخی سمنان؛ آثار تاریخی شهرستانهای كاشان و نطنز؛ كرمانشاهان ـ كردستان). در میان این آبانبارها برخی از ارزش والای معماری و هنری خاصی برخوردارند، مانند آبانبار حاج كاظم در محلۀ مغلاوك قزوین با گنجایش 000‘864‘3 لیتر آب، 40 پله، 2 هواكش، سردری زیبا با قوس جناغی بلند، طاقنماهای متعدد و تزیینات كاشی با طرحهای هندسی و خط بنایی (مَعْقِلی) و دیگر ویژگیهای هنری (ورجاوند، 4). اخیراً برای حفظ و نیز به نمایش نهادن این نوع آبانبارها در داخل شهرها، از آنها بهعنوان سالن غذاخوری (آبانبار سیداسماعیل در تهران)، چایخانه، تئاتر و موزه (تعدادی از آبانبارهای بندرعباس) استفاده میشود.
بانبارها را میتوان بر اساس شكل و طرز ساختمان مخازن و نوع پوشش آنها، عناصر به كار گرفته شده برای تهویه و تبرید آب، نوع دسترسی به مخازن و فضاهای ارتباطدهنده، نحوۀ آبرسانی به مخازن و همچنین از نظر تزیینات بهكار رفته در آنها از یكدیگر متمایز ساخت. از این گذشته آبانبارها برحسب خصوصیات منطقهای و سلیقۀ سازندگان محلی سبكهای مشخصی دارند كه میتوان آنها را از نظر گونهشناسی و سبكشناسی نیز بررسی كرد.
آبانبارهای خصوصی (در خانههای شهری یا روستایی) عموماً در زیر ساختمان یا در زیر سطح حیاط ساخته میشوند. مخازن این آبانبارها معمولاً مكعب یا مكعب مستطیلاند و سقفی مسطح یا گهوارهای دارند. در این نوع آبانبارها اگر مخزن در زیر حیاط خانه ساخته شده باشد برداشت آب از آنها با دلو و از راه دریچهای كه در سقف یا نزدیك به سقف تعبیه گردیده یا بهوسیلۀ تلمبۀ دستی انجام میگیرد؛ اما چنانچه مخزن در زیر قسمت مسكونی ساخته شده باشد، معمولاً دسترسی به آب از طریق «پاشیر» صورت میپذیرد. پاشیر اطاقكی است كوچك كه تقریباً همسطح با كف مخزن آب ساخته شده با شیری معمولاً برنجی برای استفاده از آب و گودالی كوچك (چالهای) در زیر شیر كه فاضلاب را به چاه یا چاهكی منتقل میسازد و پلكانی كه حیاط را به فضای پاشیر مرتبط میكند. این مخازن عموماً یك هواكش یا بادگیر برای تهویه دارند كه تا بام خانه امتداد مییابد. گنجایش برخی از این آبانبارها برای تأمین آب مصرفی سه یا چهار سال یك خانه كافی است (سیرو، 224).
بانبارهای عمومی در بیشتر جاها بناهای چشمگیر و بزرگیاند و سازندگان آنها پادشاهان، حكام، والیان یا مردان نیكوكار محلی بودهاند كه هزینۀ آنها را از بیتالمال یا از اموال خویش پرداختهاند و برای استفادۀ عمومی در شهرها، روستاها، دژها، بیابانها و در میان راهها وقف یا واگذار كردهاند:
معمولاً در مراكز محلههای شهرها، در كنار اماكن مذهبی، آموزشی، رفاهی و تجاری ساخته میشدند. نمونههای بازماندۀ این آبانبارها نشان میدهند كه اینها نسبت به انواع دیگر دارای ظرفیت بیشتری بوده و میتوانستهاند نیاز محلات پرجمعیت شهری را برای ماهها تأمین كنند. اهمیت حیاتی این بناها برای شهرها موجب میشد كه در انتخاب نوع مصالح و كیفیت ساختمان آنها بسیار دقت شود و افزون بر بخشها و اجزاءِ ضروری، جلوخانهای بزرگ، سردر و كتیبه و هشتی، پلههای پهن، بادگیرهای بلند و همچنین تزیینات گوناگون برای آنها طرح و تعبیه گردد. ازجمله معروفترین آبانبارها در تهران: آبانبار میدان سیداسماعیل، معیّر، صاحب دیوان، بابانوذر، یوزباشی، سیدولی، امامزاده یحیى، رضاقلی خان، چهل تن و كوچۀ غریبان؛ در سمنان: آبانبار قلی و سرخه؛ در قزوین: آبانبار حاج كاظم و سردار؛ در مشهد: حوض لقمان، حوض میرزا ناظر، بالا كوچه و چهل پایه؛ در كاشان: آبانبار سیدحسین صباغ و خان؛ در نائین: آبانبار مُصَلی؛ در یزد: آبانبارهای مصلی، عتیق بزرگ و كوچك؛ و در بیرجند: آبانبار حاجی ملك و عَمهعَمه (به فتح عین بدون تشدید) را میتوان نام برد (ستوده، مقالۀ منتشر نشده).
عموماً در میدانهای مركزی روستاها ساخته میشدند با معماری بسیار ساده و مصالح موجود در محل و بیشتر فاقد تزیینات و پیرایهها. طرح مخازن این آبانبارها بیشتر استوانهای است. از نمونههای مطالعهشدۀ آبانبارهای روستایی، آبانبار حاج سیدحسین در آبادی خِتْك (خِدْك یا خَویدَك) و آبانبار دو راه در آبادی رحمتآباد در استان یزد (افشار، 1/222، 2/85-86) را میتوان ذكر كرد.
بسیار ساده و اغلب به صورت حوضهای سرپوشیدهاند. مخزن آنها نسبتاً كوچك و عمیق است كه به شكل چاهی مربع در قسمت مركزی قلعه ساخته شده. برخی از آنها به نحوی با مجموعۀ بناهای قلعه تركیب شده كه میتوان آب باران را كه بر روی بامها و صحن قلعه روان میشود، جمعآوری و در داخل انبار ذخیره كرد. آبانبار قلعۀ حسامآبادِ اسدآباد همدان (گلزاری، 91) و آبانبارهای قلعۀ گرماورِ سمام (ستوده، از آستارا تا استارباد، 2/340) بهویژه آبانباری مدور، كنده شده در سنگ خارا، با پلكانی سنگی كه همۀ رشتۀ پلكان نیز یكپارچه از سنگ بدنۀ جدارِ درونی آبانبار تراشیده شده، واقع در شهرك لافت جزیرۀ قشم، و نیز آبانباری كه با 33 ستون سنگی و به ساروج اندوده به وضعی غریب در طبقۀ دوم بنایی در جزیرۀ هرمز ساخته شده قابل ذكرند (اقتداری، 695، 733-734، 764-765، 769-770، 773). معماری آبانبارهای داخل كاروانسراها را میتوان تأثیرگرفته از آبانبارهای قلعهای دانست و در این گروه مطالعه كرد. اینها معمولاً به صورت حوضهایی سرپوشیده، در میان حیاط و بر روی محورهای اصلی كاروانسرا ساخته شدهاند با مخازنی نسبتاً كوچك و كمعمق. روی طاق این مخازن كاملاً مسطح است كه از آن برای بارگیری كاروانها استفاده میشده است (سیرو، 229).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید