آلتاییان
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 4 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/237635/آلتاییان
پنج شنبه 28 فروردین 1404
چاپ شده
1
آلْتاییان، در مفهوم وسیع به اقوام و قبایل ترکی زبان ساکن سرزمین آلتای شوروی، چین و مغولستان اطلاق میشود و به 2 بخش آلتاییان شمالی و جنوبی تقسیم میگردد.
نام آلتای با گذشت سدههای دراز هنوز در پردهای از ابهام باقی مانده و چنانکه باید به درستی روشن نشده است. بعضی محققان معتقدند که این نام از واژۀ مغولی «آلتا» یا «آلتان» پدید آمده که به معنای طلا است. قدیمترین نام ترکی که سرزمین آلتای جنوبی بدان نامیده شد. آلتین ـ ییش یا آلتون ـ ییش به معنای کوههای زرین است که در سنگنبشتۀ مشهور اورخون آمده است. مالوف «آلتونـ ییش» را با در نظر گرفتن لهجۀ محلی، به «جلگههای زرین» یا «دشتهای زرین» ترجمه کرده است. مردم عامی چنین میپنداشتند که نام «آلتای» به معنای «آلتی آی» (6 ماه) است. این نام به صورت اسم عام به معنای «کوههای بلند» نیز آمده است (بارتولد، III / 317). بعضی محققان عنوان آلتای کیژی و به صورتی دیگر «آلتای ـ کیشی» را، که به معنای مرد آلتایی است، در مورد آلتاییان به کار بردهاند (همو، V / 490). این نام بیشتر به تلنگیتها، که همسایگان غربی آلتاییان هستند اطلاق شده است. تلنگیتها در بخش شرقی کوههای آلتای سُکنێ داشتند. این گروه جدا از تلنگیتهای جنوبیاند که در مسیر سفلای روی چوی تا ملتقای آن با کاتون سُکنێ گزیده بودند. تلنگیتهای جنوبی را «چوی کیژی» (مرد چوی) مینامیدند (گومیلف، «ترکان باستان»، 259). در شمال سرزمین تلنگیتها، قومی به نام تاتارهای سیاه میزیستند که آنان را «ییش کیژی» (مرد ییش) مینامیدند. گروهی که همسایۀ غربی تلنگیتها بودند «آلتای کیژی» خوانده شدهاند (همانجا). کیژی همان «کیشی» است که در لهجههای ترکی معاصر، معمول و به معنای مرد است. گمان میرود این نام شامل همۀ مردم سرزمین آلتای نبوده است. کاسترن برای قوم مورد بحث و زبان آنان نام «آلتایی» را برگزید. نام آلتین ـ ییش یا آلتون ـ ییش که محققان نام آلتایی را مأخوذ از آن دانستهاند در زبان چینی به صورت تسزین ـ شان تلفظ میشد. رشتهکوههای سرزمین کوهستانی آلتای را در مآخذ جغرافیایی «اِکتاک» نیز نامیدهاند. این نام در سدۀ 6 م از سوی جهانگردان یونانی به سرزمین مذکور داده شد. بارتولد (III / 317) معتقد بود که نام مذکور ممکن است از نام ترکی «آک ـ تاک» (آق ـ داغ) به معنای کوه سفید پدید آمده باشد، ولی شاوان بر این عقیده بود که سرزمین مزبور را نه در آلتایی، بلکه باید در کوههای تیان ـ شان جستوجو کرد. اگر نام آلتای از واژهای به معنای طلا گرفته شده باشد، میتوان واژۀ مغولی «آلتان» یا «آلتا» را پایه و اساس آن دانست. گمان میرود این نام متعلق به روزگار سلطۀ قالموقها باشد. قالموق یا قالمیق نامی است که ترکان به یکی از اقوام مغول دادهاند. در اصطلاح ترکیِ آسیایِ مرکزی این قوم را «قالمیق» و در لهجۀ ترکیِ حوالی رودِ ولگا آن را «قالموق» نامیدهاند. چنین به نظر میرسد که واژۀ روسی «کالموک» که اروپاییان نیز به کار میبرند از زبان ترکیِ پیرامون رود ولگا اقتباس شده باشد. قالموقها به زبان محلی مغولی، خود را اویرات مینامیدند. آلتاییان نیز پس از انقلاب اکتبر در روسیه و تأسیس منطقۀ قومی خویش از 1922م نام مغولی اویرات را بر خود و سرزمین خویش نهادند، حال آنکه نام مذکور به قالموقها تعلق داشت (همو، V / 191). نام اویرات تا 1948م باقی بود (دایرةالمعارف بزرگ شوروی، چ 3، 1 / 462)، اما از این سال به بعد این منطقه «اوبلاستِ (ولایتِ) خودمختارِ آلتای کوهستانی جمهوری شوروی فدراتیو روسیه» نامیده شد (همانجا).
آلتای یا سرزمین آلتاییان منطقهای است کوهستانی که بخشهایی از آن در اتحاد شوروی، مغولستان و جمهوری خلق چین واقع شده است (نک : آلتای). آلتای در ناحیۀ شمال غرب به دشتهای سیبری غربی محدود میگردد (°81 طول شرقی)، و از جنوب شرقی با صحرای گوبی (°106 طول شرقی) هممرز است. هممرز است. طول آلتای بالغ بر 000’2 کم است و شامل کوههای بلندی است که رودهای بزرگی چون اُب، «ایرتیش» و «ینی سئی» از آنها سرچشمه میگیرند. بالاترین نقطه در آلتای شوروی قلۀ بلوخا است که 506’4 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. سرزمین آلتای دارای 3 بخش است که عبارتند از آلتای خاص یا آلتای شوروی، آلتای مغولستان و آلتای گوبی. آلتای شوروی در محدودۀ ولایتِ خودمختارِ آلتای جمهوری شوروی فدراتیو روسیه، شرق قزاقستان و سیبری غربی واقع شده است و با آلتای مغولستان و کوهستانهایی که حوضۀ رود «قو» را تشکیل میدهند هممرز است (همان، 1 / 458، 459). آلتای مغولستان یا «اِکتاک» شامل رشته کوههایی به طول 500’1 کم است که از جنوب شرقی آغاز و به صحرای گوبی منتهی می گردد. بلندترین قلۀ این کوهها تابون ـ بوگدو به ارتفاع 653’4 متر است. میانگین بلندی این رشتهکوهها حدود 000’3 تا 600’3 متر است. نواحی شمالی ارتفاعات تساگانـگولا همواره پوشیده از برف و دارای یخچالهای عظیم است. آلتای مغولستان منطقهای است زلزلهخیز. رودهای آلتای مغولستان با حوضۀ رود ایرتیش و حوضۀ رودهای آسیای مرکزی ارتباط دارند. رودهای ایرتیش اورونگو و کوبدو از کوههای آلتای مغولستان سرچشمه میگیرند. آلتای گوبی در جنوب شرقی آلتای جمهوری خلق مغولستان واقع و از سلسلهکوههای موازی تشکیل شده است. مرتفعترین نقطۀ آن قلۀ ایخهـ بوگدو و به ارتفاع 000’4 متر است که شبکۀ نهرها و جویبارهای کوهستانی آن به دریاچههای کوچک این سرزمین میریزند (همان، چ 2، 2 / 141).
آلتاییان را در زبان ترکی باستان آلتای ـ کیژی (آلتای ـ کیشی) مینامیدند. روسها این قوم را «کالموکهای کوهستان» خواندهاند. عنوان اخیر به احتمال زیاد مربوط به دوران فرمانروایی قالموقها بر این سرزمین است. عنوان دیگر این قوم زایسان است. مردم این سرزمین به 9 گروه زایسان بخش شده بودند (بارتولد، V / 490). مردم نواحی کوهستانی آلتای در مسیر علیای رود «اُب» سکنا داشتند. ترکان آلتاییِ مسیر علیای رود ینی سئی دارای دولت خاص خود نبودند و لذا بخشی از تابعان دولت قالموق محسوب میشدند. اینان در سدۀ 11ق / 17م بخشی از مشرق ترکستان را به تصرف درآوردند. پیش از آن خانهای این گروه هنوز منگول نامیده میشدند و صبغۀ ترکی نگرفته بودند، ولی از این پس ضمن آمیختن با ترکان خود را «مغول» نامیدند (همو، V / 191). بسیاری از پژوهندگان دربارۀ آغاز ظهور ترکان و سرزمین اولیۀ آنان به اظهارنظر قطعی نپرداختهاند. گمان بعضی بر این است که بخش بزرگی از قبایل ترک نخست در سرزمین آلتای سکونت داشتند. نام قبیلۀ اوروچیش که از نام رودخانه و محلی در آلتای اقتباس گردیده، سبب بروز چنین گمانی شده است. در سدۀ اول ق / 7م هنگامی که ترکان باستان یا تورکیوتها به آلتای روی آوردند، با مقاومت آلتاییان بومی مواجه شدند. چنین به نظر میرسد که تورکیوتها طی سدههای 1-3ق / 7- 9م در دو جبهه با دشمنان خود پیکار کردند (گومیلف، «ترکان باستان»، 261). در حدود 64- 68 ق / 684- 687 م ترکان حملاتی را علیه دولت چین که با ترکان غربی و قرقیزها متحد شده بود آغاز کردند. ایلترس خان ترک نخست نقشۀ دشمنان خود را برهم زد، ولی در جریان پیکار همسرش درگذشت؛ از اینرو برادر خود مو ـ چژو را به فرماندهی سپاه منصوب کرد و فرمان داد تا مواضعی را نزدیک کوه آلتون ـ ییش (آلتای جنوبی) به تصرف درآورد (بارتولد، V / 322). در 93ق / 712م ترکان از طریق آلتون ـ ییش خود را به کرانۀ رود ایرتیش رسانیدند و نیروی تورگشها را درهم شکستند (همو، V / 324). وجود دشتهای وسیع و جنگلهای انبوه آلتای بزرگ برای ترکان که به دامپروری اشتغال داشتند مناسب مینمود. ولی طبیعت سرد سیبری مایۀ تلفات سنگینی بود. از اینرو دامپرورانِ ترک را میتوان به دو گروه کوچندۀ پیکارجو و تختهقاپوشده بخش کرد. تلنگیتها در بخش شرقی کوههای آلتای سکونت داشتند و در شمال سرزمین تلنگیتها، تاتارهای سیاه میزیستند. در شرق، توواها و در جنوب آن قزاقها زندگی میکردند. همسایگان غربی تلنگیتها از اقوام آلتایی بودند. اینان همان آلتای ـ کیشیهای مشهورند. سرزمین تلنگیتها با کوههای بلند و صعبالعبور محاصره شده بود و این امر سبب گردیده بود که تلنگیتها زبان و خصوصیات قومی ازجمله زبان خویش را حفظ کنند. لهجۀ تلنگیتیِ زبان آلتایی سرشار از عناصر مغولی و تا اندازۀ قابل ملاحظهای با دیگر لهجههای آلتایی متفاوت است. تلنگیتهای شمالی خود را تولوس مینامیدند. این گروه از آلتاییان در نواحی چولیشمان، باش حوض و اولگان سکونت دارند. نواحی یادشده با 2 رود به نامهای کوبادرو و چیبیت سو از بخش تلنگیتهای ساکن بخش جنوبی آلتای جدا است. تلنگیتهای جنوبی در مسیر سفلای رود «چوی» تا ملتقای آن با «کاتون» ساکنند (گومیلف، «ترکان باستان»، 259). هر دو نامِ تلنگیت و تولوس قدیمی هستند. چینیان نام تلنگیتها را به صورت دو ـ لان ـ گه تلفظ میکنند. اینان طی سدۀ 7م اراضی گستردهای را در اختیار داشتند و سرزمین آنان در شرق ناحیۀ اورخون قرار داشت. در سنگنبشتۀ اورخون از مردی به نام تولیس یاد شده است. بعضی محققان بر این عقیدهاند که تلنگیتها از تولوسها جدا بودند و تنها در اواسط سدۀ 12ق / 18م به یکدیگر پیوستند. رادلوف نام دریاچۀ تلتس را با قوم تولوس مربوط میداند (بارتولد، IX / 673). تلنگیتها که از مدتها پیش تابع اویراتها بودند، برای رهایی از چنگ منچورها از مغولستان به آلتای گریختند. سبب فرار تلنگیتها آن بود که امپراتور «سیانـ لون» فرمان نابودی اویراتها را صادر کرده بود. تلنگیتها رفته رفته با تولوسها که از سدۀ 7م در آن سرزمین سکونت گزیده بودند، درآمیختند (گومیلف، «شاخۀ آلتایی تورک ـ توگیو»، 105-106). تاردوشها نیز از اقوامی بودند که به آلتای آمدند و زیر عنوان «تودوش» به تلنگیتها پیوستند. در روزگاران کهن قپچاقها نیز در آلتای سکنێ داشتند. محل سکونت آنان دشتی بود که چینیان «چژهـ لیان» مینامیدند (همو، «ترکان باستان»، 268). بنا بر نوشتۀ گومیلف واژۀ چژه ـ لیان بیگمان تلفظ جیلان (ییلان) به معنای مار است و نام مارکوه یا شهر مار (در زبان روسی زمینوگورود) از آن منشأ گرفته است (همانجا). گروم گرژیمایلو اینان را شاخهای از قبیلۀ بوما میداند. قپچاقها در 630 م به گروههای کوچک بخش شدند و دستههایی از آنان در آلاشان جای گرفتند. دیگر گروههای قپچاق با کانگلامها درآمیختند و قوم مشهور کومان را تشکیل دادند که به پولو نیز مشهورند (همانجا). در اوایل سدۀ 2ق / 8 م قارلوقها در آلتای سکنێ گرفتند. محل سکونت اصلی آنان حد فاصل میان آلتای و مسیر علیای رود ایرتیش بود. از دیدگاه قومی، مردم آلتای به ساکنان دو بخش شمالی و جنوبی منقسم میشوند. اهالی آلتای شمالی طی مراودات طولانی، از 3 قوم سامودی یا «سامویی»، کت و لوگروترک متشکل شدند. بعضی مآخذ قدیم ضمن بحث از اهالی آلتای شمالی گاه از مردمی به نام «تاتارهای سیاه»، توباها (ساکنان کرانۀ غربی رود بیی و سواحل شمال غرب دریاچۀ تلتسک) چلکانها، لبدینها (لبد در زبان روسی به معنای قو است. گویا قوم مزبور را از آن جهت به لبد نسبت دادهاند که در اطراف رود و دریاچۀ قو سکونت دارند) و کوماندینها (ساکنان مسیر علیای رود بیـی) یـاد کردهاند. اهالی جنـوب آلتـای شـامل قالموقهای سفید، آلتاییان کوهستان وبییها هستند که به عنوان آلتاییان اصیل (آلتای ـ کیشی) تلقی میشوند. تلنگیتها، تولوسها و تلئوتها که در نواحی کوهستانی آلتای سکنێ دارند از امتزاج اقوام ترک و سایانوـ آلتای پدید آمدهاند. بعضی محققان، تاریخ این امتزاج را سدههای 6 تا 8 م دانستهاند. بعدها اقوام مغول نیز به این گروه پیوستند (دایرةالمعارف بزرگ شوروی، چ 3، 1 / 463) در نخستین هزارۀ میلادی آلتاییان با مردم تبت مرتبط شدند. شواهدی از وجود ارتباط میان تبت و سایانوـ آلتای موجود است. در 93ق / 712م سفیرانی از قرقیزان در تبت بودند. در این زمان فرمانروای قبایل ینیسئی در جستوجوی متحدانی برای پیکار با ترکان بود و رابطۀ تبت با خاقانات قرقیز موجب پدید آمدن اتحاد نظامی میان دو دولت و ایجاد موانع بر سر راه اویغوران و ترکان گردید. در 225ق / 840 م قرقیزان بر اویغوران پیروزی یافتند و از آن پس راه نفوذ به آسیای مرکزی را در پیش گرفتند (کوبارف، 10). در سدههای 3-4ق / 9-10م آلتاییان تابع خاقانات قرقیز شدند و قرقیزان حاکمیت خود را به اراضی کنونی تووا و آلتایی کوهستانی بسط دادند. وجود فولکلورهای آلتایی و برخی مشخصات قومی مؤید امتزاج آلتاییان با قرقیزانِ حاشیۀ ینیسئی طی سدههای 9-10م است (ساگالایف، 32). از هزارۀ 2م اراضی آلتای به تصرف دولتهای کوچنشین مختلف آسیای مرکزی درآمد. طی سدههای 4-6 ق / 10-12م آلتای تحت سلطۀ کیدانها قرار گرفت. در سدۀ 6 ق / 12م کیدانها اراضی وسیعی از ینیسئی تاتلس را در اختیار داشتند (همو، 35). در سدههای 7- 8 ق / 13-14م آلتاییان تابعیت مغولان را گردن نهادند و در این روزگار گروهی از اقوام آلتایی (تلنگیتها و تلسها) به اراضی خانگای و سایانوـ آلتای مهاجرت کردند و به علل معین تاریخی در حاشیۀ کشور مغولستان جای گرفتند. به همین جهت است که در مآخذ به ندرت از قبایل آلتایی یاد شده است. آن زمان مغولان در سیاست آسیای مرکزی نقش عمده ایفا میکردند. چانـ چون، زاهد چینی، در 618 ق / 1221م از راهی یاد کرده که به فرمان اوگده از کوهستانهای آلتای برای عبور سپاهیان مغول کشیده شده بود. چنین به نظر میرسد که اوگده به هنگام حیات پدرش فرمانروای این سرزمین بوده است (بارتولد، V / 145). تاریخ قبایل آلتایی طی سدههای 9-12ق / 15- 18م با رویدادهای غرب مغولستان پیوند داشت. مارکوپولو آلتای را کوهستانی نامیده که گورستان خانهای مغول بود. وی مینویسد: «خانهای نژاد چنگیز همگی در کوهی به نام آلتایی مدفونند و این رؤسای بزرگ در هر نقطه ولو با فاصلۀ 100 روزه راه هم بمیرند، برای دفن به این کوه آورده میشوند» (ص 74). قبایل غرب مغولستان در اوایل سدۀ 11ق / 17م دولت نیرومند و متمرکزی زیر عنوان خانات دزونگار پدید آوردند. زمینداران اویرات نیز در اواخر سدۀ 10ق / 16م و اوایل سدۀ 11ق / 17م به سیبری غربی راه یافتند. آنان در آغاز سدۀ 12ق / 18م با زمینداران محلی بهویژه تلئوتها از در سازش درآمدند. دولت مقتدر دزونگار رفته رفته قبایل آلتایی را تابع کرد و در 1115ق / 1703م تلئوتهای آلتای کوهستانی و قرقیزهای ساکن مسیر علیای رودینی ـ سئی به فرمان «تسوان ـ رابدان»، فرمانروای دزونگار، به نزدیکی محدودۀ فرمانروایی وی انتقال یافتند. در نیمۀ قرن 12ق / 18م دولت دزونگار منقرض شد و گروههایی از قبایل تلئوت، تووا و اویرات به منظور رهایی از خطر نابودی به مناطق مرکزی و غرب آلتای کوچ کردند و ضمن گذشت زمان با بومیان آن سرزمین ازجمله تلنگیتهای چوی و تلسهای چویشمان درآمیختند. با سقوط دولت دزونگار نفوذ مغولان در تاریخ قوم آلتایی به افول گرایید. از سدۀ 12ق / 18م دولت روسیه نفوذ خود را در سیبری گسترش بخشید و مأموران نظامی، اداری و کلیسایی بدان سرزمین گسیل داشت. آلتای نیز رفته رفته در محدودۀ فرمانروایی دولت روسیه قرارگرفت.
در دوران حکومت شوروی گروه کثیری از روسها، اوکرائینیها، بِلوروسها و دیگران به آلتای کوچانده شدند. اکنون اکثر ساکنان آلتای شوروی روس هستند. روسها بالغ بر 85٪ جمعیت آلتایی شوروی را تشکیل میدهند. شمارۀ مردمی که به زبانها و لهجههای اقوام ساکن آلتای گفتوگو میکنند تا 1959م در حدود 000’45 نفر بود. تراکم جمعیت در اُبلاست (ولایت) خودمختار آلتایی به طور متوسط 3 / 10 نفر در هر کم 2 است. در مناطق جنگلی و دشتها مردم بیشتری زندگی میکنند. در این مناطق تراکم جمعیت حداکثر به 25 تا 30 نفر در هر کم 2 میرسد. 6٪ جمعیت آلتای در مناطق کوهستانی سکونت دارند. این مناطق حدود یک سوم مجموع اراضی آلتای را تشکیل میدهند. تا 1916م شمارۀ اهالی نواحی کوهستانی حدود 4٪ مجموع اهالی روستانشین بود، ولی در 1969م تناسب جمعیت نواحی کوهستانی به نواحی غیرکوهستانی تا حدود 45٪ افزایش یافت. تا 1917م در سراسر منطقۀ آلتای تنها 3 شهر وجود داشت که عبارت بودند از بارنائول، بییسک و اسلاوگورود، ولی پس از آن شهرهای دیگری چون کامنسک، بر کنار رود اُب، روبتسووسک، نووآلتائیسک، (آلتای جدید)، گورنوآلتائیسک (آلتای کوهستانی)، آلیئسک و زمینوگورسک احداث گردید (دائرةالمعارف بزرگ شوروی، چ 3، 1 / 461، 462).
زبانهای مردم آلتای شامل زبانهای آلتایی، خاکاسی، تووایی و زبانهای مردم کاراگاس و توفا است که در استان کراسنویارسک سکونت دارند. زبان آلتاییان به 2 گروه مختلف از زبانهای ترکی تعلق دارد. گروه نخست، گروه شمال غربی و مرکب از لهجههای آلتایی، تلئوتی و تلنگیتی است. گروه دوم مربوط به زبانهای ترکی شمال شرقی است که خود شامل 2 بخش است: 1. بخش لهجههای کوماندینی، چلکانی، توبایی، لهجۀ قزل ـ کورک و زبانهای توواها، توفاها و کاراگاسهای توبا؛ 2. بخش لهجههای کودا، کاچین ـ کوی بال و ساگای ـ بلتیر. زبانهای آلتایی با زبانهای ترکی آسیای مرکزی و مغولی مرتبط است (همان، چ 2). بعضی محققان نفوذ زبان مغولان در زبانهای آلتایی را بیش از زبان ترکی دانستهاند. چندی است که برخی پژوهندگان مسألۀ خویشاوندی زبانهای اورال ـ آلتایی را بر پایۀ اصول تکوینِ نژادها مورد بررسی مجدد قرار دادهاند و خویشاوندی زبانهای مجاری ـ ترکی بار دیگر از سوی دانشمندان مطرح شده است. گروهی از پژوهندگان پرسشهایی را پیرامون این نکته مطرح کردهاند و به بررسیهایی پرداختهاند تا بدانند خانوادۀ زبانهای اورال ـ آلتایی به شاخۀ زبانهای ترکی ـ مغولی نزدیکتر است یا شاخۀ زبانهای تونگوزی ـ منچوری. گروهی دیگر از آلتاییشناسان دلیلی برای وحدت این گروههای زبانی مشاهده نمیکنند. بعضی نیز میان زبانهای کرهای و ژاپنی با زبان آلتایی گونهای خویشاوندی قائلند. واسیلووسکی زبانهای یاکوتی، تووایی، خاکاسی، آلتایی و شری را در خانوادۀ زبان ترکی، زبان مردم بوریات را در خانوادۀ زبان مغولی و زبانهای اونکی، نانایی، خانتی، مانسی را در خانوادۀ زبانهای تونگوزی ـ منچوری و زبان قوم ننتس و زبان سلکوپی را در خانوادۀ زبان سامودی جای داده و همۀ زبانهای یادشده را به 3 گروه ترکی ـ مغولی، تونگوزی ـ منچوری و سامودی (ساموئیدی ـ سامویی) بخش کرده است. ولادیمیرتسوف زبان مغولی را خویشاوند زبان ترکی و تونگوزی میداند و بر این عقیده است که 3 زبان نامبرده دستخوش تحولات متفاوتی شدهاند که معمولاً در زبان واحد روی میدهد. وی بر آن است که زبانهای مغولی، ترکی و تونگوزی دارای منشأ و سلفی واحد بودهاند که به صورتی مشروط میتوان آن را یگانه سلف زبان آلتایی نامید. اما کوتوویچ این نکته را مورد تردید قرار داده است. به هر تقدیر هنوز نظر واحدی پیرامون این خویشاوندی وجود ندارد و اثبات آن منوط به پژوهشهای آتی است.خط آلتایی نخستینبار در اواسط سدۀ 13ق / 19م از سوی روحانیان و مبلغان مذهبی آن سرزمین متداول شد، ولی از زبان ادبی اقوام آلتایی اثری مشهود نبود. در 1923م برای نخستینبار، الفبای جدیدی بر پایۀ الفبای روسی، در آلتای معمول گردید. گرچه خط و کتابت همۀ اقوام آلتایی با الفبای روسی است، با اینهمه کلیۀ اقوام ساکن سرزمین آلتای در تاریخ یادشده تغییر خط ندادند. بهعنوان نمونه خط و کتابت یاکوتی در 1939م، تووایی در 1941م، خاکاسی در 1939م، بوریاتی در 1938م، نانایی در 1938م، مانسی در 1937م، و خط و کتابت نِنِتْسها در 1937م پدید آمد که در همۀ آنها حروف الفبایی روسی مشترک است.
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید