آلبانی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 25 آذر 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/237607/آلبانی
چهارشنبه 22 اسفند 1403
چاپ شده
1
جمعیت آلبانی در آغاز دهۀ 1960م، 6/1 میلیون نفر بود (لهمان، 275) که در 1982م به 86/2 میلیون نفر رسید. جمعیت نسبی این کشور باتوجه به آمار 1979م (59/2 میلیون نفر) 99 نفر در کمـ 2 بود. در این سال 35٪ جمعیت در شهرها زندگی میکردند و حدود 39٪ کمتر از 15 سال داشتند. رشد سالانۀ جمعیت آلبانی در 1970-1978م، 5/2٪ بود ( آمار جهانی، 56). این ضریب در 1971م، 8/2٪ بود که بالاترین میزان رشد سالانه در اروپا را نشان میداد (هوفمن، 396). آلبانی برخلاف تمام کشورهای اروپای شرقی دارای میزان رشد طبیعی بالایی است (کول، 282). عمر متوسط در آلبانی 68 سال است. مصرف کالری در این کشور 2624 واحد و مصرف سرانۀ پروتئین 1/76 گرم است. آلبانی دارای 228/1 میلیون نفر (1982م) جمعیت شاغل است که 59٪ آن کشاورزند (آمار جهانی، 56). شهرهای مهم آلبانی با توجه به میزان جمعیت آنها (1979م) عبارتند از:تیرانا یا تیرانه 152,700 نفراسکوتاری یا اشکودِر 65,000 نفردوراژو یا دورش 66,000 نفروالونا، ولوره، ولونا یا ولونه 61,000 نفرکورچه، کورچا یا کوریچا 53,000 نفرالباشان 61,000 نفربِرات 33,000 نفردرآمد (تولید) ناخالص ملی آلبانی در 1979م برابر 2,240 میلیون دلار (آمریکا) بود که میزان سرانۀ آن 840 دلار میشود (همانجا).
زبان آلبانیاییها که 98٪ از جمعیت کشور با آن صُحبت میکنند، از نظر زبانشناسی به عنوان شاخهای مستقل، به زبانهای هندواروپایی تعلق دارد و به سبب شباهتهای دستوری و نحوی با زبانهای همسایۀ خود یعنی رومانیایی، بلغاری و یونانی جدید، به گروه زبانهای بالکان تعلق میگیرد. این زبان به 2 لهجه و 2 منطقۀ اصلی گویش تقسیم میشود: لهجۀ گِگ در شمال و لهجۀ توسک در جنوب (هارمان، 357-358). خط این کشور از 1908م به لاتین تغییر یافت. زبان رسمی کشور آلبانی از 1916م لهجۀ گِگ و بعد از 1945م لهجۀ توسک بوده است (آمار جهانی، 56). علاوه بر جمعیت مقیم آلبانی، مهاجرین آلبانیایی در کشورهای یوگسلاوی، یونان، رومانی، بلغارستان، ایتالیای جنوبی، اوکراین و ترکیه ــ که عدهای از ایشان در زمان استیلای ترکان دست به مهاجرت زدهاند (ووسینیچ، 61) ــ نیز به این زبان صحبت میکنند (هارمان، 357).
اتحاد ملی در آلبانی پیوسته در طول زمان مانع از برخوردهای ناشی از اختلافات مذهبی بوده است. از اینرو اسلام و مسیحیت سالها در کنار یکدیگر در میان مردم رواج داشته است. با وجود کمبود اطلاعات میتوان گفت، انتشار اسلام در آلبانی بدون هیچگونه تحمیل خارجی صورت گرفته و بهتدریج، زیاد و از سوی مردم پذیرفته شده است (آرنولد، 128- 129).ترکانِ عثمانی در دورۀ استیلای خود، بسیاری از مردم سرزمینهای آسیایی را به بالکان انتقال دادند (ووسینیچ، 61)، ازجمله در زمان مقاومت اسکندربیگ گروههای ترکمن که از آسیای صغیر آمده بودند در بخشهایی از آلبانی استقرار یافتند، که ضمن اختلاط با جمعیت آلبانیایی، پایۀ اولیه جمعیت مسلمان این کشور را بنا نهادند (گرونه باوم، 55). از سوی دیگر بَکتاشیها که ظاهراً همراه سپاه سلطان مراد دوم و سلطان بایزید برای تبلیغ اسلام در میان ترکان ساکن این کشور و نیز آلبانیاییها به این سرزمین رفته بودند، در گسترش اسلام در آلبانی بیتأثیر نبودهاند (کینگزلی، 70-71). در سدۀ 9ق/15م ابتدا بزرگان آلبانی به اسلام روی آوردند، اما تودههای مردم همچنان ارتدکس یونانی باقی ماندند (هارمان، 361). به نظر میرسد، پذیرش اسلام در آغاز بیشتر در شهرهای بزرگ صورت گرفته باشد (آرنولد، 129).اسلام در سدۀ 10ق/16م از نظر تعداد پیروان پیشرفت ناچیزی در آلبانی داشت (همانجا)، اما به تدریج بر شمارۀ پیروان آن افزوده شد، تا جایی که اکثریت مسیحی آلبانی در سدههای بعدی در اقلیت قرار گرفتند (همو، 129 به بعد).از 1967م دولت آلبانی رسماً خود را دولتی غیرمذهبی اعلام کرد. در همین سال تمامی مسجدها و کلیساها بسته شد و هرگونه فعالیت علنی مذهبی موقوف گردید. براساس حدسیات، در آن زمان در آلبانی 2/1 میلیون نفر مسلمان، 200,000 نفر مسیحی ارتدکس و 100,000 نفر کاتولیک زندگی میکردند. به طورکلی میتوان گفت که 69٪ از جمعیت آلبانی مسلمان هستند که از آن میان 54٪ اهل سنّتند. مطابق همین حدسیات 20٪ از جمعیت، ارتدکس و بقیه کاتولیک رومی هستند (آمار جهانی، 56). بنابراین آلبانی تنها کشور اروپایی است که اکثریت جمعیت آن مسلمان و غیرمسیحی است (لهمان، 275).
آلبانی دارای اقتصادی دولتی و متمرکز است. پس از جدایی و دوری از اتحاد شوروی در 1961م، آلبانی از جمهوری خلق چین کمکهای اقتصادی دریافت داشت. مهمترین فعالیت اقتصادی آلبانی (از نظر تعداد شاغلین) کشاورزی است (هوفمن، 161). زمینهای زراعی آن ح 21٪ از کل سطح کشور یعنی 615,000 هکتار است که از آن میان 380,000 هکتار زیر کشت آبی قرار دارد (آمار جهانی، 56). در اوایل دهۀ 1960م، زمینهای زراعی تنها 10٪ سطح کشور را دربر میگرفت، اما 90٪ جمعیت از طریق کشاورزی زندگی میکردند (لهمان، 275-276). با خشکاندن زمینهای باتلاقی و توسعۀ شیوههای آبیاری، شرایط کشت در سالهای اخیر بهبود یافته است (هوفمن، 26). اطراف شهر کورچه، از نظر بهرهبرداری زراعی، مهمترین ناحیۀ کشور بهشمار میآید (لهمان، 275). مهمترین کشتهای دائمی عبارتند از انگور و زیتون که 135,000 هکتار زمین به آن اختصاص دارد (آمار جهانی، 56). بیش از 85٪ زمینهای زراعی آلبانی به شکل مزارع اشتراکی (کلخوز) اداره میشود (لهمان، 276).مقدار تولید سالانۀ محصولات کشاورزی در آلبانی (1982م) عبارت است از:گندم 530.000 تن ذرت 270.000 تنتنباکو 20.000 تن چغندر قند 320.000 تنزیتون 7.000 تن سیبزمینی 120.000 تنپنبه 8.000 تن انگور 22.000 تنپرتغال 11.000 تن برنج 17.000 تن (آمار جهانی، 56)20٪ زمینهای آلبانی مرتع، 43٪ جنگل و 14٪ انواع زمینهای غیرزراعی را شامل میگردد. آلبانی در زمینۀ جنگلداری ضعیف است و دوسوم از درختان قطع شده به مصرف تهیۀ زغال میرسد.تعداد دام در 1979م عبارت بود از:گوسفند 1,170,000 رأس خوک 125,000 رأسبز 670,000 رأس اسب، الاغ و قاطر 117,000 رأسگاو 580,000 رأس (همانجا).در سالهای اخیر، ف©ردرد 4عالیتهای صنعتی و استخراج معادن، نسبت به کشاورزی پیشرفت بیشتری داشته است. آلبانی از نظر منابع طبیعی نسبت به وسعت و جمعیت خود، غنی است: نفت، گاز، لینییت، کروم، سنگ آهن و مس از ذخایر آن است (لهمان، 276). مواد استخراجی در 1982م عبارت بودند از:نفت 4 میلیون تن سنگ مس 14,000 تنزغالسنگ قهوه ای 65/1 میلیون تن نیکل 9,000 تن (آمار جهانی، 56)آلبانی به تنهایی حدود 11٪ نیاز جهانی به کرومیت را تأمین میکند که پس از آفریقای جنوبی و اتحاد شوروی، جایگاه سوم را در جهان دارد (اطلس جهانی اقتصاد، 89). انواع صنایع آلبانی عبارتند از: فولاد، نساجی و پوشاک، مواد غذایی، سیمان، چوب و کاغذ و صنایع شیمیایی، در 1979م، 90,000 تن کود شیمیایی محصول واحدهای صنعت شیمیایی این کشور بوده است. برای تولید نیروی برق تا 50٪ از نیروی آب استفاده میشود. نیروگاههای مهم برقی آبی بر روی رودخانههای درین و مات قرار دارند. در 1980م مجموعاً 2/45 میلیارد کیلووات ساعت برق تولید شد که از آن میان، 1/90 میلیارد کیلووات ساعت، نیروی برق آبی بوده است (آمار جهانی، 56). شبکۀ برق سراسری، تمامی روستاهای کشور را زیر پوشش دارد (جهان معاصر، 388).
به واسطۀ شرایط نامساعد طبیعی، شبکۀ راهها در آلبانی در وضعی نامناسب قرار دارد. مهمترین شبکۀ ارتباطی جادههای زیرزمینی است. به سبب وجود باتلاقها و شورابها در قسمت ساحلی جنوب آلبانی، این منطقه برای ایجاد بندرگاه چندان مناسب نیست و به همین علت نیز آلبانیاییها در طول زمان به دریانوردی علاقهمند نبودهاند (لهمان، 274). در قسمتهای کوهستانی شمالی راهها هنوز به صورت ابتدایی و سنتی هستند (همو، 276).مهمترین بندرگاه کشور، دوراژو است که بیش از 80٪ محصولات دریایی از طریق آن انتقال مییابد. فرودگاه آلبانی در تیرانا قرار دارد. تجارت خارجی آلبانی در دهۀ 1960-1970م عمدتاً با چین و کشورهای عضو «شورای همکاریهای متقابل اقتصادی» بوده است (کول، 285). مهمترین کشورهای طرف قرارداد آلبانی عبارتند از جمهوری خلق چین، چکسلواکی، یوگسلاوی، رومانی و برخی کشورهای بازار مشترک اروپا.مهمترین صادرات آلبانی عبارتند از کرومیت، مس، تنباکو، کنسرو میوه و سبزی، و عمدهترین واردات آن شامل ماشینآلات و وسایل نقلیه، گندم، آهن و فولاد است (آمار جهانی 56).در 1980م حجم واردات آلبانی از کشورهای مختلف بدین شرح بود: یوگسلاوی 20٪، رومانی 12٪، چکسلواکی 10٪، یونان 9٪ و ایتالیا 7٪ و حجم صادرات آن به کشورهای طرف قرارداد آلبانی بدین قرار بود: یوگسلاوی 18٪، ایتالیا 12٪، عربستان سعودی 11٪، چکسلواکی 5/9٪ و رومانی 8٪.حجم معاملات تجاری آلبانی در 3 سال مختلف به شرح زیر بوده است:1977م (میلیون دلار) 1978م (میلیون دلار) 1980م (میلیون دلار)واردات 134 152 317صادرات 141 132 343 (همانجا)
قدیمترین آثار هنری موجود در کشور آلبانی متعلق به هزارۀ نخست قم است (استحکامات ایلیریایی از قطعات بزرگ سنگ، برنز مذاب و زینتآلاتی که در گورستانها به دست آمده است). آثاری از تأسیسات دفاعی، بناهای مسکونی و غیرمسکونی، قطعات موزائیک، سفال و غیره در نواحی یونانینشین آپولونیا، ایلیریا، بوترینت، دورس باقی ماندهاند که به سدۀ 7قم تعلق دارند. در اِلباشان و دیگر شهرهای رومیِ سرزمین آلبانی نیز آثاری برجای مانده است. در آثار متعلق به سدههای میانه، بهویژه کلیساهای آلبانی، تأثیر هنر بیزانسی کاملاً مشهود است. اینگونه آثار را در نواحی مرکزی و جنوب آلبانی میتوان یافت. با نفوذ اسلام در آلبانی در شهرها کاخهایی بنا گردید که آنها را به فارسی «سرای» مینامیدند. در این شهرها بازارهایی سرپوشیده نیز به سبک شرقی بنا گردید که نمونۀ آن بازار سرپوشیدۀ بزیستن است. مساجد الباشان، اشکودر، تیرانا و دیگر شهرها نمونههای بارزی از سبک معماری اسلامی و شرقی در کشور آلبانی به شمار میروند. تا اواسط سدۀ 20م منازل آلبانی اغلب دو اشکوبه و سنگی بود که گاه برجهایی در کنار آنها دیده میشد. علت کوتاهی منازل بهویژه در مناطق کوهستانی مصون ماندن از آسیب زلزله بود.آثار هنر نقاشی آلبانی عمدتاً تحت تأثیر هنر بیزانسی قرار داشت. نمونههایی از این آثار را که متعلق به سدههای 6- 8ق / 12-14م هستند در کلیساها و دیرهای مسیحی آن سرزمین میتوان یافت. از سدۀ 10ق / 16م اثر هنر بیزانسی در آلبانی رو به ضعف نهاد و هنر ایتالیایی عصر رنسانس جایگزین هنر بیزانسی شد و تا اوایل سدۀ 18م ادامه یافت. از آن پس هنر نقاشی آلبانی تقریباً در حیطۀ تصویر قدیسان محدود ماند. در شهرهای شمال آلبانی کویهایی وجود دارند که از نظر سبک معماری چهرۀ قرون وسطایی خود را همچنان حفظ کردهاند.از 1940م آثار نقاشی سیاهقلم و مجسمهسازی به سبک رئالیسم در آلبانی رو به گسترش نهاد. نحوۀ تزیین پوشاک سنتی، قالیبافی، منبتکاری، لاککاری بر روی اشیاء چوبی، گچبری و غیره ازجملۀ کارهای هنری مردم آلبانی است.قدیمترین اثر خطی که در آلبانی بر جا مانده متعلق به 876 ق / 1471م و مربوط به آداب غسل تعمید است. در 963ق / 1555م نخستین کتاب به زبان آلبانیایی نوشته شد که «مِشاری» نام دارد و مؤلف آن گئون بوزوکو است. در سدههای 10-11ق / 16-17م آثاری پیرامون زندگینامه و دلاوریهای اسکندربیگ قهرمان پیکار مردم آلبانی با مهاجمان ترک در سدۀ 9ق / 15م به رشتۀ تحریر کشیده شد. در سدۀ 12ق / 18م ضمن کاوشهایی در الباشان و دیگر نواحی بعضی نوشتههای مذهبی به زبان و خط یونانی کشف شد. منظومههایی نیز از آثار شاعران آلبانی به زبان و خط مردم این سرزمین و در بعضی موارد به خط عربی به دست آمده است که به سدههای 12-13ق / 18-19م تعلق دارد. نعیم فراشِری که در سدۀ 13 / 19م میزیست یکی از شعرای برجسته و از بنیادگذاران ادبیات معاصر آلبانی بود (دایرةالمعارف بزرگ شوروی، چ 3، 1 / 390).
آرنولد، توماس، تاریخ گسترش اسلام، ترجمۀ ابوالفضل عزتی، دانشگاه تهران، 1358ش؛ آمار جهانی؛ اطلس جهانی اقتصاد؛ پاولی؛ جهان معاصر، ترجمۀ غلامحسین متین، تهران، جاویدان، 1361ش؛ دایرةالمعارف بزرگ شوروی (روسی، چ 3)؛ کالیستوف، د. پ، تاریخ روسیۀ شوروی، ترجمۀ حشمتالله کامرانی، تهران، بیگوند، 1361ش؛ ووسینیچ، وین، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمۀ سهیل آذری، تهران، کتابفروشی تهران، 1346ش؛ نیز:
Cole, John p., Geography of world Affairs, London, 1972; Coles, Paul, The Ottoman Impact on Europe, London, 1968; Grünebaum, G. E., «islamischen Reiche nach dem fall von konstantinopol», Der Islam, 1978 vol. II; Haarmann, Harald , Soziologie der kleinen Sprachen Europas, Hamburg, 1973, vol. I; Hoffman, George, W. (ed), Eastern Europe, Essays in geographical problems, New York Washington, 1971; Kingsley, John, The Baktashi Order of Derivshes, London, 1937; Lehmann, Herbert, «Europa», Harms, Erdkunde, München, 1962; Neef Ernest (ed), Das Gesicht der Erde, ZürichFrankfurt, 1976; Pollo, Stefanaq and A. Puto, The History of Albania from its Origins to the Present day, trans. By C. Wisemann and G. Hale. London, 1981, (Passim); Pounds, Normann J. G., A Historical Geography of Europe-450 B. C. A. D. 1330. Cambridge University, 1983.
عباس سعیدی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید