حمید، بنی
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 4 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/236675/حمید،-بنی
جمعه 5 اردیبهشت 1404
چاپ شده
21
حَمید، بَنی (حَمید اوغوللَری)، از خاندانهای حکومتگر در آسیای صغیر، که در سدۀ 8 ق/ 14 م بر بخشی از آناتولی فرمان راندند. این سلسله به دو شاخۀ اکریدیر و تکه اغوللری (انطالیه) تقسیم میشود.نام این خاندان به حمیدبیک که ریاست طایفۀ خود را برعهده داشت، منسوب است و قلمرو آنان نیز به حمید ایلی (استان حمید) معروف بود. این ناحیه در جنوب غربی ترکیه در منطقهای که به گوللر (دریاچهها) شهرت دارد، واقع شده است. این منطقه در دوران حاکمیت بیزانس پیسیدیا نامیده میشد (سامی، 3/ 1988؛ لسترنج، 151؛ اوزون چارشیلی، «امیرنشینها ... »، 62). شهرهای آن: اکریدیر، اولوبورلو، کچیبورلو، یالواج؛ عاصی قرهآغاج، اسپارتا (ه م) و بوردور بوده است (همانجاها؛ IA, V(1)/ 189). بنیانگذار این امیرنشین، قلمرو خود را تا انطالیه / آنتالیا (ه م) که تکهایلی (استان تکه) نامیده میشود، توسعه داد و پس از آن به دو شعبۀ اکریدیر و انطالیه تقسیم گردید.
قلیچ ارسلان سوم، پادشاه سلجوقی آسیای صغیر، در 603 ق/ 1203 م ناحیۀ پیسیدیا را فتح کرد و طوایف ترکِ تحت ریاست حمید بیک را در آنجا اسکان داد (اوزونچارشیلی، همانجا؛ سویم، 294) و آنان به عنوان مرزداران دولت سلجوقی به خدمت این دولت درآمده و حفاظت از مراد جنوبی تا ساحل مدیترانه را عهدهدار بودند (IA، همانجا).در اواخر سدۀ 7 ق/ 13 م، دولت سلجوقیان آسیای صغیر قدرت و نفوذ خود را از دست داد و تحت سلطۀ دولت ایلخانی درآمد. همزمان با تضعیف سلجوقیان، قبایل ترک ساکن در آناتولی نیز از اطاعت آنان خارج شدند و امارتهای مستقلی تشکیل دادند. خاندان حمید یکی از آنان بود (کمال پاشازاده، 1/ 137؛ اوزون چارشیلی، «تاریخ ... »، I/ 40, 49؛ سویم، همانجا) و دونداربیک نیز با اعلان استقلال، امیرنشین حمید را بنیان نهاد. وی که امیری فعال بود نخست شهر بورلو (ابنفضلالله، 39) و سپس اکریدیر را مرکز حکومت خود قرار داد و بهتدریج با تسخیر شهرهای گلحصار، قورقودایلی یا کورکود و سپس انطالیه که بزرگترین شهر ناحیۀ پامفیلیا بود، قلمرو خود را توسعه داد، اکریدیر را آباد ساخت و آن را فلکآباد نام نهاد (اوزون چارشیلی، همان، I/ 49-50).دونداربیک حاکمیت ایلخانان بر آناتولی را پذیرفت و بهنام سلطان محمد خدابنده اولجایتو سکه زد (همانجا، نیز «امیرنشینها»، 63). وی که خود را مطیع مغولان نشان میداد، پس از درگذشت اولجایتو از ابوسعید بهادرخان اطاعت نمود (آقسرایی، 310-311) و سالیانه 4 هزار دینار مالیات به خزانۀ مغولان میفرستاد (حمدالله، 99)؛ اما با مشاهدۀ اوضاع نابسامان ناشی از جوانی و کمتجربگی ایلخان جدید ــ ابوسعید ــ از اطاعت مغولان سر باز زد و خود را سلطان خواند و سپس امیرنشینهای همجوار مانند آیدین و منتشا را نیز به اطاعت خود درآورد (سویم، 284). در این میان تیمورتاش، والی مغولان در آسیای صغیر (لینپول، 2/ 346) به سرکوب امیران عصیانگر پرداخت، قونیه را تصرف کرد، سپس سلیمانبیک، فرمانروای اشرف اوغوللری را کشت و آنگاه به حمید ایلی روی آورد. فلکالدین دوندار به انطالیه نزد برادرزادهاش محمود بن یونس رفت، لکن محمود او را دستگیر و به تیمورتاش تسلیم کرد و او نیز فرمان قتلش را داد (اوزون چارشیلی، «تاریخ»، I/ 50، «امیرنشینها»، همانجا). فلکالدین دوندار از قدرتمندترین امیران منطقه بهشمار میرفت، چنانکـه 15 هزار سواره و 15 هـزار پیاده تحت فرمان داشت و 15 قلعه در اختیار او بود (ابنفضلالله، همانجا). بعد از دوندار پسرش خضربیک و پس از او پسر دیگر دوندار بهنام نجمالدین اسحاق (زامباور، 229) یکی پس از دیگری امارت بنیحمید را در دست گرفتند. ابنبطوطه در اثنای سفر به آسیای صغیر با اسحاقبیک در اکریدیر (ص 288) و با محمدچلبی در گلحصار (ص 289) دیدار کرده و آنها را سلطان این شهرها نامیده است (ص 287-291). پس از اسحاقبیک برادرزادهاش امیرمعظم مصطفى (سویم، 295؛ اوزون چارشیلی، «تاریخ»، I/ 51) و پس از اوحسامالدین الیاس ریاست خاندان را برعهده گرفتند (همو، «امیرنشینها»، 64). وی که در 767 ق/ 1365 م صاحب اکریدیر بود (قلقشندی، 8/ 18)، سکهای بهنام حسامی ضرب کرد (اوزون چارشیلی، همان، 65)؛ پس از حسامالدین نوبت حکومت به کمالالدین حسین رسید (زامباور، همانجا). وی که در مقابل حملات امیر قرامان یارای مقاومت نداشت، با پیشنهاد سلطان مراد اول شهرهای یالواج، قرهآغاج، بیشهری، سیدی شهری و آقشهر را در مقابل دریافت 80 هزار سکۀ طلا به دولت نوپای عثمانی واگذار کرد (عاشقپاشازاده، 59-60؛ سعدالدین، 1/ 98- 99؛ منجمباشی، 3/ 35-36؛ هامر پورگشتال، I/ 185؛ لینپول، همانجا). کمالالدین حسین در جنگ کوسووا با اعزام نیرویی کمکی به فرماندهی پسرش مصطفى شرکت کرد. مصطفى که آخرین فرد از خاندان حمید است، حاکمیت عثمانیها را پذیرفت و به عنوان یکی از امیران عثمانی به خدمت این دولت درآمد (همانجاها؛ IA, V(1)/ 190-191).
انطالیه در 603 ق/ 1206 م، از سوی غیاثالدین کیخسرو اول پادشاه سلجوقی از مسیحیان پس گرفته شد («مختصر ... »، 35). وی افراد ایلتکه را در آنجا سکنا داد؛ از اینرو آنجا را تکهایلی نیز مینامند (نک : ه د، انطالیه؛ منجمباشی، 3/ 36). این شهر مدتی در تصرف پادشاه قبرس بود، اما در 607 ق/ 1210 م از تسلط قبرسیان آزاد شد (سویم، 297). نخستین فرد از این خاندان یونس برادر دوندار است. بعد از یونس، محمود و پس از او مبارزالدین محمد که به «سلطان السواحل امیرکبیر» شهرت داشت، در انطالیه فرمان راندند (اوزونچارشیلی، «امیرنشینها»، 88،حاشیۀ 4). مبارزالدین محمد انطالیه را بار دیگر بعد از 11 سال در 774 ق/ 1372 م از اشغال پادشاه قبرس که پطر نام داشت، درآورد. در 791 ق/ 1389 م، بایزید اول انطالیه و به عبارت دیگر حمیدایلی را ضمیمۀ قلمرو دولت عثمانی کرد (عاشقپاشازاده، 71؛ نشری، I/ 314؛ لطفی، 48).
امیران بنیحمید به دانشدوستی و شرکت در امور خیریه معروف بودهاند («دائرةالمعارف ... »، XV/ 473). بندر انطالیه در سدۀ 8 ق/ 14 م مرکز معتبر بازرگانی بوده است (IA, V(1)/ 191). از این خاندان چند مدرسه و مسجد در شهرهای مختلف حمیدایلی بر جای مانده است.
آقسرایی، محمود، تاریخ سلاجقه (مسامرة الاخبار و مسایرة الاخیار)، به کوشش عثمان توران، تهران، 1362 ش؛ ابن بطوطه، رحلة، بیروت، 1964 م؛ ابن فضلالله عمری، احمد، مسالک الابصار، به کوشش فرانتس تشنر، لایپزیگ، 1929 م؛ حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به کوشش لسترنج، لیدن، 1913 م؛ زامباور، معجم الانساب و الاسرات الحاکمة، ترجمۀ زکی محمدحسن، بیروت، 1980 م؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1308 ق؛ سعدالدین، محمد، تاج التواریخ، استانبول، 1279 ق؛ عاشق پاشا زاده، درویش احمد، تواریخِ آل عثمان ( تاریخ)، استانبول، 1332 ق؛ قلقشندی، احمد، صبح الاعشى، قاهره، 1383 ق/ 1963 م؛ کمال پاشازاده، احمد، تواریخ آل عثمان، به کوشش شرفالدین توران، آنکارا، 1970 م؛ لطفی پاشا، تواریخ آل عثمان، استانبول، 1341 ق؛ لینپول، استنلی و دیگران، تاریخ دولتهای اسلامی و خاندانهای حکومتگر، ترجمۀ صادق سجادی، تهران، 1370 ش؛ «مختصر سلجوقنامۀ ابنبیبی»، اخبار سلاجقۀ روم، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران، 1350 ش؛ منجمباشی، احمددده، صحائف الاخبار، ترجمۀ احمدندیم، استانبول، 1285 ق؛ نیز:
Hammer-Purgstall, J., Geschichte des Osmanischen Reiches, Graz, 1963; IA; Le Strange, G., The Lands of the Eastern Caliphate, London, 1966; Neṣrî, M., Cihan-Nümâ, ed. F. R. Unat and M. Köymen, Ankara,1949; Sevim, A.Y. and Y. Yũcel, Türkiye tarihi, Ankara, 1989; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1997; Uzunçarsılı, İ. H., Anadolu Beylikleri, Ankara, 1984; id, Osmanlı tarihi, Ankara, 1972.علیاکبر دیانت
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید