آستانه حضرت معصومه
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
سه شنبه 21 آبان 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/237428/آستانه-حضرت-معصومه
دوشنبه 13 اسفند 1403
چاپ شده
1
آستانۀ حَضْرَتِ مَعْصومه، حرم حضرت فاطمۀ معصومه(ع) و ساختمانها و موقوفات و تشکیلات اداری وابسته به آن که بیشتر آنها در شهر قم واقع است.
فاطمه(ع)، (د 201ق / 816 م) دختر امام موسىکاظم(ع) (128-183ق / 745-799م) است. در باب علت و تاریخ شهرت وی به «معصومه» اظهارنظر قطعی دشوار است. براساس فرمانی از جهانشاه قرهقویونلو (سدۀ 9ق / 15م) فقط میتوان حدس زد که از همین روزگاران به این نام مشهور شده است. وی در 201ق / 816 م، یک سال پس از ورود امام رضا(ع) به مرو، عزم خراسان کرد و چون به ساوه رسید بیمار شد. موسیبن خَزرَج اشعری از اشعریان مقیم قم به ساوه رفت و وی را به قم آورد و در سرای خویش منزل داد. مطابق روایتی دیگر، خود فاطمه(ع) از خادم خواست که او را به قم برد. بیماری او 17 روز ادامه یافت و به فوت انجامید. جنازهاش را در محلی موسوم به باغ بابلان که اکنون روضۀ اوست به خاک سپردند. دربارۀ عمر فاطمه(ع) به هنگام وفات، روایات گوناگون است. برخی او را 18 ساله، و بعضی بیش از این دانستهاند، اما با توجه به اینکه پدر وی امام موسى کاظم(ع) در 179ق / 795م به دستور هارونالرشید گرفتار و زندانی شد و 4 سال در زندان ماند و همانجا وفات یافت و وفات فاطمه نیز در 201ق / 816 م رخ نمود، وی لااقل میبایست در 21 یا 22 سالگی وفات کرده باشد. براساس روایتی دیگر فاطمه(ع) مسموم شد، ولی این روایت ضعیف است و مورخان معتبر، از آن میان، حسن بن محمدحسن قمی از آن یاد نکردهاند. بابلان، مدفن حضرت معصومه باغی بود از آنِ موسى اشعری در بیرون شهر قم. حسن قمی از آن به «مقبرۀ بابلان» تعبیر کرده است، زیرا موسى بن خزرج آن باغ را پس از دفن حضرت معصومه، برای گورستان عمومی وقف کرد و منزلی را که معصومه در آن چندی زیست به مسجد اختصاص داد. این منزل نیز بیرون شهر قم بود و اینک معروف به سرای سِتّیّه، همراه با «بیتالنور» که محل عبادت وی بود، معمور و مزار مردم است. نخستینبار میرابوالفضل عراقی مسجدی در کنار آن ساخت و از اینرو، محوطۀ وسیع اطراف آن به میدان میر مشهور شد. باغ بابلان در کنار رودخانه و بیرون شهر قم بود. مسلم است که این باغ حتى در سدههای 7 و 8 ق نیز خارج از قم بوده، زیرا قاضیاحمد قمی از شمسالدین صاحب دیوان یاد میکند که «متوجه شهر قم شد و چون به آنجا رسید، در مشهد شریف که بیرون شهر است فرود آمد». همچنین به موجب یک وقفنامه از روزگار صفویان، حرم بیرون از باروی قم بوده است. در ایامی که شاردن از قم دیدار میکرده، دیوار پهن و ستبری از آجر میان ساختمان حرم و رودخانه کشیده شده بوده که به هنگام طغیان رودخانه، به حرم آسیبی وارد نیاید. بنابراین در آن روزگار نیز حرم با رودخانه فاصلۀ چندانی نداشته است، گرچه امروز این فاصله به چند صدمتر میرسد، اما این عقبنشینی را نمیتوان طبیعی دانست بلکه به گمان قوی مسیر رودخانه را بعداً کمی تغییر دادهاند تا حرم از آسیب احتمالی مصون بماند.
پس از فوت معصومه و دفن او در باغ بابلان، روضۀ وی در طی تاریخ دستخوش دگرگونیهای بسیار شد و بهتدریج بر وسعت و شکوه حرم و بناهای مجاور آن افزوده گشت تا اینکه این روضه به شکوهمندترین و معروفترین زیارتگاههای ایران پس از آستان قدس رضوی تبدیل شد. در زیر به شرح تحوّلات تاریخی ساختمانهای آستانه میپردازیم:
این بنا شامل ساختمان درونی آرامگاه، مرقد مطهر و ضریح اطراف مرقد است. آغاز بنای حرم و تحولات آن: پس از دفن معصومه، اشعریان سایبانی از بوریا بر روی مزار او برافراشتند. این سایبان بر جای بود تا آنکه زنی زینب نام «قبه بر سر تربت او نهاد». در مورد نسب این زینب اختلاف است. حسن قمی مؤلف تاریخ قم (نوشتۀ 378ق / 988م)، او را دختر محمد بن علی بن موسیالرضا(ع) میداند. بعضی دیگر و ازجمله حسینی قمی میگویند: «زینب دختر امام محمدتقی(ع) وارد قم شد و قبه بر سر تربت آن حضرت نهاد»، بعضی دیگر او را دختر موسى مُبَرقع و برخی دختر امام جواد(ع) میدانند و میگویند او گنبدی هم بر روی مرقد حضرت معصومه ساخت. گفتۀ اخیر مأخذ معتبری ندارد. به نظر میآید گفتار حسن قمی صحیحتر باشد، بهویژه، نزدیکی زمان مصنف با بنای بقعه مؤید این مطلب است. سایبانی که اشعریان برافراشتند، میبایست تا نیمۀ سدۀ 3ق برقرار بوده باشد، زیرا به تصریح حسن قمی، برادر زینب یعنی موسی بن محمد بن علی بن موسیالرضا(ع) در 256ق / 869 م وارد قم شد و پس از خروج او از قم، زینب در طلب برادرش از کوفه به قم آمد. مسلم است که بنای زینب نیز لااقل تا 378ق / 988م که تاریخ قم تصنیف شده، بر پای بوده است. از آن پس تا 457ق / 1064م آگاهی چندانی از تجدید بنای خود بقعه در دست نیست، جز آنکه در 350ق / 961م ابوالحسن زید بن احمد بن بحر اصفهانی حاکم قم، سردر بقعه را از جانب رودخانه گسترش داد و در بزرگتری برای آن تهیه کرد. در 447ق / 1055م امیرابوالفضل عراقی از امیران طغرل سلجوقی (د 455ق / 1063م) به اشارت شیخ طوسی (385-460ق / 995-1067م) «مشهد و قبۀ سِتّی فاطمه را بساخت». ساختمان این بنا تا 457ق / 1065م به درازا کشید. این بنا فاقد ایوان و بیوتات و گلدسته بود. در حملۀ مغولان، قم نیز از آسیب مصون نماند. ولی احتمالاً به حرم آسیبی نرسید، زیرا ساختمان عراقی تا روزگار صفویان برجای بوده است. برخی گفتهاند که تیمور گورکانی (736-807 ق / 1335-1404م) نیز قم را ویران کرد، ولی برخی منکر هجوم تیمور به قم شدهاند. حمدالله مستوفی از ویران شدن قم یاد میکند، ولی دانسته نیست مقصود وی، ویرانی ناشی از حملۀ مغولان است یا کسان دیگر؛ نیز معلوم نیست که به خود حرم آسیبی وارد شده است یا نه. پس از آن سلطان محمد الجایتو (د 716ق / 1316م) که آثار او در مشهد رضوی مشهور است، به عمران شهر قم و مشاهد آن پرداخت. کاشیهای موجود در آستانه که تصویر سواران مغول بر آن نقش شده، از آثار دوران اوست. در روزگار صفویان، آستانۀ حضرت معصومه شکوه و جلالی یافت. صفویان گنبد و بارگاه حضرت معصومه را مرتفعتر ساختند و به کاشی آراستند. اینان، خادمان و حافظان و زائران را میهمان میکردند و هزینه میدادند و بالجمله «دارالمؤمنین قم در این وقت، کمال معموری و آبادی به هم رسانید». بنای عراقی تا 925ق / 1519م بر جای بود. در این سال شاهبیگم دختر شاهاسماعیل اول صفوی (د 930ق / 1523م) به مباشرت عمادبیک، بقعۀ حضرت معصومه را به صورت بنایی 8 پهلو با 8 صُفّه تجدید کرد و دیوارها را با کاشی مُعَرَّق بیاراست و در جلوِ آن ایوانی با 2 مناره بنا نهاد و صحنی نیز با چند بقعه و ایوان طرح ریخت. اما قاضی میراحمد منشی، تاریخ بنای مزبور را 946ق / 1539م و بانی آن را شاهبیگی بیگم دختر مهمادبیک میداند که «عمارت رفیعۀ حضرت معصومه را بکرد و قریب 1000 تومان املاک نفیس وقف آن مزار موهبت آثار فرمود». کجوری و آل بحرالعلوم میگویند در 529ق / 1134م شاهبیگم دختر عمادبیک، بر سر مرقد حضرت معصومه گنبدی بنا نهاد. این گفتهها بیگمان نادرست است، زیرا قزوینی رازی مؤلف النقض (نوشته در 560 ق / 1164م)، از بنای ابوالفضل عراقی سخن میگوید. اگر شاهبیگم نامی بر بقعۀ فاطمیه بنایی ساخته بود، وی آن را یاد میکرد. این اشتباه ظاهراً باید از تشابه دو رقم «925» و «529» و «عمادبیک» و «مهمادبیک» و ریختگیهای کتیبهای که واعظ کجوری و آل بحرالعلوم آن را نقل کردهاند، ناشی شده باشد. خاصه آنکه فیض در گنجینۀ آثار قم، اشتباه وی را در ذکر تاریخ بنا، ناشی از آن میداند که مطابق رسم آن روزگار، اعداد روی کتیبهها را معکوس مینوشتند. خود وی نمونههایی از این گونه تاریخنویسی را دیده و شواهدی از آن را آورده است. کتیبۀ موردِ نظرِ کجوری که در ایام قاجاریان میزیست، در آیینهکاری حرم و دیوارهای اطراف و محو کاشیها و گچبریهای کهن توسط کیکاووس میرزای قاجار از میان رفت. در پایان روزگار صفویان که افاغنه بر ایران تاختند، حرم معصومه از این حمله بینصیب نماند و اشرف افغان (د 1142ق / 1729م) به هنگام عقبنشینی از برابر نادر، همۀ نفایس و زر و زیورهای آستانه، حتی طلاهای روی صندوق مرقد شاهعباس را نیز کند و به یغما برد. در دورۀ نادری (1148-1160ق / 1688-1747م)، و زندی (1162- 1209ق / 1748-1794) از مرمت یا تجدید بنای حرم، اطلاعی در دست نیست، اما در روزگار قاجاریان، حرم مطهر شکوه و عظمت روزگار صفویان را بازیافت. فتحعلیشاه (د 1250ق / 1834م) سطح حرم را با سنگ مرمر فرش کرد، به تصریح کتیبۀ موجود، آیینهکاری دیوارهای حرم نیز در ایام او آغاز شد و در روزگار محمدشاه (د 1264ق / 1847م) پایان یافت.
پس از بنای بقعه و تجدید ساختمان آن، در 605 ق / 1208م به اشارۀ امیرمظفر احمد بن اسماعیل، بزرگترین کاشیساز عصر به نام محمد بن ابیطاهر کاشی قمی، یا محمد بن طاهر بن ابیالحسین مدت 8 سال به ساختن کاشیهایی برای مرقد شریف مشغول بود و سرانجام در 630 ق / 1232م آن کاشیها را آماده و در جای خود تعبیه کرد. این کاشیها هنوز پابرجاست و از کهنترین و باارزشترین آثار موجود در آستانه بهشمار میرود. طول مرقد 90 / 2 و عرض و ارتفاع آن 20 / 1 متر است و چون کمی از خط قبله انحراف دارد، در روزگار شاهطهماسب به راهنمایی محقق ثانی ضریحی در محاذات قبله بر گرد آن قرار دادند.
نخستین ضریح مرقد، ساختۀ شاهطهماسب اول است. این ضریح در 950ق / 1543م به طول 80 / 4 و عرض 40 / 4 و ارتفاع 2 متر از آجر بنا شد. در شمال این ضریح، دری چوبی برای ورود به مرقد قرار داشت که در 1213ق / 1798م به جای آن دری نفیس از طلا به دستور فتحعلیشاه ساخته و نصب شد. شاهطهماسب بعداً ضریحی دیگر از فولاد سفید و شفاف در اطراف ضریح پیشین به فاصلۀ نیممتری از زاویۀ جنوب غربی حرم نصب کرد. این ضریح در 1000ق / 1591م توسط شاهعباس اول با ضریح دیگری تعویض شد. فتحعلیشاه این ضریح را در 1245ق / 1829م با صفحاتی از نقره پوشاند و آن را بر فراز پایهای از سنگ مرمر به ارتفاع 30 سانتیمتر جای داد. ضریح فتحعلیشاه یکبار در 1328ق / 1910م و بار دیگر در 1365ق / 1945م به علت فرسودگی مرمت شد و سرانجام در 1348ش شکل آن را تغییر دادند و بر ارتفاعش افزودند.
نخستین گنبدی که بر فراز تربت فاطمه بنا شد، ساختۀ ابوالفضل عراقی در 457ق / 1064م بود. در 925ق / 1519م شاهبیگم صفوی این گنبد را ویران کرد و گنبدی دیگر ساخت که اکنون باقی است. در 118ق / 1803م به فرمان فتحعلیشاه با 000‘12 خشت زرین گنبد را بیاراستند. ارتفاع گنبد از سطح بام 16 متر و از سطح زمین 32 متر است. پیرامون خارجی آن 6 / 35 و پیرامون داخلی آن 66 / 28 و قطرش 12 متر است.
در آستانۀ حضرت معصومه جمعاً 6 گلدسته هست. دو گلدستۀ خود حرم در اوایل روزگار صفویان، توسط شاهبیگم بنا شد. در 1198ق / 1783م این 2 گلدسته توسط لطفعلیخان زند تجدید بنا شد، زیرا از قصیدۀ هاتف اصفهانی که در پیشانی ایوان طلا کتیبه شده، برمیآید که 2 گلدستۀ شاهبیگم پیش از تجدید بنای لطفعلیخان ویران بوده است. در 1218ق / 1803م فتحعلیشاه این گلدستهها را طلاکاری کرد. این گلدستهها در ایام ناصرالدینشاه، توسط حسینخان شاهسوند، معروف به شهابالملک در 1286ق / 1869م تجدید بنا شد و سطح آنها با کاشی آراسته گشت. در 1299ق / 1881م کامران میرزای قاجار آنها را با خشتهای زرین بیاراست. ارتفاع این گلدستهها از کف صحن 20 / 32 و از سطح بام 40 / 17 و قطر آنها 5 / 1 متر است. دو گلدستۀ دیگر در 1303ق / 1885م توسط علیاصغرخان اتابک در صحن جدید و طرفین ایوان آینه بنیاد شد که به گلدستۀ اتابکی مشهور است. ارتفاع آنها از کف صحن 80 / 42 و از سطح بام 28 متر و قطرشان 30 / 3 متر است. دو گلدستۀ دیگر موسوم به گلدستۀ کوتاه بر فراز زاویههای بخش درونی صحن جدید قرار دارد که همواره از آنها برای اذان گفتن استفاده میشده است. این گلدستهها به ارتفاع 50 / 13 متر از کف صحن و قطر 3 متر و پیرامون 90 / 9 متر به شکل هشتضلعی منظم ساخته شدهاند.
آستانۀ حضرت معصومه دارای 2 صحن است: صحن عتیق و صحن جدید.
در 925ق / 1519م شاهبیگم صفوی برای نخستینبار صحنی به شکل مربع با 3 ایوان بنا نهاد. این صحن و ایوانها همچنان بر جای بود تا روزگار فتحعلیشاه، ظاهر آن را تغییر دادند و به شکل 8 ضلعی نامنظم درآوردند. پس از آن بر ایوانهای صحن و عتیق افزوده شد و اکنون 7 ایوان در آن هست. 4 ایوان در جنوب و 3 ایوان در شمال صحن. مشهورترین ایوان صحن عتیق، ایوان طلاست که توسط شاهبیگم ساخته شد و در 1249ق / 1833م توسط فتحعلیشاه طلاکاری گشت. در این ایوانها انواع تزیینات هنری اسلامی مانند مقرنسکاری و گچبری و آینهکاری به کار رفته و کتیبههایی نفیس به خط کوفی و نسخ و ثلث در آن دیده میشود. طول ایوان طلا 9 متر، عرض آن 6 متر و ارتفاعش 80 / 14 متر است.
این صحن از آثار میرزاعلیاصغرخان اتابک است و ساختمان آن 8 سال از 1295ق / 1878م تا 1303ق / 1885م به درازا کشید. در صحن جدید که به شکل چندضلعی نامنظم است نیز 7 ایوان هست که مشهورتر از همه ایوان آینه است. این ایوان یکی از شاهکارهای معماری و ساختۀ استادحسن معمار قمی است. طول ایوان 9 متر، عرض آن 87 / 7 متر و ارتفاعش 80 / 14 متر است. ایوانهای صحن جدید نیز دارای انواع تزیینات کاشیکاری، مقرنسکاری، گچبری حجاری و کتیبههای گوناگون است.
در اطراف حرم 6 رواق هست که اغلب دارای گنبدی کوچکتر از گنبد اصلی حرم است. 3 رواق ساختۀ صفویان، 2 رواق ساختۀ قاجاریان و یک رواق مربوط به روزگار معاصر است. این رواقها دارای انواع هنرهای بدیع اسلامی است و کتیبههایی نفیس به خط خوشنویسانی مشهور مانند محمدرضا امامی در آنها به جشم میخورد.
در شرق روضه قرار دارد و در 1300ق / 1882م توسط علیاصغرخان اتابک همراه با ایوان آینه ساخته شد. طول این رواق 23 متر، عرض آن 5 / 3 متر و ارتفاعش 5 متر است.
شامل 3 بخش است و در 1236ق / 1820م توسط محمدتقی میرزاحسامالسلطنه فرزند فتحعلیشاه به عنوان مسجد بالاسر به جای عمارت مهمانسرایی که شاهطهماسب در 945ق / 1538م ساخته بود بنیاد شد.
آرامگاه شاهصفی در آن جای دارد و در 1052ق / 1642م به دستور شاهعباس بر فراز آن گنبدی با دو پوشش ساختند. این رواق اکنون به روضه پیوسته است. در این رواق کتیبهای نفیس به خط محمدرضا امامی هست که احادیثی بر آن نوشته شده است.
در 1077ق / 1666م توسط شاهسلیمان بر روی مقبرۀ شاهعباس بنا شد. گنبد آن 16 ضلعی منظم است. در این رواق نیز کتیبهای به خط محمدرضا امامی است که سورۀ جمعه بر آن نوشته شده است.
مرقد شاهسلیمان و شاهسلطانحسین صفوی در آنجاست. این رواق در سال 1107ق / 1695م توسط سلطانحسین ساخته شد. قاعدۀ گنبد آن 4 ضلعی نامنظم است. کتیبهای به خط خطیب قمی در آن هست که سورۀ حشر بر آن نوشته شده است.
رواقی است به شکل مثلث، ساختۀ حاجآقامحمد طباطبایی (آیةالله زادۀ قمی) که ساختمان آن از 1360ق / 1941م تا 1370ق / 1950م به درازا کشیده است.
از آغاز ساختمان حرم، بهتدریج مدارس و مساجدی در اطراف آن پدید آمد. در دورههای مختلف تعدادی از این مدارس بر اثر مرور زمان ویران شد، سپس مدارس دیگر ساخته شد و همواره بر وسعت و اهمیت آنها افزوده گشت تا امروز که این مدارس ازجمله مدرسۀ فیضیه و دارالشفاء، از مراکز بسیار مهم و معتبر علوم اسلامی شیعی بهشمار میآید.
در طی دورههای مختلف که از آغاز بنای حرم میگذرد، اشیاء گرانبهایی در آنجا گرد آمده است که زائران و مجاوران حرم و گاه فرمانروایان دور و نزدیک آنها را هدیه کردهاند. پیش از تأسیس موزه، طی سالیان دراز چون جایی برای نگهداری این اشیاء نبود و اینها به صورت پراکنده در اطراف بقعه و حرم انباشته شده بود، برخی از میان رفت. در 1314ش وزارت معارف وقت محلی را در غرب حرم زنانه درنظرگرفت و پس از نوسازی به موزۀ آستانه اختصاص داد. بعدها موزه را به محلی در جنب مدرسۀ فیضیه، در کنار دفتر تولیت آستانه انتقال دادند و در جای ساختمان موزۀ سابق، مسجد موزه را بنا کردند. در این موزه اشیاء نفیسی چون مسکوکات کهن و گرانبهای زرین و سیمین اسلامی از عصر خلفای عباسی تا روزگار معاصر، قالیچههای نفیس، درهای زرین و سیمین، قندیل و چلچراغ و شمعدان و بسیاری چیزهای دیگر نگهداری میشود.
پیش از تأسیس کتابخانۀ آستانه، مقداری از کتابهای نفیس خطی و قرآنهای مذهَّب و گرانبهایی را که در طی سالیان دراز گردآمده بود، در حجرهای واقع در غرب صحن عتیق روی هم انباشته و جلوِ آن را دیوار کشیده بودند. در سال 1314ش که مشغول ساختن موزه بودند، برخی از این کتابها از میان رفت. بقیه را در دو صفّۀ بزرگ بر فراز صفههای داخلی ایوان آینه جای دادند. در 1330ش، کتابخانهای مرکب از 2 سالن مطالعه و یک دفتر، روی حجرههای شرقی صحن عتیق، و 2 مخزن کتاب روی مقبرۀ مستوفی و غرفۀ مشرقالشمسین ساخته شد و آن کتابها را به آنجا منتقل کردند.
چنانکه از گفتۀ حسن بن محمدقمی برمیآید از دیرباز املاک و رقباتی وقف آستانۀ حضرت معصومه بوده است. در طی سالیان، از سوی مردم و فرمانروایان بر این موقوفات افزوده شده تا امروز که املاک و مستغلات بسیاری جزء موقوفات آستانه گشته است. وقفنامههای بسیاری از موقوفات اکنون باقی است و آنها را در آغاز و انجام قرآنهای خطی آستانه میتوان دید. تاریخ کهنترین وقفنامه به حدود 590ق / 1543م میرسد. موقوفات آستانه شامل زمین و مستغلاتی چون املاک مزروعی، دکانها، و اشیاء قیمتی فراوان است که درآمدهای حاصل از آن به مصارف تعیینشده میرسد. نظارت بر موقوفات و مصرف درآمد آنها، مستلزم تعیین کسی است که متصدی این وظایف باشد. به همین دلیل، بزرگان شیعه نیز کسانی را از سوی خود به عنوان وکیل وقف برای نظارت بر موقوفات بقعه و بارگاه امامان سلف و امامزادگان تعیین میکردهاند. کهنترین خبری که در مورد تولیت آستانۀ حضرت معصومه در دست است، روایت حسن بن محمد قمی است که از احمد بن اسحاق اشعری به عنوان وکیل وقف قم از سوی امام حسن عسکری(ع) یاد کرده است. وکالت موقوفات به مرور زمان به تولیت تغییر یافت و متولیان که بعداً دارای اختیارات وسیعتری گردیدند، از سوی امیران و فرمانروایان تعیین میشدند. کهنترین فرمان تولیت آستانۀ حضرت معصومه که اینک در دست است، فرمان جهانشاه ترکمان قرهقویونلو است که در 27 جمادیالاول 868 ق / 6 دسامبر 1464م صادر شده است. در فرمان شاهطهماسب که در 948ق / 1541م، و فرمان شاهعباس که در 1017ق / 1608م صادر شده است، نامهای چند تن از متولیان آن روزگار که از یک خانواده بودهاند، به چشم میخورد. در این ایام، انتصاب و عزل کارکنان آستانه نیز از وظایف متولیان بوده است. پس از آن در طی چند قرن بهتدریج حدود اختیارات متولیان افزایش یافت تا آنجا که امروزه کلیۀ امور آستانه طبق اساسنامۀ مصوب، با تولیت آستانه است.
آقابزرگ، الذریعة، 9 / 84؛ آل بحرالعلوم، جعفر، تحفةالعالم، نجف، 1354ق، ص 36؛ ارباب، محمدتقیبیک، تاریخ دارالایمان قم، به کوشش مدرسی طباطبایی، قم، حکمت، 1353ش، صص 33-34؛ اسکندربیک ترکمان، ذیل عالمآرای عباسی، به کوشش احمد سهیلی، تهران، اسلامیه، 1317ش، ص 257؛ براون، ادوارد، تاریخ ادبیات ایران، ترجمۀ علیاصغر حکمت، تهران، امیرکبیر، 1357ش، 3 / 569؛ برقعی، علیاکبر، راهنمای قم، قم، آستانۀ مقدسه، 1317ش، صص 32، 33، 51، 53، 85، 92؛ تذکرةالملوک، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، 1332ش، ص 44؛ جهانپور، فرهنگ، «فرامین پادشاهان صفوی در موزۀ بریتانیا»، بررسیهای تاریخی، س 4، شم 4 (مهر، آبان 1348ش)، صص 225، 226، 229، 230؛ حسینی قمی، صفیالدین، خلاصةالبلدان، به کوشش مدرسی طباطبایی، قم، حکمت، صص 116، 118، 181، 191؛ خواندمیر، غیاثالدین، حبیبالسیر، تهران، خیام، 1362ش، صص 333-334؛ دالمانی، هانری رنه، از خراسان تا بختیاری (سفرنامه)، ترجمۀ فرهوشی، تهران، ابنسینا، امیرکبیر، 1335ش، ص 853؛ رشیدالدین فضلالله، جامعالتواریخ، به کوشش بهمن کریمی، تهران، اقبال، 1362ش، 2 / 808-809؛ زاهد، جلیل و محمدرضا زهتابی، ایران زمین، تهران، پدیده، 1348ش، صص 134-136؛ شاردن، ژان، سیاحتنامه، ترجمۀ محمد عباسی، تهران، امیرکبیر، 1349ش، 3 / 76، 77؛ شوشتری، قاضی نورالله، مجالسالمؤمنین، تهران، اسلامیه، 1375ق، ص 146؛ فقیهی، علیاصغر، تاریخ مذهبی قم، قم، اسماعیلیان، 1350ش، صص 89، 106، 152، 182، 211؛ فلاندن، اوژن، سفرنامۀ ایران، ترجمۀ حسین نورصادقی، تهران، 1356ش، ص 123؛ فیض، گنجینۀ آثار قم، قم، مهر استوار، 1349ش، جم ؛ قزوینی رازی، عبدالجلیل، النقض، به کوشش جلالالدین محدث ارموی، تهران، انجمن آثار ملی، 1358ش، صص 164، 219، 220؛ قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، به کوشش جلالالدین طهرانی، تهران، توس، 1361ش، صص 211، 213-216؛ قمی، قاضی احمد، خلاصةالتواریخ، به کوشش احسان اشراقی، دانشگاه تهران، 1359ش، ص 290؛ کجوری، ملاباقر، جنةالنعیم والعیشالسلیم (روح و ریحان)، تهران، 1298ش، ص 459؛ لسترنج، گای، سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمۀ محمود عرفان، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1337ش، صص 126-127؛ مدرسی، طباطبایی، حسین، راهنمای جغرافیای تاریخی قم، قم، حکمت، 1353ش، صص 56-59، 170؛ همو، نام کتاب؟ قم، حکمت، 1350ش، صص 130، 132، 133، 184، 271؛ همو، «مدارس قدیم قم»، وحید، س 8، شم 2 (بهمن 1349ش) صص 205-206؛ مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، امیرکبیر، 1362ش، ص 205؛ همو، نزهةالقلوب، به کوشش گای لسترنج، لیدن، 1913م، ص 67؛ مشیری، ابوالقاسم، «تاریخچۀ بنای آستانۀ مبارکۀ قم»، معارف اسلامی، شم 23 (دی 1354ش)، صص 96، 98؛ نراقی، حسن، آثار تاریخی شهرستانهای کاشان و نطنز، تهران، انجمن آثار ملی، 1348ش، ص 365؛ نصرآبادی، محمد، طاهر، تذکره، به کوشش وحید دستگردی، تهران، 1317ش، ص 78.
صادق سجادی
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید