آتش
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
دوشنبه 16 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/237278/آتش
پنج شنبه 4 اردیبهشت 1404
چاپ شده
1
آتَشْ، اَحْمَد (1917-1966م)، ادیب و ایرانشناس نامدار تركیه. وی در آغچاكوی در ناحیۀ بیرجیك زاده شد. سال ولادت او را در شناسنامهاش 1911م ثبت كردهاند، ولی آتش خود همواره اظهار میداشته كه در 1917م تولد یافته است. تحصیلات ابتدایی را در مَرْعَش و تحصیلات متوسطه را در قونیه به پایان رساند. در 1935م وارد مدرسۀ عالی استانبول شد و در همین هنگام در گروه آموزشی زبان و ادبیات تركی دانشكدۀ ادبیات استانبول نیز به تحصیل پرداخت. وی از محضر فؤاد كوپرولو، راغب خلوصی اوزدن، ر رحمت آرات، علی نهاد تارلان و احمد اوغلو (كه از استادان و پایهگذاران روشهای نوین آموزش زبان و ادبیات تركی بودند)، سود جست. خود مینویسد: «من زبان فارسی را خود به خود آغاز كردم و در دانشگاه [استانبول] از پروفسور ه ریتر و پسر شاعر بزرگ افعان محمود طرزی، آقای عبدالوهاب طرزی، و استاد علی نهاد تارلان آموختم. عربی را نیز همچنین از پرفسور ه ریتر و شادروان شرفالدین یالتقایه و معلم رفعت بیلگه آموختم» (ص 60). آتش هنوز دانشجو بود كه ریتر در تعلیم دروس خود، فارسی و عربی، از او یاری جست. پس از آنكه احمد آتش در 1939م به گرفتن گواهینامههای تحصیلی لازم دست یافت، رسماً به سمت دستیاری ریتر در دانشگاه استخدام شد. موضوع آخرین شهادتنامۀ تحصیلیاش «فقه اللغۀ عربی و فارسی و سندباد نامههای مختلف» بود. تحقیق در باب این موضوع، كه بیانگر گرایش وی به ادبیات عربی و فارسی بود و او همانند استادش ریتر به هر دو به یك اندازه بها میداد، بعدها دنبال گردید و حاصل این تحقیق به اهتمام و تصحیح وی به چاپ رسید. موضوع پایاننامۀ دكتری آتش زندگی و آثار نابغۀ ذبیانی بود. ریتر در گزارشهای خود دشواری تحقیق پیرامون این موضوع را یادآوری كرده است، ولی آتش توفیق یافت این كار را با كیفیتی بالاتر و متفاوت با آنچه ه درنبورگ انجام داده بود، به پایان برد. وی پس از دفاع از رسالۀ خود، در اوایل 1943م به مقام دانشیاری رسید.آتش در تصحیح متون، كه خود آن را نقد و نشر متون میخواند، شاگرد وفادار ریتر بود. اصل اساسی این فن از نظر او این است كه «یك متن وقتی با نقد علمی منتشر میشود، هرگز تصحیح نمیشود، بلكه فقط ناشر سعی میكند هر آنچه از قلم مؤلف درآمده است، عیناً انتشار یابد» و با مجتبى مینوی همسخن میشود كه «غلطی را كه یقین داشته باشم گفته و نوشتۀ مؤلف است، بر صحیحی كه به هفتادویك دلیل مرجح بر قول مؤلف باشد ترجیح میدهم» (آتش، 63).آتش از 1939م با همكاری ریتر برای استقلال كرسی ادبیات عربی و فارسی تلاش كرد. این كار مهم هنگامی انجام گرفت كه آموزش همگانی عربی و فارسی از برنامۀ مدارس متوسطه و عالی حذف گردیده بود و این دو درس در دانشكدۀ ادبیات فقط جزئی تكمیلی از دروس دیگر بهشمار میآمد. وی همچنین در گسترش سازمان خاورشناسی كه بهطور غیررسمی در 1938م بنیاد یافته بود، بسیار كوشید و از 1949م (تاریخ مراجعت ریتر به آلمان) تا هنگام وفات، مسئولیت آموزشی كرسی ادبیات عربی و فارسی و مؤسسۀ خاورشناسی را برعهده داشت. در 1935م به مقام استادی دست یافت. وی با نشر نخستین شمارۀ مجلۀ خاورشناسی در 1956م، مؤسسۀ خاورشناسی را دارای نشریهای تخصصی ساخت. او افزون بر این مسئولیتها، مدیریت انتخابی هیأت تحریریۀ اسلام آنسیكلوپدیسی، عضویت كمیتۀ اداری انجمن جهانی پژوهشهای خاورشناسی ــ كه خود از بنیادگذاران آن بود ــ عضویت بنیاد تحقیقات فرهنگی ترك، مجمع زبانشناسی ترك و نیز سرپرستی بخش اسلامی كتابخانۀ دانشگاه استانبول را برای مدتی برعهده گرفت.احمد آتش محققی دقیق و دانشمندی پركار بود. وسعت مطالعات در باب موضوعات گوناگون، كار مداوم در زمینۀ نسخههای خطی كتابخانهها و فعالیت در تدوین اسلام آنسیكلوپدیسی از او عالمی پرمایه ساخته بود. خود مینویسد: كسانی كه «از نزدیك با حیات من آشنایی دارند، میدانند كه من بجز كارهای علمی هیچ گرفتاری خارجی ندارم و در تهیه و نشر آثار خود نیز بجز موجبات علمی هیچ عاملی مرا دچار وقفه نمیكند» (ص 75). درك محضر تنی چند از استادان سنتی تركیه، مانند شرفالدین یالتقایه و آشنایی و تماس درازمدت با ریتر خاورشناس آلمانی، وی را دانشمندی ممتاز و خاورشناسی برجسته ساخت. گروهی بسیار شاگرد وی بودهاند كه برخی از آنان هماكنون در دانشگاههای تركیه تدریس میكنند.ادب، فروتنی، خونگرمی و عنایت خاص به آموزش جوانان، از خصلتهای بارز او بود. شیفتۀ آثار خویش نبود و در این باب خودستایی نمیكرد. این منش و نیز انصاف علمی وی از این عبارت او آشكار میگردد كه «اگر متن مورد انتقاد اشتباهاتی دارد، این اشتباهات تنها متوجه شخص من است، نه اصول علمی» (ص 62). تنها تفنن مورد علاقۀ وی تهیۀ میكروفیلم و فوتوكپی نسخههای خطی بود كه در كارگاه كوچكی كه خود در سازمان خاورشناسی ترتیب داده بود، بدان میپرداخت.همۀ تحصیلات آتش در تركیه بوده، ولی وی به منظور شركت در كنگرهها و سمینارهای مختلف سفرهای كوتاهی به خارج از تركیه داشته است: 1. بیست و یكمین كنگرۀ بینالمللی خاورشناسی (پاریس، 1948م)؛ 2. هزارۀ ابنسینا (بغداد، 1952م)؛ 3. هزارۀ ابنسینا (تهران، 1954م)؛ 4. بیست و سومین كنگرۀ بینالمللی خاورشناسان (كمبریج، 1954م)؛ 5. بیست و پنجمین كنگرۀ بینالمللی خاورشناسان (مسكو، 1960م)؛ 6. مراسم یادبود نهصدمین سال وفات خواجه عبدالله انصاری (كابل ـ هرات،1962م)؛ 7. جلسات بحث و گفتوگو دربارۀ تدوین تاریخ مفصل ایران (تهران، 1966م).الف ـ نقد و نشر متون: 1. سندبادنامه، نگارش محمد بن علی بن محمد ظهیری سمرقندی، با سندبادنامۀ تازی (استانبول، 1948م)؛ 2. ترجمان البلاغه، محمد بن عمر رادویانی (استانبول، 1949م)، اهمیت كار آتش در این اثر، صرفنظر از نقد و نشر متن،كشف و عرضۀ این نكته است كه مؤلف حقیقی كتاب برخلاف مشهور، فرخی سیستانی شاعر معروف نیست؛ 3. وسیلةالنجاة، سلیمان چلبی(آنكارا، 1954م)؛ 4. جامع التواریخ، رشیدالدین فضلالله (ج 2، جزء 4، آنكارا، 1957م، ج 2، جزء 5، آنكارا، 1960م)؛ 5. رسالة فی ماهیةالعشق، ابنسینا (استانبول، 1957م)؛ 6. فهرستی از منظومههای فارسی در كتابخانههای استانبول، ایاصوفیه، نورعثمانیه، فاتح و اسعد افندی (آخرین اثر او).ب ـ ترجمهها: 1. احصاء العلوم، فارابی، ترجمه به تركی (استانبول، 1955م)؛ 2. راحةالصدور، راوندی، ترجمه به تركی (ج 1، آنكارا، 1957م، ج 2، آنكارا، 1967م).ج ـ مقالات: 1. در حق نقد متون (1940م)؛ 2. نسخههای خطی مهم عربی و فارسی كتابخانههای بوردور و اَنْطاكیه (1947م)؛ 3. در حق ترجمان البلاغة (1948م)؛ 4. در حق ترجمان البلاغه، پاسخ به انتقادات ملكالشعراء بهار (1949م)؛ 5. نسخههای خطی مهم كتابخانههای قونیه (1952م)؛ 6. نسخههای خطی مهم عربی و فارسی كتابخانۀ عمومی قَسْطَمُونی (1952م)؛ 7. نسخههای خطی فارسی آناتولی از قرن 6- 8 ق (1945م)؛ 8. منظومۀ ورقه و گلشاه، به تركی (1954م) و ترجمۀ فارسی آن به قلم خود او، با عنوان «یك مثنوی گمشده از دورۀ غزنویان، ورقه و گلشاه» (1333ش)؛ 9. نسخههای خطی پراهمیت كتابخانههای آناتولی و آماسیه (1955م)؛ 10. ابنسینا و شیمی (1955م)؛ 11. ابنسینا در داستانهای عامیانۀ تركی (1955م)؛ 12. تحقیق دربارۀ زندگی و آثار نابغۀ ذبیانی (1956م)؛ 13. نسخههای خطی تركی كتابخانههای آناتولی (1958م)؛ 14. نوشتهای قدیمی به زبان تركی شرقی (1958م)؛ 15. نسخههای خطی عربی كتابخانههای آناتولی (1958م)؛ 16. نسخههای خطی آثار رشیدالدین وطواط (1959م)؛ 17. نسخههای خطی مهم عربی كتابخانههای چروم و یوزقات (1959م)؛ 18. سیفالدین محمد فَرغانی (1959م)؛ 19. منظومۀ فارسی كهن دیگری به نام ورقه و گلشاه (1961م)؛ 20. در باب نقد جامع التواریخ، پاسخ به انتقادات مجتبی مینوی (1961م)؛ 21. فرخی چه زمان به چغانیان رفت؟ (مجلۀ دانشكدۀ ادبیات تهران، س 8، شمـ 2، دی 1339ش، صص 1-13).د ـ سخنرانیها: 1. مطالعه دربارۀ ترجمان البلاغه (پاریس، 1948م)؛ 2. سبكی كه شعر فارسی تا به امروز حفظ كرده (پاریس، 1948م)؛ 3. آیا رسالۀ الاكسیر اثر ابنسیناست؟ (بغداد، 1952م)؛ 4. آیا رسالۀ حكمة الموت تألیف ابنسیناست؟ (تهران، 1954م)؛ 5. تاریخ آخرین انشای شاهنامۀ فردوسی (كمبریج، 1954م)؛ 6. دربارۀ مجموعهای از نامههای خاقانی (مسكو، 1960م)؛ 7. دربارۀ ذم الكلام خواجه عبدالله انصاری (هرات، 1962م)؛ 8. در باب یك نسخۀ دستنویس از منشآت خاقانی (تهران، 1966م).مشخصات مربوط به چاپ این آثار در مقالۀ چتین (راهنمای كتاب، س 13) آمده است. آتش علاوه بر آثار مذكور نزدیك به چهل مقاله در اسلام آنسیكلوپدیسی نوشته است.
آتش، احمد، «در باب نقد جامعالتواریخ»، مجلۀ دانشكدۀ ادبیات تهران، س 8، شمـ 3 (فروردین 1340ش)، صص 58-93؛ چتین، نهت، «زندگی و آثار احمد آتش»، راهنمای كتاب، س 13، شمـ 10-12 (دی و اسفند 1349ش)، صص 737-747؛ رضازادۀ شفق، صادق، «سخنی چند به یاد احمد آتش»، مجلۀ دانشكدۀ ادبیات تهران، س 14، شم 5-6 (خرداد و مرداد 1346)، صص 567-569.
هادی عالمزاده
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید