الحمراء، ارگ
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی
چهارشنبه 4 دی 1398
https://cgie.org.ir/fa/article/236649/الحمراء،-ارگ
یکشنبه 31 فروردین 1404
چاپ شده
21
اَلْحَمْراء، اَرْگ، یکی از زیباترین مجموعه بناهای جهان اسلام، واقع در غرناطه، پایتخت دولت بنینصر یا بنیاحمر (629-897 ق/ 1232-1492 م) در اسپانیا. نام آن «الحمراء» به سبب رنگ باروی سرخفام آن است. الحمراء پس از بناهایی چون تاجمحل و قبةالصخره مشهورترین اثر معماری مسلمانان، و در میان قصرها تنها توپکاپی پرآوازهتر از آن است؛ و تفاوت مهم آن با آثار یادشده پیوند تاریخیِ فرهنگ مسیحی غرب با اسپانیا ست که بهعنوان یک سرزمین خودی، اعتباری خاص به آن داده است. محققان مکرر در این اثر تاریخی کاوش کرده، و حاصل پژوهشهای خود را انتشار دادهاند. نخستین منابع بهعنوان اساس بررسیهای جدید، مقالات متعددی است که از آغاز انتشار سالنامۀ الاندلس به قلم تورس بالباس نوشته شده، و افزون بر مقالات توصیفی، کتابهای مستقلی نیز دربارۀ آن منتشر شـده است (بـرای آگاهیهای بیشتـر در این بـاره، نک : کرسول، «مأخذشناسی»، نیز «پیوست»، فهرستها؛ «فهرست کتابخانۀ کنگره»، npn.؛ الاندلس، نک : مآخذ).
تاریخ غرناطه به دوران پیش از اسلام باز میگردد، اما این شهر از سدۀ 5 ق/ 11 م رو به آبادانی فزاینده نهاد. تاریخ الحمراء احتمالاً به دوران ویزیگوتها (412-711 م) باز میگردد (نک : تورس بالباس، «الحمراء ... »، 156-157؛ فرناندز ـ پوئرتاس، «غرناطه ... »، 285). مطالب اغلب منابع اسلامی دربارۀ سابقۀ الحمراء مجمل است و نویسندگان قدیم پیش از بنینصر (629-897 ق/ 1232-1492 م)، معمولاً به شهر غرناطه اشاره کردهاند و نه الحمراء که ارگ این شهر به شمار میآمده است (نک : ابنخردادبه، 89؛ مقدسی، 193؛ ابنجبیر، 317؛ یاقوت، 4/ 221). پیش از دورۀ بنینصر بر تپۀ الحمراء استحکاماتی (القصبه) بر پا بوده که اکنون در غرب این مجموعه واقع است. این استحکامات را گروهی از زیریان (403- 488 ق/ 1012-1095 م) برپا داشتند که در اوایل سدۀ 5 ق/ 11 م غرناطۀ حاصلخیز را به عنوان مقر خود برگزیده بودند (نک : ابناثیر، 9/ 259؛ فرناندز پوئرتاس، همانجا، نقشه). الحمراء به دست ابننَغرالّه، وزیر یهودیِ بادیس بن حبوس (سل 430- 469 ق/ 1039-1076 م) بنا شده است (عبدالله زیری، 54؛ نیز نک : ابنخلدون، 6/ 369)، و در همین زمان، از وجود طلای احمر در رود غرناطه و قلعۀ الحمراء بر کوه سبیکه یاد شده است (زهری، 95-96؛ نیز نک : کاتری، 135-136). مرابطون (477 یا 488-541 ق/ 1084 یا 1095-1146 م) در اواخر سدۀ 5 ق/ 11 م بر زیریان چیره شدند و بر غرناطه و الحمراء تسلط یافتند، و در شکست 552 ق/ 1157 م از موحدون (515- 668 ق/ 1121-1270 م)، آن را به ایشان وانهادند (نک : ابناثیر، 10/ 154-155، 7/ 223-224؛ بارگبور، 485-487). شهرک الحمراء در اصل پس از اضمحلال و عقبنشینی موحدون به سمت افریقا، و تقسیم دیگربارۀ اندلس به ایالات جدا از هم، برپـا داشته شد (نک : ابـنخطیب، اللمحة ... ، 14؛ تورس ـ بالباس، همان، 168؛ فرناندز پوئرتاس، «معماری ... »، 215). ابوعبدالله محمد اول ملقب به الغالب باللٰه سلسلۀ بنینصر را در غرناطه تأسیس، و در 635 ق/ 1238 م اقدام به ساخت بنای الحمراء بهعنوان ارگ شهر کرد. به فرمان او، نخست نظام آبرسانی مجموعه طرحریزی، و دیوارهای بیرونی در سطحی گستردهتر از پیش، احداث شد. کار ساختمان به فرمان فرزندش محمد دوم (حک 671-701 ق/ 1272-1302 م) ادامه یافت و دیوارهای سترگ و برجهای چهارگوش و بزرگ نظامی تکمیل گردید (نک : ابنخطیب، همانجا؛ فرناندز پوئرتاس، «غرناطه»، 285, 286)، و کوشکهای موسوم به بنی سراج، برطال و برج القمم در زمینی شیبدار در بخش شمالی مجموعه احداث شدند. از نتایج کاوشهای دامنهدار درون مجموعه، کشف بقایای خانههایی از دورههای یاد شده است، با اتاقهایی پیرامون حیاطی با رواق و حوض که به واسطۀ هشتی به کوچه ارتباط مییافتند. در زمان اسماعیل اول (حک 713-725 ق/ 1313-1325 م) محوطۀ گورستان سلطنتی ساخته شد (نک : ابنخطیب، همان، 31؛ الاحاطة، 1/ 171-172، 379، 546-547، 554؛ ورونینا، 108؛ فرناندز پوئرتاس، همان، 286, 287).
از 733 ق/ 1333 م به بعد ابوالحجاج یوسف (حک 733-755 ق/ 1333-1354 م) برج و باروی ارگ را به پایان رساند، و افزون بر آن، دیوانی به نام قصر سلطان یا قمریه یا قمارش، و یا سفرا، واقع در سمت شمالی صحن موردها یا ریحان و یا برکه، و نیز برج زنان، باب الشریعه، و حمام کنونی مجموعه را ساخت، همچنین بر تزیینات بخشهای مختلف افزود (نک : ابنبطوطه، 679-680؛ فرناندز پوئرتاس، همان، 287؛ هیلنبراند، «معماری ... »، 452, 455). تکمیل بنای سفرا و دیگر قسمتها در زمان محمد بن یوسف (755-760 ق/ 1354- 1359 م) ادامه یافت. در این زمان، قصرالریاض یا قصر اللیوث، و تالارهای عدل، ملوک و دو خواهر، و نیز مقرنسکاریهای زیبندۀ آنها به مجموعه افزوده شد (نک : ابنخطیب، معیار ... ، 22؛ فرناندز پوئرتاس، همانجا؛ دیکی، 142 ff.). افزون بر آنچه نام برده شد، بناهای دیگر مجموعه عبارت بودند از مساجد برطل و مشور از دورههای ابوعبدالله محمد دوم (701- 708 ق/ 1302- 1308 م) و یوسف، و نیز انبارها، آبانبارها، خوابگاه سربازان، زرادخانهها، ضرابخانه، کورهپزخانهها، دباغخانهها، مغازهها، و جز آنها (ابنخطیب، اللمحة، همانجا، الاحاطة، 1/ 348، 389، 546-547؛ فرناندز پوئرتاس، همان، 285؛ لیلو، 124-125, 127؛ «الحمراء»، بش ). ساختار تجملی و ناب الحمراء نمایش ثمرۀ نهایی هنر اندلس بود. ایزابل و فردیناند، الحمراء آخرین پایگاه هنر و تمدن مسلمانان را در 897 ق/ 1492 م فتح کردند، و الحمراء در پی گذر از دورههای شکلیابی و سپس تسلیم به فاتحان و تغییراتی که یافت، خود را به ویرانگران و نوسازان وانهاد و ترکیب سابق را از دست داد (نک : اخبار ... ، 76، 101-102، 115؛ مکناسی، 89؛ فرناندز پوئرتاس، «معماری»، 215, 217). نخست بخش عمدهای از ساختههای نصری ازجمله مسجد جامع نابود شد. دخل و تصرف فاتحان را در بناها، شارل پنجم (سل 1516-1556 م) ادامه داد (نک : مقری، 4/ 526-527؛ دیکی، 146-148؛ استوارت، 28, 116, 124-126). پدرو ماشوکای معمار، ساختمان قصر رومی شارل را در 1526 م/ 932 ق در جنوب حیاط موردها آغاز، و قسمتی از بناهای پیشین را برای برپایی آن تخریب کرد، اما این قصر بزرگ که به شیوۀ رنسانس در حال احداث بود، ناتمام ماند. در هنگام شکوفایی هنری سدۀ 11 ق/ 17 م اسپانیا، الحمراء نه تنها در مقایسه با گذشته آبادتر نگردید، که پس از آن دچار فرسایش، و آسیبهای عمدی شد. در طی تحولات دورۀ ناپلئون، امپراتور فرانسه (حک 1769-1821 م/ 1183-1236 ق)، فرانسویان بخشهایی به مجموعه افزودند، و برخی از برجها را نیز ویران کردند. در طی 100 سال اخیر، کارشناسانی چون م. گومز مورنو بـه مـرمت بناهای مجموعـۀ الحمـراء پـرداختهاند (نک : اروینگ، 34-35, 41؛ هارت، 727؛ لوپز گوثمان، 284؛ فرناندز پوئرتاس، «الحمراء»، همانجا؛ نیـز بـرای تحقیـق دربـارۀ بنـای شـارل، نک : برادرز، سراسر مقاله).
مجموعه کاخهای الحمراء بر فراز صخرۀ برونزدی مشرف بر رود دارو و شهر غرناطه احداث شده است (نک : ابنخطیب، اللمحة، 14؛ براون، 52-53، جم ؛ فرچایلد، نقشۀ 9). باروی ارگ 24 برج دارد که قدیمترین آنها برجهای داخلی به نامهای المهدوم، الدراق و التکریماند. بیتردید، التکریم برج دفاعی اصلی القصبه پیش از دوران بنی نصر بوده است (نک : مونس، 173-174؛ هیلنبراند، «معماری»، 452؛ برمودز لوپز، 154-155). الحمراء (سرخ) نامیدن این ارگ مربوط به پیش از بنینصر، و به سبب رنگ نمای بارو ست؛ در واقع، دیوارهایی که اکنون کهربایی رنگاند، در قسمتهایی به صورت آجرچین با ملاط و ساروج، و با گِل سرخفام اندود بودهاند. مغز بعضی دیوارها خشتچین ساده بوده، و روی آن با آجر نماسازی شده است؛ این دیوارها سقفهای چوبی قاببندی و گچبری شده را نگهداشتهاند (نک : کاتری، 135-136؛ فرناندز پوئرتاس، همانجا؛ ورونینا، 106). برخلاف نامِ ارگ، نامگذاری بخشهای مختلف مجموعه سالها بعد از ساخته شدن آنها صورت گرفته است (نک : هیلنبراند، همان، 457؛ گرابار، 161؛ فرناندز پوئرتاس، همان، 285-288). تمامی مجموعه بناهای الحمراء همزمان طراحی، و احداث نشدهاند، بلکه شمار بخشهای آن به تدریج افزایش یافته است، که این خود سبب عدم تقارن در طرح کلی بهرغم وجود تقارن در جزئیات به شمار میرود. درونگرایی، کارکرد، و مقیاسهای انسانی در ترکیب طرح، تنها بخشی از نشانههای معماری اصیل اسلامی در مجموعۀ ارگ است (نک : هیلنبراند، همانجا؛ اروینگ، 31, 32؛ گرابار، 160-161). مجموعه بناهای درون ارگ تشکیل شده است از: فضاهای سبز، حوضها، حیاطهای بزرگ و کوچک، رواقها، تالارهای پرپیرایه و کاشانهها و خاصهنشینها، اتاقهای مستقل یا تو در تو، معابر پیدا یا پنهان، برجهای داخلی و جز آنها. یک منظر نمودارگونه نیز مجموعۀ قصر را به چند بخش اصلی ملحق به یکدیگر یعنی محوطههـای غربی، عمـارت موردهـا ــ که قلب مجموعه است ــ عمارت شیرها و دارعایشه و بخشهای متعدد و کوچکتر قسمت میکند (نک : ابنخطیب، همانجا؛ گرابار، 160؛ هیلنبراند، همان، 452-453). به عبارت دیگر میتوان گفت که نخست در سمت غربی، بارگاه عام، و سپس بخش اداری و دولتی قرار داشته است و قسمتهای دیگری که بر شمردیم، اقامتگاههای خصوصی بوده است (نک : همانجا؛ فرناندز پوئرتاس، همان، 285). چند حیاط خلوت با حوضی در میان، از سازههای محیطی عمارت موردها ست. صحن موردها دارای حوضی در جهت محور طولی عمارت است که سازههای درونی اطراف ازجمله ستونهای سنگ مرمر و یشم بر آن منعکس میشود، و نیز عاملی برای خنکسازی فضا ست (همان، 286، نقشه؛ هیلنبراند، همان، 453، «هنر ... »، 193-194). ساختـار مستطیلی شمالی ـ جنـوبی صحن چنان است که بزرگتر از اندازههای واقعی مینماید و در پیرامون آن، اتاقهای امیرالمسلمین قرار دارد. جبهۀ شمالی به سرسرای برکه میپیوندد که میان این صحن و برج قمریه یا تالار سفرا واقع در شمال حائل شده است. چهرۀ بیرونی تالار سفرا در محوطۀ عمارت موردها به شکل برجی ساده و عظیم است که سلطان در آنجا برای دادخواهی بر تخت خود مینشسته است (نک : فرناندز پوئرتاس، همان، 287؛ هیلنبراند، «معماری»، 453, 455؛ دیکی، 139-140).
تالار بزرگ سفرا چهارگوشی است با شاهنشینهای طاقبندی شده، و آراسته به مقرنس و دیگر تزیینات که دیوارهای ستبر جانبی کالبد هر یک را شکل داده است. شاهنشینها به پنجرههای قوسی یک یا دو چشمه منتهی گردیدهاند و گچبریها، منبتها و کاشیهای رنگارنگ مکمل سیمای درون تـالارند (نک : فرناندز ـ پوئرتاس، همانجا؛ دیکی، 141, 147). بخشی از اندرونی سلطان در شرق حیاط این کاخ است، و ازجمله بناهای آن 4 خانۀ دوطبقه برای 4 زوجۀ او، و اتاقهای تابستانی یا زمستانی بوده است و بخشی از طول شرقی عمارت موردها به واسطۀ سازههایی چون تالار مغاربه، به بخشی از عرض غربی عمارت شیرها پیوسته است (نک : همو، 140-143). در پیرامون صحنِ شیرها مجموعهای از تالار و اتاقها مستقیماً یا با رواقی در جلو، روبه سوی فضای حیاطاند. این بنای بلندآوازه که نقطۀ اوج کاخسازی کلاسیک مسلمانان به شمار میرود، قسمتی از حرم است که بعد از پیروزی مسیحیان به عمارت شیرها معروف شده است (نک : فرناندز پوئرتاس، همانجا؛ تورس بالباس، «صحن ... »، 173 ff.؛ گرابار، 161). محمد پنجم (حک 755-760 ق/ 1354-1359 م) بعد از تکمیل ساختمان سفرا، عمارت شیرها را در عرض شرقی سرای ملوک، در شرق حیاط موردها ساخت که اتاقهای آن قسمت خصوصیتر و قسمت ضیافت را از هم تفکیک میکرد. به سبب ناهمواری زمین، این عمارت در آغاز با سازههای زیرزمینی آماده شده است. در مدخل عمارت، واقع در گوشۀ جنوب غربی ساختمان، در اصل دو اتاق نگهبانی وجود داشته که یکی از آنها هنوز باقی است (فرناندز پوئرتاس، همانجا؛ مونس، 191؛ دیکی، 142).
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید